شناسهٔ خبر: 100225 - سرویس فرهنگ
نسخه قابل چاپ منبع: مهر

خلاصه کتاب جنجالی «خاطرات ری شهری»

خاطرات ری شهری ثبت خاطرات چهره‌های شاخص در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین چهره‌هایی که بعد از پیروزی انقلاب در پست‌های و موقعیت‌های کلیدی نظام قرار داشته‌اند، یکی از مهمترین راه‌های ثبت و ضبط گنجینه گرانبهای تاریخ انقلاب اسلامی است.

به گزارش نماینده، تاریخ انقلاب اسلامی، سراسر درس و تجربه و عبرت است، هرچند که متاسفانه به نحو شایسته ثبت و ضبط نشده و مورد تحلیل و ارزیابی و عبرت‌اندوزی قرار نگرفته است.

ثبت خاطرات چهره‌های شاخص در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین چهره‌هایی که بعد از پیروزی انقلاب در پست‌های و موقعیت‌های کلیدی نظام قرار داشته‌اند، یکی از مهمترین راه‌های ثبت و ضبط گنجینه گرانبهای تاریخ انقلاب اسلامی است.

حجت الاسلام محمد محمدی ری‌شهری یکی از همین چهره‌های شاخص است که سابقه‌ای طولانی در دوران مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی دارد و بعد از آن نیز انجام مسئولیت‌های مختلف و مهمی برعهده وی بوده است.

وی که در حدود دو دهه مسئول بعثه مقام معظم رهبری در عربستان و سرپرست حجاج ایرانی بوده است، در این مدت خاطرات خود را با دقت قابل توجهی ثبت و ضبط کرده و حالا بعد از ۶ سال از پایان مسئولیتش در بعثه رهبری، شرح کامل حوادث و اتفاقات روزهای مسئولیتش را در جلد پنجم خاطراتش منتشر کرده است.

او که تا پیش از قبول این مسئولیت در سمت‌هایی همچون وزیر اطلاعات و دادستان کل کشور فعالیت داشته است؛ پیشتر خاطرات خود را از فعالیت‌هایش در آن دوران در قالب چهار جلد کتاب منتشر کرده بود. ولی اهمیت جلد پنجم خاطرات او از آن جهت بیشتر است که وی با روایت خاطرات خود به عنوان نماینده رهبری در حج، به نوعی روابط سه رئیس جمهور گذشته کشورمان (هاشمی رفسنجانی، خاتمی و احمدی‌نژاد) در ارتباط با آل سعود می‌پردازد و نگاه‌ هرکدام از دولت‌ها را نسبت به این موضوع بررسی می‌کند. به همین خاطر که وقتی برای اولین بار در نمایشگاه امسال کتاب تهران وارد بازار نشر شد، با استقبال بالای مخاطبان روبرو شد.  

شیوه بیان حوادث در این کتاب دارای نظمی منطقی و منسجم است که به خوبی توانسته شرایط حاکم بر حج هر سال را نمایش دهد؛ چه اتفاقاتی که پیش از اعزام کاروان‌های حج هرسال در داخل کشور و در میان دولتمردان به وقوع پیوسته است و چه حوادثی که در جریان برگزاری مراسم حج برای مسئولان و زائران ایرانی پیش آمده است.

همچنین تکمیل این اطلاعات با ضمایمی نسبتا کامل از اسناد و مدارک مربوط به بسیاری از این حوادث باعث شده تا مباحث مطرح شده در کتاب مسندتر شوند.     

تصاویر منتشر شده در پایان کتاب که به صورت آلبوم عکس سالیانه‌ از هرکدام از سال‌های حضور حجت الاسلام ری شهری در بعثه رهبری در آمده است، یکی دیگر از بخش‌های جالب کتاب است که در آن تصاویری از حضور علما و چهره‌‎های شاخص جهان تشیع در هنگام حضور در بعثه رهبری به ثبت رسیده است.

