نماینده/غلامعلی حدادعادل: مجله مثلث از من خواسته است درباۀ کتاب «محض اطلاع» چیزی بنویسم. ترجیح میدهم تنها دربارۀ نیت و انگیزۀ خود از تألیف این کتاب توضیحی بدهم و داوری در باب اینکه آیا به مقصود خود رسیدهام یا نه را بر عهدۀ خوانندگان آن کتاب بگذارم.
مخاطب من در تألیف این کتاب، عمدتاً جوانان بودهاند. جوانانی که امروز در صحنه هستند و دیروز و پریروز را ندیدهاند و از آن هیچ تصوری ندارند. نسلی که قبل از انقلاب در صحنه بوده و شاهد اوضاع و احوال ایران بوده و دوران حاکمیت پهلوی را به چشم دیده، نباید چنین پندارد که تصویری که از گذشته در ذهن جوانان امروز است با تصویری که آنها دارند یکی است. فرزندان ما آنچه را ما دیدهایم ندیدهاند و آنچه را ما میدانیم نمیدانند. نسل امروز اگر از واقعیتهای ایران قبل از انقلاب با خبر نشود رابطهاش با انقلاب اسلامی، چیزی شبیه رابطۀ ما با انقلاب مشروطیت میشود. امروزه عموم مردم از انقلاب مشروطیت تنها یک نام شنیدهاند و درک درستی از علل و انگیزهها و کم و کیف آن انقلاب ندارند. خطر بزرگی که انقلاب را باید از آسیب آن حفظ کرد، همین ناآگاهی نسلهای بعدی از حقیقت انقلاب است. این ناآگاهی امری طبیعی است، یعنی طبیعی است که بعدیها از کار قبلیها خبر نداشته باشند. نسلهای بعدی را نباید به این علت ملامت کرد، اگر ملامتی باید در کار باشد، متوجه کسانی است که میتوانستهاند نسلهای بعدی را آگاه کنند و نکردهاند.
دشمنان انقلاب، یعنی بیگانگانی مانند دولت انگلیس که از صدها سال قبل و یا دولت آمریکا که از دهها سال قبل در ایران منافع داشتهاند و در پی تجدید نفوذ و تسلط خود بر ایرانند این واقعیت را درک کردهاند که گذشت زمان و سپری شدن سی و شش سال از انقلاب اسلامی، نسلی را در ایران پدید آورده که نه شاهد دوران حکومت پهلویها بودهاند، نه از امام خمینی تصوری بیواسطه و تجربهای عینی دارند و نه از انقلاب و نه حتی از جنگ و دفاع مقدس و... . آنها این نسل را هدف گرفته و مخاطب خود ساختهاند و اکنون با ساختن مجموعههای تلویزیونی و نمایش آنها در شبکههای ماهوارهای نظیر «من و تو» یا «بیبیسی» میخواهند حکومت پهلوی را تطهیر کنند.
کتاب «محض اطلاع» با توجه به چنین شرایطی تألیف شده است. در این کتاب من سعی کردهام تا آنجا که ممکن است خود «اسدالله علم» یعنی شخص دوم مملکت که در یک دوره وزیر دربار شاه بوده است حرف بزند. نقش من در این کتاب تنها راهنمایی خواننده و توضیح بعضی مطالب است. هر گونه نتیجهگیری و تحلیل بر عهدۀ خواننده گذاشته شده است.
کتاب دو بخش عمده دارد. بخش اول گزیدهای از خاطرات علم است که بی اغراق مشتی از خروار است. بخش دوم هم، گزیدهای از خاطرات مبارزان و رزمندگان و جانبازان و آزادگان است که آن هم بی اغراق مشتی از خروار است.
آخرین نکتهای که میباید در این یادداشت مختصر بدان اشاره کنم این است که فایدۀ این کتاب تنها این نیست که نسل امروز با آنچه در دوران قبل از انقلاب در این کشور میگذشته آشنا شود، بلکه علاوه بر این میتواند به کسانی که امروزه بر سرکارند و بار سنگین انقلاب و ادارۀ کشور را برعهده دارند یادآوری کند و هشدار دهد که مبادا راه را گم کنند و از ارزشهای اسلامی و انقلابی فاصله بگیرند. تاریخ آئینۀ عبرت است و گذشته چراغ راه آینده. راه را گم نکنیم.
منبع: هفته نامه مثلث