به گزارش نماینده، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگویی با ماهنامه ۴۲ به تشریح وضعیت فرهنگی کشور پرداخته است که متن کامل این مصاحبه در ادامه میآید:
آقای وزیر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید تشکر میکنم. شما میراثدار فعالیت تعداد زیادی از وزرا هستید. در این سی و پنج سال، وزرایی در این وزارتخانه آمدند و رفتند که یک سر آن آقای مهاجرانی بود که قائل به سیاست تساهل وتسامح در حوزه فرهنگی بود و سر دیگر وزرایی بودند که شاید به زعم جنابعالی و یا آقای رئیس جمهور، بعضا نگاههای امنیتی را در حوزه فرهنگ ترویج میدادند. از فعالیت ۳۵ ساله این وزرا چه میراثی به شما رسید وقتی کلید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را تحویل گرفتید؟
- تشکر میکنیم از حضور جنابعالی و همکاران، بحث فرهنگ یکی از اساسیترین مسائل کشور است و ما هیچگاه فرهنگ را به عنوان مقولهای در کنار سایر مقولات مثل اقتصاد و سیاست نمیبینیم. فرهنگ صبغه اصلی همه فعالیتهای فردی و اجتماعی افراد و شکلدهنده گفتار و منش افراد است. با پیروزی انقلاب، طبیعتا انقلاب اسلامی، یک فرهنگ جدیدی را به همراه آورد، مجموعهای از ارزشها که عمدتا برگرفته از ارزشهای اسلامی بود در کشوری که بیش از پنجاه سال در دوران سلطنت رضا شاه و محمدرضا شاه با فرهنگ خاصی خو گرفته بود. تمام تلاش طاغوت بر این بود که کشور از فرهنگ اصیلش جدا شود و فرهنگ غرب را به عنوان یک فرهنگ توسعه یافته و مترقی بپذیرد. این نگاه پس از انقلاب اسلامی عوض شد. در طول این سالها همه فرهیختگان و مدیران، تلاش زیادی کردند برای اینکه هر کدام به ذوق و سلیقه خودشان ارزشهای دینی را به نحوی که دریافت کرده بودند تبیین کنند و رشد بدهند. البته باید به این نکته توجه کنیم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اینکه اسمش وزارت فرهنگ است اما معنایش این نیست که تنها متولی فرهنگ کشور است و در حوزه فرهنگ به معنی عام همه نهادها و مؤسساتی که به یک نوعی کار فرهنگی میکنند تأثیرگذارند و حتی شخصیتهای فرهیختهای که اثر وجودی دارند هم به نوعی تأثیر خودشان را میگذارند یعنی تأثیر وزارت آموزش و پرورش در شکلدهی به فرهنگ جامعه به هیچ وجه کمتر از وزارت فرهنگ نیست. تأثیر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و حوزههای علمیه و سایر نهادها و مؤسسات فرهنگی غیر قابل انکار است.
صدا و سیما
- بله. صدا و سیما که باید گفت نقش اول را در این زمینه دارد. لذا شخصیتهای دانشگاهی و روحانی هر کدام به نحوی در شکلدهی به فرهنگ کشور مؤثرند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک دستگاه حاکمیتی است که میتواند در اعمال حاکمیت بسیار نقش داشته باشد. اینکه چه بخشهایی را تقویت کند؛ چه بخشهایی را تضعیف کند؛ به چه مسائلی بیشتر بها بدهد؛ به چه مسائلی کمتر بها بدهد؛ مهم است. من فکر میکنم در طول این دو سه دهه همه کسانی که آمدند در این حوزه فعالیت کردند همه آنها با قوت و ضعف دلشان برای ارزشهای اسلامی میتپید. همه علاقهمند بودند ارزشهایی را که امام راحل بر آن تاکید داشتند، در اقداماتشان تحقق ببخشند. مقام معظم رهبری در طول ۲۵ سال گذشته در تمام صحبتهایی که داشتند راهبردهایی را تعیین کردند که هم برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هم برای سایر دستگاه های فرهنگی سرلوحه کار بوده و هر کدام با شدت و ضعف تلاش میکردند به آن تحقق ببخشند. بعضیها یک مقداری با قوت بیشتر، بعضیها با ضعف و در مواقعی با اعمال سلیقه شخصی.
