شناسهٔ خبر: 104389 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ منبع: مهر

معماری سنگی روستای «ورکانه» سیمانی می‌شود!

ورکانه مالکان خانه‌های قدیمی روستای ورکانه که از آن به روستای رنسانس یاد می‌کنند، به سمت تغییر معماری خانه هایشان برآمده اند آنها خانه‌های سنگی خود را خراب کرده و به جای آن با آجر و سیمان خانه می‌سازند.

به گزارش «نماینده»، روستای ورکانه را به دلیل معماری سنگی اش روستایی شبیه به معماری دوره رنسانس می شناسند. روستایی در استان همدان که خانه هایش سرتا سر با سنگ سیاه پوشیده شده است.

این روستا به لحاظ کار و استفاده از مصالح بومی و محلی به خصوص مصالح سنگی منحصر به فرد است و کاربرد سنگ به صورت یک مصالح عام و متعارف در چهره و سیمای روستا خودنمایی می‌کند.

کاربرد سنگ نه‌ تنها در پی، بلکه در قسمت اعظم بناها در ساخت دیوارهای باربر و دیوارهای محوطه و حیاط‌ها مورد استفاده قرار گرفته و بیشتر سنگ لاشه است که توسط ملات گل کار شده و پهنای این دیوارهای سنگی در طبقه همکف به یک متر هم می‌رسد و تنها عامل اتصال در دیوارهای سنگی نیز استفاده از تیرهای چوبی است.

سنگ، سنگ لاشه، سنگ مالون، خشت و آجر انواع مصالح متعارف ساختمانی در ابنیه روستای ورکانه است کاربرد سنگ در روستا به علت فراوانی این عنصر در روستا و سختی و مقاومت آن در برابر تغییرات جوی و همچنین کمبود آجر و خشت در منطقه بوده است.

پیشینه روستای ورکانه به بیش از ۴۰۰ سال می‌رسد و آنچه از تاریخ برمی‌آید اینکه نخستین و قدیمی‌ترین محله آن، محله درب مسجد است. وفسور توفیق موسیوند مخترع اولین قلب مصنوعی جهان نیز در روستای ورکانه همدان چشم به جهان گشود. این روستا به خاطر موسیوند و معماری زیبایش در میان روستاهای همدان مشهور است اما تمام آنچه که از شهرت این روستا باقیمانده در حال از بین رفتن است.

مالکان خانه‌های قدیمی در صدد ساخت و ساز بناهای جدید برآمده‌اند. در میان خانه‌های سنگی می‌توان خانه‌هایی را دید که بلا استفاده رها شده و یا در حال ریزش است. کسی داخل آنها زندگی نمی کند. ساکنان به مناطق دیگر کوچ کرده اند. در کوچه های رو به رو و یا شهر همدان.

آنها رفته‌اند چون از این خانه‌های سنگی خسته شده‌اند شاید دیگر معماری نیست که خانه هایشان را بازسازی کند. برخی از دیوارهای سنگی خانه‌ها فروریخته و برخی دیگر به مرحله خطرناکی رسیده‌اند. ایرج ورکانه، یکی از ساکنان این روستا بود. اکنون هر هفته به خانه پدری اش در روستا سر می‌زند.

ایرج به خبرنگار مهر می‌گوید: همین چند روز پیش دیوار بیرونی خانه پدرم فروریخت. شانس آوردیم کسی جلوی دیوار نبوده و گرنه سنگ‌های سیاه روی سرش آوار می‌شدند. همیشه یک ماشین جلوی دیوار پارک بود. ولی آن روز ماشینی وجود نداشت. همه از ریزش این دیوار تعجب کردیم. دیگر کسی به خانه‌اش اهمیت نمی‌دهد.

وی می‌گوید: بنیاد انقلاب اسلامی کف سازی این روستا را تا یک جایی پیش برد اما دیگر آن را رها کرد. شاید اگر گردشگر به این روستا نمی‌آمد این کار هم انجام نمی‌شد. ولی به هر حال اتفاق خوبی بود.

ورکانه از شهرت این رستا حرف می زند و با افتخار می گوید که این روستا مورد توجه بسیاری از گردشگران است اما هیچ چیزی عاید روستانشینان از این ورود و خروج گردشگران نمی شود با این حال به خاطر گردشگران کف سازی کردند. اما این روزها همه درحال ساخت و ساز خانه هایشان هستند و دیگر کسی علاقه ای به تعمیر خانه سنگی اش ندارد.

عبدالله ایرجی یکی از مالکان خانه های روستای ورکانه است که خانه سنگی خود را تخریب کرده و اکنون در حال ساخت بنایی سه طبقه است. او می گوید: شما دلتان به این خانه سنگی خوش است ولی ما دیگر بیزار شده ایم. ساخت خانه سنگی معمار می خواهد اما دیگر کسی نیست. درحالی که ساختن خانه آجری و سیمانی آسان تر است.

 

در کوچه پس کوچه های روستای ورکانه هر زمان آفتاب غروب می کند و یا طلوع. می شود رقص نور را در میان سنگ های سیاه خانه ها دید. حتی خانه هایی که دیگر مالکی ندارد درشان باز است و محلی برای عکس گرفتن گردشگران شده است.

اما مسئله مهم آن که اهالی روستا نیز با آن درگیر هستند، موضوع فاضلاب روستاست. فاضلاب این روستا مانند یک رودخانه کوچک در حال ریزش به سد اکباتان است. کسی پیگیر ماجرا نیست. اهالی هم می دانند که این اتفاق خوبی نیست ولی هنوز چاره ای برایش پیدا نکرده اند. این موضوع را ایرج ورکانه هم گوشزد می کند و می گوید: این رود پر از فاضلاب بو گرفته و نامه های ما به شورای روستا تا کنون کارساز نبوده است.

این روستا غیر از اصطبل تاریخی اثری برای سرگرمی گردشگران ندارد. جز همان معماری خاص روستا و فضای سبز اطرافش. اگر قرار باشد معماری این روستا از بین برود  دیگر گردشگر به چه بهانه ای به این روستا قدم بگذارد؟

نظر شما