به گزارش نماینده، شمارش معکوس ماراتن مذاکرات هستهای شروع شده و همه منتظرند ببینند سرانجام برنامه هستهای ایران و تحریمها چه میشود.
با این همه کارشکنی آمریکا حصول توافق را دچار تردید کرده است و موافقین و مخالفین نظرات مختلفی در خصوص این مذاکرات دارند برای بررسی این مساله به سراغ فریدون عباسی دوانی رئیس سازمان انرژی اتمی در دولت دهم رفتیم و با وی در خصوص مذاکرات و روند صنعت هستهای کشور به پای گفتوگو نشستیم.
عباسی معتقد است که تحریمها و قطعنامههای شورای امنیت به دلیل خبط سال ۸۳ است و آژانس هیچ مشکلی با فعالیت سازمان از ۸۴ تا ۹۲ نداشته است.
آنچه در ذیل آمده مشروح گفتوگوی فارس با رئیس سابق سازمان انرژی اتمی پس از اعمال نظر در خصوص برخی مسائل است:
- باتوجه به این که مذاکرات درحال نزدیکشدن به ساعات و روزهای پایانی است شما به عنوان رئیس سابق سازمان انرژی اتمی تا چه حد فکر میکنید مذاکرات میتواند تا ۱۰ تیر به نتیجه برسد؟
اگر برگردیم به برنامه اقدام مشترک و به دنبال آن صحبتهایی که شده و توافقی که در بیانیه لوزان سوئیس ذکر شده نقاط ابهامی در این نوشتار وجود دارد به گونهای که میشود گفت ما به تعهداتی که سپردیم عمل کردیم ولی طرف مقابل در موقع لازم به تعهدات خودش عمل نکرده و همه آنها موکول شده به یک سری موضعگیری که ما داریم.
طبق فرموده مقام معظم رهبری و سایر مسئولین کشور، تحریمها باید یکجا برداشته شود، طرف مقابل هم تا حدی تحریمها نه اینکه نظام تحریمها برداشته شود، آن را موکول به یک راستیآزمایی از طرف آژانس بینالمللی انرژی اتمی کرده است، راستیآزمایی که دو شرط دارد، یکی بحث بازدید از مراکز نظامی و دیگری مصاحبه یا دیدار حضوری و بازجویی از افرادی که طرف مقابل معتقد است که از دستاندرکاران صنعت هستهای ایران در گذشته بودند.
بیش از ۱۲ سال است که با آژانس بینالمللی انرژی اتمی اختلاف داریم، آنها در مذاکرات قبلی(زمان دولت دهم) حاضر نشدند از طریق منطقی و قانونی بیایند این مسائل را حل کنند یعنی بیشتر به سمت تحریم رفتند. با این اوصاف تبعا نباید انتظار داشته باشیم که وقتی ما اجازه نمیدهیم خواسته طرف مقابل عملی شود، در تیر ماه به توافقی برسیم.
* در مذاکرات اقداماتی را برای توقف قدرت خودمان انجام دادیم/تمدید مذاکرات به نفع آنها است
- به خاطر همین منابع غربی از تمدید مذاکرات را دارد خبر میدهند؟
تمدید مذاکرات به نفع آنهاست، در مذاکرات عملا ما اقداماتی را در جهت توقف چیزی که قدرت ما محسوب میشد، انجام دادیم یعنی فعالیتهای هستهای ما که از یک طرف قدرت چانهزنی ما بود و از طرف دیگر رسیدن به اهداف از قبل تعیینشده همچون رشد علم و فناوری کشور بود را متوقف کردیم اما در قبال این طرف مقابل دست از هیچ چیز برنداشتند و تحریمهای دیگر اضافه کردند.
وقتی تحریمها اضافه شده قاعدتا ما متضرر هستیم و روندی فرسایشی و فشار روی ماست و دستاوردهایی که میتوانستیم داشته باشیم و در مذاکرات مابهازایی برای آن دریافت بکنیم از دست دادیم.
- فرض کنیم که مذاکرات به نتیجه برسد، از نظر شما توافقی که حاصل میشود چند درصد با خطوط قرمز نظام تطابق خواهد داشت؟
با چه حساب و پیش فرضی به نتیجه برسد؟
**تحریمها و قطعنامههای شورای امنیت به دلیل خبط سال ۸۳ است/آژانس هیچ مشکلی با فعالیت سازمان از ۸۴ تا ۹۲ نداشته
- به صورت خوشبینانه و مطالبی که از سوی مسئولان دولت مطرح میشود
خوشبینانه یعنی بگوییم تعلیق داوطلبانه. این روش آزمایش شده است ما چرا باید دوباره از یک جایی که قبلا آزمایش کردیم و ضرر دیدیم، باید دوباره تکرار کنیم به عنوان مثال بعد از سال ۸۴ اولین قطعنامهای که از سوی شورای امنیت گرفتیم به چه دلیل بود؟ برای برداشتن تعلیقهای داوطلبانه باید قطعنامه میگرفتیم!.در آن زمان (مسئولان پرونده هستهای در سال ۸۲)همین جریان فکری تبلیغ میکرد که ما داوطلبانه مسائلی را پذیرفتیم.
یک سری تکالیف را داوطلبانه پذیرفتیم بعد که در مذاکرات بروکسل و سعدآباد به نتیجه نرسیدیم قاعدتا باید تعلیق داوطلبانه را برمیداشتیم تا متضرر نشویم ولی با وجود توافقات و تعطیلی بخشهای مختلف، سه کشور طرف مذاکره کننده در شورای حکام بر علیه ما صادر کردند، بیش از ۶ قطعنامه شورای حکام را در زمان توافقات دریافت کردیم.
این قطعنامهها یعنی اینکه آژانس از نظر شورای حکام و مدیرکلش توانایی حل مسئله هستهای ایران را ندارد، قاعدتاً طبق قانون پرونده به شورای امنیت میرود، کار علمی خودمان را تحت نظارت آژانس شروع کردیم ولی چون تعلیق داوطلبانه را برداشتیم، قطعنامه شورای امنیت دریافت کردیم.
- به منظر شما احتمال بروز مجدد این رخداد بازهم وجود دارد؟
بله؛ این خطر امروز هم وجود دارد؛ یعنی این اظهارنظر این که ما داوطلبانه یک سری مسائل را میپذیریم این جز ضرر برای کشور نیست، دولت اصلاً حق ندارد داوطلبانه چیزی رو بپذیرد، ما از معاهدات بینالمللی که نباید فراتر برویم. به اندازه کافی هم الان شفافیت نشان دادیم طبق گزارشهای آژانس نگاه کنید ما هر تعهد اضافهای که در برنامه اقدام مشترک ژنو پذیرفتیم انجام دادیم.
تعهدات اضافهای پذیرفتیم که نباید میپذیرفتیم اما در ازایش چه چیزی دریافت کردیم؟ همه این تجربه اضافه میشود به تجربه سال ۸۲، چند بار میخواهیم آن روشی که شکست خورده را جلو ببریم. این گروه در آن زمان به اشتباه تعلیق داوطلبانه را انجام داده بعد قطعنامه شورای امنیت دریافت کرده و همه اینها را گردن دولت نهم و دهم می اندازد در حالی که تقصیر دولت نهم و دهم نیست.
- پس این ادعای آژانس درچه راستایی مطرح میشود؟
آن مسئلهای که آژانس خودش اظهار میکند که با ما مشکل دارد مربوط به سالهای قبل از ۸۴ و قبل از دولت نهم و دهم است. آژانس چیزی را مطرح نکرده که ما از سال ۸۴ تا تا ۹۴ با ایران مشکل داشتهایم. در این ۱۰ سال یعنی ۸ سال دولت نهم و دهم و دو سال دولت یازدهم دورانی بوده که آژانس مرتب گزارش کرده که من رفتم بازدید کردم و مشکلی نبوده است در این دوران تمام گرم اورانیوم غنی شده، مواد و سوختی که تولید کردیم همه تحت نظارت آژانس بوده و در گزارشهایی که آژانس به شورای حکام داده همه این ها قید شده است.
چرا شما فکر میکنید باید توافق شود؟ در صورتی که آن چیزی که غربیها برای رفع تحریم مشخص کردند آژانس است و آژانس طبق گزارشهایی که داده قبل از این که بخواهد محاکمه کند ما رو مجرم دانسته است یعنی اظهار کرده که مدارکی دارد و آن مدارک را به ما نشان نمیدهد که با چه مدارکی ما رو مجرم دانسته و به انحراف از NPT متهم کرده است. ما متهمیم و میرویم جواب میدهیم ولی وقتی آن حکمش را امده صادر کرده و بعد حتی در جلسات شفاهی هم مسئولان آژانس به ما اظهار کردند، چرا ما باید رفع تحریمها و توافق را به نظر آژانس موکول کنیم.
* ۶ هزار سانتریفیوژ مورد توافق در مذاکرات فرسوده شدهاند
- باتوجه به روندی که در مذاکرات موجود و خطوط قرمزی که تعریف شده است، آیا درچارچوب همین خطوط قرمز رسیدن به نتیجه میسر است؟
به چارچوب خطوط قرمز اگر نگاه کنید، تحقیق و توسعه، ۱۹۰ هزار سو و حفظ فردو جزو خطوط قرمز ماست، ولی چه به دست آوردیم آیا ۱۹۰ هزار سو تصویب شده و ۶ هزار ماشین سانتریفیوژ نسل اول میتواند کار ما را انجام بدهد؟ فکر میکنم به نتیجه نمیرسیم، سانتریفیوژها تا حدی کار خودشان را کردند و فرسوده و آسیبپذیر شدند چون دشمن به دفعات زیادی سعی کرد این ماشینها را از بین ببرد.
نباید اطمینان داشته باشیم که وقتی تعداد را کاهش میدهیم ما از خطر مصون باشیم یعنی خطراتی که از گذشته بوده از جمله حمله سایبری، ویروس، خرابکاری صنعتی و ارسال مواد منفجره هنوز هم ادامه دارد و میتواند توسط افراد نفوذی و جاسوس میتواند اتفاقات بیافتد و یک باره این را از بین ببرند.
وقتی که آژانس ما را به انحراف از NPT متهم میکند و مجرم میداند، ۵ هزار سانتریفیوژ را هم نمیتوانیم داشته باشیم یعنی تولید سوخت باید تعطیل شود، راکتور اراک حتی به صورت باز طراحی شده هم نباید وجود داشته باشد، یعنی کشوری که از NPT تخطی کرده باشد محدودیتهای بیشتری به آن اعمال می شود و میتوانند اعلام کنند که ایران اصلا نباید کار هستهای انجام دهد و بعد وارد بحثهای غیر هستهای مثل موشکی هم میشوند یعنی همین بحثهایی که امروز در مذاکرات مطرح میشود جدی است و از بحث هستهای در مباحث موشکی ما ورود کردهاند و این دو را به هم ارتباط میدهند البته قبلا هم زمینه این کارها در گزارشاتی که از سوی سازمان به شورای حکام ارسال شده به وجود آمده بود.
