محمود فرشیدی وزیر اسبق آموزشوپرورش در گفتگو با «نماینده» از نحوه عملکرد و سیاستهای فانی در این وزارتخانه (آموزشوپرورش) انتقاد کرد و گفت: در حال حاضر سیاستهای دولت اصلاحات که «فشار اقتصادی، تحریک سیاسی» بود در این وزارتخانه اعمال میشود و هنوز تذکر مقام معظم رهبری نیز جدی گرفته نشده است.
ایشان فرموده بودند: مسائل حزبی و سیاسی در آموزشوپرورش سم است اما بااینحال میبینیم نشریه آموزشوپرورش از سردمداران فتنه دفاع میکند و جلوی آن گرفته نمیشود. آنها پرورش را تحریف کردهاند.
وی با تأکید بر اینکه نمایندگان مجلس حتماً باید با قاطعیت موضوع آموزشوپرورش را پیگیری کنند، گفت: یکی از دغدغههای معلمین این است که صندوق ذخیره فرهنگیان قریب به ۶ هزار میلیارد سرمایه دارد و اکنون دست یک سری افرادی دادهشده که از نظر اقتصادی و سیاسی سوابق خوبی ندارند چه طور میشود سرمایه معلم در دست افرادی قرار گیرد که در گذشته سوء استفاده شخصی یا حزبی کردند، چرا این اعتماد ایجاد نمیشود؟
واگذاری مدارس به بخش خصوصی و عملکرد دانشگاه فرهنگیان محورهای دیگر گفتگو با مؤسس و دبیر کانون تربیت اسلامی است.
برای گفتگو با فرشیدی به دفتر او در کانون تربیت اسلامی دعوت شدم، دفتری که وی این روزها بیشتر وقت خود را آنجا میگذراند و همچنان در حوزه فرهنگ و تربیت فعالیت میکند و معتقد است: باید بر تربیت دانش آموزان خوب کار کرد.
وی در همین زمینه به مخالفت خود با واگذاری مدارس به بخش خصوصی اشاره کرد و گفت: بعضی کشورها اصلاً آموزشوپرورش را واگذار نمیکنند، میگویند شکلگیری تقویتی بچهها بر عهده آموزشوپرورش است و این فرزندان باید عاشق کشورشان باشند و به آن افتخار کنند. میبینیم وقتی سرود تیمهای ورزشی آنها خوانده میشود دستهای خود را به احترام بر روی سینه میگذارند اما فوتبالیستهای ما بعضاً این افتخار را ندارند، چرا؟ چون بهخوبی آنها را تربیت نکردیم.
بخش اول گفتگو با محمود فرشیدی بدین شرح است:
نماینده: عملکرد علیاصغر فانی در وزارت آموزشوپرورش را چگونه ارزیابی میکنید؟ این روزها بحث استیضاح وی در مجلس داغ است، به نظر شما دغدغه نمایندگان مبنی بر استیضاح، قابل دفاع است؟
من معتقد بودم در دولت آقای روحانی باید فردی که خوب آموزشوپرورش را میشناسد سر کار قرار گیرد البته با وزارت آقای نجفی مخالف بودیم و مخالفت خود را اعلام کردیم ولی در ارتباط با آقای فانی فکر کردیم او در دولت آقای روحانی میتواند گزینه مناسبی باشد ازاینرو موضعی نگرفتیم؛ اما اردیبهشت امسال مقام معظم رهبری تذکری دادند و فرمودند: «مسائل حزبی و سیاسی در آموزشوپرورش سم است» این هشدار ناظر به یک خطراتی بود که ایشان احساس میکردند و انتظار میرفت با این تذکر، مسائل حزبی و سیاسی در آموزشوپرورش قطع شود اما متأسفانه روزبهروز در حال شدت گرفتن است و حقیقتاً جای نگرانی دارد.