قرائت این وزرا از فرهنگ و منویات امام و آقا چقدر با هم تجانس داشته چقدر تشابه داشته؟
نمیشود گفت چقدر تشابه داشته است، چون مسائل فرهنگی مسائل بسیار پیچیدهای است و بر خلاف برخی مسائل اقتصادی یا فیزیکی که وزیری میآید در مقطعی شعاری میدهد که مثلا میخواهم تورم را پایین بیاورم یا تولید ناخالص داخلی را افزایش بدهم و ... گرچه مسائل اقتصادی هم پیچیدگی دارد ولی مسائل فرهنگی چون کیفی است ارزیابیاش بسیار مشکل است. همین الان هم که ما در یک جمعی بنشینیم دور هم و با یکدیگر صحبت کنیم راجع به یک مقوله فرهنگی یا بحران فرهنگی که در جامعه داریم ممکن است در بین بیست نفری که نشستهایم بیست نظر مختلف و راه حل متفاوت ارائه شود.
بالاخره در بین همه این نظرات، نظر نهایی را چه کسی می گیرد؟
- اگر شما ملاک را صحبتهای مقام معظم رهبری میدانید بعضیها بیشتر خودشان را ملتزم میدیدند، بعضیها کمتر و احیانا راه حلهای خاص خودشان را عمل میکردند ولی من بخش عمدهاش را به پیچیدگی مقوله فرهنگ مرتبط میدانم. من مثالی بزنم فرض کنید یک مسئلهای ما در کشور داریم به عنوان مسئله حجاب و عفاف. فکر نمیکنم هیچ یک از مسئولان جمهوری اسلامی باشند که نسبت به این مسئله حساسیت نداشته باشند که با مقوله بدحجابی و ناهنجاریهای اجتماعی باید به نوعی برخورد شود اما اینکه این برخورد چگونه باید باشد هر کسی نظری میدهد. یکی میگوید باید خیلی محکم و قاطع برخورد کرد. برخی معتقدند بی حجابی یک نوع مقابله با نظام است. برخی معتقدند فقط یک ولنگاری و بی بندباری است. در راه حلها هم همینطور اختلاف است. یک نفر ممکن است با شدت عمل برخورد کند و معتقد به بگیر و ببند باشد و اینکه افراد بدحجاب را، در دانشگاه راه ندهیم یا نمره انضباط آنان را کم کنیم. دیگری میگوید این راهش نیست، ما باید فرهنگ سازی کنیم. فرد دیگری میگوید که ما باید یک ترکیبی از این راه حلها را عمل کنیم. اینها به حساب نوع سلیقهها و برداشتهایی است که افراد دارند ولی در یک نقطه مشترک هستند؛ و آن اینکه همه معتقدند که با این ناهنجاری باید به نوعی مقابله کرد.
