به گزارش نماینده، بدنبال اعلام حکم محکومیت محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهوری سابق، سیدنظام الدین موسوی دبیرکل انجمن روزنامه نگاران مسلمان و مدیرعامل فارس، طی اظهاراتی در یک نشست مطبوعاتی با تاکید بر این که پرونده رحیمی با پیگیری و شکایت نیروهای انقلابی و اصولگرا به فرجام رسیده است، اعلام کرد که برخی روزنامه های زنجیره ای به واسطه حضور «مسئول دفتر رحیمی» در جایگاه معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، حق السکوت دریافت کرده و راجع به پرونده و اتهامات معاون اول رئیس جمهور وقت، زبان در کام و قلم در نیام فروبرده بودند.
به دنبال طرح این موضوع، برخی مدیران روزنامه های اصلاح طلب با درج یادداشت هایی به اظهارات دبیرکل انجمن روزنامه نگاران مسلمان واکنش نشان دادند. از جمله آقای رحمانیان مدیرمسئول روزنامه «شرق» طی یادداشتی، اظهارات موسوی را فاقد سند دانست.
اگرچه مدیرعامل فارس در اظهارات خود نامی از فرد یا رسانه خاصی به میان نیاورده بود اما اکنون که آقای رحمانیان خود باب گفتگو را باز نموده، می توان وارد بحث شد و از آنجا که روزنامه شرق بواسطه سوابق و مواضع خود می تواند شاخص مناسبی برای سنجش رویکرد روزنامه های اصلاح طلب در قبال پرونده رحیمی باشد، با ارزیابی عملکرد روزنامه مذکور، می توان به یک نتیجه گیری قابل تعمیم در این باره دست یافت.
دبیر کل انجمن روزنامه نگاران مسلمان چه گفت؟
جانمایه بحث دبیرکل انجمن روزنامه نگاران مسلمان و مدیرعامل فارس در نشست مطبوعاتی خود این بود که پرونده آقای رحیمی را فعالان سیاسی و رسانه ای اصولگرا پیگیری کردند اما برخی روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب که اکنون خود را پرچمدار مقابله با فساد تلقی کرده و به اصولگرایان برچسب می زنند، از اوایل زمستان سال ۱۳۸۹ که «مسئول دفتر رحیمی» به عنوان معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد بر وزیر اصولگرای وقت تحمیل شد - و در دولت تدبیر و امید نیز همچنان مشاور وزیر ارشاد است! - فتیله انتقاد از رحیمی را پایین کشیدند و در حالی که شدیدترین انتقادات را علیه اجزای مختلف دولت احمدی نژاد و نیز اطرافیان او مطرح می کردند، از کنار محمدرضا رحیمی به آرامی عبور کرده و در قبال وی به نحو بارزی موضع «سکوت» داشتند.
این در حالی بود که :
اولاً، محمدرضا رحیمی در آن مقطع به عنوان معاون اول رئیس جمهور، نفر دوم دولت و کابینه به شمار آمده و بسیاری از تصمیمات و چینش های دولت توسط وی اتخاذ و صورت می گرفت فلذا علی القاعده می بایست بیشترین حجم انتقاد در دولت متوجه وی باشد.
ثانیاً، شخص رحیمی به دلیل ابهامات متعدد در سوابق تحصیلی، سیاسی و مالی از ابتدای ورود به دولت با حاشیه های زیادی مواجه بود و بسیاری از اصولگرایان حضور وی در دولت را متناسب با شعارهای احمدی نژاد نمی دانستند. بعد از انتصاب وی به عنوان معاون اول رئیس جمهور نیز نه تنها از حجم این مسائل و انتقادات کم نشد بلکه افزایش یافت و به واسطه وجود رحیمی، شکاف قابل توجهی بین دولت و اصولگرایان ایجاد شد. از جانب دیگر از همان سال ۸۸ پرونده مشکلات مالی رحیمی در دستگاه قضا به جریان افتاد که به تدریج، تبدیل به یکی از پرسروصداترین پرونده های قضایی کشور شد و از این منظر هم، رحیمی یکی از سوژه های دائمی مطبوعات بود.
با توجه به این دو موضوع، علی القاعده رحیمی و مسائلش می بایست مورد توجه ویژه رسانه ها قرار می گرفتند. اکثر رسانه های اصولگرا چنین رویکردی داشتند و موج انتقادی این رسانه ها در قبال مفاسد اقتصادی و فکری حلقه موسوم به «جریان انحرافی» علاوه بر اسفندیار رحیم مشایی، به نحو بارزی شامل محمدرضا رحیمی نیز می شد.