** نشریه آموزشوپرورش از سردمداران فتنه دفاع میکند اما جلوی آن گرفته نمیشود
اینکه یکی، دو نشریه در آموزشوپرورش با تیراژ وسیع و شمارگان ۸۰ هزارتایی بین معلمان توزیع میشود و وقتی این نشریه به دست معلم میرسد میبیند در آن نشریه از سران فتنه دفاع میشود و چهره سردمداران فتنه را تبلیغ میکند بااینحال جلوی آن گرفته نمیشود و BBC هم از او حمایت میکند، این اقدامات حقیقتاً جای نگرانی دارد. از طرف دیگر هم به افرادی که در فتنه سهیم بودند و هماکنون پرونده دارند یا کسانی که از سردمداران فتنه دفاع میکنند مسئولیت داده میشود و همچنین به تشکلهایی که قانونی نیستند و مجوز قانونی ندارند اعتبار داده میشود، به این افراد پست داده میشود و یا بهعنوان مشاور مدیرکل و یا مشاور مسئولان منصوب میشوند و در همایشها نیز سخنرانیهای تندی میکنند. مثلاً سال گذشته در ایام دهه فجر در دانشگاه فرهنگیان به حضرت امام (ره) بیمهری و از نهضت آزادی و سران فتنه دفاع شد. این اقدامات با توجه به هشداری که مقام معظم رهبری دادند جای نگرانی دارد و ما احساس نگرانی میکنیم. نگرانیم که امنیت مدارس تحتالشعاع قرار گیرد درصورتیکه آموزشوپرورش با تمام مردم ایران سروکار دارد، یعنی یکمیلیون معلم و ۱۲ میلیون دانشآموز را پوشش میدهد و با تمام خانوادههای ایران سروکار دارد، اگر خدایناکرده ناآرامی در محیط مدارس شکل گیرد به نفع هیچکسی تمام نمیشود. البته جامعه معلمین همیشه هوشیار و در خط نظام بوده و هستند اجازه ندادند و نمیدهند از آنها استفاده ابزاری شود و برای رسیدن به حقوق خود احیاناً حقوق دانشآموز را زیر پا بگذارند.
** تکرار سیاست دوره اصلاحات «فشار اقتصادی، تحریک سیاسی» در آموزشوپرورش
صندوق ذخیره فرهنگیان قریب به ۶ هزار میلیارد سرمایه دارد و اکنون دست یک سری افرادی دادهشده که از نظر اقتصادی و سیاسی سوابق خوبی ندارند، چه طور میشود سرمایه معلم در دست افرادی قرار گیرد که در گذشته سوءاستفاده شخصی یا حزبی کردند.
سیاستی در دوران اصلاحات در پیشگرفته شد، الآن همان سیاست دارد تکرار میشود و به آن سیاست میگویند «فشار اقتصادی، تحریک سیاسی» یعنی ازیکطرف تا آنجایی که ممکن است از مسائل اقتصادی معلمین غفلت میشود یا احیاناً عمداً داده نمیشود و از طرف دیگر، معلم تحریک میشود که در صحنه بیاید، تظاهرات و اعتصاب کند و مدرسه را تعطیل کند؛ یعنی دو تیغه یک قیچی توسط یک تفکر دارد مدیریت میشود و این روش نیز قبلاً در دولت اصلاحات اعمال میشد. این روش متناسب و در شأن معلم نیست ازاینرو معتقدم همه ما باید هموغم خود را بر حل مشکلات معیشتی معلمان قرار دهیم. بالاخره یک سری ظرفیتهایی در درون آموزشوپرورش است، بودجه آموزشوپرورش افزایش و تعداد کارمندان هم کاهش پیدا کرده است بنابراین کارهای خیلی زیادی میتوان انجام داد، مثلاً یکی از دغدغههای معلمین این است که صندوق ذخیره فرهنگیان قریب به ۶ هزار میلیارد سرمایه دارد و اکنون دست یک سری افرادی دادهشده که از نظر اقتصادی و سیاسی سوابق خوبی ندارند چه طور میشود سرمایه معلم در دست افرادی قرار گیرد که در گذشته سوءاستفاده شخصی یا حزبی کردند، چرا این اعتماد ایجاد نمیشود؟ یا میبینیم هیچ سمینار و همایشی برای حل مشکلات اقتصادی آموزشوپرورش پیشبینی نمیشود. در همکاری با دستگاههای مختلف مثلاً شهرداری میتوان تدابیری برای منابع جدید اقتصادی اندیشید.
