شناسهٔ خبر: 86053 - سرویس چندرسانه‌ای

سرمقاله رسالت:

ناکامی داعش در احضار روح سردار قادسيه!

مبارزه با داعش 43

نماینده/حنیف غفاری: نبرد کوچه به کوچه و تن به تن در کوچه ها و خيابانهاي تکريت نويد پاکسازي قلب صلاح الدين از تکفيري ها و بعثيون را مي دهد. عمليات هوشمندانه ارتش و نيروهاي مردمي عراق در تکريت سبب شده است تا "تکريت" و ديگر شهرهاي استان صلاح الدين، نسيم آزادي از چنگال داعش را پس از ماهها حس کنند. شادي مردم زجر کشيده العلم، البوطلحه، البوعيسي و بيش از يکصد روستاي صلاح الدين به شکرانه رهايي از لوث وجود داعش و سجده پيروزي نيروهاي مردمي و ارتش بر خاک مناطق آزاد شده صحنه هاي زيبايي را در عراق خلق کرده است، صحنه هايي که طي روزهاي آتي شاهد تکرار آن خواهيم بود. در خصوص آنچه در تکريت مي گذرد، لازم است ۴ نکته مهم را مدنظر قرار دهيم :

 

۱- " تکريت" در معادلات نظامي، استراتژيک و سياسي عراق
نقطه اي تاثيرگذار است. شهري در کرانه رود دجله که مرکز استان
صلاح الدين است. صدام حسين، ديکتاتور منفور عراق به " صدام تکريتي" و " سردار قادسيه" معروف بود. برخي تصور مي کردند پس از سقوط رژيم بعث توسط حاميان غربي اوليه آن، ديگر نام " تکريت" نيز براي هميشه از يادها خواهند رفت، فارغ از آنکه اين شهر آبستن حوادثي تازه بود. در سال ۲۰۱۴ ميلادي، يعني ۱۱ سال پس از اشغال عراق توسط آمريکا، تکريت به تسخير "اشباح سياه" در آمد. اشباح سياهي که وجه اشتراک آنها با صدام، تعلق خاطر آنها به ايالات متحده آمريکا و دستگاههاي امنيتي کشورهاي عربي منطقه بود. مديريت عمليات اشغال تکريت توسط داعش بر عهده بعثيون و بازماندگان صدام بود. به عبارت بهتر، اشغال تکريت محصول همکاري مشترک دو تفکر خطرناک " لائيسيته" و " تکفيري گري" بود.

وسعت دامنه عمليات نظامي از يک سو و قرار گرفتن تکريت در ميان دو استان الانبار و نينوا (به عنوان استانهاي محل تردد داعش)، سختي عمليات نظامي را ده چندان کرده بود. وسعت منطقه عملياتي اخير ۱۰ هزار کيلومتر مربع بوده است. به عبارت بهتر، مساحتي در حد کل کشور لبنان!

بعثيون که در تسخير اوليه تکريت اصلي ترين نقش را ايفا کرده بودند، در صحنه نگهداري و حفظ مناطق اشغال شده عملا قدرت و کشش ادامه بازي را نداشتند، ضمن آنکه قدرت نيروهاي ارتش و ملت خشمگين عراق و همچنين قدرت مديريت ميدان نبرد توسط دلاورمرداني مانند سردار قاسم سليماني به گونه اي بود که اتحاد خائنانه " عزت الدوري" و " ابوبکر بغدادي" را بي اثر ساخت. پيشمرگه هاي کرد نيز در اين معادله پر پيچ و خم، دل به دستورات و فرامين فرماندهان ميدان نبرد سپرده و با هدف رسيدن به مرزهاي موصل، حضور جانانه اي در آزادسازي تکريت داشتند.