* به جای لوزان و ژنو در عراق و سوریه مذاکره کنند/ اماده انتقال تجربههایمان در مقابل خرابکاریهای هستهای به کشورها دیگر هستیم
- اشارهای به خرابکاریهای که در دوران ریاست شما در سازمان شده بود داشتید، لطفاً کمی در این باره بیشتر توضیح دهید.
خرابکاری در بخشهای مختلف بوده است، خرابکاری یک بخشش توسط نفوذ در نیروی انسانی ما صورت میگیرد نیروی انسانی ما به گونهای فریفته میشود، ما مرتب در سفرهای خارجی مواجهیم با تماس مامورینی که مستقیماً خودشان را به عنوان ماموران CIA معرفی میکنند و میگویند که ما از CIA برای دیدار شما آمدیم چون پاسپورت و مدارک برای اخذ ویزا ارسال میشود دستگاه امنیتی خارجی مدارک را از سفارتخانههای مختلف اخذ میکنند و مامور کشورهایی مقابل ما، با نیروهای سازمان ملاقات میکنند و خیلی روشن و صریح حتی به زبان فارسی میگویند ما ۲ سال رفتیم زبان فارسی یاد گرفتیم تا بیاییم با شما صحبت کنیم و تمام شناسنامه طرف را دارند یعنی جاسوسیهای داخلی انجام شده طرف را کاملا شناسایی کردند که این فرد استاد دانشگاه است یا یک کارمند انرژی هستهای است یک محقق است یا بخش اداری و یا در بخش امنیتی انرژی اتمی کار میکند.
طرح دوستی میریزند یعنی در همان هتل محل اقامت نیروهای ما دفتر و امکاناتی دارند و پذیرش هتل سرویسهای لازم و اتاقهای خاص را در اختیار دستگاههای امنیتی خارجی قرار داده و ابایی هم ندارند که خودشان را به عنوان نیروهای CIA و MI۶ معرفی کنند، حتی پول نقد هم با خودشان میآورند.
این در حقیقت یکی از راههایی است که میتواند به ما ضربه بزند، به یک نحوی نیروهای علمی و اجرایی ما را فریفته و مرعوب خود میکنند و حتی با شرایطی که در خارج از کشور ایجاد میکنند میتوانند حتی آنها را بترسانند و به یک عنصر جاسوس تبدیلش کنند.
در سفرهای خارجی حتما باید دقت کنیم که نیروهای حساس و کلیدی را نفرستیم و اگر میفرستیم حتما با محافظ و توجیهات امنیتی بفرستیم این یکی از نکاتی است که ما آسیب پذیریم و آسیبپذیر بودیم.
- این موضوع نشانگر جیست که سرویسهای جاسوسی از آن بهرهمیگیرند؟
سرویسهای جاسوسی یک سری افرادی را به عنوان نشانگر دارند منظورم از نشانگر یعنی یک سری افراد هستند که قبلاً در دانشگاهها یا در سازمان انرژی اتمی و شرکتهای تابعه و یا در مراکز حساس برای انجام خدمت سربازی یا به صورت قراردادی کار کردهاند، الان از کشور خارج شدهاند و جذب شرکتهایی شدند که ان شرکتها تحت کنترل دستگاههای امنیتی خارجی بودند و این افراد را تحت عنوان شرکت استخدام میکنند.
این افراد بعد از حضور در ایران با ارتباط و حضور در منزل دوستان و همکاران خودشان سعی میکنند آنها را با مطرحکردن حقوق و مزایای خوب از داخل بفریبند.
بحث دیگری که در خرابکاری نقش بسیار مهمی ایفا میکند این است که تحریم کانالهای خرید ما را تنگ میکند یعنی اگر ما قبلا آزادانه میتوانستیم از هر شرکت و هر کارخانهای و هر کشوری خرید کنیم الان اینها محدود به یک جاهای خاص میشوند و یک سری شرکتهای ایرانی نقش دلال و واسطه دارند در این شرکتها مثلا یک شرکتی پیدا میکنید که میتواند همه تجهیزات را وارد کند، باید توجه کنیم که آن عزیزان ممکن است خودشان متوجه نباشند که تحت کنترل سرویسهای خارجی امنیتی هستند و در اصل آن سرویسها به شرکتها با هزینههایی بالاتر جنس را میفروشند و دقیقا ما از این محل آسیبپذیریم یعنی مواد منفجره، خرابکاریهای صنعتی و مواد نامرغوب از همین روش به دست ما میرسد.
- حملات سایبری ...
بحث نفوذ سایبری یک بحث جدی است نیروهای ما در داخل و خارج از کشور به سایتهای مختلف وارد میشوند، حتی نمونه بارزش شنودها و دستگاههای اطلاعاتی که در جریان مذاکرات اخیر در اتریش انجام شد.
البته این مسئله را باید به دوستانی گفت که خیلی دوست دارند به وین و ژنو بروند و آنها را از کشورهای پیشرفته میدانند که ما باید در مجامع آنها مذاکره کنیم چرا به بغداد و آلماتی برویم؟ این جزو مباحثی است که برخی از جریانات فکری مطرح میکنند و پشیزی ارزش برای مناسبات منطقهای ما قائل نیستند و همیشه میخواهند که ما برویم در دست دیگران مذاکره کنیم که این تبعات را دارد.
اگر ما در عراق امکاناتی داشته باشیم که بتوانیم شنود را کنترل کنیم در لوزان نمیتوانیم این کار را انجام دهیم، صهیونیستها به خصوص در اروپا خیلی نفوذ دارند و بدیهی است که از قبل آنجا چیزی کار گذاشته باشند. بهتر است که ما حتی در مکان مذاکرات تجدید نظر بکنیم یعنی اگر میخواهیم ادامه بدهیم سعی کنیم به کشورهای منطقه بیشتر بها بدهیم و در جاهایی که با ما همکاری استراتژیک دارند در آنجا برویم مذاکره کنیم پیشنهاد من سوریه، یمن و عراق است که با ما همراهترند تا حداقل با حضور آنها در این کشورها جنگافروزی نکنند و این میتواند جزو شگردهای تیم مذاکرهکننده ما باشد و آنها را ببریم یمن یا صنعا یا عدن مذاکره کنیم که حداقل مردم یمن چند روزی از بمباران سعودیها در امان باشند.
- پس تاکید شما بر پدافند سایبری است؟
امروز باید حتما در حوزه نفتی و دفاعی هم مراقبت کنیم و سعی کنیم پدافند سایبری را جدی بگیریم، قطع برق برای تاسیسات حساس یکی از نکاتی است که دشمن روی آن کار و شناسایی کرده و میتواند در مواقع لازم با آن بازی کنند؛ خوب است آدم با دشمن قوی دست و پنجه نرم کند، یعنی خودم یک جاهایی لذت میبردم زمانی که نیروهای جوان ما که انگیزه و تعهد دینی و عرق ملی به کشور دارنددر مقابل هوشمندی و تلاش آنها برای ضربه زدن به دستاوردهای کشورمان مردانه مقاومت میکردند، مقاومتی که ما را در این زمینه واکسینه کرد؛ یعنی امروز میتوانیم خدمات تخصصی برای مقابله و دفاع از خرابکاری ها و حملات هستهای را به سایر کشورها ارائه دهیم.
* ظریف سطح علمی و فنی را پایین آورد نه حساسیت سلاح را/انجام باز طراحی راکتور اراک ۲ ماه پیش در آمریکا
- در سخنانتان به باز طراحی راکتور اراک اشاره کردید، آقای ظریف گفته بودند که نگرانی تسلیحاتی راکتور اراک را برطرف میکنیم، نظر شما در این خصوص چیست؟
اینکه میگویند نگرانی تسلیحاتی را برطرف میکنیم یک دیدگاه خاص است، مگر ایران دنبال سلاح بوده که بخواهد نگرانی تسلیحاتی را رفع کند، هر راکتوری میتواند پلوتونیوم تولید کند حتی راکتور بوشهر، تفاوتش این است که سوخت بوشهر از کشور خارج میشد ولی سوخت اراک چون محصول خود ما بود تولیدش برای خود جمهوری اسلامی صورت گرفته در داخل کشور میتوانست بماند که فایدههای زیادی داشت یعنی در این سوخت پارهای شکافتی وجود دارد که ارزش صنعتی یا پزشکی دارند در زمینه خود تحقیقات سوخت این سوخت قابل ارزش بود، چون سوختی است که خودمان تولید کردیم تمام فرآیندها را از سنگ معدن گرفتیم و فرآیند تولید سوخت را انجام دادیم و تبدیل به قرص سوخت کردیم و قرصها را در یک میله گذاشتیم، میله سوخت درست کردیم، بعد مجتمع سوخت و قلب راکتور را ساختیم این یک دستاورد بزرگ فنی برای ما بوده است.
- کارشناسان معتقد هستند راکتور اراک بیانگر توانمدنی و خودکفایی است.
بله؛ راکتور اراک نشان میدهد که ما در تمام فرایندهای مهندسی مکانیک، متالوژی، برق و شیمی توانمند شدیم؛ در اراک ما امکان مطالعه آسیب پرتویی روی سوخت خودمان را باید داشته باشیم یعنی آن سوخت بعد از استفاده باید بیاید تحت نظر آژانس یعنی از زمانی که سنگ معدن بوده تحت نظر آژانس بوده تا رفته در راکتور حالا که از راکتور میخواهد بیاید دوربین آژانس است بازرس آژانس هم میآید ما باید بازفرآوری را برای خودمان حفظ کنیم این یک بحث علمی فنی است.
- خب این بحث پلوتونیوم چیست؟
ممکن است پلوتونیوم در سلاح هم استفاده شود ما که نمیخواهیم سلاح درست کنیم پلوتونیوم را اگر جدا کنیم تحت نظر آژانس است و ما نمیتوانیم استفادهای غیر از استفاده تحقیقاتی کنیم. دوستانی که مذاکره میکنند باید دلشان به حال ما، علما و دانشمندان ما بسوزد نه دلشان به حال آنهایی که تردیدی در فعالیت یا قدرتمندی ایران دارند و میخواهند بگویند ایران سلاح درست میکند آنها بروند و سلاح خودشان و رژیم صهیونیستی را جمع کنند آن برای منطقه خطرناک است ما که خطری نداریم.
اساساً پشتوانه انقلاب ما و حضور ما در این منطقه و توسعه فکری ما در منطقه سلاح نبوده ما در بعد اندیشه مهاجم هستیم آنهم نه این که خودمان داریم تهاجم میکنیم ما وجود داریم دیگران به سراغ ما میآیند و اندیشهها را از ما میگیرند.