حجت الاسلام ری‌شهری این کتاب بیست و هشت فصلی را برای انتشار به دو انتشارات «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» و «دارالحدیث» سپرده‌ است که اولی آن را با نام «خاطره‌ها» و دومی با نام «هوای دوست» منتشر کرده است.

با هم بخش‌هایی از این کتاب را بخوانیم.

پرده اول: اولین حج، پس از حج خونین

[نویسنده در فصول پیش از این با اشاره به حوادث پیش آمده در مراسم برائت از مشرکین که در سال ۶۶ منجر به تهاجم نیروهای عربستانی به زائران ایرانی و شهادت ۴۰۰ نفر از زائران شد، از موانع و سختی‌های موجود در برگزاری اولین حج بعد از این حادثه که با وقفه سه سال دوباره از سرگرفته شده است، می‌گوید.

او با بیان کشمکش‌های صورت گرفته دولت ایران و عربستان بر سر مسئله برگزاری مراسم برائت از مشرکین، تصمیم تاریخی بعثه مقام معظم رهبری را در این ماجرا این‌گونه روایت می‌کند]

*علنی کردن تصمیمی مهم  
پس از قطعی شدن تصمیم در مورد محل برگزاری مراسم [منظور مراسم برائت از مشرکین است] و با توجه به اینکه مقرر شد نامه بعثه در ارتباط با این تصمیم در اسرع وقت به وزارت امورخارجه عربستان ارسال شود، زمان آن فرا رسیده بود که این موضوع علنی گردد و به اطلاع زائران ایرانی برسد. به همین منظور صبح روز یکشنبه ۲۶/۳/۷۰ (۴ ذی‌حجّه) در دیدار با بازرسان که نقش اصلی را در انتقال زائران به محل مراسم داشتند، مطالبی را به این شرح بیان داشتم:

به رغم تلاش‌های صورت گرفته قبل از عزیمت به عربستان برای تعیین محل برگزاری مراسم برائت از مشرکین و نیز پیگیری مسئله از مجازی مختلف، اعم از وزارت امورخارجه و دستورات مقام معظم رهبری و طرح از طرق رسمی و غیررسمی، متاسفانه این مسئله در ایران به جایی نرسید.    

سرانجام با توجه به ضیق وقت و مشکل شدنِ تهیه‌ تدارکات لازم، به این نتیجه رسیدیم که مراسم را جلوی بعثه برگزار کنیم. البته این تصمیم به اطلاع مقام معظم رهبری نیز رسیده است. بنابراین تصمیم مزبور پس از طی کردن کلیه مراحل لازم، اینک تکلیف شرعی قطعی است...   

با نزدیک شدن لحظات برگزاری مراسم برائت، فضای خاصی بر بعثه رهبری و شاید برهمه کاروان‌های زائران ایرانی حاکم شد؛ فضایی که حاکی از نوعی نگرانی و همچنین شور و نشاط بود. نگرانی و دلهره به علت احتمال تکرار وقایع سال ۶۶ و شور و نشاط به سبب مهیا دیدن شرایط برای برگزاری مراسمی باشکوه براساس رهنمودهای امام و رهبری و به رغم مخالفت مقامات سعودی.     

*آغاز مراسم برائت و فضای مراسم

[بعد از اعلام این موضوع، مقامات سعودی اقدام به فرستادن تعداد زیادی از نیروهای نظامی به اطراف بعثه رهبری می‌کند ولی با حضور با صلابت زائران ایرانی این خط و نشان کشیدن‌های دولت سعودی نیز بی‌نتیجه می‌ماند.]

راس ساعت ۴ بعد از ظهر، مراسم با قرائت آیات برائت شروع شد. سپس آقای مرتضایی‌فر شعارهای «الموت لامریکا» و «الموت لاسرائیل» را با شور و حرارت خاصی سر داد و به دنبال آن، فریادهای کوبنده زائران ایرانی، فضای میدان معابده [میدانی در روبروی ساختمان بعثه رهبری] و اطراف آن را فرا گرفت.    