** مجلس به آموزشوپرورش هشدار دهد تا از این وزارتخانه بهرهبرداری حزبی نکند
در همین بودجه سال ۹۴ دوستان ما دو، سه تا پیشنهاد ارائه کردند اما از آموزشوپرورش حرکتی دیده نشد پیشنهاد هم این بود «از آستان قدس و از جاهای مختلف برای آموزشوپرورش مالیات گرفته شود» اما از سوی وزارتخانه حرکتی دیده نشد به دلیل اینکه مشغلههای سیاسی اجازه نمیدهد بنابراین من واقعاً احساس میکنم ادامه این شیوه مدیریت روزبهروز نگرانی به وجود میآورد و فشار اقتصادی را برای معلمین بیشتر میکند چون کسی پیگیری نمیکند بالاخره دولت باید عنایتی داشته باشد و یا راهکارهایی برای اینکه دست آموزشوپرورش باز شود پیشنهاد کند ولی من احساس میکنم عمداً یا سهواً این موضوع (دغدغههای آموزشوپرورش و معلمان) تحتالشعاع قرارگرفته و وقتی فشار وارد میشود طبیعی است معلم هم به ستوه میآید. فکر میکنم مجلس باید واقعاً راجع به معیشت فرهنگیان آستین بالا بزند و بستری برای راهکارهای رسیدگی به معلمین و رفع دغدغههای حداقلی معیشتی آنها فراهم کند و از طرف دیگر هم به وزارت آموزشوپرورش هشدار دهد از این وزارتخانه (آموزشوپرورش) بهعنوان یک حزب استفاده نکند. خیلی از احزاب و گروهها میخواهند از معلمین و جامعه فرهنگیان یارگیری کنند و ستادهای انتخاباتی تشکیل دهند ازاینرو در شهرستانها میخواهند آنان را در خدمت حزب خودشان قرار دهند درحالیکه معلمین مجموعهای باصفا و بدون انتظاری هستند و صادقانه خدمت میکنند ازاینرو معتقدم مجلس باید نسبت به این نگاههایی که به معلمین صورت میگیرد ورود پیدا کند.
نماینده: پس قبول دارید تأکید نمایندگان بر استیضاح وزیر آموزشوپرورش بهجا است
معتقدم باید حتماً با قاطعیت پیگیری کنند، الآن دو موضوع در آموزشوپرورش مطرح است «معیشت فرهنگیان و عدم فعالیتهای سیاسی» اصل، معلم، تعلیم و تربیت و آرامش محیط تعلیم و تربیت است همه وسیله هستند اگر میتوانند در راستای آن اهداف اصلی خدمت کنند مشکلی نیست اما اگر نمیتوانند باید کار به دیگری واگذار شود تا بتواند کارها را درست بهپیش ببرد.
** «پرورش» در وزارتخانه تحریف شده است/ کاریکاتور شورای نگهبان در نشریه آموزشوپرورش
نماینده: در دورهای که شما در وزارت آموزشوپرورش حضور داشتید بر فعالیت و اهمیت معاونت پرورشی تأکید میکردید اما در این دوره توجهی به این معاونت صورت نگرفته است، چرا؟
الآن «پرورش» در آموزشوپرورش در حال تحریف است نمونه آن عملکرد همین نشریه در وزارتخانه است. در دوره اصلاحات نیز آمدند سازمان دانشآموزی را تقویت کردند و رامین جهانبگلو که بعدها دستگیر شد در سازمان دانشآموزی (در آن دوره) نفوذ و سعی کرد در آنجا افکار خود را ترویج دهد الآن هم بعضاً افرادی که سوابق شناخت شدهای ندارند ورود پیدا کرده و در بعضی جاها ردپاهایشان را میبینیم. ترویج این نوع تفکرات در بخشی از آموزشوپرورش و نشریات آن دیده میشود، نشریهای کاریکاتور ناجور میکشد و به شورای نگهبان توهین میکند و میگوید: فقهای شورای نگهبان شش نفر هستند یعنی ترکیب شش فقیه و شش حقوقبگیر است. این مطلب در مجله آموزشوپرورش که مخاطب میلیونی دارد منتشر شد. اینگونه برخوردهای سیاسی آدم را نگران میکند.
نماینده: یکی از نمایندگان مجلس در اظهارنظری گفته بود ۹۹ درصد بودجه صرف حقوق پرسنل وزارت آموزشوپرورش میشود
بله متأسفانه تقریباً اکثر بودجه صرف پرداختن به حقوق میشود و فرصت دیگری برای کارهای دیگر باقی نمیماند.
