شناسهٔ خبر: 112084 - سرویس اقتصاد
نسخه قابل چاپ

"نكو"، عضو كميسيون اقتصادي مطرح كرد:

اقتصاد مقاومتي، فرمول و روش نوین و مختص ایران است

نکو43 اقتصاد مقاومتی، معمولاً در رویارویی و تقابل با اقتصاد وابسته و مصرف کننده یک کشور قرارمی گیرد که منفعل نیست و در مقابل اهداف اقتصادی سلطه، ایستادگی نموده و سعی در تغییر ساختارهای اقتصادی موجود و بومی سازی آن بر اساس جهان بینی و اهداف دارد.

به گزارش «نماینده»، برای شکل گیری این الگوی اقتصادی، باید هرچه بیشتر به سمت محدودکردن استفاده از منابع نفتی و رهایی از اتکای اقتصاد کشور به این منابع حرکت کرد و توجه داشت که اقتصاد مقاومتی در شرایطی معنا پیدا می کند که جنگی وجود داشته باشد و در برابر جنگ اقتصادی و همچنین جنگ نرم دشمن است که اقتصاد مقاومتی معنا پیدا می کند.

در شرایطی که وجود اقتصاد مقاومتی لازم به نظر می رسد دولت مي تواند با تسهيل شرايط قانوني و كاري براي توليدكنندگان و صنعتگران شرايط را به گونه اي فراهم كند كه آنها بتوانند بدون قوانين دست و پاگير به فعاليت ادامه دهند. دولت با فراهم آوردن این شرایط به توليدكنندگان اين امكان را می دهد كه با توليد محصولاتي برتر و جهاني بتوانند راه هاي صادرات به ديگر كشورها را بگشايند و توليد محصولاتي خاص در دنيا را بدست بگيرند.

ابراهيم نكو، عضو كميسيون اقتصادي مجلس شوراي اسلامي نيز در اين باره معتقد است: اقتصاد مقاومتي يك فرمول و روش بسيار مهم و نويي دارد كه مختص كشور ماست كه اگر بخواهيم آن را در برخي كشورها اجرا كنيم، چون تعاملي بين دولت و مجريان وجود ندارد و يا تعاملي بين ملت و مجريان موجود نيست اين امر محقق نمي شود.

در ادامه گفتگوي ما را با ابرهيم نكو درباره اقتصاد مقاومتي و تفاوت هاي آن با اقتصاد رياضتي و نيز تاثير شركت هاي دانش بنيان در بهره وري بالاتر در اقتصاد مقاومتي را مي خوانيد:

  • آيا دربين كشورهاي دنيا، مواردي هستند كه در شرايط تحريم توانسته باشند به پيشرفت هاي اقتصادي برسند و آيا اين نوع تلاشها و پيشرفت ها را مي توان نوعي اقتصاد مقاومتي ناميد؟

بله، با جنگ جهاني دوم، كشور آلمان ويرانه اي به عنوان كشور از جنگ برايش باقي مانده بود و تورم ثانيه به ثانيه گريبان مردم اين كشور را گرفته بود.

اينكه در ديگر كشورهاي هم اقتصاد مقاومتي داشته باشند و يا مدل فرمول اقتصادي براي رفع آثار تحريم ها داشته باشند، وجود ندارد اما روش هايي را بكار برده اند كه مي تواند قسمت هايي از فرمول اقتصادي ما باشد.

در واقع اقتصاد مقاومتي اقدام به اجراي سياست هايي است كه در نهايت ضمن اينكه فشارهايي را به مردم وارد مي کند اما پيشرفت هايي را هم به دنبال دارد. در كشور ما در آن موقعيت قرار نگرفته ايم كه مثلا لحظه به لحظه شاهد افزايش نرخ تورم باشيم، هرچند كه تورم داريم، يا توليد ما را  با مشكل مواجه مي كند اما به تبعش موفقيت هايي را نیز داريم.

قبل از ارائه فرمولهاي اقتصاد مقاومتي، جوان ها و صاحبان صنايع به پيشرفت هايي مي رسند كه متحير كننده است. حتي در برطرف كردن نيازهاي خودشان در جاهايي كه مواد اوليه را از خارج وارد مي كردند و حالا نمي توانند آن مواد را وارد كنند اما مي بينيم  كه موفقيت هاي زيادي را در موارد گوناگون بدست آورده اند.

 

  • آیا شرایط اقتصادی کشور ما با شرایط کشورهایی که اقتصاد ریاضتی در آن پیاده می شود، یکی است؟

ما در شرايط سختي مانند بحران هايي كه در برخي كشورهاي اروپايي هم وجود دارد، قرار نداريم و خدا را شکر توانسته ايم به خودباوري برسيم. با توجه به اينكه اين تحريم ها در سطح وسيعي است و تقريبا برخي كشورها به سركردگي آمريكا به تحريم عليه ما دست مي زنند، ما به زانو در نمي آييم و هرچند كه مشكلات طبيعي است ولي اگر اين فشارها به كشورهاي ديگر حتي كشورهاي پيشرفته وارد مي شد، آنها شايد اقتصادشان متلاشي مي شد.

اقتصاد مقاومتي يك فرمول و روش بسيار مهم و نويي دارد كه مختص كشور ماست كه اگر بخواهيم آن را در برخي كشورها اجرا كنيم، چون تعاملي بين دولت و مجريان وجود ندارد و يا تعاملي بين ملت و مجريان موجود نيست اين امر محقق نمي شود. اما در كشور ما اين تعاملات وجود دارد و اقتصاد مقاومتي به توجه بیش از گذشته به توليدات داخلي به دارد. يعني با بازدارندگي اثرات تحريمها، پيشرفت و حركت به جلو را هم مدنظر دارد.