در مجموع شعارها در طول مراسم قابل قبول بود و شاید تنها چیزی که جلب توجه می‌کرد، این بود که فضای مراسم بیش از حد ایرانی بود. دلیل این موضوع حضور پلیس سعودی بود. آنها در ورودی‌های اصلی محل مراسم از ورود زائران غیرایرانی جلوگیری می‌کردند، به این ترتیب که هرکسی قیافه و ظاهر ایرانی داشت به داخل محوطه هدایت می‌شد و از ورود بقیه ممانعت به عمل می‌آمد. با این همه، عده‌ای از زائران غیرایرانی نیز خود را به مراسم رسانده بودند. بنابراین اگرچه تعداد زائران خارجی در این مراسم کم بود، اما نفس حضور آنها جلب توجه می‌کرد. عده‌ای از زائران افغانی، پاکستانی، عرب و ترک در میان شرکت‌کنندگان در این مراسم دیده می‌شدند و طبق یکی از گزارش‌های واصله، یک کاروان از شیعیان منطقه قطیف عربستان نیز در این مراسم حضور داشت.

پرده دوم: نام بردن از امام ممنوع است ولی او در قلب ماست!

از آنجا که حضور مسلمانان از اقصی نقاط جهان در مراسم حج، زمینه بسیار مناسبی برای نظرسنجی از آنان درباره مسائل مختلف فراهم می‌آورد، در طول حج سال ۷۲ نیروهای بعثه با استفاده از این فرصت، دیدگاه‌های آنها را در مورد امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی جویا شدند.    

در یکی از گزارش‌ها آمده بود که یکی از حجاج اهل مراکش در مقابل این سوال که آیا امام خمینی را می‌شناسید، با تعجب پرسیده بود:           

آیا کسی هست که امام خمینی را نشناسد؟ او عالمی مجاهد و مسلمانی واقعی بود و ما مسلمانان در برابر دیگران به شخصیت او افتخار می‌کنیم. درست است که بردن نام او در کشور ما ممنوع است، اما مِهر او در قلب ما جای دارد.

یکی دیگر از زائران اهل ساحل عاج در پاسخ به سوال مزبور می‌گوید: «کسی که امام خمینی را نشناسد، آزاده نیست.»      

یک زائر اندونزیایی نیز چنین پاسخ می‌دهد: امام خمینی اولین رهبر مسلمان در زمان ما بود که توانست با اعمال و فعالیت‌های خود، در اعماق دل‌ها جای گیرد.     

یکی از افسران ارشد ارتش سودان نیز که به حج مشرف شده بود، در برابر این سوال می‌گوید: امام خمینی، مصلح عالی‌قدر و انقلابی بزرگی در جهان اسلام بود. درباره مجاهدات ضداستعماری او همین بس که ریگان درباره ایشان گفته بود: «بعد از هشت سال ریاست جمهوری کشور ابرقدرت آمریکا، این به صورت عقده‌ای برایم باقی ماند که نتوانستم انتقام گروگان‌های آمریکایی در ایران و افسران آمریکایی را که به دست نیروهای طرفدار خمینی در لبنان کشته شدند، بگیرم.»     

یکی از جوانان مسلمان گینه نیز می‌گوید: ما در مبارزه با امپریالیسم و دشمنان اسلام، پیرو آیت الله خمینی هستیم و آرزویمان زیارت مرقد این بزرگوار است. ما شیفته ایران و آیت الله خمینی هستیم، زیرا آن بزرگوار تنها کسی بود که توانست در مقابل آمریکا و دشمنان اسلام بایستد.  

یک زائر اهل کشور مالی نیز اظهار می‌دارد: حضرت امام شخصیتی بودند که به ضعفای عالم، به ویژه قاره آفریقا توجه داشتند. شجاعت و ایستادگی ایشان در برابر آمریکا و شوروی، در نوع خود بی‌سابقه است. من عمیقا به ایشان ارادت می‌ورزم و اکنون نیز یاد او مایه قوت قلب ماست.        