اعتراض به توزیع پول توسط نماینده رحیمی در مقطع استیضاح مرحوم کردان و ماجرای سیلی خوردن وی از دست دکتر زارعی نماینده اصولگرای مجلس، اعتراض به مدرک تحصیلی رحیمی و همسان خواندن آن با مدرک دکترای کردان توسط علیرضا زاکانی دیگر نماینده سرشناس اصولگرا و سپس افشاگری الیاس نادران درباره پرونده فساد موسوم به «خانه فاطمی»، نکاتی بودند که رسانه های اصولگرا را - با اعتماد به این نمایندگان عدالتخواه - برای پیگیری پرونده رحیمی مجاب می کرد و بر همین مبنا نیز طی سال های اخیر یکی از محورهای مهم پیگیری این رسانه ها در زمینه مقابله با فساد اقتصادی، پرونده محمدرضا رحیمی بوده است. البته در این مسیر، رسانه های اصولگرا با عملیات ایذایی رحیمی و مسئول دفترش مواجه شدند که از آن جمله می توان به طرح شکایت های متعدد توسط رحیمی علیه خبرگزاری فارس، خبرگزاری مهر، روزنامه کیهان، سایت مشرق، سایت فردا، سایت جهان، سایت الف و نشریه پنجره و نیز ایجاد محدودیت ها و اعمال فشارهای دیگر اشاره کرد.
اما همان گونه که عنوان شد، برخی رسانه ها که از منظر سیاسی اصلاح طلبانه مخالف دولت احمدی نژاد بودند- از جمله روزنامه شرق- تقریباً از مقطع تصدی معاونت مطبوعاتی توسط مسئول دفتر محمدرضا رحیمی تا مدت ها بعد، فتیله انتقاد از معاون اول را پایین کشیده و در حالی که تهاجم همه جانبه به سایر ارکان دولت و نزدیکان رئیس جمهور - ونیز به شیوه مالوف خود، هجمه به ارکان حاکمیت – در دستور کار آنان قرار داشت، ضریب خبری محمدرضا رحیمی را به صفر نزدیک کرده و درباره پرونده مالی وی در این اردوگاه «سکوت» رازآلودی برقرار بود.
طبیعتاً اکنون که از آن فضا فاصله گرفته ایم و میدان رجزخوانی فراخ شده، رد این نظر آسان می آید و مسئولان این رسانه ها خود را محق می دانند که طلب سند کنند. اما سند ادعای سکوت چه می تواند باشد؟ به نظر می رسد در درجه اول، بهترین و متقن ترین سند، صفحات خود این روزنامه ها هستند. بر همین مبنا اگر بخواهیم، ادعای سکوت روزنامه «شرق» در قبال پرونده محمدرضا رحیمی را اثبات کنیم باید به نسخه های منتشر شده این روزنامه رجوع کنیم.
روش تحقیق درباره سکوت رازآلود
مطابق معمول هر پژوهشی، می بایست یک مقطع زمانی قابل اتکا را برای بررسی روزنامه شرق در نظر بگیریم که به نظر می رسد سال ۱۳۹۰ مناسب باشد. سالی که با خاموش شدن شعله فتنه، فصل جدیدی در حوزه سیاسی باز شد. رفتار سیاسی دولت و شخص احمدی نژاد تغییرات قابل توجهی پیدا کرد و به تبع آن میزان انتقادات از دولت و رئیس جمهور از جانب طیف های مختلف سیاسی افزایش یافت. بحث «جریان انحرافی» به عنوان یک موضوع داغ - و البته تلخ - در فضای عمومی جامعه مطرح بود. شکل گیری پدیده های تاسف باری چون فساد ۳ هزار میلیاردی، ضرورت مبارزه با مفاسد اقتصادی بویژه در سطوح کلان را به عنوان یک باورعمومی پدیدار کرده و بازداشت برخی مسئولان دولتی، فضای پرتپش و تنشی را در جامعه سیاسی به وجود آورده بود. در میانه این میدان، به طور طبیعی محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور با آن سوابق و حواشی پیش گفته، هر موضع و رفتار و گفتارش می بایست بیشترین حساسیت ها را برانگیخته و در زمره اصلی ترین سوژه های خبری و تحلیلی رسانه ها از جمله روزنامه شرق باشد.
