نماینده: مرگ به سراغ آنها آمده است اما اجازه رفتن به آن دنیا را به آنها نمی دهند. بعضی از آنها هفته ها، ماه ها و حتی سال ها بالاجبار در همان وضعیتی که در زمان زنده بودن داشتند بین بقیه اعضای خانواده شان زندگی می کنند با این تفاوت که دیگر نفس نمی کشند و این جسدشان است که مدت هاست روی تخت دراز کشیده یا جلوی تلویزیون نشسته است.
جسد آدم هایی که روح شان مدت ها قبل به آسمان رفته اما جسم شان در این دنیا و زیر سقف خانه ای که در آن زندگی می کردند زندانی است. راز سیاه این پنهانکاری عجیب همیشه وقتی آشکار می شود که بوی متعفن اجساد، همسایه های کنجکاو را به صحنه می کشاند. بقیه ماجرا را خودتان حدس بزنید؛ بازدید ناگهانی از این خانه های مشکوک و در نهایت تحویل جسدهای پوسیده به گورستان!
راز جسد در کرایه عقب افتاده
نوامبر سال ۲۰۱۳ وقتی پلیس بلژیک زنگ خانه زن و شوهر سالخورده ای را که به دلیل پرداخت نکردن کرایه خانه جریمه شده بودند به صدا درآورد پیرزنی در را باز کرد. در جریان تحقیقات پلیس مشخص شد که آنها از سال ۲۰۱۲ کرایه خانه شان را پرداخت نکرده اند. برای همین، صاحبخانه به پلیس شکایت کرده بود.
به محض باز شدن در بوی نامطبوعی به مشام رسید به طوری که شک پلیس را برانگیخت. وقتی خانه تحت بازرسی قرار گرفت معلوم شد که مارسال ۷۹ ساله یک سال پیش به خاطر ابتلا به آسم جانش را از دست داده و همسرش به جای اینکه با پلیس تماس بگیرد، او را در خانه نگه داشته است. در تمام این مدت همسر مارسل با جسد شوهرش که به شدت پوسیده شده بود زندگی می کرد.
جسد چارلز؛ تماشاچی ویژه مسابقات اتومبیلرانی
وقتی چارلز زیگلر ۶۷ ساله در دسامبر ۲۰۱۰ از دنیا رفت، همسرش لیندا چیس ۷۲ ساله دست به کار عجیبی زد. او بدن چارلز را مومیایی کرد و آن را در همان حالتی که همیشه روبروی تلویزیون می نشست، همانجا روی مبل نشاند. عجیب تر اینکه لیندا شبکه تلویزیون را روی پخش مسابقه اتومبیلرانی گذاشت تا چارلز برای همیشه مسابقه مورد علاقه اش را تماشا کند.
هر کس از کنار پنجره خانه آنها رد می شد و نگاهی به داخل خانه می انداخت فکر می کرد چارلز زنده است و مشغول تماشای مسابقه! البته لیندا به خاطر علاقه به شوهرش این کار را نکرد بلکه هدفش از این کار و مومیایی کردن چارلز تصاحب حقوقی بود که هر ماه به همسرش تعلق می گرفت.
نقشه لیندا تقریبا دو سال به خوبی اجرا شد تات اینکه بالاخره همسایه ها به چارلز و بیرون نیامدنش از خانه و همیشه پای تلویزیون نشستن او شک کردند و با کمی کنجکاوی بیشتر پرده از این راز عجیب برداشتند. طولی نکشید که پلیس، لیندا را دستگیر و زندانی کرد.
جسدی در خانه پیرزن مشکوک
ماه ژوئنه سال ۲۰۰۹ زن نگرانی با پلیس تماس گرفت و گزارش داد که پاسادینا پیرزن ۷۰ ساله ای که در همسایگی شان زندگی می کند، رفتارهای عجیبی را از خودش نشان می دهد. وقتی پلیس به قصد تحقیق وارد خانه پاسادینا در کپنهاگ شد، با صحنه ای باورنکردنی روبرو شد.
جسد متلاشی شده ای روی صندلی در پذیرایی خانه به چشم می خورد. شرایط جسد به حدی بد بود که پزشکی قانونی نتوانست زمان مرگ او را تشخیص بدهد.