نماینده: در دورهای که شما وزیر آموزشوپرورش بودید با همین مشکل روبهرو بودید؟
تقریباً بله، البته اخیراً بودجهای را برای پیگیری سند تحول بنیادین اختصاص دادند اما اگر درست برنامهریزی نشود همان بودجههایی که برای کیفیتبخشی پیشبینیشده برای حقوق خرج میشود.
** مشارکت مردم نباید به معنی واگذاری آموزشوپرورش باشد/ روشهایی که از آن سخن میگویند به آموزشوپرورش آسیب میزند
نماینده: آقای فرشیدی برخی معتقد هستند اگر مدارس را به بخش خصوصی واگذار کنیم مشکلات حل میشود و مشکلات اقتصادی نیز برطرف خواهد شد، آیا با واگذاری مدارس به بخش خصوصی موافقید؟
این پروژه بحث مفصلی دارد، ما باید از کمک مردم استفاده کنیم و این اصل درستی است یعنی رهبری میفرمایند «ما هر کجا توانستیم مکانیسم صحیحی برای مشارکت مردم طراحی کنیم موفق شدیم و هر جا نتوانستیم با ناکامی مواجه شدیم» تبعاً آموزشوپرورش از این مقوله مستثنا نیست و نیاز به مشارکت مردم دارد اما آیا این مشارکت مردم باید به معنای واگذاری امتیاز آموزشوپرورش باشد؟ نه.
حاکمیت و اقتدار آموزشوپرورش باید کاملاً محفوظ بماند ما قانونی برای واگذاری مدارس داریم آنهم مدارس غیرانتفاعی و غیردولتی که در این زمینه هم خیلی موفق نبودیم به دلیل اینکه سیستم نظارتی نداریم به همین جهت بعضی مدارس موفق بودند و بعضی دیگر موفق نبودند بنابراین اگر ما یک الگوی نظارتی دقیقی نداشته باشیم این نوع برخورد با واگذاری مدارس، سرباز کردن تلقی میشود.
انگیزه اصلی این است «چون من پول ندارم تو که پولدار هستی بیا این مدرسه را تحویل بگیر هر که هستی باش!» ببینید، در هر عرصهای، مشارکت باید از جنس همان عرصه باشد شما وقتی از عرصه سیاسی سخن میگوید میخواهید سلیقههای مختلف حضور پیدا کنند تا مشارکت افزایش پیدا کند، وقتی میخواهید مشارکت در عرصه اقتصادی افزایش یابد میگویید هر کس بیاید سود میبرد در حوزه فرهنگ هم همینطور، شما میخواهید مشارکت را افزایش دهید خب ببینید چه کسانی از جنس شما هستند و دغدغهشان تربیت نسل آینده است؟ در همین زمینه ما خیرین مدرسهساز را داریم که هزار میلیارد تومان کمک میکنند.
نحوه مشارکت در آموزشوپرورش به زبان ساده این است که وزیر آموزشوپرورش میگوید «من میخواهم ۱۲ میلیون نیروی ولایت مدار و خلیفهالله تربیت کنم چون نمیتوانم ۳۰۰ تا را میدهم به این آقایی که یقین دارم او این خصوصیات را دارد»، حالا این آقا پول ندارد باید کمکش کنم تا راه بیفتد پس نگاه ما به مشارکت دو نوع است اول: از جنس خود فرهنگ در آموزشوپرورش و دیگری از جنس اقتصاد است که جنس اقتصادی آن سم است.