از بازه زمانی که بگذریم، روش تحلیل محتوای روزنامه حائز اهمیت است. این باور مشترک در بین قاطبه اهلی رسانه وجود دارد که صفحه نخست هر روزنامه «ویترین» آن است و اگر کسی بخواهد برداشتی از خط مشی، جهت گیری و رویکرد کلان یک روزنامه داشته باشد، تیترها و تصاویر صفحه اول، شاخص خوب و نسبتاً دقیقی برای نیل به این مقصود به شمار می آیند. فی الواقع صفحه اول هر روزنامه به مخاطب اعلام می کند که از منظر گردانندگان آن، از بین صدها خبر و تحلیل منتشره، مهمترین اخبار و مسائل روز چیست؟ در این میان تیتر یک و عکس اصلی روزنامه حائز اهمیت بیشتری هستند و فی الواقع دستور کار روز آن رسانه به شمار می آید.
با توجه به این نکات، برای ارزیابی نحوه پردازش روزنامه شرق به پرونده محمدرضا رحیمی، صفحات نخست همه نسخه های منتشر شده روزنامه شرق طی سال ۱۳۹۰ را که در بخش آرشیو سایت روزنامه شرق قابل دسترسی هستند توسط معاونت پژوهش خبرگزاری فارس مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. بر این اساس، در صفحه نخست روزنامه شرق به طور میانگین حدود ۱۰ تیتر وجود دارد که برخی تیترها اصلی و برخی فرعی به شمار می آیند. بدین ترتیب با احتساب نسخه های دردسترس رونامه، حدود ۲۳۸۰ تیتر در صفحات نخست رونامه شرق طی سال ۱۳۹۰ انعکاس یافته است.
با نگاهی اجمالی به این صفحات نخست و تیترهای آن، چند نتیجه کلی به دست می آید:
۱- رونامه شرق در این مقطع یکی از رادیکال ترین رسانه های مخالف و منتقد دولت احمدی نژاد بوده که اکثر تیترها و عکس های نخست آن به نحوی از انحاء در جهت نقد مواضع و عملکرد دولت دهم در زمینه سیاست داخلی، سیاست خارجی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی قرار داشته اند.
۲ - تقریباً تمامی مسئولان دولتی، وزرا و نزدیکان رئیس جمهور زیر ذره بین انتقادی رونامه شرق قرار داشته و کوچکترین موضع گیری و رفتار سیاسی آنها با رویکردی انتقادی و تهاجمی در صفحه نخست روزنامه منعکس شده است به گونه ای که فقط برای علی اکبر جوانفکر مشاور احمدی نژاد حدود ۵ تیتر اول وجود دارد!
۳ - در سال ۱۳۹۰ با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی کشور، بروز برخی مفاسد اقتصادی و نیز اعتراض گسترده اصولگرایان به این مفاسد، روزنامه شرق نیز تلاش کرده تا خود را با این موج همراه ساخته از این منظر به نقد دولت احمدی نژاد بپردازد. شرق، به رغم داشتن موضع راست اقتصادی و سابقه سکوت و حتی حمایت در قبال مفاسد مشابه نظیر شهرام جزایری و... در این زمینه کاملاً رادیکال و چپ گرایانه نمایان شده است.
۷ تیتر از رحیمی در میان ۲۳۸۰ تیتر
همان گونه که عنوان شد در ارزیابی صفحات نخست روزنامه شرق طی بازه زمانی سال ۱۳۹۰ یکی ا نکات مهمی که نمایان می گردد این است که حلقه اصلی یاران احمدی نژاد مورد رصد خبری ویژه این روزنامه قرار داشته و اخبار آنها با رویکرد انتقادی مرتباً به عنوان تیتر یا عکس اصلی صفحه انتخاب می شده است. بر این اساس، کوچکترین تحرکات، مواضع یا واکنش های سیاسی یا حقوقی و قضایی صورت گرفته در قبال افرادی چون مشایی، بقایی، جوانفکر، مرتضوی و... در صدر تیترهای رونامه شرق قرار گرفته و به عنوان مسئله روز القاء می شده است. اما در این میان، غیبت یک نام مشهور، به شدت مشهود و عیان است. نامی که در رسانه های اصولگرا به عنوان یکی از اصلی ترین عناصر حلقه انحرافی و متهم به فساد اطراف احمدی نژاد بسیار پررنگ مطرح می شد اما در این سوی میدان، مرد «همیشه غایب» تیترها بود. این نام کسی نیست جز محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد، نفر دوم کابینه او و یکی از مهمترین تصمیم سازان و تصمیم گیران دولت دهم.