۲- وجه اشتراک عملياتهاي آزادسازي " آمرلي"، "جرف الصخر" و
" مقداديه" و " صلاح الدين "، " تعيين کننده بودن " نقاط عمليات بوده است. عمليات صلاح الدين در مقايسه با ديگر موارد مشابه، نقش تعيين کننده بيشتري داشته است. استان صلاح الدين و به طور خاص شهر تکريت نه تنها نقطه اتصال مياني -راهبردي تکفيري ها ميان دو استان نينوا و الانبار محسوب مي شود، بلکه فراتر از آن و طي ماههاي اخير
" نماد شکست ناپذيري داعش" در عراق بود. به عبارت بهتر، " تکريت" حکم دژي را پيدا کرده بود که بر اساس محاسبات عادي آزادسازي آن از دست داعش و بعثيون بسيار سخت و حتي ناممکن بود.

اگرچه تا کنون در خصوص عمليات تکريت و وقايع مربوط به آن نکات زيادي بيان شده است، اما از نظر نگارنده، نکته اي که در اين ميان نبايد مغفول واقع شود " فرار گسترده داعشي ها از ميدان نبرد " است، موضوعي که حتي به اعدام ميداني و صحرايي تعداد زيادي از آنان قبل از تسليم شدن در جنگ انجاميد. نبايد فراموش کرد که در شستشوي
مغزي اعضاي داعش، " تسليم پذيري" در جنگ جايي ندارد و " نابود گري توحش آميز" يا " کشته شدن " در نبرد تنها گزينه هاي
انتخاب آنهاست. با اين حال بسياري از تکفيري هايي که پس از هيپنوتيزمي شيطاني از کشورهاي شمال آفريقا، عربستان و ديگر کشورهاي عربي منطقه و حتي کشورهاي اروپايي و آمريکا در ميدان نبرد تکريت حضور داشته اند به اندازه اي از قدرت و سرعت عمليات تکريت شوك زده شدند که تفکرات باطل محمد بن عبد الوهاب و ابن تيميه براي هميشه از يادشان رفت!

۳- ابراز نگراني " اشتون کارتر" وزير دفاع ايالات متحده آمريکا در روزهاي ابتدايي عمليات تکريت و اعتراف رسانه هاي آمريکايي مبني بر اينکه " دولت عراق" در عمليات آزادسازي صلاح الدين ايران را به آمريکا ترجيح داده است، جمله‌اي بسيار قابل تامل بوده است. به راستي اصل نگراني مقامات آمريکايي در عمليات تکريت مربوط به چه چيزي است؟ نخستين موضوعي که در اين خصوص به ذهن متبادر مي شود، " شکست تبليغاتي و رواني آمريکا" در ميدان مبارزه با داعش است.
هم اکنون بزرگترين پيروزي نيروهاي عراقي با مديريت جمهوري اسلامي ايران و به دور از دخالت آمريکاو نيروهاي ائتلاف ساخته و پرداخته دست حاميان غربي-عربي داعش در حال رقم خوردن است. در اين ميان،
" چراغ قرمز عراق به ائتلاف غرب" بدترين رسوايي براي آمريکا و متحدانش در نبرد ساختگي با داعش محسوب مي شد.

ديگر نگراني ايالات متحده آمريکا در عمليات تکريت، به " نقض استراتژي کلان ائتلاف غربي-عربي" باز مي گردد. در اين استراتژي" نابودي مطلق داعش" گنجانده نشده و " مديريت تکفيري ها" اصالت و موضوعيت دارد. در حوزه تاکتيکي نيز اين نقض غرض در عمل صورت گرفته است.

يکي از تاکتيکهاي اصلي ائتلاف غربي-عربي که در عمليات تکريت نقض شده است، " حمايت نظامي غير مستقيم از داعش" است. در جريان نبردهايي که ائتلاف غربي-عربي در آن نقش دارند، نابودي داعش با چاشني " خريد زمان " و " حفظ کلي تهديد داعش" صورت مي گيرد اما در جريان عمليات تکريت دستان ائتلاف غرب در خصوص حمايت از داعش و تکفيري ها در ميدان نبرد بسته بود.