بالاخره چه کسی مسئولیت فرماندهی این دیدگاههای مختلف را دارد؟ چه دیدگاهی نقش نخ تسبیح را دارد که در نهایت این مجموعه عظیم دستگاههای فرهنگی یک بازده مشخصی را داشته باشند؟
- اینکه روشن است و من بارها در برنامهها و سخنرانیها و مصاحبههایم اعلام کردم در کشور ما خوشبختانه رهبری معظم انقلاب یک شخصیت فرهنگی هستند و جزء نادر افرادی هستند که در کسوت روحانیت و مرجعیت تا این اندازه آشنایی با مقوله فرهنگ و هنر دارند. من وقتی مطالعه می کنم در طول این ۲۵ سال گذشته و در دوره رهبری ایشان و قبل از آن در دوره ریاست جمهوری، نکاتی که ایشان در رابطه با هنجارها و ناهنجاریهای جامعه بیان کردهاند و یا راه حلهایی که ایشان در حوزه سینما، کتاب، هنرهای نمایشی، موسیقی، خطابه ارائه کردهاند و فعالیتهایی که شخصیتهای روحانی باید انجام بدهند بسیار گسترده است و خوشبختانه سخنان ایشان عموما ثبت شده و چاپ شده در دسترس است و آنچه ما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دنبال میکنیم همین خط مشی است. یعنی راهبردهایی است که ایشان تعیین کردهاند و من از همان ابتدا که بحث وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شد، اول از همه مجموعهی این رهنمودها را جمع کردم که ببینم در این حوزه دیدگاههای اساسی ایشان چیست؟ تا آن را تحقق ببخشیم. مثلا در حوزه سینما ایشان در دورههای مختلف، مطالبی را متناسب با مخاطبینی که داشتند ارائه کردهاند. در همه صحبتهایی که ایشان در این دو دهه داشتند یک بار که مجموعه مدیران سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با ایشان ملاقات داشتند، ایشان ۱۸ محور را مطرح کردند در این زمینه و بسیار مشروح و تفصیلی و جزئی به آن پرداختند که ما اصلا در حوزه سینما کجا هستیم و کجا میخواهیم برویم و چه روشهایی را باید اتخاذ کنیم. کجا را باید تقویت بکنیم چه کسانی را حمایت بکنیم. این سخنان به حوزه سینما ابلاغ شده و ما آن را سرلوحه سازمان سینمایی و همه دستگاههای وابسته به آن از انجمن سینمای جوان گرفته تا بنیاد فارابی تا حوزه نظارت و شوراهایی که برای نظارت بر ساخت فیلم و نمایش فیلم قرار دادهایم. یا در حوزه کتاب، ایشان بحثهای مختلفی داشتند به مناسبتهای مختلفی که پیش میآمده یا در ملاقاتهایی که سالانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با ایشان داشتند راجع به مقوله فرهنگ با تأکید بر فرهنگ وارداتی و چگونگی مقابله با تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی مطالبی را بیان میفرمودند. توجه به این مباحث سرلوحه کار ما است. منتها آنچه وظیفه ماست به عنوان وظیفه حاکمیتی اینکه باید مصادیق این راهبردها را بشناسیم. گاهی ممکن است در مصادیق اختلاف سلیقه باشد، یا اشتباهاتی رخ بدهد مثلا یک فیلمی را مجوز نمایش بدهندکه دقیقا در چهارچوب آن سیاستها نباشد اما جهتگیری کلی همان است.
پس شاید بتوان گفت سربازهای فرهنگی خیلی تدابیر فرمانده را درست اجرا نمی کنند؟
-سربازها متفاوتند یکی مهارتش بیشتر است یکی کمتر
آقای وزیر! ما نهادهای متولی در فرهنگ زیاد داریم. سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، صداوسیما، حوزهها و... چرا باید دیدگاههای مختلف در رأس هرم هر کدام از این سازمانهای عریض و طویل حکومتی و اداری باشد که ما برسیم به آنجایی که اگر بردار بکشیم هر کدام از این بردارها به یک طرف میرود و در نهایت یک برایند مشخصی ندارد که ما بعد از ۳۵ سال بنشینیم اینجا و بگوییم راه حل یکسانی نیست؟
- شما دارید بحث من را تایید میکنید.
نه من بحث سربازهای فرهنگی را میگویم.
- این سربازها اولا باید باید به نوعی انتخاب بشوند که ماهر باشند. ما هم دنبال سرباز نیستیم دنبال ژنرالهای فرهنگی هستیم. ما تلاش میکنیم افراد مناسب و درستی را پیدا کنیم که هر یک در حوزهای که کار را به عهده میگیرند توان لازم برای اداره آن کار را داشته باشند. بالاخره هر کسی بر اساس توانایی خودش عمل میکند.