از نظر پزشک دو یا چهار ماه از زمان مرگ می گذشت. در تحقیقات نهایی مشخص شد که همسر پاسادینا به بیماری لاعلاجی مبتلا بوده و وقتی به دلیل همین بیماری از دنیا رفته، به جای اینکه با پلیس تماس بگیرد، او را در خانه نگه داشته است.
بودای زنده پوسید!
سال ۲۰۱۰ مقامات رسمی توکیو برای تبریک تولد ۱۱۱ سالگی سوگن کاتو پیرترین مرد ژپنی به خانه او رفتند اما وقتی وارد خانه شدند صحنه ای باورنکردنی را دیدند. جسد سوگن کاتو در حالی که پیژامه به تن داشت در تختخواب دیده می شد. از مرگ این پیرمرد ۳۰ سال می گذشت. در بازجویی پلیس، دختر و نوه کاتو ادعا کردند که بی گناه هستند. آنها گفتند که کاتو دوست داشت به بودای زنده تبدیل شود؛ برای همین ۳۰ سال پیش در اتاقش را قفل کرد طوری که هیچ کس نمی توانست از بیرون آن را باز کند. او بدون اینکه آب بنوشد یا غذا بخورد در اتاق ماند تا از دنیا رفت.
نکته جالب اینجا بود که از وقتی در سال ۲۰۰۴ همسر کاتو از دنیا رفت، دولت ژاپن شروع به پرداخت حقوق ماهیانه بیش از ۱۰۰ هزار دلار به او کرد؛ برای همین فرزندان آنها تصمیم گرفتند راز مرگ پدر را سر به مهر نگه دارند تا اینکه در جشن تولد ۱۱۱ سالگی پیرمرد، این راز فاش شد. تومیکو دختر کاتو به دو سال و نیم زندان محکوم شد.
زندگی با عروس مرده
سال ۲۰۱۱ اریک چارلز گرامپلت ۳۷ ساله ناخواسته مرتکب قتل شد. او ماه مه ۲۰۱۱ با نامزدش ملیندا رایا درگیر شد. مشاجره آنها به ضرب و شتمی ناخواسته منتهی شد. ملیندا با خشم به سمت اریک هجوم آورد و با زدن مشت هایی پی در پی به شکم او عصبانیتش را نشان داد، اریک هم از شدت خشم ضربه محکمی به سر ملیندا زد اما شدت ضربه به حدی زیاد بود که ملیندا را از پای درآورد.
راز این جنایت دو ماه بعد فاش شد؛ آن هم وقتی که خانواده ملیندا نگران غیبت طولانی دخترشان شدند و پلیس را در جریان قرار دادند. اولین خانه ای که در تحقیقات پلیس مورد بازرسی قرار گرفت خانه نامزد ملیندا یعنی اریک بود. به محض ورود پلیس به خانه همه متوجه شدند که بوی بد و آزاردهنده ای فضا را پر کرده است. منشأ بو یکی از اتاق ها بود که درش قفل بود. به دستور پلیس در شکسته شد و جسد ملیندا در اتاق پیدا شد.
به این ترتیب مشخص شد که چارلز هم به خاطر عذاب وجدان و هم به خاطر فاش نشدن حقیقت، دو ماه با جسد نامزد خود زندگی کرده بود و اگر پلیس متوجه این ماجرا نمی شد او همچنان به این زندگی ادامه می داد.
نگهداری جسد به خاطر عذاب وجدان
در یکی از شب های یکشنبه سال ۲۰۱۱ مردی هندی به نام پارتازاراتی با همسرش درگیر شد. سروصدای آنها تا چند خانه آن طرف تر هم شنیده می شد. در نهایت او بعد از کتک زدن همسرش خانه را ترک کرد اما چند ساعت بعد وقتی به خانه برگشت متوجه شد که همسرش ساراسواتی خودکشی کرده است.
جسد این زن ۲۸ ساله در حالی که خودش را حلق آویز کرده بود از سقف آویزان بود. پارتازاراتی می توانست این اتفاق را به پلیس خبر بدهد اما به جای اینکه با پلیس تماس بگیرد و کمک بخواهد طنابی را که زن با آن خودش را دار زده بود برید و جسد را پایین آورد و روی تخت گذاشت.