پیامی مقام معظم رهبری برای جوانان اروپا و آمریکای شمالی فرستادند این موقعی که اثر بکند ارزشش چه اندازه است؟ اصلاً ارزش سلاح رو بگذارید یک طرف اینهم بگذارید یک طرف اینها قابل مقایسه هستند؟ با فکر انسانها سر و کار داریم ما نمیخواهیم انسانها را بکشیم این حرف درست نیست که ما حساسیت سلاح را از بین بردیم، این را قبول ندارم و باید حرف ایشان را تصحیح کنم شما سطح علمی و فنی کشور را پایین آوردید و دستاوردهای کشور را کم ارزش کردید آن توانمندی که ما در تولید سوختهای هستهای در آینده باید داشته باشیم که آنها سوختهای پلوتونیومی یا ترکیب پلوتونیوم اورانیوم هستند ما این را از کشور حذف میکنیم و به شدت باید جلوی این حرکت ایستاد یعنی هیچ چیز غیر از نظارت آژانس را نباید بپذیریم.
- آقای دکتر بلاخره فایده راکتور اراک چه بود؟
راکتور اراک را اولویتش را راکتور قدرت میدانند یک راکتور قدرت پایین که به ما آموزش میدهد که برای راکتور قدرت سوخت بسازیم و یک راکتور را شبیه سازی کنیم، طراحی کنیم، بسازیم و بهرهبرداری کنیم و تعمیرات روی آن انجام دهیم اپراتوری راکتور را انجام دهیم ماشین سوخت گذار ساخت خودمان را تست کنیم راکتور در این زمینهها خیلی فایده داشت.
کنار کار کردن و آزمایش راکتور که میشد روی این انجام داد و اثبات فناوری کرد در زمینه تولید آب سنگین و طراحی یک راکتور آب سنگین کنار اینها ما تحقیقات هستهایمان را انجام میدهیم روی مسائل کاربرد پرتوها در خیلی موارد دیگر و رادیو داروها و رادیو توپهایی که مورد نظرمان است تولید میکردیم.
- شما معتقدید این دستاورد از ما گرفته شده است؟
این خیلی دستاورد مهمی برای کشور بود که متاسفانه این دستاورد از کشور گرفته شده و دارد تبدیل به چیزی میشود که آن خاصیت را دیگر ندارد. آن راکتور میتوانست جزو فعالیتهای آتی ما باشد اینکه میگویند باز طراحی کنیم این در تبریز و مشهد قابل انجام بود ولی الان آمدیم چکار کردیم؟
امروز در اراک با نسخه آمریکاییها جلو میرویم نسخهای که آنها قبل از سال ۲۰۱۲ پیچیدند و یک سفارشی را به یک موسسه تحقیقاتی در نروژ دادند تا برای تغییر راکتور ما و سازگار کردن بیشتر با معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای برنامه تهیه کنند و بعد بین سالهای ۲۰۱۲ که گزارش آمد بیرون تا ۲۰۱۵ همین دو سه ماه پیش همین بحث باز طراحی راکتور اراک را در یکی از دانشگاههای آمریکایی انجام دادند.
- این طور که شما میگویید فکر میکنم این اتفاق قبلاً درباره الجزایر هم رخ داده بود؟
بله؛ در اصل این نسخه را آنها برای ما پیچیدند و قبلاً در مورد الجزایر هم همین کار را کردند و این یک دستاورد خاصی برای ما حساب نمیشود، یکی آمده زور می گوید، دیکته میکند و میگوید باید این مسیر را بروید و گروه مذاکره کننده ما هم در زمین آنها بازی میکند، میپذیرد و اسمش را شفاف سازی میگذارد و میخواهیم حساسیت اینها را نسبت به سلاح کم کنیم در صورتی که باز تاکید میکنم ما هیچ تعهدی را برای کشور نباید بپذیریم و فقط روی حقوق مان پافشاری کنیم ما باید از حقوقمان بهرهمند بشویم و هر معاهدهای که تکلیف برای ما ایجاد میکند قبلش باید ببینیم چه دستاوردی برای ما دارد و گرنه چیزی امضا نکنیم این که پروتکل الحاقی را بپذیریم، باید وقتی باشد که ما از حقوقمان در NPT بهره مند باشیم، ما هنوز نتوانستیم از حقوقمان بهرهمند شویم، تیم مذاکره کننده برود پافشاری کند روی اورانیوم غنی شده ای که ما در فرانسه داریم چرا آنها را مطالبه نمیکنند اگر داده بودند که ما غنی سازی نمیکردیم اگر سوخت راکتور تهران را به ما میدادند که ما نمیرفتیم غنی سازی ۲۰ درصد را انجام بدهیم حالا که اینها را انجام دادیم، توانمندی خودمان را به دنیا نشان دادیم باید اینها را به دست خودمان نابود کنیم و از بین ببریم؟
* ۱+۵ با باز طراحی اراک به دنبال نابودکردن ذخایر اورانیوم است
- در برههای از مذاکرات، مسئولان کشور نیاز فنی کشور به غنی سازی را معادل ۱۹۰هزار سو اعلام کردند اما اکنون به کمتر از ۶ هزار سو قانع شدند، چنین تصمیمی از نظر فنی دقیقا به چه معناست؟ آیا نیازهای فنی کشور کاهش پیدا کرده یا الزامات سیاسی ایران را وادار به عقبنشینی کرده است؟
طرف مقابل برای همین ۶ هزار و ۵ هزار سو برنامه دارند یعنی این که راکتور اراک را مثلا باز طراحی میکنند بعد اورانیوم غنیشده میخواهد و عملا ذخیره اورانیوم ما را صفر میکنند.
بحث باز طراحی یعنی راکتور اراک را تغییر بدهند ۵، ۶ سال سر کاریم باز طراحی به این سادگی نیست فقط مخزن این را بخواهید بسازید چند سال طول می کشد. پیشنهاد من این است که چرا راکتور اراک را باز طراحی کنیم؟ یک چیزی را طراحی میکنیم که شار نوترونی بالا داشته برای مقاصدی که می خواهیم و در یکی از شهرهای دیگر می گذاریم چون آنها هم نیاز به تحقیقات هستهای و تولید رادیو دارو دارد. راکتور اراک باید ماموریت خودش را انجام بدهد.
نکته قابل توجه است که تیم مذاکره کننده اگر میآمد و برای دستاوردهای فکر بشری ارزش میگذاشت این بشر فقط بشر غربی و آمریکایی نیست بشر همین دانشگاه مشهد، امیرکبیر، شریف و شهید بهشتی است به دستاوردهای فکری ایرانی ارزش قائل بودند میگفتند که این راکتور را میشود به گونهای ادامه داد تا حساسیت طرف مقابل کم بشود یعنی ما تعهد را بپذیریم آنها هم یک سری تعهدات را بپذیرند آن وقت اجرا کنیم.
- آقای دکتر لطفا پیشنهاد خودتان را هم بگید مثلا چه کار میکردند و یا کنند بهتر است؟
مثلاً اگر این تیم یک کارمند حوزه ارزی بانک را با خودش به ژنو میبرد زمانی که که میخواستند ۴ و ۲ دهم میلیارد دلار را بگیرند این کارمند مشاوره میداد میگفت که آیا بانک ژاپنی یا بانک سوئیسی این قدرت را دارد که ۴ و ۲ دهم میلیارد را در چهار ماه به ما بدهد؟ مطرح میشد و به تیم ایرانی گفته میشد که بنویسید این بند را که ۴ و ۲ دهم میلیارد را چه طوری قصد پرداخت دارند و چه بانکی میدهند و آیا ان بانک سهامش را بهانه نمیکند که افت میکند و ندهد؟ یا به بانکی نمیدهند که روزی یک میلیارد دلار بیشتر نمیتواند جابهجا کند؟ اینها مطالبی است که کارمندان ساده بانک در جریان هستند.
در مورد راکتور اراک تیم مذاکره کننده ما پذیرفته است که راکتور تکمیلش تعطیل شود و سوختش تولید نشود و باز طراحی شود ولی راه ساده دیگری بود که راکتور تکمیل میشد فرآیند تکمیلش مثل قبل که تحت نظر آژانس بود طی میکرد.
- با توجه به تولید سوخت مجازی برای اراک آیا امکان تست و کار وجود داشت؟
بله؛ سوخت مجازی برای اراک تولید شده، این خیلی مسئله مهمی است که با سوخت های مجازی که سوخت هایی هستند که هندسه و وزنشان از نزدیک سوخت واقعی است ولی به جای اورانیوم سرب دارد چون اورانیوم چگالیاش بیشتره تفاوت میکند این ماشین سوخت گذار ما تست میکرد چون طراحی و ساخت خودمان بود تست میشد که میتواند این مجتمع سوخت سنگین را بلند کند و در جایی که میخواهیم بادقت بگذارد، به جای آب سنگین، آب معمولی استفاده میکردیم و به شکل مصنوعی فشار رو بالا می بریم آبش را گرم می کنیم و میگذاریم پمپها کار کند ما حدود ۶ ماه تا یک سال این کار رو انجام می دادیم فعل و انفعال هستهای نیست فقط چرخه راکتور را چک می کند که دماسنج و فشارسنج درست کار می کند و این سوختهایی که ساخته شده در اثر دما، فشار و سرعت سیال چه به سرشان میآید کج میشوند سرو صدا میآید حباب ایجاد میکند چه اتفاقی میافتد.
- پیشنهاد شما برای راستیآزمایی در این باره چه بود؟
این فرصت خوبی بود در مذاکرات به یک نتیجهای برسند بگویند میخواهید راستیآزمایی کنید دوربینهای آژانس را ۴ به ۸ میرساندیم و در خصوص بازفرآوری سوخت صحبت میکردیم. خیلی ما مطالب را از دست دادیم در این تاخیری که در راکتور اراک انداختیم و بعد هم میگوییم این پلوتونیوم را میخواهیم کاهش بدهیم دلیلی ندارد راجع به این چیزها صحبت کنیم فرصت بود راکتور اراک کار خودش را انجام بدهد آنها بیان راستی آزمایی کند آژانس بیاید بازرسی انجام بدهد بیشتر میخواهد بازرسی کند اصلاً میخواهد حضور داشته باشد، آن نیرو برای ما اپراتوری کند و تحقیق کند که آیا ما دنبال پلوتونیوم هستیم؟
*تیم مذاکرهکننده اورانیومهای ما را از فرانسه پس بگیرند
- تحلیلتان از پذیرفتن ۶ هزار سو به جای ۱۹۰ هزار سو چیست؟
دستگاه مسئول مثل وزارت نیرو ملاک را بگذاریم شعار ندهیم هی نیاییم بگوییم کیلو وات چند و این آیا از لحاظ اقتصادی برای ما به صرفه خواهد بود، باید وجود داشته باشد چرا چون امنیت انرژی خیلی مهم است. وزارت نیرو اعلام کرده ۱۰ هزار مگاوات برق هستهای تا سال ۱۴۱۰ که ۱۶ سال فرصت داریم. باید سرعت خودمان را در زمینه طراحی و ساخت راکتور و تولید سوخت افزایش دهیم و در قرارداد بستن با کشورهای دیگر برای تامین سوخت و همچنین کیک زرد اقدام نماییم.
