نماینده/ “انگار نتانیاهو وارد شیراز شده است!” این روایت علی مطهری از دوشنبه هجدهم اسفندی است که در شیراز برایش رخ داد و موردحمله واقع شد. اگرچه در نظر عدهای جنجالسازی از پیش تعیینشده بودن این حادثه برای داغ نگهداشتن تنور فتنه، دور از ذهن نبود ولی بههرحال رخدادی است که نه برای علی مطهری به حرمت نمایندگیاش در بهارستان، بلکه برای هر شخص دیگری نیز اتفاق میافتاد، محکوم بود.
اگرچه محکومیت کلیدواژه ثابت در میان واکنشها محسوب میشد، اما در این میان عدهای گمان کردند فضا برای شنوایی آقای جنجال نیز شاید فراهمشده باشد و این فضا زمینهای شد که به حرمت پدر، آیینه را به دست مطهریِ پسر دهند به این امید که فرصت پایان سال نیز برای بازنگری در عملکرد مددرسان شود.
بهعنوانمثال امامجمعه شیراز سنت روزگار را گوشزد کرد که “اگر باد را کاشتید مگر نه این است که طوفان درو میکنید؟” و یادآور شد “اگر کسی حریم ولایت و خبرگان رهبری را شکست آیا باید انتظار داشته باشد که دیگران حریم او را نشکنند؟”
البته واکنش مطهریِ پسر نشان داد که برای کسی که جنجال طلبی و توهین را پیشینه خود نموده، امید به شنوایی امیدی واهی است و مطابق معمول در برای مطهری بر پاشنه زبان اهانت چرخید و در نامهای سرگشاده به آیتالله ایمانی (امامجمعه شیراز) نهتنها اخلاق که دیگر گمشده دیرینهاش محسوب میشود را نیافت، بلکه با تأسی بر کسانی که مدتزمان مدیدی است دایه مهربانتر از مادرشان شده بر زورآزمایی خیابانی تأکید کرد. تأکیدی که در روز حادثه نیز در بیانیهای تحت عنوان “ماجرای حمله به من در شیراز” از ناحیه مطهری ابراز شده بود.
مطهری پسر در لابهلای اهانتهایش البته پرسید بود که “در کجا حریم ولایت و خبرگان رهبری را شکستهام؟”
یادآوری عملکرد و اظهارات مطهریِ پسر آنهم در جایی که بیشک بازخوانی معلومالحالانی چون او که نگاهی به مجموع هواداران و کفزنانشان نشان از آبشخور فکریشان دارد، اتلاف وقت مینماید و تنها مرور بخشی از اظهارات وی به نظر مشتی نمونه خروار است.
علی مطهری که دیگر سستبنیان بودن استدلالهایش بر کسی پوشیده نیست به دلیل همین خصیصه چند صباحی است که دیگر بهعنوان دایه مهربانتر از مادر فتنهگران محسوب میشود به گونهای که میتوان گفت آبی از اظهارات جنجالیاش به نفع جریانی خاص گلآلود میشود، او را به چهرهای محبوب و البته کارا برای این گروه تبدیل کرده است. یاد گاهوبیگاه محصوران که گاهی در نطق در لوای نمایندگی بهارستان، گاهی در قالب نامه خطاب به مسئولین مختلف چون رئیس قوه قضائیه، گاهی با سخنرانیها و در نقش مدعو مراکز عالی و مجامع عمومی پای ثابت موضوع اظهارات بیپایه مطهری پسر بهخصوص در سال جاری است. مطهری سعی کرد در سال ۹۳ با استفاده از کلیدواژه رفع حصر خود را زنجیر ثابت رسانههای زنجیرهای وابسته به جریانی خاص نماید. حرکت بر خلاف جهت آب مطهری در این سال به حدی شد که یومالله نه دی را یومالشیطان خواند و در مقابل همکاران منتقدش در بهارستان را کف گرگی لازم دانست.
در اوایل تیرماه ۹۳، مطهری خبری را مبنی بر ملاقاتش با رهبری در خردادماه را رسانهای کرد؛ “از طرف فراکسیون شاهد مجلس یعنی فراکسیونی که شامل نمایندگان فرزند شهید میشود اعلام شد که وقت ملاقاتی با رهبر معظم انقلاب گرفته شده است. من هم همراه فراکسیون رفتم. در آنجا چند گروه دیگر هم حضور داشتند، مثل سازندگان فیلم شیار ۱۴۳ و برگزارکنندگان کنگره شهدای بازار و دستاندرکاران فناوری سلولهای بنیادین.
چند نفر صحبت کردند و مقام رهبری در ارتباط با صحبت آنها مطالبی گفتند. من هم درخواست وقت کردم و دو مطلب را گفتم، یک مطلب فرهنگی و دیگر درباره مسئله حصر خانگی. گفتم از نظر من و بسیاری از افراد، ادامه حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی به نفع کشور و انقلاب نیست و ضرورتی ندارد. اگر یکی از این دو در این حال از دنیا برود، مسئله بهصورت یک غده چرکین برای جمهوری اسلامی باقی میماند. از جنابعالی درخواست میکنم که به قوه قضائیه دستور بدهید که این موضوع را تمام کنند. اگر لازم است محاکمه شوند، همراه سایر اطراف ماجرا محاکمه شوند و به قضیه خاتمه داده شود.