۴- مهم ترين راهبرد منطقه اي واشنگتن و متحدان آن مبني بر
" حضور بلند مدت در خاورميانه" به صورتي صريح و آشکار در جريان عمليات آزادسازي تکريت به چالش کشيده شده است. سرعت عمل در انجام عمليات، مبطل فرضيه دروغين " لزوم حضور بلند مدت آمريکا در خاورميانه براي نابودي داعش" بوده است. فرضيه اي که مدتهاست از سوي افرادي مانند ژنرال دمپسي و ديگر مقامات ستاد مشترک ارتش آمريکا تبليغ مي شود!

مروري بر اظهارات مارتين دمپسي، رئيس ستاد مشترک ارتش ايالات متحده آمريکا پس از پيشرفتهاي صورت گرفته در عمليات آزادسازي تکريت اهميت بسيار دارد :

"اطمينان دارم عراق در نهايت شبه نظاميان سني را در تکريت شکست خواهد داد! نيروهاي دولت اسلامي در اين شهر تنها چند صد نفر هستند درحالي که نيروهاي عراقي و شبه نظاميان تحت حمايت ايران که به سمت مواضع اين شهر پيش مي روند، بالغ بر ۲۳ هزار نفر مي شوند! نکته مهم درمورد عمليات تکريت به ابعاد نظامي آن مربوط نمي شود بلکه عواقب آن از اهميت بيشتري برخوردارند. شرايط زماني مطلوب خواهد بود که به ساکنان تکريت اجازه داده شود به خانه هاي خود بازگردند و هرگونه که مي خواهند به زندگي خود ادامه دهند! "

اين اظهارات از سوي فردي مطرح شده است که همواره مدعي بود نبرد با داعش در عراق سالها به طول خواهد انجاميد! با اين حال يکباره دمپسي مدعي مي شود که کل تکفيري هاي مستقر در تکريت
چند صد نفر بيشتر نيستند و اساسا آزادسازي نظامي تکريت نيز در مقابل عواقب و تبعات سياسي پس از آزادسازي آن (بازگشت هواداران صدام به تکريت و ايجاد فتنه هاي ديگر) اهميتي ندارد!

سئوال اصلي اينجاست که اگر واقعا از نظر دمپسي نيروهاي داعش در تکريت چند صد نفر بيشتر نيستند، چرا ائتلاف متبوع نظامي آمريکا در طول مدتي که تاسيس خود را اعلام کرده است اقدامي در راستاي حذف يکباره اين چند صد نفر! صورت نداده است!؟ از سوي ديگر نابود کردن چند صد نفر تکفيري چه لزومي به تشکيل ائتلاف و حضور
بلند مدت در خاورميانه دارد!؟

واقعيت امر اين است که اگر نبرد با داعش سخت است، اين سختي و دشواري معلول حمايتهاي اوليه و تبعي صورت گرفته از تکفيري هاست.
حمايتهايي که مصدر آن را بايد در دو نقطه، يعني "آتلانتيک" و " کشورهاي عربي ديکتاتور خاورميانه" جستجو کرد. در صورتي که دستگاههاي تنفس مصنوعي افرادي مانند دمپسي به داعش قطع شود و رژِيم صهيونيستي و رژيم هاي عربي به تيمار "شياطين
دست پرورده خود"! نپردازند پاکسازي کل عراق و منطقه از تکفيري ها به سرعت امکان پذير خواهد بود. دمپسي خود نيز به خوبي آگاه است که "اعضاي داعش چند صد نفر نيستند"، " براي مقابله با داعش نياز به حضور بلند مدت در منطقه نيست" و " از همه مهم تر" ائتلاف غربي مقابله با داعش به صورت همزمان در نقش ائتلاف حامي داعش نيز ايفاي نقش مي کند"....

در نهايت اينکه تلاش مشترک داعشي ها و تکفيري ها براي احضار روح صدام در تکريت به جايي نرسيد! بدون شک رئيس ستاد مشترک ايالات متحده آمريکا و مقامات نظامي و امنيتي رژيم هاي ديکتاتوري عربي، اصلي ترين صاحبان عزاي نابودي تکفيري ها در صلاح الدين هستند، مجالس عزايي که در آينده نيز با حضور بانيان ايجاد و حمايت از گروههاي متوحش تروريستي در منطقه تکرار و برگزار خواهد شد.