تا موقعی که سوخت خودمان درست نشده باید از خارج وارد کنیم با این اوصاف ما عقبیم الان پس کارخانه غنی سازی ما اگر فقط و فقط قصد راه اندازی راکتور ۳۶۰ مگاوات دارخوین را داشته باشیم خیلی باید بیشتر از اینها کار بکنیم نه با ۵، ۶ هزار سو این باز طراحی اراک هم یک خورنده اورانیوم پنهانه چون هیچ چیز راجع به این نمیگویند که این اورانیوم غنی سازی از کجا برای راکتور اراک تامین خواهد شد، یعنی از تولید همین استفاده می شود پس نگاه کنید عملا غنی سازی ما کاری کردند که به صفر رساندند در صورتی که مجلس باید بیاید ۲۰ هزار مگاوات مصوبه خودش را یا بازنگری کند یا باید پافشاری کند و از دولت بخواهد که سالانه ردیف بودجه برای راکتورهای جدید بومی بیاورد.
- آیا راکتور بومی هم نیاز به اورانیوم غنی شده دارد؟
راکتور بومی نیاز به اورانیوم غنی شده دارد و باید در داخل کشور تولید بشود من تاکید می کنم یک وقت میگویند ما هر چیزی در این سالها شرکت آوردیم اورانیوم غنی کرده را به شما میدهیم چون ما ۱۰ درصد سهام داریم الان ۳۵، ۴۰ سال است که اورانیوم ما را بردند و فروختند نه خودش را میدهند و نه پولش را.
اصلاً نباید غنی سازی را از دست بدهیم و از سوی دیگر تحقیق و توسعه را برای این در کشور نیاز داریم چرا که ماشین های نسل جدیدمان قدرت جداسازیاش بیشتر است و می توانیم ان را بسازیم، نصب و راه اندازی کنیم تا اورانیوم بیشتری تولید و عقب افتادگی را جبران کنیم.
اینجاست که آنها تحقیق و توسعه را محدود می کنند و میگویند نسلهای جدید برچینید. برچیدن هزار تا ماشین سانتریفیوژ یعنی خراب کردن اینها یا مثلاً از این ۱۱ هزار تا کار میکند وقتی میخواهید خاموش کنید ۳۰ درصد در موقع خاموش شدن از بین میرود و اگر روزی بخواهیم مجدداً راه اندازی کنیم۳۰ درصد هم موقع راهاندازی از بین می رود این یعنی ۶۰ درصد سانتریفیوژها نابود شدند البته مقداری در حمل و نقل آسیب میبیند یعنی عملاً نسخهای که پیچیدن برای ما نابودی تمام سانتریفیوژهای موجود است.
- بحث NPT که اشاره کردید اما بحث پروتکل الحاقی نظرتان در این خصوص چیست؟ آیا امکانش هست که به توافقی برسیم بدون پذیرش یک نظام گسترده بازرسی؟
خیلی مسائل امکان دارد بستگی دارد چه کسی مذاکره کند و دیدگاه فلسفی و مبانی فکریاش چه باشد یعنی آمریکا را کدخدا بداند یا نداند، مرعوب غرب باشد یا نباشد، مناسبات منطقه ای و بردمان در دنیا از نظر سیاسی و اجتماعی چگونه باشد، روی مذاکرات تاثیر می گذارد.
- ارزیابی بنده از این صحبتها این است که شما تیم قبلی را موفق میدانید؟
بله؛ تیم قبلی را موفق میدانم در جزییات مذاکرات بودم و به مدت ۲ سال از تیم مذاکرهکننده پشتیبانی سیاسی میکردم و ارتباط تنگاتنگی داشتیم ساعتها بحث میکردیم و ما در آستانه پیروزی بودیم با انتخابات ۹۲ یعنی پیشبینی ما این بود که انتخابات به خوبی انجام شود و ما توطئه دشمن را در اختلال انتخابات خنثی کنیم و با پشتوانه مردمی که شرکت میکنند در انتخابات این خودش یک افزودن بر توان تیم مذاکرهکننده ماست یعنی این دفعه با پشتوانه رای مردم به نظام در مذاکرات حاضر میشدند سیاستی که تیم قبلی نسبت به تیم فعلی در پیش میگرفت خیلی بهتر بود، یعنی گام به گام جلو میرفت یعنی به ازای هر حرکتی یک ما به ازا میخواست ۲۰ درصد یک کم کاهش بدهیم می گفتند در ازایش چه چیزی به ما می دهید و تا حدی کوتاه میآمد نه اینکه بخواهیم برای خودمان محدودیت ایجاد کنیم، در طول یک سال و نیم تولید سوخت ۲۰ درصد به دنیا، دستگاههای امنیتی، آژانس و صاحبنظران سیاسی ثابت کردیم که ایران توانایی بالایی در زمینه صنعت هسته ای بدست آورده است.
- چرا در دوران شما تولید اورانیوم ۲۰ درصد افزایش پیدا کرد؟
تولید اورانیوم ۲۰ درصد را برای این افزایش دادیم که میخواستیم مجتمعهای سوخت تهران را حدود ۳۰ تا مجتمع کنیم ما بیشتر از آن نیاز نداشتیم مطمئنا بعد از آن می آوردیم پایین ولی یک برنامه دیگر داشتیم که چند راکتور با توان بالاتر در شهرهای دیگر بسازیم که به عنوان نخستین راکتور در شیراز برنامه داشتیم ولی از ان طرف اعلام می کردیم که ما الیالابد که ۲۰ درصد تولید نمی کنیم و از طرفی تولیدمان را کنترل می کردیم و آژانس هم تایید می کرد و ما خلافی نداشتیم یعنی اختلاف هم نداشتیم با آژانس سر این موضوع گزارش های آژانس کاملا به نفع ماست.
*مسئولان وزارت خارجه اجازه بازرسی اتاق هایشان را میدهند؟ /برای گرفتن ویزا و راه اندازی دفاترشان هرکاری می کنند/مگر دستگاه نظامی خانه خاله است
- توافقی که پروتکل الحاقی و بازرسی از مراکز نظامی را شامل شود، می تواند به توافق خوب منجر شود
دسترسی که به آژانس داده بودیم نزدیک به پروتکل الحاقی بود مراکز هسته ای کاملا تحت نظارت و کنترل آژانس بوده یعنی آژانس در تمام مراکز دوربین و بازرس داشت هم بازرسی سرزده داشت پروتکل الحاقی می گوید اگر فکر هم می کنید باید اعلام کنید، آنها به دنبال بازرسی اتهامی هستند.
آژانس در این برهه اول پرونده ما را عادی کنند وقتی عادی کردند از سایت های هسته ای ما آنلاین بررسی کنند ما یک تضمینی داشته باشیم که این اطلاعات آنلاینی که از ما فرستاده می شود و تصاویر دانشمندان ما ارسال می شود فردا باعث ترور آنها نشود.
دوستان وزارت خارجه و مشاوران وزیر که به این راحتی میگویند بروند و سایتهای نظامی بازرسی کنند اتاق خودشان در وزارت خارجه حاضرند بازرسی بشود؟ بنده که ایرانی هستم و طبقه بندی هم مشخصه آیا اجازه میدهند اسناد وزارتخارجه را ببینم؟ یعنی یک چیزهایی راجع به دستگاه های دیگر می گویند مگر دستگاه نظامی خانه خاله است ما تمام درهای پشتوانه نظامی کشورمان را باز کنیم؟ به دنبال آن هستند که سریع ویزاهایشان تایید شود و دفاتر خارج از کشورشان بازگشایی شود. کسانی که نتوانستند از بالا نگاه کنند یا جاسوس بفرستند ما بازرسهای حرفهای آژانس را بپذیریم. خیلی ساده میگویند دسترسی مدیریت شده این دسترسی خیلی تعریف دارد. آژانس میداند در صنایع نظامی ما، مواد هستهای وجود ندارد بلکه دنبال راه و ارتفا و عمق ساختمانی است که از بالا دیده نمیشود. اینکه چه دستگاه هایی در ساختمان است؟ برق و آب مصرفی به چه میزان است؟ بازرس آژانس حرفهای بوده و بیشتر آنها دوره روانشناسی گذراندند. یکی از این بزرگان در طول مذاکره میگفت آژانس در بیرون از سایت نمونه برداری میکنند ما که خودمان میدانیم مواد هستهای نداریم آنها دنبال تکنولوژی ما هستند.
اگر بپردازیم به روح برنامه اقدام مشترک ژنو که چه گروهی در آنجا حاکم بوده و مذاکرات را چگونه هدایت کرده مسئله روشن میشود که طرف مقابل در حوزه نظامی ما دنبال چه مسئله ای هستند.
*صالحی را نباید در این مقطع خرج میکردیم/صالحی در مذاکرات سریع دوست میشود
- بحثی که بود ورود آقای صالحی به بحث مذاکرات که بحث دبهکردن رو مطرح کردند تحلیل شما چیست؟
بهتر بود که آقای صالحی مستقیماً وارد مذاکرات نشوند چون ایشان ارزشش خیلی بیشتر از این مسائل بود ما نباید ایشان را اینجا خرج می کردیم وقتی که تیم مذاکره کننده ایشان رو می برد صالحی شخصیت علمی و رئوفی است، خیلی راحت در مذاکرات دوست می شود و آدم راستگو و راحتی است کسی که می خواهد مذاکره کند باید کمی گرگ باشد چون جلوی گرگها مینشیند یعنی حداقل باید بتواند با گله گرگ برخورد کند. دکتر صالحی چنین خصوصیتی را نداشت برای این که همه علم را هم ندارند و نباید به دلیل خصوصیت رئوف بودن، مهربانی و جنتلمن بودنشان در این برهه وارد میشدند و باید به عنوان سرمایه اصلی نظام سازمان را مدیریت میکردند و یک سری افراد کارشناس رو در این زمینه می فرستادند.
صالحی بعد از حضور در جهت توجیه بحثهای مذاکرات اقداماتی نابجا کردند و بحثهایی که داشتند خیلی رفتند جلوتر از تیم مذاکره کننده و سعی کردن همه چیز رو خوب نشان بدهند این برای کشور ما خوب نبود و کاملا صادقانه برخورد نشد خیلی همه چیز را خوب جلوه دادیم.
*صالحی مقاله آمریکاییها در مورد باز طراحی اراک را در تلویزیون قرائت کرد
- از طرفی میگویید صالحی ساده و راستگو هستند از این طرف میگویید صادقانه برخورد نکردند؟
صادقانه یعنی بیاییم یک چیز را خیلی مثبت بگوییم در صورتی که مثبت نیست یعنی معایبش را اگر نگوییم این را فقط یک بعدش را راست بگوییم و آن راستهای دیگر را اگر نگوییم در موضع عدالت نیستیم من نمی گویم دوستان دروغ گفتند، اما وقتی باز طراحی راکتور اراک را توضیح می دادند منهم لذت بردم یعنی ایشان همان مقاله ۲۰۱۵ آمریکایی را توضیح می داد آن باز طراحی راکتور اراک همان بود این دستاورد کار فنی ما نیست دقیقا همانی که انها دیکته کردند داریم اجرا می کنیم این چه دستاورد، فتح و پیروزی است که ما به دست آوردیم.
