به گزارش نماینده، دایره المعارف مصور تاریخ زندگی امام خمینی رحمت الله علیه کتاب بسیار جامعی از زندگی امام خمینی است که به صورت مصور زندگی آن عزیز را به تصویر کشیده است و برای نسل جوان بسیار جالب است. این کتاب توسط جعفر شیرعلی نیا و به همت سازمان ملی اسناد و کتابخانه ملی ایران تهیه شده است.
در صفحه ۴۸ این کتاب، داستان اولین و تنها دیدار امام خمینی رحمت الله علیه را با محمدرضا شاه اینچنین بیان می کند: تنها دیدار حاج آقا روح الله با شاه هم به عنوان نماینده آیت الله بروجردی در سال ۱۳۲۹ اتفاق افتاد.
آیت الله مسعودی خمینی در خاطراتش آن را از قول آیت الله پسندیده برادر حاج اقا روح الله این گونه روایت کرده است: زمانی، بهائیان در ابرکوه مسائلی را بوجود آورده بودند و در خلال آن تنی چند از جماعت، به دستور شوقی افندی رهبر وقت بهاییان، کشته شدند.
رژیم پهلوی، عده ای را به عنوان قاتل و موثر در این واقعه دستگیر کرد و حتی صحبت بود که قرار است آنان اعدام شوند. آقای بروجردی وارد عمل شدند تا از اعدام افراد ممانعت کنند. ظاهرا به حضرت امام گفته بودند: شما از طرف من به نزد شاه بروید و از قول من بگویید که قاتلین ابرکوه(ابرقو) باید آزاد شوند.
امام(ره) هم پذیرفتند که این ماموریت را انجام دهند. در آن ایام در قم کمتر کسی ماشین سواری داشت و یکی از افرادی که دارای وسیله نقلیه بود "مصباح التولیه" بود. من او را به خاطر دارم که در این اواخر، سوار یک ماشین بنز سفید رنگ می شد. به هر حال با مصباح التولیه تماس می گیرند که او ماشینش را در اختیار قرار دهد.
دفتر آقای بروجردی هم با دربار شاه هماهنگی های لازم را به عمل می آورند که امام به نزد شاه بروند... وقتی امام با ماشین تولت، به تهران رفتند، دم در کاخ، به نگهبان گفته بودند: بگویید روح الله از طرف آیت الله بروجردی آمده است! به ایشان می گویند: آقا جان! باید ماشین شما عوض شود، باید رنگش مشکی باشد!
امام می فرماید: نه من داعی ندارم که ماشین را عوض کنم. اگر نمی شود که برگردم! نگهبان به داخل می رود و ظاهرا اطلاع می دهد که نماینده ای از طرف آقای بروجردی آمده است. قبول می کنند که امام با همان ماشین غیر استاندارد! وارد شود...
امام به شاه می گوید: حضرت آیت الله بروجردی فرمودند قاتلین بهائیان ابرکوه(ابرقو) باید آزاد شوند... آن گونه که نقل می کنند.
زمانی که انقلاب اسلامی ایران شروع شد، شاه در مورد سکاندار حرکت انقلاب گفته بود: این همان روح اللهی است که از طرف آقای بروجردی یک بار نزد من امد! ظاهرا آن خاطره را به یاد آورده بود.
شیخ مهدی حائری یزدی نیز در خاطراتش آورده است که حاج آقا روح الله برای وی تعریف کرده است که به شاه گفته است، شاه فقید، پدر تاجدار فقید شما، این گروه ضاله را داد به طویله بستند و الان هم مردم ایران همان جریان را از شما انتظار دارند، و شاه در جواب آهی کشید و گفته است آقای خمینی، شما الآن را با آن وقت مقایسه نکنید. آن وقت همه وزراء و همه رجال مملکت از پدرم حرف شنوی داشتند. جرئت نمی کردند تخطی کنند. الآن وزیر دربار هم از من حرف شنوی ندارند. من چطور می توانم این کار را بکنم؟
برگرفته از کتاب دایره المعارف مصور تاریخ زندگی امام خمینی(ره)
به گزارش سرو ابرکوه، ۶ نفر از شیعیان ابرکوهی به دست اعضای فرقه بهائیت در تاریخ ۱۳۲۸/۱۰/۱۳، درخانه ای که در حال حاضر به موزه عبرت، معروف است به شهادت رسیدند