این غیبت زمانی معنادار می شود که شخص رحیمی بواسطه جایگاه حقوقی اش در بسیاری از مجامع و محافل و مجالس رسمی حضور می یافت و پایاپای احمدی نژاد و بسیار بیشتر از افرادی چون مشایی، در گوشه و کنار مملکت درباره دولت دهم حرف می زد، سخنرانی می کرد و به دیگران واکنش و پاسخ می داد.
اما با کمال تعجب و شگفتی، از بین میانگین ۲۳۸۰ تیتر منتشر شده در صفحه اول روزنامه شرق در سال ۱۳۹۰ تنها ۶ تیتر فرعی و یک تیتر اصلی به محمدرضا رحیمی اختصاص دارد! از میان این ۷ تیتر ۵ تیتر با رویکرد خبری از اظهارات خود رحیمی انتخاب شده اند. یک تیتر مربوط به گزارش سفر رحیمی به آمریکای لاتین به قلم خبرنگار شرق و با رویکرد کاملاً مثبت و یکی نیز پاسخ دفتر رحیمی برای اصلاح خبر قبلی است. در طول این یک سال تنها یک بار خبر معاون اول به عنوان «تیتر یک» انتخاب شده است و تنها یک تیتر، بوی انتقاد و طعنه به رحیمی می دهد و بقیه نمایان کننده موضع خاصی نیستند. این در حالی است که به عنوان مثال برای فردی مثل مشایی طی یک ماه ۳ «تیتر یک» و برای فردی مثل جوانفکر ۵ تیتر اول با موضع تهاجمی و منفی اختصاص یافته است.
نکته عجیب تر این است که درباره پرونده قضایی رحیمی، اظهارات مسئولان قضایی درباره او و یا شکایت های متقابل بین معاون اول و نمایندگان مجلس هیچ خبری در صفحه اول شرق در بازه زمانی مورد بررسی وجود ندارد. مضافاً اینکه حتی یک یادداشت انتقادی درباره مواضع وی و یا یک مصاحبه تولیدی در این باره در روزنامه شرق به چشم نمی خورد.
این ۷ خبر را اینجا، اینجا، اینجا، اینجا، اینجا، اینجا و اینجا ملاحظه کنید و بعداً با تیتر یک های آتشینی که درباره دیگران منعکس شده، مقایسه نمایید.
فرضیه هایی برای سکوت شرق در قبال پرونده رحیمی
اما دلیل این سکوت راز آلود چیست؟ چرا روزنامه ای که با آن شدت و حدت و با آن حجم و حرارت به دولت احمدی نژاد و حلقه اطراف او می تاخت، تنها یک نفر را استثنا کرده بود؟ چرا رحیمی با آن جایگاه و ارزش خبری، به تور دروازه بانان خبر شرق نمی افتاد؟ در ذیل با طرح فرضیاتی در این خصوص، به ارزیابی آنها می پردازیم. برخی فرضیات به واسطه بدیهی بودن در رد، شاید قدری خنده دار به شمار آیند اما در پژوهش، هیچ فرضیه ای تا قبل از رد شدن محال نیست.
الف) برخی روزنامه ها زمینه اجتماعی، فرهنگی پررنگ تری داشته و اصولاً کمتر وارد حوزه سیاست بویژه چالش های سیاسی می شوند. روزنامه شرق در زمره این روزنامه هاست که در صفحه نخست خود کمتر گام در وادی سیاست می گذارد به همین دلیل نیز در صفحات نخست خود، اخبار معاون اول رئیس جمهور -که معمولاً تم سیاسی دارد - و مخصوصا پرونده قضایی وی را مطرح نکرده است.
این فرضیه باطل است. روزنامه شرق ماهیتاً یک روزنامه سیاسی است که با تحلیل محتوا می توان دریافت حتی صفحات فرهنگی و اجتماعی آن نیز با شاغول سیاست تنظیم می شوند. از بین تیترهای نخست این روزنامه در بازه زمانی سال ۱۳۹۰ بیش از ۸۰ درصد به مسائل و رخدادهای سیاسی اختصاص داشته اند.