اینها باید درست گفته شود بگوییم ما باز طراحی اراک را پذیرفتیم ما به ازایش چه چیزی گرفتیم؟ اصلا راکتور اراک بحث قدرتی را کنار بگذاریم، حرفم این است که ما زنجیره ۲۰ درصد را اگر پایین آوردیم آنها باید تحریم بانک مرکزی را برمی داشتند. یعنی برخی جابه جایی های ما در حد این بود که کل تحریمها برداشته شود.
تحریمها الان برای چه درست شده برای این که ما تعلیق داوطلبانه را برداشتیم و گرنه ما جرمی مرتکب نشدیم که اینقدر تحریم شویم. چرا برویم راکتور اراک را باز طراحی کنیم این غلط است که بگوییم پلوتونیوم را در این راکتور کاهش بدهیم مگر جدا کردن پلوتونیوم ساده است مگر می خواهیم «باقالی» را پوست بگیریم، این به شدت رادیواکتیو است و باید با روبات جابجا شود. چیزی نیست که پنهانش کنیم هر وقت از حفاظ خارجش کردیم و خواستیم تحقیق انجام در قالب پروتکل نامهای را برای آژانس ارسال می کنید.
*با دست دادن و هدیه گرفتن مشکلات حل نمی شود
- به نظر شما چرا آقای صالحی گفتند آمریکاییها دبه درآوردند؟
صالحی طرف آمریکایی را به خوبی می شناسد چون با آنها زندگی کرده، درس خوانده و از رفتار آنها در دنیا به خوبی آگاه است. می داند آمریکاییها چگونه دمکراسی را رعایت می کنند و چه حکومتی را دموکرات می نامند و از آن حمایت می کنند، با «خوش و بش» کردن، دست دادن، هدیه گرفتن و هدیه دادن مسائل کشور حل نمی شود.
*مشکلات امروز کشور به دلیل تعلیق داوطلبانه صنعت هستهای است
- در نهایت توافق خوب را چه چیزی می دانید بحث هایی مطرح شد در نهایت فکر می کنید که در چه صورتی به توافق خوب میرسیم؟
همه چیز را برگردانیم به قبل از انتخابات ۹۲ ببینیم در آن زمان چه دستاوردهایی داشتیم؟ ما دنبال طرف مقابل بودیم یا آنها دنبال ما بودند.
تیم فنی و تیم سیاسی ما هماهنگ بوده ما همه چیز را یک موجود می دانستیم این موجود جزءهای مختلف دارد روی آن کار می کردیم از سوی دیگر تیم مذاکره کننده میرفت بر مبنای ان عقبه ای که داشت، جلو می رفت و مذاکره می کرد اگر ما می خواهیم به یک توافق خوب دست پیدا کنیم باید آن توافقات و تعهداتی که ما میپذیریم و چیزهایی که بهره مند می شویم همسنگ باشند یعنی اگر ما این همه را تعطیل کردیم چه چیزی به دست آوردیم؟ چیزی نداریم، باید برگردیم به همان سیستمی که ما مرحلهای جلو میرفتیم یعنی صفر تا صد کار باید دیده میشد و دولت باید تامل میکرد و امیدوارم همان روش غلط سال ۸۳ را نرود به دلیل آنکه مشکلات امروز کشورمان تنها برای تعلیق داوطلبانه سال ۸۳ است و ما نباید اجازه بدهیم دولت در مقطع فعلی همان روش غلط قبلی را ادامه دهد.
*جلیلی اگر یک دهم توافقات ژنو را داده بود الان رئیسجمهور بود
- همواره این ادعا ازسوی جناح سیاسی مقابل وجود دارد که تیم سیاسی دوران مسئولیت شما یعنی تیم دکتر جلیلی هرگز به صورت جدی دست به مذاکره نزد و متهم می شوند به بیانیه خوانی در مذاکرات، ندانستن فنون دیپلماسی، نشناختن فضا و نظام و بینالملل چه پاسخی در این خصوص دارید؟
تفاوت آقای جلیلی با تیم مذاکرهکننده جدید این است که ایشان در دانشگاه امام صادق درس خوانده است. در دانشگاه امام صادق(ع) غیر از درس هایی که مبانیشان غربی است، اصول اسلامی و فقه را می خوانند و با قرآن و نهج البلاغه حضرت امیر المومنین بیشتر آشنا میشوند ولی وقتی که در غرب کسی درس خوانده باشد الگوهای غربی در ذهنش نقش بسته و با روش های غربی مذاکره می کند.
آقای جلیلی یک کلاسور داشت این کلاسور حاوی اطلاعات بود یعنی برای تمام مذاکراتی که انجام می شد ایشان جواب داشت برای همه اینها کار کرده و مکتوب هم بود من تا حالا بعد از گذشت این دوران نزدیک به دو سال نشنیدم که کسی از این کلاسور آقای جلیلی استفاده کرده باشد.
تیم مذاکره کننده ما حداقل از جلیلی و شمخانی استفاده کنند اینها که ارتش رژیم صهیونیستی نیستند دولت باید حواسشان باشد که اگر رای مردم را دارند مردم به این روش مذاکره رای ندادند بلکه رای به حل مشکلات اقتصادی دادند. نگفتند که برای حل مسائل هستهای بروید و و فاتحهاش را بخوانید. کسی که میگوید جلیلی فقط بیانیه قرائت میکرد در یک مناظره و دادگاهی مطرح کند با شناسنامه هم بیاید.
آقای جلیلی کاملاً بحث میکردیم و وقتی هم میآمد مسائل در شورای عالی امنیت ملی ذکر و تحلیل می شد، خیلی تیم بزرگی در مورد این مسائل کار میکردند هم در ابعاد فنی هم حقوقی هم عرف بینالملل تمام اینها کارشناس مختلف صحبت میکردند آقای جلیلی اینها را جمع بندی میکرد نظر بزرگان کشور را میگرفت میبرد و اختیار کامل داشت چرا؟ چون آن کتابچه اختیار کامل داده بود، طرف مقابل بودند در مذاکره کم آوردند و وقتی که برخی از نمایندگان کشورها در جلسه اظهار کرده بودند به آقای جلیلی که اگر آنطوری که شما می گویید پس امروز ما می توانیم همه مسائل را جمع کنیم همین خانم وندی شرمن بهش پرخاش کرده بود برخورد کرده بود.
حداقل آقای جلیلی یک بار میتواند در رسانهها و در صدا و سیما بیاید و مسائل را مطرح کند اگر از یک دهم آن چیزی که آقای ظریف در مذاکرات ژنو داد، آقای جلیلی داده بود با این اوصاف ایشان رئیس جمهور بودند و اگر جلیلی یک صدم اینهایی که انقدر مصاحبه میکردند تلویزیون یک صدم میرفت صدا و سیما خیلی موضوعات به مردم گفته میشد ولی آن موقع چون چیزی امضا نشده بود نیازی نبود در جامعه مطرح شود و طرفین باید امانتداری را می کردند.
*حمله خرابکاری دشمن برای از بین بردن ماشین های سانتریفیوژ درنیمه شعبان و روز قدس
- تیم مذاکره کننده معتقدند که در دولت قبل از مجموع ۱۹ هزار سانتریفیوژ، ۱۰ هزار تا به دلیل مسائل سیاسی گاز بهش تزریق نشده بود، تایید میکنید؟
نه به دلیل سیاسی نبود همان پشتیبانی فنی از مذاکره بود ما این جوری اسمش را بگذاریم و نگوییم سیاسی.
- تمام ماشین های سانتریفیوژ نسل یک بودند؟
نزدیک ۱۷ هزار تا فکر می کنم ir۱ تولید و بعد تست راه اندازی کرده بودیم و ۱۰۰۰ تا هم نسل دوم را که به عنوان ir۲m این را هم نصب کرده بودیم که می خواستیم راه اندازی بکنیم این کاری بود که ما کردیم نسل های بعدی هم که دارای قدرت جداسازی بالاتر بودند کار کرده بودیم.
- فقط به خاطر مذاکرات به آنها گاز تزریق نشد؟
نمی شود گفت فقط عدم تزریق گاز به خاطر مذاکرات بوده بلکه یک سیاستی بود که باید دیتای لازم را می گرفتیم بهینه سازی انجام می دادیم ما در بحث ماشین های ir۱ نتیجه گرفته بودیم که این ها را باید از رده خارج کنیم ولی چندین سال بعد از آن که ما نسل دوم را نصب و راه انداخته بودیم مطمئن می شدیم و این ها از کار می افتادند دیگر جایگزین نکنیم و برویم از نسل جدید کار کنیم دلیلش هم این بود که ما مورد تهاجم نظامی و سایبری مختلف بودیم و نباید دستاوردهایمان را که نسل یک هست به سادگی از دست بدهیم.
برای از کار انداختن سانتریفیوژهای نسل ۱ ما چندین بار در صبح نیمه شعبان سال ۹۰ و روز قدس سال ۹۱ حملات خاصی انجام دادند ولی موفق نشدند البته به دلیل مواد منفجره که در گیج خلا کار گذاشته بودند، مقداری ما آسیب دیدیم که آن جزیی بود و ما توانستیم این را خیلی زود در ۲روز جبران کنیم.
باید از جهات مختلف حفاظت می کردیم یکی از راه های حفاظت این بود که ما تعداد سانتریفیوژ را افزایش بدهیم که اگر احیانا با حمله نظامی مواجه می شدیم که به دلیلی پدافند موشکی و امنیتی نمی توانست عمل کند ما حداقل یک سری ماشین داشته باشیم که یک دفعه در مذاکرات چیزی را از دست ندهیم.
از طرفی هم نباید قبل از این که شرایط لازم ماشین سانتریفیوژ فراهم شده باشد راهاندازی شود. حتما باید ما اطمینان پیدا میکردیم یک طور صحتسنجی میکردیم.
- آخرین نسل تحقیق و توسعه ماشین سانتریفیوژ در زمان شما چه نسلی بود
تولید ماشین سانتریفیوژ با سو ۲۴ بود که از سال ۹۰ کار تحقیق و توسعه آن آغاز شد و به هر حال با همت همه متخصصینی که بودند توانستیم یک مدل پایین ترش را به دور برسانیم.
- ۲۴ سو نسل چند میشود؟
نمی توان گفت نسل چند چون ما در تحقیق و توسعه ماشین هایی با سو ۵، ۱۰، ۱۶، ۲۰ و ۲۴ داشتیم ما باید هر سال کار می کردیم تا اینها واقعا پایدار و تکرار پذیر باشند و بتوانیم یکی را انتخاب کنیم و تولید را برای آن طراحی کنیم.