در چه دورهای بیشتر این اتفاق افتاده است؟
- من اصلا نمیخواهم وارد دورههای گذشته شوم. از خودم و آینده و حال باید صحبت کنیم. تلاش ما این بوده که در حوزههای مختلف از افرادی استفاده کنیم که اهل آن کار باشند و تخصص کافی داشته باشند و شرایط عمومی از نظر اعتقاد به نظام و التزام عملی به اسلام که از شرایط عامه است را داشته باشند. طبیعتا اگر افراد متخصص و آماده به کار در حوزه فرهنگ وارد شوند، کار بهتر پیش میرود. مثل یک پزشکی که ۴۰ سال تجربه دارد و میخواهد بیماری را معالجه کند و کسی که تازه فارغ التحصیل شده در حوزه پزشکی نوع رسیدگی این دو به یک بیمار فرق میکند. حتی نوع تشخیص بیماری توسط آنان هم فرق میکند. اینکه حالا راهبردها مشخص است، فرمانده مشخص است، اینها همه سر جای خودش ولی به خاطر پیچیدگی مسائل ممکن است که افراد سلیقههای مختلف داشته باشند. همه هم میخواهند به یک هدف برسند ولی اگر مهارتشان خوب باشد بالاخره بهتر میتوانند به اهداف مدنظر نزدیک شوند. الان هم آنطور که شما فکر میکنید تباین فکری در سیاستهای فرهنگی در مجموعههایی که اشاره کردید نمیبینیم که مثلا سازمان تبلیغات اسلامی الان راهی میرود که وزارت ارشاد اسلامی صد و هشتاد درجه با آن زاویه داشته باشد! اینطور نیست.
یعنی همسو است؟
- بله خیلی همسو است. یک مثالی را الآن شما زدید در بحث پزشکی که میشود تعمیمش داد. یکی از مسائل ما در حال حاضر قرائتهایی است که بعضا بزرگان دینی و انقلابی ما در حوزه فرهنگ داشتند مثلا شهید مطهری و شهید بهشتی و... که متأسفانه برای خیلی از جوانان انقلابی هم الان غریب است. فکر نمیکنید مشکل اصلی رها کردن این دیدگاهها و خود ژنرالپنداری برخی از ماهاست؟
من نمیدانم شما مقصودتان چیست. ولی خود مرحوم مطهری و مرحوم بهشتی و یا هر فرد دیگری مشابه آنها را در نظر بگیریم هر کسی فرزند زمان خودش است، یعنی در شرایطی که آنها بودند یک سری مسائلی که به ذهنشان میآمده با توجه به برداشتی که از اسلام داشتند بیان میکردند. طبیعتا ویژگی آنها این بود که شناخت عمیقی از اسلام داشتند، برخلاف بعضیها که در همان زمان هم شناخت سطحی از اسلام داشتند نسخههایشان با نگاه این بزرگواران متفاوت بود. ولی همانها هم الآن اگر میخواستند نسخهای بنویسند ممکن بود که یک نسخهی دیگری را بنویسند؛ برای اینکه شرایط جهانی و داخلی و فرهنگی کشور تفاوت کرده است. به هر صورت افراد به هر میزان که مقوله فرهنگ را خوب بشناسند و با ارزشهای دینی و اسلامی ما بیشتر آشنایی داشته باشند میتوانند نسخههای بهتری بنویسند. اگر آشنایی آنها اندک باشد یا ناقص باشد طبیعتا راه حلهایشان جامع نخواهد بود.
