نماینده؛ محمد صالح جوکار*/ تماشای مسابقات ورزشی به خصوص در آخرین لحظهها و ثانیهها برای کسب نتیجه همیشه برای بینندگان جذاب است. رقابتهایی که ورزشکاران در طول آن سعی میکنند با تمام قوا حریف را به کناری زده و از خط پایان عبور کنند، گهگاه با فریبکاری و ناجوانمردی رقابتکنندگان، به خشم و انزجار داوران و تماشاگران منتهی میشود.
در حالی که تنها پانزده روز به مهلت تعیین شده برای دستیابی به توافق جامع هستهای باقی مانده است، کند شدن روند تدوین متن توافق نهایی نشان میدهد، جدال دپیلماتیک دو طرف مذاکره کننده رو به فزونی است. در این مذاکرات، از ابتدا تاکنون شاهد بودیم که در کنار رایزنی و گفتگو بر سر میز مذاکره، طرف غربی که خود را به ناحق اهل تعامل میداند، تهدید نظامی را همزمان با فضای مذاکرات پمپاژ کرده است.
رقابت ایران با کشورهای ۱+۵ برای عبور از خط پایان هم بیشباهت به مسابقات ورزشی پرهیجان و پرتنش نیست. از ابتدای این ماراتن نفسگیر، طرف مقابل تلاش کرده است تا با بیشترین خطا خود را برنده مسابقه نشان دهد. داوران مسابقه که مجامع به اصطلاح بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند هم در این میان طرف حریف را گرفته و هیچگاه اعلام خطا نکردهاند و البته انتظاری جز آن نمیرفت.
سوالی که پرداختن به پاسخ آن در هفتههای پایانی مذاکرات می تواند عبرتآموز و تاملبرانگیز باشد این است که سناریویهای دقیقه نودی حریف برای وارد آوردن فشار در مذاکرات هستهای چیست؟
پاسخ این است که روزهای آخر مذاکرات تفاوت چندانی از جهت ماهیت و نوع فشارها برای کسب امتیاز و زیادهخواهی با روزهای آغازین آن ندارد بلکه وجه تمایز این روزها، کیفیت فشارها بر تیم مذاکرهکننده ایرانی است.
تورق کتاب تاریخ تعامل ما با غرب به خصوص آمریکا، در مواقفی که ما بر حقی از حقوق خود پافشاری کردهایم، ما را به یک فصل مشترک میرساند که عبارت است از تهدید در ابعاد و انواع گوناگون آن. زمانی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و خطر تهدید آموزههای امام خمینی(ره) برای استکبار جهانی به شکل کاملی جلوه کرد، تنها راه برای سد کردن پیشرفت انقلاب را در تهاجم نظامی دیدند.
پس از پایان جنگ و شکست خوردن مهمترین طرح آنان برای متوقف کردن حرکت مردم ایران، شاهد تهدیدات روزانه آنان اعم از حمله نظامی و تحریمهای گوناگون بودیم.
در طول مسئولیت رؤسای جمهوری آمریکا از ریگان گرفته تا اوباما، هیچ دورهای نبوده است که گزینه مضحک نظامی آنان بر روی میز نبوده باشد. اما جنس و کیفیت این تهدیدات در این ایّام به گونهای دیگری است که بیشتر از همه دارای رنگ و بوی امنیتی و اقتصادی با رویکرد هدف قرار دادن معاش روزمرّه مردم است.
تاریخ بدعهدی آمریکا بر هیچ کس پوشیده نیست و انسان هوشمندی نیست که از هدف پشت پرده شیطان بزرگ در طول مذاکرات بیخبر باشد. آمریکا هیچوقت به دنبال حل موضوع هستهای نبوده و آینده نشان خواهد که برای حل مسئله هستهای به پای میز مذاکرات نیامده است. نیت دولتمردان کاخ سفید چیزی جز فشار برای متوقف کردن قطار پر شتاب انقلاب اسلامی نیست.
آمریکا و غرب در شرایطی که موج تروریسم خود ساخته تکفیری، منافع خود آنان را مورد تهدید قرار داده است، به همراهی ایران برای حل این مشکل، نیاز مبرم و شدیدی دارند به طوری که پس از تهاجم گسترده داعش در عراق به طور مستقیم از مسئولین ایرانی درخواست همراهی در ائتلاف به اصطلاح ضدداعش را مطرح کردند ولی با هوشیاری رهبر انقلاب در رسیدن به این هدف ناکام ماندند.
طرح آمریکا برای شریک نمودن ایران برای اهداف منطقهای جهانی، نقشهای قدیمی است که اکنون اهمیت مضاعفی پیدا کرده است. گوشزد کردن خطر تهدید مرزهای ایران از سوی ارتجاع عرب، یکی از سناریوهای فشار از سوی غرب در مذاکرات است.
چنگ و دندان نشان دادن برخی کشورهای منطقه که در برابر قدرت ایران، رقمی به حساب نمیآیند را باید در راستای چراغ سبز غرب برای وادار کردن مذاکره کنندگان ایرانی برای واگذاری امتیازات بیشتر ارزیابی نمود. هرچند در چارچوب دکترین امنیتی ما آمادگی برای مقابله با هر نوع تهدیدی با استفاده از قدرت نرم در اولویت است اما یقیناً دشمنی که بخواهد قدرت سخت ما را بیازماید با پاسخ دندان شکن و پشیمان کننده نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهد گردید و تهدیدات نظامی و جنگهای نیابتی در منطقه چنانچه به مرحله اجرا و حمله برسند، از کشور مهاجم، جز کویر و تلّی از آوار باقی نخواهد گذاشت زیرا دوران «بزن و در رو» به پایان رسیده است.
تهدیدات امنیتی درون مرزهای کشور هم یکی دیگر از سناریوهای فشار در مذاکرات است که با توجه به تحرکات مشکوک در مرزهای ما بعید به نظر نمیرسد. پیادهسازی این سناریو همانگونه که در طول ادوار مختلف انقلاب ثابت گردید، با تشدید مقاومت مردم و همبستگی آنان مواجه خواهد شد.
در زمینه اقتصادی که متاسفانه علیرغم تاکیدات دلسوزان نظام و انقلاب برای تحقق سیاستهای اقتصاد مقاومتی، تبدیل به پاشنه آشیل کشور شده است، همچنان شاهد فشار دشمن از این ناحیه هستیم. برخلاف انتظار، برخی مسئولین نیز به ادّعای دشمن دامن زده و اینگونه وانمود میکنند که کلید حل تمام مشکلات کشور اعم از اقتصادی و امنیتی در گرو حل مسائل اقتصادی است. تشدید و تمدید تحریمها از جمله تحریم بانکها، حمل و نقل و بیمه، نفت و پتروشیمی، سرمایهگذاری و فناوری از جمله تحریمهایی است که دشمن در عوض واگذاری امتیازات بیشتر، وعده نسیه رفع آنها را داده است و میدهد.
اکنون از جزئیات مذاکرات اطلاع دقیقی در دست نیست اما بدون شک، جنس آخرین فشارهای دشمن در قدمهای نهایی مذاکرات، خارج از این دو موضوع با رویکرد تهاجم نظامی و فشارهایی که به طور مستقیم غیرنظامیان و مردم عادی را هدف قرار داده است، نیست. بنابراین، تاکید هزارباره بر توجه به ظرفیتهای درونی نظام برای رفع فشارها هیچگاه تکراری و ملالت آور نخواهد بود.
*نماینده مردم یزد و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی
منبع: حمایت