*صنعت هستهای با جایگزینی تکنوکراتها به جای مدیران جهادی آسیب میبیند
- در زمان مذاکرات لوزان بحث تغییر مدیریت شرکت سانتریفیوژ سازی سازمان مطرح شد، علت این تغییرات چه بود؟ به تحقیق و توسعه ماشین های نسل آینده سانتریفیوژ مربوط می شد؟
تغییر رئیس این شرکت اواخر اسفند سال ۹۳ بود، جابه جایی مدیران و متخصصان یا رفتنشان از سازمان موضوع پیچیدهای است که من پیشنهاد می کنم دستگاه های مسئول بروند یک بازرسی کنند و یک تحقیق انجام بدهند حتی مجلس طرح تحقیق و تفحص را دنبال کنند و چه اتفاقی افتاده و الان در چه وضعیتی است در صورتی که مدیر شرکت تولید سانتریفیوژهای کشور یکی از مدیران جهادی سازمان بودند که در شرایط بحران به انرژی اتمی برگشت. روزی که احمدی روشن شهید شد یعنی روزی که ما با یک ریزش نیرو و یا رعب در برخی نیروها مواجه بودیم این فرد برگشت و مدیریتش به گونه ای بود که توانست ۱۰ هزار سانتریفیوژ را اضافه کند.
دقت کنیم اگر مدیریت جهادی را حذف کردیم و تکنوکرات جای آن گذاشتیم به توان چند آسیب می بینیم در پروژه های دیگر کشور ما شاهد این جور مسائل نباشیم در انرژی اتمی که این اتفاق افتاده است.
* شاید طرح گداخت بهانهای برای فرار از غنیسازی است
- در دولت یازدهم بحث کار بر روی مسائل گداخت از سوی رئیس جمهور و رئیس سازمان بسیار پررنگ نشان داده شده به نظر شما آینده سازمان به سمت گداخت خواهد رفت؟
اول باید بدانیم که ما گداخت را به صورت یک کار لوکس می خواهیم نگاه کنیم یا یک کار جدی؟ یعنی واقعا مسئله ای کشور گداخت یا فعلا می خواهیم از راکتور فرار کنیم و در جامعه بگوییم ما دنبال انرژی پاکتری به نام گداخت هستیم یعنی زمان بخریم بعد صورت مسئله راکتور و گداخت را پاک کنیم.
اگر درکشور به مسئله ای پرداخته می شود باید ببینیم ردیف بودجه دارد یا نه؟ این که ۴ تا طرح درست کنید و سخنرانی کنید، گداخت نمی شود ولی در دولت دهم فکر دیگر شد ما می دانستیم پتانسیلی که در غنی سازی به وجود آمده این پتانسیل خوبی است استعداد خوبی درست شده و این در موقعی که ما غنی سازیمان به یک حالت و پایدار میشود دیگهرحالت تکنسینی بیشتر غالبه به جای این که کار مهندسی و کار دانشگاهی داشته باشد این را باید کجا ببریم مطرحش کنیم آمدیم یک معاونتی را درست کردیم به عنوان معاونت فناوری پیشرفته و هوشمندان این کار را می کنند.
غنیسازی، گداخت و لیزر را در این حوزه گذاشتیم چون اینها مشترکات خوبی با همدیگر دارند یعنی دستاوردهایشان قابل جابه جایی است و عقب افتادگی گداخت را با حوزه تحقیق و توسعه غنی سازی می خواستیم جبران کنیم چون گداخت در حوزه سازمان انرژی اتمی سال ها یک حوزه لوکس بوده و جایی که حاشیه بوده و توجه درست نمی شد یک طرح ملی گداخت هم درست کرده بودند.
طرح ملی گداخت در انرژی اتمی بود زمان اواخر دوره آقای مهندس آقازاده و شاید اوایل دوره دکتر صالحی این راه افتاده بود ولی خیلی برنامه مشخصی برایش نبود چون ما بخش علمی مان در گداخت ضعیف بود چون به صورت لوکس به آن نگاه می شد ما نرفتیم چند تا متخصص در خارج را بیاوریم درس بدهند، یا دانشجو بفرستیم بروند آنجا تربیت بشوند.
دورهای که بنده بودم گزارشهای نیمه تمام دوران قبل مدون و تکمیل شد و توانستیم در سال ۹۲ در مجلس ردیف بودجهای را برای گداخت و لیزر اختصاص دهیم.
*از ورود من به سازمان و شرکتهای تابعه جلوگیری می کنند/ افراد سازمان جرات نمی کنند با من تماس بگیرند
- در بخش لیزر برخیها معتقدند که دستگاههای لیزر در انبار سازمان است و از آن استفادهای نمیشود؟
اطلاعی ندارم، در آن حدی که خودم بودم چون الان نه من جستجو میکنم نه افراد انرژی اتمی خیلی جرات می کنند با من تماس بگیرند چون یک جور شاید دستورالعمل نانوشته دارند که تماس نگیرند و به یک شکلی هم از حضور بنده در مجموعه شرکت ها به غیر از پژوهشگاه به گونهای از ورود ما جلوگیری میکنند، وحشتی وجود دارد در این قضیه شاید ما از جاسوسهای رژیم صهیونیستی در این زمینه بدتر باشیم.
فارس: مانع ورود شما به سازمان میشوند؟
عباسی: بله، حتی اگر در یک بازدیدی اسم یک دکتری عباسی باشد، در وسط راه آن فرد را بر می گردانند، به من خبر دادهاند که یک عده دانشجو که می خواستند بروند بازدید اسم یکی از آنها عباسی بوده، بعد که مطمئن شدند اسمش رضاست فریدون نیست این قضیه تغییر کرده ولی از نوع رفتاری که دوستان دارند به شدت جلوگیری می شود که من اطلاعی از روند فعلی که چه اتفاقی دارد در انرژی اتمی می افتد من اطلاع نداشته باشم.
*در حوزه لیزر به نتایج خوبی دست یافتیم/ ارتقای صنعت لیزر در حوزه دفاعی و نظامی کشور
- برای بحث لیزر بودجهای را از مجلس گرفتید؟
بودجهای را نگرفتیم بلکه ردیف ایجاد کردیم، ردیف ایجاد کردن یعنی مملکت در این زمینه برنامه دارد و می خواهد لیزر را در جای دیگر استفاده کند. برنامه بزرگی برای لیزر داشتم چون معتقد بودم یک کنسرسیوم لیزری باید متشکل از انرژی اتمی، نظامی های کشور و وزارت علوم یعنی دانشگاه ها درست شود که در زمان تحریم تجهیزات، اماکن و نیروهای متخصصمان با هم منسجم کار کنند تا نیازهای کشور را رفع کنیم و زمینهاش را ایجاد و جلسات اول را برگزار کردیم. متاسفانه امروز همه این موارد معطل مانده است.
نمی ترسیدم که نظامی ها وارد حوزه لیزر ما بشوند. امروز رسانه ها در خصوص نیاز صنایع نظامی در بعد هسته ای باید شفاف سازی کنند و به جامعه بگوید که نیروهای نظامی به چه کاربردهایی از هسته ای نیاز دارند متاسفانه در کشور زمانی اسم هستهای و نظامی در کنار یکدیگر میآید همه ذهن ها به بمب هسته ای معطوف میشود. درصورتی که کاملا اشتباه است.
به عنوان مثال صنعت هستهای به عنوان راکتورهای کوچک در پیشرانها و موتورهای زیر دریایی نقش مهمی ایفا می کند و به همین دلیل باید در کنار نیروهای نظامی جمهوری اسلامی بهترین متخصصان هسته ای در زمینه ساخت راکتور کوچک حضور داشته باشند.
کاربرد پرتو در صنایع نظامی از جمله پرتوهای نوترون، گاما، پوروتن و الکترون نقش بسزایی دارد و امروز قبحی که برای استفاده نظامی از صنعت هستهای در جامعه ایجاد شده باید شکسته و تصحیح شود.
- درخصوص بحث لیرز توصیهای هم به دولت دارید؟
در بخش لیزر کشور باید دقیق تر به آن بپردازد و توصیه می کنم دولت یازدهم همه چیز را از صفر شروع نکند و قبیلگی برخورد نکند. حداقل دستاوردها و فعالیت های تیم ما را در حوزه لیزر در نظر بگیرند. در این حوزه در مدت کوتاه به نتایج خیلی خوبی دست یافتیم و توانستیم به بخش صنعتی، نظامی و دانشگاهی کشور کمک کنیم.
لیزر در حوزه نظامی برای پدافند کشور بسیار لازم است و در این خصوص باید مجموعه مراکز علمی تحقیقاتی و دانشگاهی کشور به کمک صنعت دفاعی، ارتش و سپاه بیایند و آنها را تقویت کنند تا در کوتاه مدت به یک وسایل و تجهیزاتی دست پیدا کنیم که بتوانیم از کشور دفاع کنیم.
در بخش لیزر انرژی اتمی سرمایه گذاری خوبی شده است و امکانات مناسبی دارد که باید فعالتر از امروز باشند تا بتواند جایگاه مناسبی برای جذب نیرو ایجاد کند که این در فناوری پیشرفته پیش بینی شده و شروع کرده بودیم.
امروز باید مدیریت جهادی را وارد لیزر و گداخت کرد، اگر دولت در بحث گداخت جدی است باید مدیریت جهادی که مقام معظم رهبری گفتند را سرلوحه کار خودش قرار دهند و به نیروهای داخلی اهمیت بدهند تا انها با تلاش روش انتقال تکنولوژی را پیدا کنند.
*روشنگری منتقدان باعث فعال شدن مجلس شد/ امروز با الفاظ توافق نامه و بیانیه مجلس را دور می زنند
- مجلس در روزهای اخیر طرحی را تحت عنوان صیانت از حقوق هسته ای تصویب کردند به نظر شما این طرح چه دستاوردهایی را می تواند در مذاکرات بدست آورد؟
مجلس با تاخیر وارد موضوع مذاکرات شد شاید هم این به دلیل یکهتازی تیم مذاکره کننده و دولت بود. دولتیها میخواستند فقط با عقل خودشان مسیر مذاکرات را طی و تمام تصمیمات را برای کشور اتخاذ کنند. هیچ انتقادی را نمی پذیرفتند و سعی می کردند با کلمات توهینآمیز با منتقدان آنها را به عقبنشینی وادار کنند ولی پافشاری منتقدان خوب بود و منطقی و با ادب برخورد کردند.
روشنگریهایی که صورت گرفت باعث شد که مجلس هم در این زمینه فعال شود تا قانونی را برای اجرا از سوی دولت مصوب کنند. نقش مجلس قابل تقدیر است هرچند که با تاخیر وارد شدند. مجلس باید از همان ابتدای برنامه اقدام مشترک ژنو وارد میشد الزاماتی را در نظر می گرفت تا تبعات بدی داشته باشد و بعد از چهار ماه اگر پول نمی آمد باید مجلس حتما قانونی را تصویب میکرد و آن را لغو میکرد و دیگر به دولت اجازه نمی داد که عنوان توافق نامه را عوض کند.