زائر دیگری می‌گوید: دنیای غرب با انواع حیله‌ها و دسیسه‌ها در پی آن است که جمهوری اسلامی را از عالم اسلام جدا کند و مسلمانان را از آنان بترساند، اما ما با صراحت اعلام می‌کنیم که ما مسلمانان جهان به برکت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، هویت اصلی خود را بازیافته‌ایم و اکنون برهمه واجب است که در جهت تثبیت این هویت، از انقلاب اسلامی به رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای، قویاً حمایت کنند.

یکی دیگر از زائران اظهار می‌کند: خبرگزاری‌ها دنیا و روزنامه‌های وابسته به تشکیلات خبری استکبار، اخبار دروغ فراوانی را علیه ایران منتشر می‌کنند. من می‌خواهم حقایق را از زبان خود شما بشنوم.   

او سپس به طرح سوالاتی که در ذهن داشت می‌پردازد و با شنیدن پاسخ آنها، با هیجان خاصی اظهار می‌دارد: «امام خمینی دل‌های شما را متحول ساخته است.»        

بی‌تردید اگر این سخنان درکنار حرکت‌هایی که در سال‌های اخیر تحت عنوان بیداری اسلامی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا شروع شده است، قرار داده شود، آن‌وقت این واقعیت بیش از پیش روشن می‌گردد که نقطه اولیه حرکت این کشورها، جرقه‌ای است که انقلاب اسلامی در قلب مسلمانان جهان پدید آورده و شخصت امام خمینی، نقش اساسی در نهضت بیداری اسلامی کنونی دارد.

پرده سوم: ما را از شرّ ری ‌شهری نجات دهید!

[نویسنده کتاب در چند فصل ابتدایی کتاب با اشاره با عدم تمایل دولت سازندگی نسبت به برگزاری مراسم برائت از مشرکین در طول دوران حج، از اختلاف نظر آقای هاشمی رفسنجانی با رهبری در این موضوع می‌گوید. او با اشاره به تاکید همیشگی رهبری در برگزاری این مراسم از برخی برخوردهای چهره‌های دولتی با خود گلایه کرده است.]

* هاشمی: من اعتقادی به برائت از مشرکین ندارم!    

[در دیداری که قبل از آغاز حج سال ۷۶ با رهبری داشتم] با اشاره به ملاقات سال گذشته شورای هماهنگی حج با آقای هاشمی رفسنجانی، عرض کردم:       

با توجه به اینکه آقای هاشمی در آن جلسه هیچ اشاره‌ای به مراسم برائت نداشت، بعد از اتمام جلسه از ایشان درخواست کردم مطالبی نیز راجع به این مراسم بگوید تا انتشار آن موجب تقویت موضع ما در حج گردد، ایشان در پاسخ گفت: «من که اعتقاد به این موضوع ندارم، چرا چیزی برخلاف عقیده‌ام بگویم؟!»           

آیت الله خامنه‌ای فرمودند: مگر می‌شود کاری که حضرت امام فرموده و ما هم بارها برآن تاکید کرده‌ایم، تعطیل شود؟ البته آنچه انجام می‌شود با آنچه باید انجام شود فاصله دارد، اما این دلیل نمی‌شود که آن را تعطیل کنیم.

پس از این گفتگوها، نماز مغرب و عشا اقامه شد و سپس آیت الله خامنه‌ای در جمع محدود حاضران از جمله آقایان خوشوقت و راشد یزدی، راجع به حج و مراسم برائت، مطالبی را بیان کردند. در خلال این مطالب نکته‌ای وجود داشت که تا آن موقع نشنیده بودم. ایشان فرمودند: «عده‌ای مایل‌اند اصلا بعثه نباشد و جمعی نیز می‌خواهند به شکل موجود نباشد.»     