ایشان فرمودند: “من قبلاً درباره بصیرت صحبت کردهام و اینکه نباید راه شهدا و راه انقلاب را گم کنیم. جرم اینها بزرگ است و اگر امام (ره) بودند شدیدتر برخورد میکردند. اگر اینها محاکمه شوند حکمشان خیلی سنگین خواهد بود و قطعاً شما راضی نخواهید بود. ما اکنون به اینها ملاطفت کردهایم.”“
فرمایش رهبری که این بار به گفته مطهری بهوضوح و بدون واسطه به وی فرموده شده بود نهتنها چراغ راه مطهریِ پسر نشد بلکه زمینه را برای مخالفتهای بیپرده وی فراهم کرد. شاید یکی از اظهارات مطهریِ پسر که میتوان چکیده کاملی از خط فکری و اظهارات وی دانست را باید در همایش تبیین حماسه حسینی در دانشگاه فردوسی مشهد که در آذرماه برگزار شد، جستجو کرد.
در این همایش مطهری بار دیگر در مورد حصر تأکید کرد که “اصرار دارم در بیان این حرف که حصر موسوی و کروبی بدون حکم قانونی خلاف عدالت است” و در ادامه تصریح کرد: “بنده با این مسئله مخالفم که میگویند فتنه ۸۸ حادثهای بود که از سالها پیش برنامهریزی شده و با کشورهایی نظیر آمریکا و انگلیس طراحی این برنامه در ارتباط بوده است، اینها برای من قابلقبول نبوده مگر اینکه مدرک و دلایل محکم آورده شود... مسئله سال ۸۸ اعتراضی معمولی بود که به دلیل سوء مدیریتها منجر به آن وقایع شد” این در حالی است که مقام معظم رهبری بارها در خصوص فتنه ۸۸ تأکید فرمودند که “طراح و نقشهکش و مدیر صحنه، در بیرون از این مرزها بود و هست. در داخل با آنها همکاری کردند؛ بعضی دانسته، بعضی ندانسته!”
علی مطهری اظهاراتش در این همایش را اینگونه ادامه میدهد “نظر رهبری به حصر است و میگویند جرم اینها سنگین است و اگر محاکمه شوند حکمشان سنگین میشود و تاکنون با آنان ملاطفت شده است. این بحث نظر شخصی ایشان است و نه یک حکم حکومتی؛ اما در اینجا که راه قانونی داریم و قوه قضائیه باید کار خودش را انجام بدهد و نمیدهد، اینجا جای حکم حکومتی نیست. پیغمبر اسلام هم نمیتواند بگوید حکم فلانی سنگین است و بدون شنیدن دفاعیات آنها حکم صادر کند. این نشان میدهد موضوع حصر نظر شخصی ایشان است و من از صحبتهای ایشان قانع نشدم. بازهم اصرار دارم که حصر بدون محاکمه ظلم است و عادلانه نیست ولی اگر دادگاهی برگزار شود به حکم آن تمکین میکنم.”
مطهری که ظاهراً در تقسیم مأموریتها وظیفه قبح شکنی در مورد مخالفت با نظر رهبری را بر عهده دارد در راستای مأموریتش در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه استیضاح وزیر کار در پایان دولت قبل صحیح نبوده و حتی بعدها مقام معظم رهبری نیز فرمودند که این استیضاح اشتباه بوده، خاطرنشان کرد: “در مورد استیضاح وزیر کار در دولت احمدینژاد بنده هنوز هم معتقدم استیضاح درست بود.”
مطهریِ پسر برای تکمیل مأموریت خود در راستای اظهارات قبلیاش در خصوص خبرگان تصریح میکند: “من یک شهروند معمولی هستم و به عقیده بنده هر فردی حق دارد در مقامی که هست انتقاد کند، اینکه بگویند خبرگان متشکل از مجتهدانی است که کسی حق ندارد در مورد آنها حرفی بزند بیربط است، حرف من این است که وظیفه خبرگان بررسی عملکرد رهبری و زیرمجموعه ایشان بوده اما خبرگان رهبری را ما تاکنون ندیدهایم که وارد این موضوع شود.”
البته اظهارات بیپایه علی مطهری در این سال با پاسخهایی قاطع مواجه شد بهگونهای که این روزها دیگر ترجیحها بر این است که پاسخ اظهاراتش خاموشی باشد. سخن کوتاه اینکه؛ “ایراد کار بسیاری از کسانی که در لغزشگاههای بیبصیرتی لغزیدند و سرنگون شدند، این است که نگاه نکردند و چشم خودشان را بر یک حقایق واضح بستند. انسان باید نگاه کند؛ وقتیکه نگاه کرد، آنگاه خواهد دید. ما خیلی اوقات اصلاً حاضر نیستیم یکچیزهایی را نگاه کنیم...
انسان با اینکه جان خودش را خیلی دوست دارد، اما گاهی ممکن است در حال رانندگی هم یک لحظه حواسش پرت شود، یک لحظه چرت بزند، یک ضایعهای پیش بیاید. لغزشهایی که در این زمینه پیش میآید، اینها را نمیشود گناه دانست؛ اما اگر چنانچه تداوم پیدا کند، این دیگر بیبصیرتی است، این دیگر غیرقابلقبول است... “ بیانات رهبری