امروز با عناوینی همچون برنامه اقدام مشترک و یا بیانیه مجلس را دور می زنند مجلس الان خوب جلو آمده و بهتر است که مقداری به مسائل ریز و جزییات دقت کنند. مجلس در حالی که از تیم مذاکره کننده پشتیبانی میکنند تا با قوت مسیر مذاکرات را طی کنند نباید اجازه دهند که خلاف رای نمایندگان ملت تعهداتی را به کشورهای دیگر بسپارند. چون تیم مذاکره کننده حداقل ۲ سال و به صورت خوشبینانه تا ۶ سال دیگر هستند و نباید تبعاتی را برای آینده کشور ایجاد کنند. ما باید با خرد جمعی وارد موضوعات بین المللی نه فردی و قبیلهای شویم.
*PMD تنها با فشار بر رژیم صهیونیستی حل می شود/ فشار بر اسرائیل نعل مناسب پای وزارت خارجه
- اگر موضوعاتی همچون مسئله PMD حل نشود به نظر شما توافق صورت خواهد گرفت؟
برای رسیدن به توافق باید فشار روی رژیم صهیونیستی گذاشته شود، چون مسائل مربوط به تحریم ها، جاسوسی و ترور دانشمندان توسط رژیم صهیونیستی و عوامل آنها صورت میگیرد، باید همه توانمان را برای مذاکره اختصاص ندهیم ما باید حتما فشار روی لابی صهیونیسم را زیاد کنیم یعنی روی خود رژیم صهیونیستی فشار بیاوریم تا از لابی صهیونیسم استفاده کند و اراده سیاسی کشورهای غربی را به سمت حل مشکلات PMD نزدیک کند در غیر این صورت راه حلی برای حل آن وجود نخواهد داشت.
آژانس مطابق اراده سیاسی کشورهایی که در آن نفوذ دارند کار می کند، خود آنها پرونده را ساختند و آژانس هم قرار نیست قانع شود چون از ژنو تا امروز قانع نشدند. آژانس با طرح ساختگی اسرائیل به دنبال اثبات انحراف ایران است تا حمله نظامی به تاسیسات، طرح تشدید تحریم ها و جلوگیری از فعالیت های هسته ای و مشکی کشور ما را توجیه کند.
مسلح کردن کرانه باختری و حفظ نظام سوریه و عراق باید جزو ضروریات باشد. امروز باید از دفاع وطنی سوریه حمایت کنیم به دلیل آنکه همه دنیا سوریه را تحریم کرده است. حزبالله لبنان را تقویت و حمایت معنوی خودمان را از فلسطین بیش از گذشته کنیم تاکید میکنم حمایت معنوی چون فلسطینی ها اول نیاز به حمایت معنوی دارند که خودشان زیگزاگ سمت عربستان و قطر نروند.
دستگاه دیپلماسی ما باید به سمت کشور مصر برود اگر می خواهیم تحریم برداشته شود راهش در مذاکره هستهای نیست چون تحریمها حدود ۱۷ درصدش به مسائل هستهای به اقدامات نسنجیدهای که در سال ۸۳ صورت گرفته بود(تعلیقهای دواطلبانه) برمیگردد.
- راهحل را در چه میدانید؟
راه حل را در فشار بر روی رژیم صهیونیستی میدانم. البته این جمله من ممکن است باعث لرزش مشاوران وزیر خارجه شود و بگویند که عباسی نعل وارونه زد، این نعل وارونه نیست اتفاقا ما نعل را درست زیر پای اسب وزارت خارجه میکوبیم و می گوییم بتازید و تمام فشار دستگاه دیپلماسی را بر روی صهیونیست ها قرار دهید. در این صورت است که لابی صهیونیستی اراده سیاسی را به سمت مسائل PMD میبرد.
- بحث توان موشکی از بحث مذاکرات خارج شده است؟
بحث موشکی در پشت پرده مذاکرات وجود دارد، همیشه آنها جنگ روانی ایجاد میکنند ولی تیم مذاکره کننده ما هنوز اجازه صحبت در حوزه موشکی را ندارد. دلیلی هم ندارند ما برد موشک هایمان را محدود کنیم چون استفاده آنها در پرتاب ماهواره به فضا است.
- آیا غرب اراده عقب نشینی در خصوص بحث توان موشکی ایران را دارد؟
تا حالا مگر اراده آنها توانمان را در حوزه موشکی افزایش داده است؟ آنها تا جایی که توانستند جلوی ما را گرفتند یعنی ما در شرایط کاملا نابرابر در همه چیز رشد کردیم.
*کم کردن برد موشکهایمان از آرزوهای غرب است/تا ۳۰ سال آینده جزو قدرتهای جهان خواهیم بود
- امکان دارد بحث موشکی از دستور کار آنها خارج شود؟
دلیلی ندارد که خارج شود چون آنها دنبال مهار ایران در منطقه هستند کم کردن برد موشک های ما تا ۱۵۰ کیلومتر جزو آمال و آرزوهای آنها است ولی نتوانستند و بنیه دانش و فناوری کشورمان دیگر تعطیل کردنی نیست یعنی تکنولوژی هایی که ما به دست آوردیم کسی نمیتواند تعطیل کند چون در جامعه، دانشگاه و مراکز علمی پخش شده است. مسئولان باید باور کنند که ما قدرت جهانی هستیم قدرت جهانی که الان در منطقه بالفعل شده در جهانی شدن هنوز بالقوه است یعنی بیشترین فشار و تلاشمان را باید در حوزه علم و فناوری بگذاریم.
امروز دنیا متوجه شده که علم و فناوری قدرت ایجاد می کند و علت آنکه آنها با مسائل هستهای و موشکی مخالفت میکنند برای سلاح نیست بلکه بحث قدرتی است که در علم و فناوری نهفته و نظام انقلابی ایران دارد خودش را به عنوان یک الگو در دنیا مطرح می کند که می توان از یوغ استعمار خارج شد و مرجع تصمیم گیری را از خارج به داخل کشور منتقل و با همه مشکلات و نارسایی هایی که وجود دارد در علم و فناوری پیشرفت کرد.
اگر این الگو به جهان عرضه شود از سلاح اتمی خطرناکتر است و ما هم این را فهمیدیم نیاز به سلاح نداریم و رهبری این را هوشمندانه حرام می کنند و از سوی دیگر پیام برای جوانان اروپا و آمریکا فرستادند، این پیام مانند پیامی است که حضرت امام (ره) برای گورباچوف فرستادند و عده ای نگرفتند. مطمئن باشید ایران بین ۳۰ تا ۴۰ سال آینده جزو قدرتهای جهانی خواهد بود.
*مصاحبه چند مدیر شرکت خصوصی با آژانس طبق مدالیته تنظیم شده از سوی علی لاریجانی
- برخی از رسانه ها مدعی شدند که در دولت گذشته بحث بازجویی از دانشمندان صورت گرفته بود؟
طرح این موضوع شیطنت بود که یک نفر بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری انجام داد. این شیطنت پاسخ به موقع دارد وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند من اجازه نمی دهم که کسی با دانشمندان صحبت کند و اجازه نمی دهم بازرسی شود اگر کسی بعد از این شیطنت کند حتما باید عواقبش را پاسخگو باشد، فرض کنید بوده امروز وقتی که از زبان مقام معظم رهبری چنین چیزی شنیده میشود کسی نباید به خودش جرات دهد و این حرف را تکرار کند. یک کار خبطی در سال ۸۳ کردند و کشور را از حوزه امنیت ملی به خطر انداختند و حاصل این تخریب ها، ترورها مال همین شناسایی هایی که در آن زمان انجام شده بود. جک استراو در کشور راحت وارد میشود و برنامه ملاقات برایش گذاشتند ولی هیچ کس ازش نپرسید چرا شهید علیمحمدی را شهید کردند، محرز است که MI۶ ایشان را به شهادت رسانده است چرا تیم مذاکره کننده سوال نپرسیدند. حالا اجازه دهیم چهره بقیه دانشمندان هم شناسایی شود؟ حاکمیت ملی و امنیت ملی خودمان را به خطر می اندازیم و ۴ کشور به صورت نانوشته کشورمان را در یک جنگ شکست خورده فرض کردند و بازخواست میکنند نباید بپذیریم یک اجنبی با دانشمندان کشور ما صحبت کند دلیلی ندارد ما هیچ دلیلی نمی بینیم.
- این اتفاق در دولت احمدی نژاد اتفاق افتاده بود؟
کار خبطی که در سال ۸۳ شد تبعات دارد، وقتی ما برای رفع تعلیقات قطعنامه شورای امنیت را دریافت کردیم، مدالیتهای که آقای لاریجانی تنظیم کرد و به دوره آقای جلیلی رسید ۶ بند داشت که یکی از مسائلش در خصوص مسائل غیر هستهای بود. در حد یکی، دو مدیر شرکت را در خصوص برخی خریدها سوال داشتند مثلا می گفتند بار آلومینیومی را که از خارج خریدید برای چه کاری خریده شده بود و از مدیرعامل خواستند که پاسخ دهد.
- یعنی دانشمندان جزو افراد مصاحبهشونده نبودند؟
نمی شود گفت با دانشمند مصاحبه شده است، یعنی برای بستن پروندهای طبق مدالیته قابل حل بود، البرادعی مدعی بود که این ابهامات را دارد و مصاحبهها در جهت بستن پرونده بوده نه در جهت باز کردن.
کاری که آژانس با مدیریت آقای آمانو میکند کار خصمانه در مقابل جمهوری اسلامی ایران است، آمانو در جهت باز کردن بیشتر پرونده و گسترشش صحبت میکند. در لیست ۲۳ نفره چه افرادی را نوشتند؟ برخی از افراد مقامهای مسئول کشور ما هستند دلیلی دارد برای یک پرونده ساختگی آنها را مورد بازجویی قرار دهیم؟ هر کسی بعد از صحبت های مقام معظم رهبری این مسائل را مطرح کند حتما به دنبال شیطنت و فرافکنی است و جلوی آن باید گرفته شود.
مصاحبهها در حد مدیر عامل یا مدیران برخی شرکت های خصوصی یا بعضا شرکت های دوگانه بودند و یک سری پاسخ هایی را به آژانس دادند، فکر نمی کنم بیش از این کسی در این زمینه صحبت کرده باشد.
* طراحی راکتور IR-۳۶۰ از یک راکتور تعطیل شده سوئیس/دولت یازدهم خیلی از مدیران سازمان را با کمپرسی بیرون کرد
- بحث دارخوین را اشاره فرمودید، چرا این طرح تا به امروز اجرایی نشده است کارشناسان معتقدند که پروانه های این راکتور را با توجه به اینکه نمونه اروپایی است روسیه نمیتواتند تایید کند؟
راکتور دارخوین اصلش به این صورت است که در ایران شرکتی که سازنده راکتور باشه نداشتیم، در آن زمان برای استفاده از استعدادهای جوان کشور طرح یک راکتور بومی مطرح کردیم. مهندس آقازاده جوانها را جذب کرد و به آنها این امکان را دارد که مطالعه و فکر کنند تا در آینده تبدیل به یک شرکتهایی شوند و بتوانند با طرف خارجی یک قرارداد همکاری مشترک را امضا کنند.
