نماینده/محمدکاظم انبارلویی: رئيسجمهور محترم در جشنواره بينالمللي فارابي مطالبي فرموده است كه درخور نقد مشفقانه و رصد هوشمندانه است. ۱- رئيسجمهور در اين نشست گفته است: “ما براي پيشرفت علمي نياز به استقلال و آزادي در دانشگاهها داريم. ” وي تاكيد كرده است: “ما نياز به تحقيقات بنيادين داريم، راهش استقلال و آزادي در دانشگاههاست. ”
ذكر اين نكته كه آزادي و استقلال در دانشگاهها براي پيشرفت علمي لازم است، خيلي خوب است. ۳۶ سال از پيروزي انقلاب اسلامي با شعار استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي ميگذرد. آيا دانشگاههاي ما آزاد و مستقل نيستند؟
اين همه پيشرفتهاي محيرالعقول در دانشگاهها نشانه چيست؟ بايد ديد مستقل از “كي” و آزاد از “چي”؟
آنچه ملت ما از گفتمان امام (ره) و رهبري ميفهمند مستقل از قدرتهاي جهاني و متكي بر شعار راهبردي نه شرقي نه غربي است.
دانشمندان جوان برخاسته از همين دانشگاههاي مستقل و آزاد اكنون در تاسيسات هستهاي مستقل از كمك ابرقدرتها دستيابي به فناوري انرژي هستهاي را ممكن ساختهاند و صدها رشته مرتبط با آن را در زير سقف آزمايشگاهها و تاسيسات هستهاي مديريت ميكنند.
دانشمندان جوان ما در همه رشتهها بويژه نانوتكنولوژي و پزشكي، ركوردهايي را به جا گذاشتهاند كه انگشت حيرت بر دهان بيگانگان نهادهاند. شوراي عالي انقلاب فرهنگي در ترسيم مهندسي علمي كشور گامهاي بلندي برداشته است.
در زمينه علوم انساني و اجتماعي حركتهاي اميدوار كنندهاي صورت گرفته است. رئيسجمهور به عنوان رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي بايد استقلال دانشگاهها را در مقابل اخلال ابرقدرتها در رسيدن به اقتدار علمي مديريت كند. رئيسجمهور بايد آزادي دانشگاهها را در تقابل با دخالت سرويسهاي به ظاهر علمي و در باطن امنيتي دشمن به عنوان رئيس شوراي امنيت ملي تضمين كند.
اينكه عدهاي دستچين شده در مراسم افتتاحيه دانشگاهها به سفارش جرج سوروس خواهان آزادي سران فتنه شوند، نشانه آزادي در دانشگاهها نيست. نشانه اخلال سرويسهاي سيا و موساد در روند پيشرفت علمي و تحقيقات بنيادين در دانشگاههاست.
امام (ره) و رهبري و ملت ما اراده كردهاند ايران اسلامي را مستقل از آمريكا اداره كنند و هزينههاي آن را هم پرداختهاند. ملت ما به رهبري روحانيت اراده كرده است شاهد آزادي به معناي واقعي و رهايي از طواغيت زمان را در آغوش بگيرند و راه آن را “آزادي از نفس” ميدانند. اما غرب به رهبري آمريكا راه “آزادي نفس” را به عنوان آزادي در پيش روي ما گذاشته است.
اختلاف ما با آنها در آزادي فقط روي حرف “از” است. رئيسجمهور به عنوان كسي كه سوگند خورده است حافظ استقلال و آزادي كشور باشد، بايد از همين حرف “از” صيانت كند. كار مشكلي نيست. فقيهان، فيلسوفان و حكيمان ما راه آن را به ملت آموختهاند.
آمريكا ميخواهد به بهانه آزادي و استقلال دانشگاهها جلوي شتاب علمي در دانشگاهها را بگيرد. آنها آزادي از اسلام، مستقل از قرآن و علم سكولار را ترويج ميكنند. ما بايد مراقب باشيم و جلوي سوزنباني آمريكا به سوي سقوط و انحطاط علمي در دانشگاهها را بگيريم.
در اين معركه، رئيسجمهور بايد پيشاپيش نخبگان علمي و دانشمندان بزرگ ايران در همه عرصهها حركت كند. شورايعالي امنيت ملي و شورايعالي انقلاب فرهنگي دو ابزار نيرومند در اختيار رئيسجمهور هستند او بايد از استقلال و آزادي در دانشگاهها حراست كند و اجازه ندهد مشتي تبهكار سياسي و امنيتي دشمن، آرامش دانشگاهها را به هم بريزند.
۲- پرسشگري يك حق است و پاسخگويي يك تكليف و وظيفه. رئيسجمهور در موضعگيريهاي خود متاسفانه نه آن حق را رعايت ميكند و نه به اين تكليف عمل ميكند.