پارتازاراتی که خودش را در مرگ همسرش مقصر می دانست، همانجا تصمیم گرفت با فراهم کردن امکاناتی ویژه، همسرش را خوشحال کند. در نتیجه جسد او را در خانه کنار خودش نگه داشت اما با انتشار بوی نامطبوع از خانه این زوج، همسایه ها با پلیس تمای گرفتند و به این ترتیب پارتازاراتی دستگیر و زندانی شد.
جسد پتوپیچ!
لوسیو چاکو ۶۱ سلاه لحظاتی قبل از مرگ به همسرش گفت که او را به خاک نسپارد چرا که مطمئن است بعد از مرگ دوباره زنده خواهد شد. ۳۰ روز از مرگ لوسیو گذشت اما او زنده نشد. وقتی همسایه ها از همسر چاکو پرسیدند که جسد شوهرش چه شده او جواب داد که به هیچ عنوان خبر ندارد در حالیکه جسد چاکو در پتویی پیچیده شده بود و در اتاق خواب نگهداری می شد. با گذشت بیش از یک ماه از این ماجرا در نهایت بوی نامطبوعی که از خانه به مشام می رسید خیلی ها را نگران کرد تا جایی که همسایه ها با پلیس تماس گرفتند. با حضور پلیس مشخص شد چاکو مرده ولی همچنان در خانه خودش نگهداری می شود.
جسدی در خانه مرموز
وقتی سال ۱۹۷۰ الین برنستورف از دنیا رفت خواهرها و برادرهایش آنیتا، فرانک و مارگارت تصمیم گرفتند جسد خواهرشان را به خاک نسپرند. آنها جسد را در خانه شان در اوانستون ایلینوی نگه داشتند. سه خواهر و برادر پس از مرگ الین اجازه ندادند هیچ کس وارد خانه شان شود. از آنجایی که وضع مادی شان هم خوب نبود مردم فکر می کردند به خاطر فقر و نداری حوصله مهمان را ندارند.
۳۰ سال از این ماجرا گذشت و در تمام این مدت جسد الین در خانه نگهداری می شد. سال ۲۰۰۳ فرانک در سن ۸۳ سالگی از دنیا رفت. این بار خواهرهایش فرانک را در پتویی پیچیدند و او را در اتاق دیگری نگه داشتند. آنیتا سال ۲۰۰۸ در ۹۸ سالگی از دنیا رفت و در نتیجه مارگارت به عنوان تنها بازمانده خانواده در مراسم های مختلف حضور پیدا کرد.
او مدتی به این رویه خود ادامه داد تا اینکه رازش برملا شد. وقتی همسایه ها از خواهر و رادرهای مارگارت می پرسیدند او پاسخ می داد که یکی از آنها طبقه بالا خوابیده و دیگری به هندوستان نزد اقوام شان رفته است تا اینکه پس از مرگ مارگارت راز خانواده برنستورف فاش شد.
با مرگ مارگارت چند روزی هیچ خبری از خانه برنستورف ها نبود تا اینکه همسایه ها به این سکوت مشکوک شدند و پلیس را در جریان گذاشتند. وقتی پلیس وارد خانه شد در اتاق های مختلف خانه اجساد خواهرها و برادرها را هم پیدا کرد.
عشق جاودانه حتی بعد از مرگ
هاوارد لوئیس و همسرش الیزابت زندگی عاشقانه ای داشتند تا اینکه الیزابت در سال ۲۰۰۵ از دنیا رفت و همسر ۶۸ ساله اش را تنها گذاشت اما مرگ الزابت از همان لحظه به راز بزرگ زندگی ها وارد تبدیل شد چرا که او هیچکس را در جریان فوت همسرش قرار نداد. در نتیجه جسد الیزابت را دفن نکرد و همچنان به زندگی اش با او زیر یک سقف ادامه داد.