البته ایشان به گویندگان مطالب اشاره نکردند، اما برای من شنیدن این مطلب جای شگفتی داشت، چرا که در طول چند سال و با زحمت فراوان موفق شده بودیم برنامه‌های سیاسی و فرهنگی بعثه را ثبات و استمرار قابل قبولی ببخشیم، به گونه‌ای که سعودی‌ها نیز علی رغم میل باطنی خود، ناچار به پذیرش این وضعیت و کنارآمدن با آن شده بودند و اصرار برخی برای از میان برداشتن بعثه جای تعجب داشت.           

البته با توجه به مواضع مستحکم مقام معظم رهبری، نگرانی و دغدغه‌ای از به نتیجه رسیدن آن‌گونه تفکرات وجود نداشت، چنان که ایشان در پایان این بخش از سخنان خود بر برگزاری باصلابت مراسم برائت برخلاف برخی دیدگاه‌های مخالف تاکید فرمودند.   

ما را از شرّ ری ‌شهری نجات دهید! 

نکته دیگری که جا دارد به آن اشاره کنم، مطلبی بود که از آقای شیخ الاسلام معاون وزارت امور خارجه شنیدم. ایشان برایم نقل کرد:            

در جریان ملاقات آقای هاشمی رفسنجانی با امیرعبدالله [ولیعهد عربستان در آن دوران] در پاکستان، در حین صحبت‌هایی که بین طرفین جریان داشت، عبدالله تلویحاً به آقای هاشمی گفته بود کاری کنید که ما را از شرّ ری ‌شهری نجات دهید!

این نکته حاکی از حساسیت بالای سعودی‌ها نسبت به حضور بنده در حج بود، زیرا می‌دیدند تقریبا تمامی برنامه‌های بعثه را که مبتنی بر نظرات مقام معظم رهبری بود، با تدابیر لازم انجام می‌دهیم.

*مذاکرات پاکستان: رایزنی تلخ هاشمی و امیرعبدالله

چندی بعد از این دیدار بود که متن گفتگوی آنها درباره حج و مراسم برائت به دست من رسید که تاسف‌آور بود. آن متن از این قرار بود:           

امیرعبدالله: می‌خواهم مطلبی بگویم، اگر چه مربوط به زمان شاه است. این نماینگر این است که مردم ایران، مسلمان هستند. البته تنها ملتی که با نظم برای حج می‌آیند، ایرانیان هستند. می‌دانند کجا می‌آیند و کجا می‌روند، عرفات، منا، بهترین جاها را در اختیار داشتند. ما هم اینها را از ملت ایران می‌دانیم. تعداد آدم‌هایشان را پیش بینی می‌کنیم.

آقای هاشمی رفسنجانی: می‌توانیم با شما قراری بگذاریم که حل نهایی شود. امسال حج شروع شده است. من قبلاً هم با وزیرخارجه صحبت کرده بودم. مثلا اگر مسجدی در هر جای مکه – حتی کوچک باشد – تعداد آدم‌هایشان را پیش بینی کنیم.

امیرعبدالله: چرا مثل گذشته حج نکنند؟ مگر قبلی‌ها مسلمان نبودند؟

آقای هاشمی رفسنجانی: از زمانی که حکومت اسلامی بود، این طور شد. ما حل می‌کنیم که شما مشکل نداشته باشید. قبلا آن‌جا شاه حاکم بود. یک خیمه‌ای که پانصد یا هزار نفر جا بگیرد...

امیرعبدالله: مکان خودشان در بعثه.

آقای هاشمی رفسنجانی: ما قبول می‌کنیم. شما با من قرار بگذارید. در همان بعثه که بلندگو نداشته باشد، بدون اعلام. ما می‌گوییم همان‌هایی که در بعثه هستند، مثلا می‌گوییم یک ساعت یا نیم ساعت، فقط دعایی بخوانند و بیایند بیرون. خبرش هم به هیچ روزنامه‌ای در عربستان ندهند. در ایران پخش می‌شود که در بعثه تعدادی جمع شدند و مراسم...