البته آموزشوپرورش یک بحث حاکمیتی و جزو وظایف حکومت است اصلاً فرض کنید گفتند واگذار کنیم حال به چه کسی واگذار کنیم؟ رئیس منطقه تشخیص میدهد؟ این درست نیست باید ضوابطی داشته باشیم. مثلاً مدارس موفق کدام اند؟ از چه نظر موفق هستند؟ و مدارسی که مازاد داریم کدام است؟ و مازاد یعنی چه؟ به نظر من ما در این زمینه خلأ داریم و باید خیلی کار کرد، حتی اگر لازم باشد مصوبه مجلس گرفته شود تا بدانیم چگونه میتوانیم در آموزشوپرورش از مشارکت مردم استفاده کنیم. همین الگوی خیرین مدرسهساز بهترین الگویی است که خیلی از دستگاههای دیگر هم از آن الگو میگیرند چون یک بستر خوبی برای مشارکت مردم فراهم شد ما باید برای مشارکت خیلی دوره ببینیم تا از مشارکت مردم استفاده کنیم ازاینرو مدیر مدرسه ما باید دوره جلب مشارکت مردم را مثل این خیرین مدرسهساز دیده باشد در این صورت میتواند از کمک مردم بهره بگیرد حقیقتاً مردم ما مردم علم دوستی هستند، در هیچ کشوری مثل ایران اول مهر جشن علم برگزار نمیکنند میبینیم خانوادهها با چه عشقی فرزندان خود را اول مهر به مدارس میآورند با همین تبوتاب کنکور در خانوادهها داغ است بنابراین معتقدم روشهای اینچنینی که از آن سخن میگویند ممکن است به اقتدار آموزشوپرورش آسیب بزند.
نماینده: شما معتقد هستید مشارکت مردم در آموزشوپرورش در واگذاری مدارس اعمال نشود بلکه در جنبه فرهنگی و نه اقتصادی مشارکت خود را افزایش دهند
مشارکت فرهنگی در درازمدت پیامدهای اقتصادی، بازتابها و سرمایه اقتصادی هم خواهد داشت ولی هدف اقتصادی نیست الآن میگویند رویکرد اقتصادی باشد، مثلاً شما میخواهید مدرسه تأسیس کنید، برای مجوز میگویند چه در اختیار دارید؟ ساختمان و پول دارید؟ نمیگویند شما ۳۰ سال تجربه مدیریت استان را داشتهاید، ۳۰ سال دبیر برجسته بودهاید؟ گچ و تخته خوردهاید؟ ۳۰ سال مدیر مدرسه موفق بودهاید؟ بعضی کشورها اصلاً آموزشوپرورش را واگذار نمیکنند میگویند شکلگیری تقویتی بچهها بر عهده آموزشوپرورش است و این فرزندان باید عاشق کشورشان باشند و به آن افتخار کنند. میبینیم وقتی سرود تیمهای ورزشی آنها خوانده میشود دستهای خود را به احترام بر روی سینه میگذارند اما فوتبالیستهای ما بعضاً این افتخار را ندارند، چرا؟ چون بهخوبی تربیت نکردیم. ازاینرو اگر میخواهیم موفق عمل کنیم باید برای کارهای تربیتی و هویت بخشی برنامهریزی داشته باشیم تا بتوانیم به محو مطلوب استفاده کنیم.
نماینده: آیا کانون تربیت اسلامی که شما مسئولیت آن را بر عهده دارید در همین زمینه (واگذاری مدارس به بخش خصوصی و اهمیت بیشتر به فرهنگ در آموزشوپرورش) ایدهها و دیدگاههای خود را به نمایندگان مجلس منتقل نکرده است؟
برخی از دوستان در ارتباط با بودجه و مسائل دیگر دیداری داشتند بعضی از نمایندگان نیز عضو کانون هستند، آقای کوچکی نژاد عضو شورای مرکزی کانون است و آقای نبوی هم از دوستان شناخته میشوند البته سعی میکنیم از طریق رسانههایی که در اختیار داریم دیدگاههای کانون را به دوستان نماینده منعکس کنیم.
** غلبه دانشگاه فرهنگیان به آموزشوپرورش نیست/ ویژگیهای رئیس دانشگاه
نماینده: هنوز تکلیف رئیس دانشگاه فرهنگیان مشخص نشده است بر اساس برخی از اخبار گزینهای که برای این دانشگاه در نظر گرفته شده انطباقی با نظام فرهنگی ندارد، نظر شما دراینباره چیست؟
ایشان به دانشگاه فرهنگیان بر اساس مدل بومی ما اعتقاد ندارد یعنی به تفکر وزارت علوم برای آموزشوپرورش معتقد هستند اما ما میگویم وزارت علوم تربیت نمیکند بلکه سواد میآموزد، وزارت آموزشوپرورش تربیت میکند اصلاً رویکرد این دو دستگاه با هم متفاوت است. اصلاً بعضی میگویند اسم وزارت خانه آموزشوپرورش را بگذاریم وزارت تربیت چون وزارتخانهای است که افراد را تربیت میکند آنهم تربیت اجتماعی، اعتقادی، اخلاقی و علمی بنابراین ما در ارتباط با علم و آموزش هدفمان این است که به بچهها بیاموزیم چگونه بیاموز نه اینکه یک سری مفاهیم را به آنها انتقال دهیم.