یک نقل قولی را از جنابعالی دیدم که گفتید خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و به ایشان عرض کردم که تمام وزرای قبلی نتوانستند تمام خواستههای شما را در حوزه فرهنگ جامعه عمل بپوشانند و قطعا من هم نمیتوانم تمام خواستههای شما را جامه عمل بپوشانم. میخواهم بدانم این قطعیت ناشی از پیچیدگی این حوزه است یا اینکه نه مسائل دیگری است و پاسخ ایشان به شما چه بود؟
- همین جمله من را بعضیها آنقدر برداشت غلط کرده بودند، بیان کردند که فلانی گفته ما نمیتوانیم پاسخگوی توقعات ایشان باشیم در حالیکه این نبود. بحث ما این بود که مطالبات مقام معظم رهبری مطالبات گستردهای است به خصوص از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان یک دستگاه حاکمیتی آنقدر گسترده است که هیچ کدام از وزرای قبلی نتوانستند آن را جامه عمل بپوشانند ما هم نمیتوانیم ولی تلاشمان را میکنیم. من واقعا معتقدم که کار فرهنگی اینقدر گسترده است که هیچ کس نمیتواند ادعا کند در طول سه یا چها سال میتواند یک مرتبه یک انقلاب فرهنگی ایجاد کند و یا یک تغییر اساسی را شکل بدهد.
آقای وزیر، مقام معظم رهبری خوشحال شدند از انتخاب شما به عنوان وزیر ارشاد یا نه؟
باید از خودشان بپرسید.
چون شما خیلی علاقه نداشتید به وزارت ارشاد بروید؟
- انتخاب وزیر فرهنگ با رئیس جمهور است. اما از قبل این سنت بوده که با توجه به عنایتی که مقام معظم رهبری نسبت به مقوله فرهنگ دارند حتما یکی از اعضای کابینه که با ایشان هماهنگ میشده وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است. به هر صورت اینکه موافقت کردهاند من این مسئولیت را برعهده بگیرم قاعدتا لطف و عنایتی از جانب ایشان نسبت به من بوده است.
در سایتهای منسوب به اصولگراها یک خبری منتشر شد مبنی بر اینکه شما ملاقاتی با مقام معظم رهبری داشتهاید و ایشان گفتهاند من به دو دلیل از اینکه شما به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شدید خوشحال شدم یکی اینکه شما فرزند چهره بیبدیل انقلاب اسلامی یعنی آیتالله شیخ احمد جنتی هستید و دوم اینکه خودتان جزء تحصیلکردگان سطوح عالی فقه و اصول در حوزههای علمیه هستید. آیا شما دیدار دیگری با رهبری داشتید؟
- من دو دیدارخصوصی با ایشان داشتم و قریب به این مضامین مطالبی بیان فرمودند ولی تعبیر خوشحال شدم در آن نبود. ولی نسبت به پدرم چنین تعبیری داشتند و نسبت به من هم محبت داشتند که وضع تو با توجه به سوابقت با بقیه فرق می کند. مسائلی را که ایشان فرمودند من هرگز هیچ جایی بیان نکردهام.
این دیدار برای چه صورت گرفت؟ آیا مربوط به فشارهایی بود که به شما وارد میشد یا بحث استفاده از رهنمودهای ایشان بود؟
- نه این ملاقات ها عمدتا در اوایل کار من و در ماههای اولیه وزارت بود و هنوز بحث فشارها و حاشیهها مطرح نبود و من بیشتر میخواستم دیدگاهها و نظرات ایشان را حضورا دریافت کنم و اینکه دغدغههای ایشان در چه حوزههایی است.
ممیزیها را هم اشاره میکنید؟ چه فرقی کرده این ممیزیها با دوره قبل؟
- از نظر ممیزی هیچ فرقی نکرده همان کاری که در گذشته طبق قانون انجام میشده است همان کار الآن هم انجام میشود منتها ممیزها تغییر کردهاند. بنابراین فضای خیلی خوبی در این حوزه ایجاد شده است. در سایر حوزهها مثل حوزه سینمایی هم تلاشهای خوبی صورت گرفته است. در طول دو سه دهه گذشته نیروهای خوبی به صحنه آمدند و کار یاد گرفتند و فیلم سازان خوبی تربیت شدند و در حوزههای دیگر هم افراد خوبی رشد کردند ولی تا رسیدن به آن هدف مطلوبی که ما مدنظرمان هست در حوزه سینما و در حوزههای نمایشی خیلی فاصله داریم و خیلی باید تلاش کنیم.