امیرعبدالله: ... این نیازی به بلنگو ندارد. خدا صدای مورچه را هم می‌شنود.

آقای هاشمی رفسنجانی: این مصداق یک اقدامی است که... شما هم راحت می‌شوید، ما هم همینطور.

امیرعبدالله: از آدم خیرخواه جز خیر چیزی برنمی‌آید!

گفتنی است من خود را مقیّد به اجرای نظرات مقام معظم رهبری می‌دانستم، هرچند دشوار بود. در واقع عدم برگزاری مراسم برائت موجب آسایش و آرامش من می‌شد، اما عملکرد من در این زمینه کاملا اعتقادی بود. اصرار من برانجام این مراسم، ریشه در عقیده داشت.

پرده چهارم: چاره جویی برای مقابله با یک ناهنجاری

در بدو حضور در مدینه، گزارش‌ها نشان می‌داد که شماری از زائران ایرانی نه تنها در نماز جماعت مسجد النبی شرکت نمی‌کنند، بلکه موقع نماز در حال بازگشت از بازار و حمل اجناسی هستند که خریداری کرده‌اند!

در طول سال‌های متوالی سعی کرده بودیم که زائران ایرانی از نظم و انضباط شایسته‌ای برخوردار باشند وخوشبختانه اکثریت زائران نیز طبق دستورالعمل‌ها و برنامه‌های بعثه رفتار می‌کردند؛ اما در این میان بودند کسانی که رفتارهای نامناسبی داشتند و این به حساب همه گذاشته می‌شد و حیثیت زائران ایرانی را مخدوش می‌ساخت. در میان رفتارهای نامناسب، بیش از هرچیز بازگشت شماری از ایرانی‌ها از بازار به سوی هتل هنگام اذان و برگزاری نماز جماعت، موجب خدشه‌دار شدن وجهه زائران ایرانی می‌گردید. بدیهی است حرکت دسته جمعی زائران کشورهای مختلف هنگام اذان به سوی مسجد النبی و یا مسجد الحرام موجب می‌شد تا کسانی که در جهت خلاف حرکت می‌کردند، کاملا به چشم بیایند. همچنین نشست معدودی از زائران در کنار مغازه‌های بسته به انتظار باز شدن آن‌ها بعد از نماز، بسیار موهن و زننده بود. به هر حال این مشکلی بود که می‌بایست در اسرع وقت، مرتفع می‌شد.

این موضوع در جلسه‌ای با روحانیون و مدیران کاروان‌ها با بازرسان امر به معروف، مورد بحث و بررسی قرار گرفت و پیشنهادهای متعدّدی برای برخورد با آن‌ها مطرح شد. البته این اولین بار نبود که چنین معضلی مورد توجه قرار می‌گرفت، بلکه در سال‌های گذشته نیز با این مشکل مواجه بودیم. از این رو در این جلسه تاکید گردید برای حل ریشه‌ای این معضل باید برنامه‌ریزی‌های لازم در داخل کشور به منظور نهادینه ساختن فرهنگ نماز اول وقت صورت گیرد و در غیر این صورت نمی‌توان انتظار داشت با اقدامات مقطعی در موسم حج، تمامی زائران از حساسیت لازم برای حضور در نماز جماعت برخوردار شوند.      
متاسفانه باید اذعان کرد که در کشور ما فرهنگ اقامه نماز اول وقت به جماعت در سطح مطلوبی قرار ندارد و در این زمینه از بسیاری از کشورهای اسلامی عقب‌تریم.

هرچند با برنامه ریزی در طول سال‌های مختلف حج برای حضور یکپارچه زائران ایرانی در نمازهای جماعت، به تدریج شاهد کاهش رفتارهای نامناسب در این زمینه بوده‌ایم، اما همچنان معتقدم تا زمانی که برنامه‌های جامع و درازمدت در داخل کشور برای فرهنگ‌سازی در این زمینه به اجرا در نیاید، این مشکل کم و بیش در موسم حج وجود خواهد داشت.

نظر شما