ب) برخی روزنامه اصولاً سطح تحلیل کلان دارند و بویژه در صفحات نخست خود، کمتر وارد مسائل خرد و شخصی می شوند و عمدتاً در صفحات میانی به این موضوعات می پردازند. روزنامه شرق چنین رویکردی دارد و در صفحه اول خود معمولاً از پرداختن به مسائلی که در زمره مسائل خرد سیاست محسوب می شوند خودداری می کند.
بررسی صفحه نخست شرق در بازه زمانی مورد مطالعه، چنین فرضیه ای را تایید نمی کند. این رونامه علاوه بر آنکه هویت و رویکرد سیاسی پررنگی دارد، در صفحه اول خود، وارد جزیی ترین مسائل سیاسی روز شده و با جهت گیری خاص خود، چنین مسائلی را به پررنگ ترین شکل ممکن در قالب «تیتر یک» بازتاب می دهد. به عنوان مثال:
- مهلت ۱۰ روزه جوانفکر برای دفاع
- مجازات فرد هتاک به فائزه هاشمی
- تهدید جوانفکر به شکایت از رئیس قوه قضائیه
ج) روزنامه شرق به دلیل رعایت مصالح کلان کشور و عدم تضعیف قوه مجریه از ورود به مباحث جنجالی و حاشیه ساز برای مدیران ارشد اجرایی خودداری نموده و در این راستا انتقادی را متوجه معاون اول رئیس جمهور نکرده تا موجب شود، چرخ اجرایی کشور دچار حاشیه شود.
نتایج بررسی روزنامه شرق چنین فرضیه ای را هم اثبات نمی کند. این رونامه در صفحات نخست خود، بر اساس مشی انتقادی از دولت هیچ محدودیت و پروایی در خصوص انعکاس مشکلات برای خود قائل نبوده و بسا در تیترهای خود از خصلت بزرگنمایی هم استفاده می کرده است. به عنوان مثال:
- تعلل دولت در ساماندهی نرخ ارز
- برخی خودی ها میلیاردی سکه خریدند
- اعتراض به برداشت دولت از حساب بانک ها
د) روزنامه شرق در مواجهه با دولت دهم، نقطه هدف خود را شخص رئیس جمهور تعریف کرده بود و لذا پرداختن به مسئله معاون اول این تمرکز را به هم می ریخت. از این منظر، صرفاً اخبار مربوط به احمدی نژاد واجد ارزش خبری بوده و اخبار رحیمی ظرفیت چندانی برای دروازه بانی خبری و انعکاس در صفحه اول رونامه نداشت.
چنین فرضیه ای نیز درست به نظر نمی رسد. این بررسی روزنامه شرق نشان می دهد که علاوه بر رئیس دولت دهم تقریباً تمامی یاران و همراهان او بویژه حلقه اصلی نزدیکانش مورد هدف و در معرض رصد و پیگیری خبری و تحلیلی این رونامه آن هم به عنوان تیتر یا عکس اول قرار داشته اند. به عنوان مثال:
- سکوت مشایی به روایت وکیل مشایی
- انتصاب ملک زاده پس از ۱۰ ماه بازداشت
- مشایی: تا من نروم هواپیما پرواز نمی کند
- حلقه یاران در نیویورک، احمدی نژاد مشایی و بقایی را با خود برد
- سعید مرتضوی رئیس صندوق تامین اجتماعی شد
ه) روزنامه شرق از منظر منافع ملی، درج اخبار اختلاف برانگیز و انتخاب تیترهایی را که موجب بروز تفرقه بین مسئولان کشور می شد، به صلاح نمی دانست. در پرونده رحیمی از یک سو، قوه قضائیه و گروه هی از چهره های سرشناس اصولگرا در مجلس بر ضرورت پیگیری و محاکمه تاکید داشتند و از سوی دیگر، رئیس جمهور به شدت از رحیمی حمایت می کرد و او را خط قرمز خود می دانست. فلذا روزنامه مذکور صلاح را در این دیده بودند تا با عدم پوشش اخبار مربوط به پرونده معاون اول، از بروز اختلاف و تفرقه بیشتر جلوگیری کنند. چنین فرضیه ای نیز بر اساس نتایج بررسی صورت گرفته باطل است. روزنامه شرق در بسیاری موارد، تیترهای اصلی صفحه نخست خود را دقیقاً به مسائل و مواردی اختصاص می داد که القاء کننده و برانگیزاننده اختلاف بین مسئولان و دستگاه های مختلف بود. مانند:
- مجلس نتوانست دولت را سر خط بیاورد
و) روزنامه شرق از آنجا که به شدت پایبند به اصول اخلاقی و حرفه ای و محدودیت های حقوقی بوده، تا حد امکان از انتشار اخبار حاوی اتهامات اثبات نشده افراد در پرونده های قضایی، انتظامی و نظارتی خودداری نموده و بویژه اسامی افراد را در صفحه نخست درج نمی کرده است. و بر همین مبنا این روزنامه مطابق با اصول خود کوشیده است تا با عدم پوشش اخبار مربوط به پرونده آقای رحیمی، از بردن اسم وی نیز خودداری نماید.