برای ساخت راکتور دارخوین(IR۳۶۰ ) به دنبال استفاده از اطلاعات راکتور ۴۴۰ مگاوات روسی و راکتور ۶۰۰ مگاوات روسیه در فنلاند نصب شده، بودیم اما در نهایت از دیتای یک راکتور در سوئیس استفاده کردیم به دلیل اینکه اطلاعاتش موجود بود و افراد ما میتوانستند در خصوص شبیهسازی و طراحی راکتور از آنها استفاده کنند. ولی این که مشاور خارجی داشته باشند نبود.
در دوره مدیریت من در سازمان نظام فکری را از دید به خارج تغییر دادم، و به مدیران بارها تاکید کردم که اصلا فراموش کنیم که می خواهیم اجزا را از شرکت های دیگر و کشورهای دیگر بخریم همه چیز را می خواهیم داخلی کنیم. می دانستم نمی توانیم همه چیز را داخل کنیم ولی حرفش را می شد در آن زمان بزنیم این باعث می شد که ما کار کنیم. کارخانه فولاد کشور را برای این که بتواند ۱۵۰ تن را یک جا بریزد با گرید هسته ای و ماشین کاری کند، فولاد کشور را ارتقا دادیم.
- مطرح است روسها هم تصمیم به همکاری داشتند؟
شرکتهایی در حوزه های نظامی بودند که قابلیت انجام کارهای بزرگ را داشتند ما آنها را برای مطالعه روی ساخت قطعات دعوت کردیم همزمان با این ما شرکت دیگری را تاسیس کردیم که مدارک راکتور بوشهر که روسی هستند را بگیرد و به مدت سه سال بر روی آن مطالعه داشته باشند تا در آینده با روسها در ساخت راکتور شریک شویم و منتظر فرصتی بودیم که اگر یک گشایشی شود که این گشایش تقریباً در اواخر دولت احمدی نژاد با صحبتی که با پوتین رئیس جمهور روسیه داشتند، ایجاد شد و روسها به صورت جدی برای ساخت راکتور وارد شدند.
۲ سال کار کردیم درخصوص همکاری که در صورت تامین مالی راکتورها ساخته خواهد شد، راکتورهای ۱۰۰۰ مگاوات که قرار است در بوشهر زده بشود از سال ۹۰ مذاکراتش شروع شده بود.
مجموعههای ۱۰۰۰ نفری از متخصصان کشور را بسیج کرده بودیم تا در حوزه راکتور با استانداردها آشنا شوند و کار بزرگ را بتوانند مدیریت کنند مطمئنا ما خودمان نمیتوانستیم راکتور بومی بسازیم.
- راکتور دارخوین در شرکتهای مختلف تابع سازمان پاسکاری میشد، علت خاصی داشت؟
اشکال کشور ما این است که وقتی عباسی مدیر یک جایی است بعد از دوران مدیریتش اصلا سراغ برنامههایش نمیروند. تمام برنامه ها را نوشتم و در سازمان موجود است، یا جمعی که داشت مدیریت می کرد دقیقا مثل همان کاری که در ژنو رفتند با کمپرسی همه دستاوردهای هستهای را خالی کردند آمدند در شروع دولت یازدهم این آدم ها رو با کمپرسی بیرون کردند.
یعنی همه کسانی که می توانستند به نحوی کارها را مدیریت و نقش داشته باشند، کنار گذاشتند و کسانی که انگیزه داشتند و عضو انرژی اتمی بودند ناکارشان کردند و به صورت غیرفعال کنار گذاشته شدند.
- در زمان شما در سازمان هلدینگ هایی ساخته شد و هیات علمی را در سازمان کم کردید؟
در این دولت کسی از من نپرسیدند که این هلدینگ برای چی بود، کسی را بیرون نکردم من خود هیئت علمی هستم، می دانم هیات علمی کجا کار می کند و کجا کار نمیکند؟ تحقیق و توسعه را برای تحقیق و توسعه هوا انجام دهیم که بدرد نمیخورد. در حوزه انرژی اتمی باید حتما هدف گذاری می کردیم دانشگاه که نبودیم، دانشگاه می رود در مرزهای دانش حرکت می کند اشکال ندارد ولی دولت از ما تامین انرژی کشور را می خواهد، سازمان انرژی اتمی مثل وزارت نیرو و نفت است.
سازمان انرژی اتمی باید محصول گرا باشد، پس تحقیق و توسعه ما به سوخت و راکتور مربوط می شود و مهندسی عمومی را باید تقویت می کردیم یعنی اگر مهندسی عمومی در سازمان انرژی اتمی تقویت شود این می تواند راکتور و سانتریفیوژ بسازد و می تواند گداخت کار کند. و این کار توانایی اشتغالزایی وجذب متخصصان را در کشور خواهد داشت. اما الان شما مواجهید با انرژی اتمی که می خواهد همین نیروهایش را بیرون کند و حقوق ندارد.
* دادن نفت به جای بدهی وزارت نفت به سازمان/قرار بود یکی از کشورها به جای نفت راکتور بدهد
- برخی از مسئولان سازمان و منتقدان معتقدند در زمان ریاست شما جذب زیادتر از حد معمول بوده و الان نزدیک به ۵ هزار نفر نیروی مازاد در سازمان وجود دارد.
این طوری نیست، ما در حوزه آب سنگین تا یک دوره ای تحقیق و توسعه داشتیم و نیرو جذب کردیم به مرحله ساخت و بهرهبردای که میرسد میشود تکنسینی و مهندسی، مشخص است که دیگر نمی توانیم از نیروی تحقیق و توسعه استفاده کنیم.
ایزوتوپ های پایدار را برای به کار گیری نیروهای تحقیق و توسعه می توانیم مشغول به کار کنیم نه در فردو، آنجا اصلا مناسب نیست ایزوتوپ پایدار باید در اراک و تهران کار شود. از طرف دیگر آب «دوتریوم» را با شرکت های نوشابه سازی قرارداد ببندیم یا ترکیبات «دوترا» یعنی جای هیدروژن دوتریوم قرار دهیم و صادر کنیم اینها همه سرریزهای تکنولوژی راکتور هستند.
آب سنگین هم به دلیل آنکه مشابهت زیادی با تاسیسات نفتی دارد به سراغ آن برویم. ۴ تفاهمنامه با وزیر نفت در دولت قبل امضا کردیم. در شروع ساخت آب سنگین و جاهای دیگر یک سری متخصصان نفتی وارد کار شدند و کار را راه انداختند.
- در این مسیر چه کردید؟
در این راستا جوانها را جذب کردیم بعد از ۱۲، ۱۳ سال یک توانمندی در سازمان ایجاد شده بود، برای بستن قراردادها که رفتیم به دوره بی پولی وزارت نفت روبرو شدیم که پیشنهاد دادیم به جای پول به ما نفت ارائه دهند یعنی انرژی اتمی از وزارت نفت، نفت بگیرد و برای آن کار کند. ما به دنبال آن بودیم با فروش نفت به برخی از کشورها ما به ازای آن راکتور دریافت کنیم.
کارهای بزرگی می توان انجام داد ولی ما عادت بدی داریم همه چیز را می خواهیم از صفر شروع و همه چیز را سیاسی می دانیم تا تمام دانشگاهها تا تمام مدیران کشور را عوض نکنیم ول نمیکنیم اگر احمدینژاد اشتباه کرده اشتباه کرده من نمیگویم دولت نهم و دهم اگر انهم اشتباه کرده اشتباه است. ما باید سرمایههای ملی مان را حفظ کنیم و اصل را نظام بگذاریم.
*باندهای سازمان را در جهت نظام حلش کرده بودم
- برخیها معتقدند سازمان به صورت باندی اداره می شود صحت دارد؟ در زمان شما با این مشکلات روبرو بودید؟
ما هر باندی اگر وجود داشت را در جهت نظام حلش کرده بودیم و همه در جهت نظام کارشان را می کردند. همه خط و خطوطی آنجا داشتند.
- رابطه شما با آقای احمدی نژاد چطور بود؟
رابطه خوبی داشتیم. وقتی احمدی نژاد با من آشنا شد تا یک مدتی شاید از نزدیک نمی شناخت ولی دو سه بار که با هم صحبت کردیم و طرح ها و کارهای من را دید اعتماد داشت. با ایشان مشکل خاصی نداشتیم غیر از این که سرعتش زیاد بود.
- اطرافیان ایشان هم هیچ دخالتی در مدیریت سازمان نداشتند؟
موردی پیش نیامد، شاید من را شناخته بودند که من خرده استخوانی دارم همچین گوشت نیست که راحت جابجا شود. با آقای احمدی نژاد یک سری هماهنگیهایی داشتیم یک جاهایی ممکن بود اختلاف نظر داشته باشیم ولی ایشان چون رئیسجمهور بود بالاترین مقام اجرایی کشور بود وقتی اگر میرسیدیم به یک جایی که نظر من با ایشان متفاوت بود و من نتوانم ایشان را قانع بکنم به هر دلیلی قاعده قانون به من میگفت که باید دستور رئیس جمهور انجام شود.
اگر هم مشکلی پیش آمده بود بین هر دستگاه اجرایی بین رئیس و مرئوس حتما یک سری مشکلات پیش میاید ولی مشکلاتی نبود که قابل حل نباشد الحمدالله مقام معظم رهبری کاملا پشتیبانی می کردند و اگر هم زمانی به مشکلی برمی خوردیم حتما راهنمایی های ایشان راهگشا بود.
- در زمان شما از کشورهای اروپایی پیشنهادی برای همکاری در خصوص تحقیق و توسعه صنعت هسته ای و ساخت راکتور ارائه شده بود؟
دنیای اقتصاد دنیای جالبی است کشورهای اروپایی به روش های مختلف علامت به ما می دهند تماس می گرفتند ما هم می گفتیم این تحریمها همیشگی نیست و حل می شود و به هر حال شما بیایید زودتر بحثهای کارشناسی را با هم شروع کنیم این که ضرر ندارد و روی مباحث ایمنی و در قالب های دیگری صحبت کنیم.
- اسم کشورها را مطرح می فرمایید؟
لزومی ندارد، باید این اطلاعات را برای ان کشورها حفظ کنیم. گذاشته بودیم که هر وقت اراده سیاسی کشورها بیاید به طور رسمی اعلام کنیم چون این افراد مامور بودند. وزارت خارجه می تواند از این ابزار استفاده کند ولی متاسفانه همه تخم مرغ هایش در سبد ژنو و لوزان را گذاشته است.
- با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
خواهش میکنم، موفق باشید.