شناسهٔ خبر: 108850 - سرویس سیاست
نسخه قابل چاپ منبع: فارس

نامه دانشجویان بورسیه به دبیرشورایعالی انقلاب فرهنگی:

آقای‌مخبر؛از روی صندلی بی‌اثر نظاره‌گر برخیزید/ مانع جنگ سیاه جناح‌های سیاسی در آموزش عالی شوید

مخبردزفولی دانشجویان بورسیه در نامه‌ای به دبیرشورای عالی انقلاب فرهنگی، از وی خواستند، اعتبار تعهدات وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران را به آن بازگرداند و از جنگ سیاه جناح‌های سیاسی در حوزه آموزش عالی جلوگیری کند.

به گزارش «نماینده»، جمعی از دانشجویان بورسیه طی نامه‌ای به مخبر دزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی آوردند: امید آن داریم که حضرتعالی مستحضر به مصائب و بلاهایی که در این ایام به دلائل مشخص، دامنگیر طیف وسیعی از نخبگان جامعه شده است، باشید. این روزها، دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه، خسته و سرگردان از یک ظلم بی پایان ۱۵ ماهه و ناامید از هر گونه اقدام مثبت توسط وزارت علوم، منتظر یک حرکت مسئولانه  و ولایتمدارانه از سوی کسانی هستند که به راحتی توان حل این بحران ساختگی را داشته و دارند.

در ادامه این نامه آمده است: متاسفانه سکوت، تماشا و انفعال نیروهای دلسوز و اثرگذار، عامل اصلی در دامنه دار شدن ظلم به بورسیه‌ها و بحرانی شدن یک انتقام جویی جناحی است. در غیر این صورت با وجود سخنان راهگشا و حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب، وجود قوه قضائیه و دیوان عدالت اداری با قضات و مسئولین دلسوز و کارآمد و همچنین وجود چارچوب های قانونی مشخص و شفاف، نباید یک حاشیه سازی بی مبنا و سیاسی، به یک بحران تمام عیار در حوزه آموزش عالی تبدیل شود و حقوق صدها جوان نخبه متعهد و خانواده‌های آنها، به راحتی توسط عده‌ای لگدمال شود.

دانشجویان بورسیه در ادامه نامه خود آوردند: اکنون پس از گذشت ماه ها، زمان آن رسیده که مسئولین مرتبط با این مساله، از روی صندلی ناظر بی اثر برخیزند و با نگاه انقلابی و ولایتمدارانه، به ظلم‌های رفته بر جوانان بی پناه تحصیلکرده رسیدگی کنند و مصوباتی که بانی ظلم را بر مسند کرسی قضاوت می نشاند، ابطال کنند. قطعا تاکنون مسئولان مرتبط دریافته اند که طراحان این بازی سیاه و شوم، رشته‌های خود را با نصیحت و ریش سفیدی دیگران، پنبه نکرده و نخواهند کرد و این اصلی است که باید هوشمندان را به سمت ورود قوه قضائیه به پرونده بورسیه ها رهنمون کند.

دانشجویان بورسیه خطاب به دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی آوردند: بسیاری از بورسیه‌های لغو بورس شده و یا دانش آموختگانی که عدم نیاز سیاسی گرفتند، از جمله کسانی هستند که دارای حکم بورس از وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران بودند. این افراد التزام به خدمت و تعهد به وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران داشتند نه به وزارت علوم دکتر محمود احمدی نژاد یا دکتر حسن روحانی.

در ادامه این نامه آمده است: بسیاری از فارغ التحصیلان مقطع دکتری که حکم بورس جمهوری اسلامی ایران را دارند، این روزها با عدم نیازهای بی اساس سیاسی و غیر قانونی توسط دانشگاه ها روبرو شده اند و راهی برای دادخواهی ندارند. در همین حال بسیاری از دانشجویان بورسیه دارای حکم بورس، با احکام عجیب لغو بورس و مجازات های خودساخته مواجه شده اند و متاسفانه اجازه و حقی برای تظلم خواهی و دادخواهی در مراجع قضایی جمهوری اسلامی ندارند.

دانشجویان بورسیه در نامه خود خطاب به مخبردزفولی پرسیدند: سوال اینجاست که مصوبه ۶۳۰ که حق دادخواهی را از مظلومان بورسیه سلب می کند و دادگاهی به قضاوت بانیان این بازی، ایجاد می­‌کند، چه منطق نهفته و یا علت عاقلانه ای دارد که ما پس از تحمل ماه ها ظلم و ستم، از درک آن عاجز مانده ایم؟ آیا حضرتعالی، این مصوبه را منطبق بر قوانین شریعت و اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می دانید؟

شما در کجای این دنیای پهناور و در قوانین کدامین کشور می توانید مصوبه و قانونی بیابید که رسما دادخواهی مظلوم را منوط به حضور او در دادگاه چیده شده توسط بانی ظلم کند و مانع از شکایت او به دادگاه صالح و بی طرف شود؟ وقتی در کشوری مانند ایران، ساختارهایی مترقی مانند دیوان عدالت اداری و قضاتی کاردان، عادل و کارآمد وجود دارند، چه دلیلی وجود دارد که مظلوم شکایت خود را نزد عامل ظلم ببرد؟ آیا با وجود مصوبه ۶۳۰، جنابعالی امیدی به حل صحیح و عادلانه این بحران و رفع ظلم از دانشجویان بورسیه دارید؟ به راستی دانشجویان بورسیه چه مفری برای گریز از شرائط سیاه موجود و رسیدن به حقوق حقه خود دارند؟

دانشجویان بورسیه از مخبر دزفولی خواستند تا به عنوان یکی از نیروهای برجسته و اثر گذار در این موضوع لحظه‌ای خود را در شرایط دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه قرار دهد. برای ساعاتی به کسانی بیندیشد که ماه های زیادی است از تز دکتری خود دفاع کرده اند(بعضا بیش از ده ماه) و علی رغم داشتن حکم بورس از جمهوری اسلامی، با بازی ناپاک سیاست بازان روبرو شده و از دانشگاه عدم نیاز گرفته و در برخی مواقع بیش از یکسال است که هیچگونه حقوق و مزایایی نداشته و تکلیف امروز و فردایشان را نمی دانند. این افراد باید هزینه زندگی و معاش خود را از چه راهی تامین کنند؟ چه کسی جوابگوی حق ضایع گشته و ظلم روا شده به این مظلومان و خانواده آنهاست؟ مگر این افراد جز اعتماد به وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران(نه وزارت علوم این دولت و آن دولت) و شرکت در یک فراخوان عمومی و طی مراحل قانونی آن، گناه دیگری داشته اند؟ کجای دنیا با نخبگان دارای مدرک دکتری، چنین برخوردهای عجیبی می شود؟

دانشجویان بورسیه در نامه خود خطاب به مخبر دزفولی آوردند: مصرانه از شما می‌خواهیم که اعتبار تعهدات وزارت علوم جمهوری اسلامی ایران را به آن بازگردانید و مانع از جنگ سیاه جناح های سیاسی در حوزه آموزش عالی در حال و آینده کشور شوید.

این دانشجویان از دبیرشورای عالی انقلاب فرهنگی خواستند تا در پیروی از فرمایشات مقام معظم رهبری و جلوگیری از سیاسی کاری و سیاست بازی در محیط های علمی، فضای دادخواهی دانشجویان و دانش آموختگان بورسیه را در قوه قضائیه و دیوان عدالت اداری فراهم کند.

نظر شما