این فرض نیز در بررسی موصوف، تصدیق نمی شود چون رونامه شرق در موارد متعددی ضمن درج اخبار مربوط به پرونده های تحت بررسی در دستگاهای قضایی و نظارتی، اسامی افرادی از مظنونین یا متهمین در این پرونده ها را ذکر نموده که حتی تا امروز نیز اتهامات آنها در دستگاه قضا به اثبات نرسیده و یا رونده آنها در دست بررسی است. مثال:
- سند دستور مشایی برای مساعدت با اختلاس گر بزرگ
- ۱۰۰۰ میلیارد تومان اختلاس در شستا
ز) رونامه شرق به واسطه آن که اصولاً یک رسانه با مشی لیبرال محسوب شده و مخالف ترویج فضای بگیر و ببند و مجازات کردن افراد است، به همین دلیل چندان پیگیر اخبار مربوط به شکایت، محاکمه، حبس و زندان و ... نیست. پرونده آقای رحیمی نیز به دلیل این که در چنین دایره و حوزه ای قرار دارد به طور طبیعی جذابیت چندانی برای این روزنامه نداشته و به همین دلیل از انتشار اخبار مربوط به این پرونده خودداری می کرده است.
اما حقیقت این است که بر خلاف تصور پیش گفته، مطابق بررسی صورت گرفته، اصولاً موضوعاتی چون بازداشت، شکایت، مجازات، حبس و... (شاید به دلیل دارا بودن ارزش خبری چالش و برخورد و یا بعضاً اهداف سیاسی) از موضوعاتی است که به شدت مورد توجه روزنامه شرق بوده است به گونه ای که مثلاً درباره علی اکبر جوانفکر مشاور احمدی نژاد با حداقل ۵ «تیتر یک»، رسماً نامبرده تا در زندان توسط روزنامه شرق بدرقه شده است! فلذا از این منظر نیز نپرداختن روزنامه شرق به پرونده قضایی محمدرضا رحیمی توجیهی ندارد. به مثال ها توجه کنید:
- غیبت اعتراضی جوانفکر در دادگاه
- محکومیت جوانفکر به یک سال حبس
- مهلت ۱۰ روزه جوانفکر برای دفاع
نکته عبرت آموز اینکه در همین آخرین لینک مورد اشاره در شرق، آنجا که مشاور بخت برگشته مطبوعاتی رئیس جمهور برای ۶ ماه روانه زندان می شود، کمی آن سوتر، تیتر توصیه معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد (یا همان مسئول دفتر رحیمی) به رسانه ها به چشم می خورد که در نامه ای به مطبوعات از آنان خواسته تا طلایه دار نشاط سیاسی در انتخابات مجلس باشند!
ح) فرضیه آخر این که در مقطع یک ساله مورد بررسی یعنی سال ۱۳۹۰، خبر، رخداد یا موضع گیری مهم و قابل توجهی از جانب یا درباره آقای رحیمی وجود نداشته که روزنامه شرق بخواهد به آن بپردازد یا در صفحه نخست خود انعکاس دهد.