آقای وزیر! گفته بودید من نمیگذارم هیچ فیلمی توقیف شود، درست است؟
- نه من چنین چیزی نگفتم. آنچه من گفتهام این بود که ما در صدور مجوزها دقت لازم را میکنیم ولی وقتی مجوز صادر شد دیگر پای آن میایستیم.
جایی گفته بودید آمادهایم به جز امور حاکمیتی فرهنگ، تمام امور را به بخش خصوصی واگذار کنیم یکی هم بحث فیلترینگ بود. مثلا فیس بوک و سایر شبکههای اجتماعی که گفته بودید اینها موانعی بود که به مرور حل میشوند. آیا واگذاریها انجام شد. بحثهای فیلترینگ در چه مراحلی است؟
- بحث واگذاری، یکی از سیاستهای کلی دولت است و در دولتهای قبل هم مطرح بوده است. بافت انسانی موجود در دولت مجموعهای متورم و ناکارآمد است. من فکر میکنم کمتر کشور توسعه یافتهای در دنیا پیدا کنید که در دستگاه دولتی این همه نیرو جمع کرده باشد. ما الان حدود سه میلیون کارمند داریم. در همین هفت یا هشت ساله گذشته حدود هشتصد هزار نفر نیرو جذب شده در سیستم اداری ما. این دولت با این تورم نیرو مانند یک هیکل سست و ناکارآمد است و برای چابکسازی آن حتما باید اقدام کرد و بارش را کم نمود مثل آدم چاقی که وزن صد کیلویی دارد و باید وزنش را کم کرد تا این بتواند راه برود و تحرک داشته باشد. در حوزه ادارات دولتی هم به همین ترتیب است. تلاش ما بر این است تا آنجا که میشود واسپاری کنیم. مثلا برگزاری جشنوارهها را میشود واگذار کرد به بخش خصوصی، نمایشگاهها را میشود واگذار کرد و بسیاری از فعالیتهای دیگر.
جزء برنامههایتان هست این اتفاق بیافتد؟
- بله الان بخشی را واگذار کردیم. مثل حوزه رسانه های دیجیتال. الآن دو سال است که نمایشگاهش را واگذار کردیم و بخش خصوصی برگزاری آن را انجام میدهد. در حوزه کتاب هم همین برنامه را داریم اما الآن در حال حاضر ناشران توانایی این را ندارند که از ما تحویل بگیرند. حداقل از لحاظ مالی این توانایی را ندارند یا مثلا بعضی جشنوارهها مثل موسیقی یا سینما در دهه فجر اینها مواردی است که خود صنف میتواند به عهده بگیرد و ما آمادگی داریم واگذار کنیم ولی آنها این آمادگی را ندارند به عهده بگیرند؛ از لحاظ مالی برگزاری آن هزینه زیادی دارد لذا ما کمتر موفق بودهایم در این واسپاریها به دلیل ظرفیتی که آن طرف وجود نداشته است. البته یک مسئلهای در سیستم اداری همه کشورها و از جمله کشور ما وجود دارد و اینکه سیستم معمولا در برابر واگذاریها مقاومت میکند و حاضر نیست کاری را که دستش است واگذار کند. در بحثهای اقتصادی هم همین طور است. با همهی بحث اصل ۴۴ قانون اساسی و تأکید مقام معظم رهبری در مورد خصوصیسازی صنایع و بخشهایی که واگذار شده در واقع به بخشهای شبه دولتی سپرده شده است.
آقای وزیر، آقای روحانی چقدر از عملکرد شما در این مدت راضی بودند؟
- باید از ایشان بپرسید.
شما صحبتی با وی نکردید؟
- فکر میکنم مورد رضایت ایشان باشد چون تا به حال ندیدهام ایشان اعتراض جدی نسبت به اقداماتی که در وزارتخانه صورت گرفته است داشته باشند.