داشتن روحيه تعامل و استقامت در جامعه در برابر تحريم هاي خارجي جزو مسائلي است كه ما بدنيال آن پيشرفت ها را شاهد هستيم.

 

  • بنظرشما مشكلات ساختاري اقتصاد ما شامل چه مسائل و مواردي مي شود؟

چون بنده يكي از اعضاي كميسيون اقتصادي هستم و حوزه انتخابيه ام يك منطقه اقتصادي است وشهرك هاي صنعتي و توليدي زيادي دارد، اين را بارها ديده ام كه صاحبان صنعت ما از خودي مي نالند تا اينكه تحريم ها.

در صورتي كه خيلي از آنها با بوجود آمدن تحريمها اوج گرفته اند، نيازهاي خودشان را هم در داخل برآورده مي كنند و يا با روش هايي كه ياد گرفته اند، مي توانند نيازهاي روزانه شان را تهيه كنند اما در داخل ما بايد بپذيريم كه فشارهاي زيادي را به توليدكنندگان مي آوريم.

براي توليد مطلوبتر و بيشتر در كشور ماليات ها نبايد بالا باشد، عوارض و هزينه هاي حامل هاي انرژی هم نبايد تا اين حد براي توليدكنندگان بالا باشد.

متاسفانه در شرايط تحريم ها كه توليد با مشكلاتي روبروست، بايد شرايط تسهيل شود و دولت مي تواند برخي قوانين را تسهيل كند تا اين دوران به حالت قبلي برگردد و آنگاه شرايط را آن طوري كه مي خواهد يا مانند زمان كنوني كند.

متاسفانه هنوز بسياري از قوانين ما بجاي دستگيري از توليد، برايشان مانع تراشي مي كنند، برخي قوانين هم برضد ديگري است كه اينها براي توليد هم نگران كننده هستند.

 

  • آبا شركت هاي دانش بنيان مي توانند تحقق اقتصاد مقاومتي را در كشور مهيا كنند؟

شركت هاي دانش بنيان و كارآيي كه در اقتصاد كشورها دارند امروزه در دنيا برايي همه شناخته شده اند، اين شركت ها محصولات توليدي كارخانجات را به سمتي مي برند كه يا به برندهاي معتبري تبديل مي شوند و يا اينكه داراي كيفيت هاي مناسبي مي شوند كه مخاطبان ثابتي را پيدا مي كنند و مشتريان  زيادي را جذب مي كنند.

ما امروزه بايد اين را بپذيريم كه جهان به سمتي حركت مي كند كه با شیوه های مدرن اداره شود تا به روش هايي سنتي. لذا شركتها و كارخانه ها بايد از كاركرد سنتي خود بيرون بيايند و با مدرنيزه شدن به سمت كيفيت بخشي و برند سازي حركت كنند.

كيفيت بخشي به كالاها و محصولات نيز ممكن نيست مگر با روشي كه رهبري روي آن تاكيد دارند كه آن هم تقويت شركت هاي دانش بنيان است تا محصولات ما هواداراني در بيرون بيابد و مشتريان در سطح جهان داشته باشد و اين همان توجه به توليدات داخلي با يك رويكرد نوین است.

  • تفاوت اقتصاد مقاومتي و رياضتي در چيست؟

اين دومدل تفاوت هايي را در عملكرد با هم دارند. اولاً در بعد رهبري و حاكميت: در اقتصاد رياضتي حاكمان در يك شرايطي قرار گرفته اند كه احساس خطر مي كنند و براي بقا و يافتن يك راهكار برون رفت از مشكلات به اجبار و زور متوسل مي شوند و با وجود اينكه مردم شان با مشكلاتي هم روبرو مي شوند بجاي حل، مردم را با فشار به آرامش دعوت مي كنند و جلوي اعتراضات شان را مي گيرند.

افراد آن جامعه تحت فشار قرار دارند و سختي هاي زيادي را متحمل مي شوند و معمولا ادامه زندگي برايشان مشكل است اما براي اينكه بتوانند مشكل شان را حل كنند، راهي نمي بينند جز اينكه عليه حكام شان قيام و اعتراضات كنند و حاكمان آنها نيز با خشونت و زور با آنها مواجه مي شوند.

اما در اقتصاد مقاومتي شرايط مي خواهد از حالت مقاومت و درجا زدن خارج شود و ضمن اينكه حالت رضايت بخش است اما كفايت نمي كند و شرايط بگونه اي است كه اگر درجا بزنيم از گردونه مقاومت خارج مي شويم. كلا براي رسيدن به افق هاي ترسيم شده و اسناد بالادستي اگر افقي تعيين شده باشد، مانند سند چشم انداز براي رسيدن به آن نقطه بايد از حالت تدافعي خارج شده و به تهاجم هم روي آورد و به داشته هاي خود بسنده نكنيم و تنها سراغ استفاده از منابع طبيعي و انساني خود نرويم بلكه علاوه بر ظرفيت ها دروني، جلوي فشارهاي بيروني را هم بگيريم و به سمت پرش بيرون از دايره اي كه بهتر است، برويم.

اقتصاد مقاومتي در شرايطي اجرا مي شود كه اوضاع مورد قبول بزرگان و حكومت نيست و باوجود اينكه شرايط را تاحدي قبول دارند اما براي بهتر شدن و براي رسيدن به آن افق تعريف شده نيازمند يك تجديد نظر مجدد هستند و بايك قواعد جديد براي پيشرفت بيشتر حركت مي كنند.

نظر شما