اما در دانشگاه استاد فقط مطالبی را عرضه میکند و میرود و کاری به شاکله تربیت دانشجو ندارد اما در حوزههای علمیه اینگونه نیست و تربیت در کنار آموزش مد نظر قرار میگیرد. غلبه این دانشگاه هم به آموزشوپرورش و از جنس آن نیست.
وزارت آموزشوپرورش وزارت علوم نیست. دانشگاه فرهنگیان نیاز به تعریف تازهای از اعضای هیئتعلمی خود دارد. باید تعریف کند که چه کسی صلاحیت استاد شدن در این دانشگاه را دارد.
کسی که میخواهد بیاید اینجا و درس بخواند هم باید خصوصیات ویژه داشته باشد. میگویند این نگاه آرمانی است ولی کسی که مسئول گزینش است با دو سه سؤال میتواند پی ببرد که آیا طرف اصلاً اهل شغل معلمی هست یا اینکه اگر جای دیگر پول بیشتری به او بدهند سریع این شغل و این درسی که خوانده را رها میکند و میرود.
در مصاحبههایی که این روزها از مسئولان منتشر میشود متأسفانه این بحث نزدیک شدن به شاخصههای وزارت علوم را زیاد میبینم. این به نظر من توهین به آموزشوپرورش است که بخواهد کفیل از جای دیگری داشته باشد.
شخصیتی كه بر مسند ریاست این دانشگاه تكیه میزند باید شناسنامه معلمی داشته باشد و نماد جامعه معلمان تلقی شود و جامعه فرهنگیان او را بهعنوان چهرهای فرهیخته و عاشق تعلیم و تربیت بشناسند و پذیرا شوند.
شخصیتی كه بر مسند ریاست این دانشگاه تكیه میزند باید شناسنامه معلمی داشته باشد و نماد جامعه معلمان تلقی شود و جامعه فرهنگیان او را بهعنوان چهرهای فرهیخته و عاشق تعلیم و تربیت بشناسند و پذیرا شوند. كسی كه بداند هنر معلمی هزار و یك رمز و راز دارد، كسی كه گذشتهاش حكایت از آن داشته باشد كه خود به معلمی عشق میورزد تا بتواند این عشق را به دانشجو معلمان نیز انتقال دهد، كسی كه قدر معلمان مدرس مراكز تربیتمعلم را پاس بدارد، كسی كه ارزش میراث شهیدان رجایی و باهنر در تربیتمعلم را بشناسد و درصدد احیای این الگوی موفق بومی باشد، كسی كه تعمیق اخلاص معلمی را حرف اول حرفه معلمی و سیاست راهبردی دانشگاه فرهنگیان بداند.
متأسفانه تفكر غلطی در برخی دولتمردان همواره وجود داشته و دارد كه مانع میشود تا صاحبان این تفكر، نقش و منزلت معلم را آنگونه كه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بیان فرمودهاند، درك كنند و در حقیقت بر اساس همین كوچك انگاشتن جایگاه و هنر معلمی بود كه در دولت موقت، شهید رجایی را نه بهعنوان وزیر، بلكه با سمت كفیل وزارت آموزشوپرورش به این مسئولیت گماشتند و در بعضی دولتهای بعدی نیز با این استدلال كه معلمان نمیتوانند خودشان بر خودشان مدیریت كنند، از سایر وزارتخانهها برای وزارت آموزشوپرورش، مدیر وارد كردند تا آنجا كه این ذهنیت در جامعه فرهنگیان پدید آمد كه برخی دولتمردان معتقدند معلمان نیاز به قیم دارند و بیتوجهیشان به مسائل معیشتی معلمان، نه از سر كمبود امكانات دولت بلكه به دلیل نازل دانستن شغل معلمی است.