عملکردتان مورد رضایت پدر هم بوده یا نه؟ چون شما گفتید که هفتگی خدمت ایشان میرسید و بحثهای خانوادگی دارید؟
- ایشان هم که تمام مسائل فرهنگی ما را با جزئیات دنبال نمی کنند که ببینند فلان فیلم چگونه بوده است. ممکن است ایشان روزنامه را که میخوانند و یا اگر یک بولتنی را مطالعه کنند در موارد نادری ایشان روی آن بحث داشته باشند.
چقدر در حوزه مسائل فرهنگی با پدر اختلاف دارید؟
- هم ایشان و هم من بعضی از اختلاف نظرها را تنها نوعی اختلاف سلیقه میدانیم نه اختلاف مبنایی. در مبانی اختلاف نداریم و اختلاف سلیقه مشکلی ندارد.
عتاب خوردید تا حالا به عنوان یک مدیر نه یک فرزند؟
- بله بعضی موارد بوده است.
میشود اشاره بکنید؟
- نه نمیشود.
آقای دکتر یک جا گفته بودید که ۷۱ درصد مردم ایران ماهواره نگاه می کنند. به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی بگویید چرا ۷۱ درصد مردم ماهواره نگاه میکنند؟
- اولا مردم ایران را نگفتم. یک کار تحقیقی را پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سال گذشته انجام داده بود و در هفته پژوهش که به آنجا رفته بودم ارائه کردند. این پژوهش در تهران صورت گرفته بود و میزانش ۷۱ درصد مردم بود و در شهرستانها آمار متفاوت است. کلان شهرها درصدش بیشتر است و شهرهای کوچک کمتر است. احساس من این است که یک امر کاملا طبیعی است. این استفاده از یک نوع فناوری است که افراد از طریق ماهواره تصویری را میبینند. قبل از انقلاب اگر ما میخواستیم رادیو بغداد را گوش کنیم روی موج کوتاهش هم گرفتاری وجود داشت و با زحمت باید میگشتی تا یک ایستگاه را پیدا کنی. الآن دو هزار شبکه تلویزیونی را با صدا و تصویرش دارند. یک امر طبیعی است. ماهواره مثل بقیه پیشرفتهای علمی هم نقاط مثبت دارد و هم نقاط ضعف دارد. هم یک سری مضرات دارد و هم یک سری فواید دارد. ما بایستی تلاش کنیم از نکات مثبت آن حسن استفاده بکنیم که داریم میکنیم. مگر این شبکههایی که داریم برای خارج پخش میکنیم از آنتن هوایی پخش میکنیم؟ ما الآن برای آمریکا و آسیا و اروپا برنامههای سحر و العالم و پرس تی وی را از کجا پخش میکنیم؟ در آنجا میگوییم مستحب است برنامههای ما را از طریق ماهواره ببینند و در اینجا حرام است؟ این یک تکنولوژی و فناوری است که باید هدایت بکنیم افراد را و کار مثبت بکنیم. یعنی ما باید برنامه جذاب و مفید تولید کنیم تا افراد به طور طبیعی دنبال برنامههای آنها نروند. ما اگر بتوانیم بازیهای رایانهای مفید و خوب تولید بکنیم بخش عمدهای از وقت همه جوانهای خودمان را پر کردهایم. اگر در حوزه رسانههای دیجیتال بتوانیم تولید فرهنگی مفید و سازنده داشته باشیم، برنامههای تلویزیونی ما برنامههای مفید و جذاب و قابل استفاده باشد کمتر سراغ شبکههای دیگر میروند. یک اقلیتی ممکن است هر جایی پیدا بشود که دنباله رو باشند. ما عادت کردهایم هر پدیده جدیدی که وارد صحنه میشود را اول با آن مخالفت کنیم تا بعد خودش را تحمیل بکند و سپس آن را بپذیریم.