با آنكه وي در متن منشور اخلاقي و سوگندنامه دولت تدبير و اميد به همراه ديگر اعضاي كابينه متعهد شده است؛
- به شعور عمومي احترام بگذارد.
- از دستكاري در اطلاعات كه موجب فريب ديگران شود پرهيز كند.
- از تند روي و شتابزدگي بپرهيزد؛
اما در مواجهه با منتقدين از مرز اين تعهدات عبور ميكند.
هو كردن منتقدين و گاهي مسخره كردن آنها نه احترام به حق پرسشگري است و نه پاسداشت وظيفه پاسخگويي!
روز جمعه و نيز روز شنبه رئيسجمهور محترم در مراسم تجليل از مدالآوران بازيهاي آسيايي و پاراآسيايي و نيز جشنواره فارابي مطالبي را به منتقدين نسبت داده است كه مصداق دستكاري در اطلاعات است و منتقدين در نقدها و پرسشهاي خود هرگز چنين نگفتهاند.
حرف منتقدان در حوزه سياست خارجي روشن است. آنها ميگويند؛
۱- چرا امتيازات نقد داديد و وعدههاي نسيه دريافت كرديد؟
۲- چرا باور نميكنيد در گفتگوها با خصم شماره اول ملت ايران روبهرو هستيد؟ چرا شكل مذاكرات را طوري مديريت ميكنيد كه گويي هيچ مسئلهاي نيست، همه مسائل حل شده و فقط پيادهروي و گفتگوي صميمانه در خيابانهاي ژنو باقيمانده است؟
آمريكاييها همين عكس پياده روي را در داخل و خارج براي شخمزدن افكار عمومي جهان اسلام خرج ميكنند و ميگويند آمريكا ستيزي ملت ايران پايان يافته است.
۳- منتقدان ميگويند در شرايطي كه فرانسويها پس از آمريكا خصمانهترين موضع هستهاي را دارند و در شرايطي كه فرانسويها با دعوت از جنايتكاران جنگي به پاريس، توهين به پيامبراسلام(ص) را نمايندگي ميكنند، رفتن به پاريس و سكوت در برابر اهانت آنها به پيامبراكرم(ص) چه توجيهي دارد؟
۴- منتقدان ميگويند چرا احترام به پاسپورت ايراني كه وعده داده بوديد حفظ نشد؟ آمريكاييها سفير منصوب شما را به نيويورك راه ندادند و پليس نروژ ۶۴ تن از دانشجويان ايراني را بدون هيچ دليلي از تحصيل محروم و آنها را از اسلو اخراج كرد، اما دولت حافظ حرمت پاسپورت ايراني هيچ حرفي نزد!
۵-...
رئيسجمهور محترم در پاسخ به اين نقدهاي مشفقانه و رصد هوشمندانه ميگويد: "منتقدين با حريف همصدايي ميكنند و براي حريف كف ميزنند. " (۱) و يا ميگويد: "ايراد ميگيرند تند رفته، كند رفته، كج رفته يا عينكش طوري بوده، اينها حرف نشد. "(۲)
رئيسجمهور محترم حتي يك نمونه عيني نميتواند بياورد كه منتقدين حرفي زده باشند و حريف براي آنها دست زده باشد و يا اينكه اين كلمات را در نقد سياست خارجي دولت گفته باشند.
اين تحريف اصل نقد و پرسش منتقدان و هو كردن آنهاست. اين رويكرد اخلاقي نيست. تمسخر منتقدين با نسبت دادن مطالب خلاف واقع به آنها فرصت اصلاح را از دولت ميگيرد. ذكر اين مطالب در مجمعي كه متشكل از نخبگان علمي كشور است، بياحترامي به شعور عمومي است و با مصالح و منافع ملي هم سازگار نيست.
اينكه در اتاق فكر رياستجمهوري به جاي پاسخگويي فقط روي قوه غضبيه رئيسجمهور حساب باز كنند و كاري به برهان عقلي براي متقاعد كردن منتقدين نداشته باشند، اين نوعي كم كاري و فقد دانش و مهارت براي اقناع افكار عمومي است.
در ايام الله دهه فجر هستيم. دولت، دولت ماست، بايد از آن حمايت كنيم، اگر نقدي هم داريم بايد صميمانه و مشفقانه باشد. پاسخي هم كه دريافت ميكنيم بايد همين روال را داشته باشد. اگر اين مسير را درست برويم استقلال و آزادي در جمهوري اسلامي تضمين شده است.
پينوشتها:
۱- سخنان رئيسجمهور در مراسم تجليل از مدالآوران بازيهاي آسيايي و پاراآسيايي
۲- تيتر اول روزنامه اعتماد ۱۲/۱۱/۹۳