هر وقت از او درباره الیزابت سوال می کردند او با لبخند جواب می داد که حالش خوب است. ۹ ماه از مرگ الیزابت می گذشت و هیچکس او را حتی برای یک لحظه کوتاه هم ندیده بود. غیبت طولانی این پیرزن ۷۹ ساله کم کم همسایه را نگران کرد. نگرانی همسایه ها کار دست هاوارد داد. وقتی پلیس به خانه هاوارد رفت، جسد الیزابت را در تختخواب در همان حالی که از دنیا رفته بود پیدا کرد.
گفتگو با جسد شوهر و خواهر شوهر!
سال ۲۰۰۰ وقتی جین استیونز ۹۱ ساله همسرش جیمز را از دست داد، از همیشه تنهاتر شد؛ جیمز یک خواهر دوقلو به نام جوآن هم داشت که به فاصله کوتاهی بعد از مرگ او از دنیا رفت؛ جین نمی توانست با غم از دست دادن شوهر و خواهرشوهرش که هر دو برایش عزیز بودند کنار بیاید.
با مرگ این دو نفر جین که خیلی تنها شده بود تصمیم گرفت جسد آنها را برای همیشه نزد خودش نگه دارد. جین جسد جیمز را روی کاناپه ای در گاراژ خانه روستایی اش در پنسیلوانیا نشان و جسد جوآن را در یکی از اتاق های خانه قرار داد. او هر روز با اجساد صحبت می کرد و حتی آنها را با زیورآلات مختلف می پوساند اما کم کم بوی بد اجساد فضای خانه اش را پر کرد به طوری که جین مجبور شد با عطر و ادکلن آنها را خوشبو کند اما این کار هم فایده ای نداشت و همسایه ها متوجه جسدهای متعفن در خانه او شدند و پلیس را خبر کردند.
جین درباره این کارش به پلیس گفت: «به نظر من با گذاشتن اجساد در گور انگار با آنها برای همیشه خداحافظی می کنیم اما من دلم می خواست هر روز با آنها صحبت کنم.» جین به هیچ عنوان از کاری که کرده بود پشیمان نبود و از اینکه تنهایی اش را اینچنین پر کرده بود احساس رضایت می کرد.
جسدی که مجسمه شد
سال ۲۰۰۹ مردی به نام لووان اهل ویتنام هم با نگه داشتن جسد همسرش خبرساز شد. این مرد پس از مرگ همسرش جسد او را رها نکرده بود و به زندگی با آن ادامه می داد. وقتی از این راز عجیب لووان پرده برداشته شد، تازه همه با خبر شدند که همسر او چهار سال پیش از انتشار این خبر از دنیا رفته است و این یعنی لووان ۴ سال تمام با جسد همسرش زیر یک سقف زندگی کرده بود.
ایده این کار عجیب از علاقه زیادی که لووان به همسرش داشت به ذهن او رسید؛ او نمی توانست مرگ همسرش را باور کند برای همین فکر عجیبی به سرش زد؛ جسد همسرش را در خانه خود نگه داشت تا همراه سه فرزندش همچنان با مادر خانواده زندگی کنند.
لووان برای اینکه جسد همسرش را برای همیشه در کنار خودشان نگه دارد بدن او را با پوششی شبیه مجسمه پوشاند؛ او حتی فرزندانش را مجبور می کرد که هر شب قبل از خواب به مادر مرده خود شب به خیر بگویند!
وقتی مسئولان مربوطه از این ماجرا باخبر شدند با تلاش زیاد سعی کردند جسد را از لووان تحویل بگیرند و طبق آیین های خودشان راهی دیار بعد از مرگ بکنند اما لووان مقاومت کرد و چنین اجازه ای به آنها نداد. به عقیده او همسرش در این پوشش مجسمه ای هم قادرل به ادامه زندگی با او بود.
نکته جالب اینجاست که بعد از اینکه اصرار مسئولان مربوطه نتیجه ای نداد، همه این ماجرا را به فراموشی سپردند جز یک خبرنگار که دو سال بعد یعنی در سال ۲۰۱۱ سراغ لووان رفت و متوجه شد او هنوز با جسد همسرش زندگی می کند؛ اتفاقی که در نهایت تعجب هنوز هم ادامه دارد.
منبع: مجله همشهری سرنخ