مثل ویدئو. نظرتان درباره عملیات راپل برای جمع آوری دیشهای ماهواره چیست؟
- این کار که دیگر صورت نمیگیرد چون جواب نمیدهد. الآن دیگر برخی از کارهایی که در گذشته میکردند را نمیکنند. الآن راپل و اقداماتی از این دست نیست. همین اخیرا در مجتمعی که من زندگی میکنم ریخته بودند همه دیشها و تجهیزات آن را جمعآوری کرده بودند. من با رئیس پلیس تهران صحبت کردم. گفتم شما لطفا ۴۸ ساعت دیگر تشریف بیاورید در همین پشت بامها ببینید که همه اینها دوباره سر جایشان هستند. فقط کاری که کردید برای واردکنندگان این سیستمها و نصابها کار ایجاد کردهاید و بازار درست کردهاید. خودشان هم قبول دارند. درست است که ما الآن برای استفاده از ماهواره و منع آن قانون داریم ولی اگر به این نتیجه برسیم که قانون هم اشکالاتی دارد باید برویم اشکالات قانونیاش را برطرف کنیم. تا قانون هست همه باید ملتزم به قانون باشند ولی نباید کاری بکنیم که تلقی شود هفتاد درصد مردم تهران که از ماهواره استفاده میکنند قانونشکن هستند. این امر ریشه در عدم توجه به تحولات دارد.
اشارهای جنابعالی کردید به بولتنها. قبلا هم اشاره کرده بودید که بعضا بزرگان ما به جای اینکه از منابع رسمی اخبارشان را بگیرند از بولتنها میگیرند. چه تمهیدی اندیشیده شده است برای این که جلوی بولتنها گرفته شود؟ فکر میکنم الآن بولتنهایی که کار شبنامه را میکنند برای برخی خواص جامعه از رسانههای رسمی ما تأثیرگذارتر هستند.
-ما که جلوی بولتنها را نمیتوانیم بگیریم ما نیروی قهریهای نداریم که بخواهیم این کار را بکنیم. بالاخره برخی از نهادها بر اساس تشخیص شرعی و وظیفه انقلابی میخواهند به قول خودشان اطلاعرسانی کنند. متأسفانه در برخی موارد هم اطلاعرسانی غلط میکنند. الآن مسألهای که جزو موانع جدی کار فرهنگی است حاشیه سازیهایی است که گاهی از متن بیشتر میشود و ذهن افرادی را که در حوزه فرهنگ برنامهریزی میکنند مرتب از این موارد حاشیهای پر میکنند. اخبار کذب منتشر میکنند و ما مجبوریم میشویم جواب این و آن را بدهیم.
مطالبات خاصی دارند؟
- بالاخره بعضیها این دولت را دولت منتخب خودشان نمیدانند و متأسفانه فکر میکنند باید کاری بکنند که این دولت زمینگیر شود تا نتواند کارش را انجام بدهد و ناموفق باشد. گاهی بعضی از خبرها را تحریف میکنند، بعضی وقتها خبرهای کذبی داده میشود که ما مجبور میشویم مداوم اطلاعرسانی کنیم و آن را تکذیب کنیم.
آقای وزیر، اگر بخواهیم برگردیم یک سال و پنج ماه قبل که آقای دکتر روحانی شما را انتخاب کردند با علم الآنتان آیا دوباره قبول میکنید؟
- نه.
در حوزه مدیریتی کجا تا به حال رفتهاید که پشیمان شدهاید؟
- نمیتوانم جای خاصی را بگویم.
آخرین فیلمی که خودتان دیدید و آخرین کتابی که خواندید؟
من فیلمهای سینمایی که اکران میشود را معمولا نمیبینم. بعضی وقتها فیلمهایی را که دوستانمان نمیتوانند در مورد آن تصمیمگیری کنند میبینم. مثل فیلم پاداش به کارگردانی آقای کمال تبریزی که اخیرا دیدم و مجموعا با اصلاحاتی که روی آن صورت گرفته فیلم خوبی است.
کتاب چه طور؟
-کتابها را ما بیشتر تورق میکنیم تا بخوانیم. ولی به طور مرتب گزارشهایی را میخوانم که خودش جنبه کتاب دارد.