طبیعتاً مسئولان هر روزنامه ای مطابق اصول حرفه ای به خود حق می دهند که اهمیت رخدادها را با نگاه خود بسنجند و مسئله ای را که برای دیگران واجد اهمیت زیادی است، مهم ندانند و بالعکس. اما در اصول اولیه روزنامه نگاری، مبحثی به نام «ارزش های خبری» وجود دارد که هر رسانه حرفه ای تلاش می کند خود را بدان ها مقید سازد و علی القاعده نمی توان در قبال این ارزش های خبری، سلیقه ای عمل کرد. بر این اساس، به عنوان مثال ارزش خبری «شهرت» یا حتی «دربرگیری» ایجاب می کند یک خبرنگار یا رسانه قبل از رفتن سراغ مشاور رسانه ای رئیس جمهور، ابتدا سراغ معاون اول رئیس جمهور برود که هم از منظر جایگاه حقوقی مشهورتر است هم اخبار مواضع وی مخاطب گسترده تری دارد.
بازخوانی اخبار خبرگزاری های کشور از جمله «فارس» و «مهر» و برخی سایت های خبری دیگر در همان مقطع سال ۱۳۹۰ نشان می دهد که - به طور طبیعی - اخبار و مطالب متعددی راجع به آقای رحیمی وجود داشته که می توانسته دستمایه انتشار خبر، گزارش و حتی تحلیل و یادداشت از سوی روزنامه شرق قرار گیرد که در این روزنامه یا حداقل صفحه نخست آن انعکاس نیافته است. در حالی که اخباری به مراتب کم اهمیت تر و واجد ارزش های خبری کمتر، در زمره تیترهای اصلی این روزنامه قرار گرفته است. محمدرضا رحیمی در قامت معاون اول رئیس جمهور، در سفرهای استانی، جلسات هیات دولت و بسیاری از مجالس و همایش های رسمی حضور می یافت و سخنرانی و اعلام موضع می کرد.
حتی اگر سخنرانی ها و مواضع رسمی رحیمی را به کناری وانهیم، اظهارات متعددی از وی وجود داشت که واجد ارزش خبری «استثناء و شگفتی» بود و بر همین مبنا بارها در برنامه های تلویزیون از جمله مجموعه خبری ۲۰:۳۰ و «صرفاً جهت اطلاع» و نیز بسیاری از رسانه های مجازی و مکتوب مورد استفاده قرار می گرفت اما روزنامه شرق که به طور معمول چنین سوژه هایی را حتی از عناصر دست چندم جریان رقیب - یا دولت احمدی نژاد- در هوا میزد، در صفحه نخست خود طی بازه زمانی مذکور هیچ گاه سراغ این مواضع رحیمی نرفته است.
فقط این پرونده مهر و موم بود؟
اما در خصوص پرونده مالی و قضایی رحیمی و کش و قوس های وی با دستگاه قضا و نمایندگان مجلس درباره پرونده فسادش که مسئله اصلی این نوشتار است، هیچ گاه کمترین اشاره ای بدان نرفته و از میان ۷ تیتر مرتبط با رحیمی درج شده در صفحه نخست روزنامه شرق، هیچ کدام به این موضوع اختصاص نیافته است. این در حالی است که بررسی سایت ها و خبرگزاری های مختلف نشان می دهد که طی این زمان، اخبار متعددی در این باره منتشر شده است که حداقل نظیر بسیاری اخبار کم اهمیت تر -که به عنوان تیترهای اصلی روزنامه شرق انتخاب شده - این اخبار نیز می توانست انعکاس یابد که این گونه نشده است. در ذیل به تنها برخی از این خبرها اشاره می شود:
- اژه ای: از سخنان معاون اول متاسفم
- توکلی: رحیمی را باهنر رئیس کرد
- دادستان: ادعای رحیمی مصداق نشر اکاذیب است
- روایت رحیمی از اختلاس ۳ هزار میلیاردی/ یک مقام گفت آسیب می بینی!
- احمدی نژاد تهدید کرد و گفت تعقیب رحیمی توطئه است
- پورمحمدی: اقدام خاصی درباره پرونده رحیمی نشده است
- از توزیع پول توسط رحیمی تا اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی
- شکایت توکلی از رحیمی به دادگاه ارائه شد
- توکلی: شکایتم از رحیمی جدی است
- رحیمی باید شخصاً پاسخگو باشد
با وجود چنین اخباری در رسانه ها هیچ یک از این اخبار که مرتبط با پرونده رحیمی است در صفحه نخست روزنامه شرق انعکاس نیافته است. نکته جالب درباره شکایت دکتر توکلی نماینده اصولگرا و اقتصاددان مجلس است که یکی از چهره های مشهور ضدفساد در کشور بوده و پیگیری پرونده رحیمی توسط وی و دکتر نادران و دکتر زاکانی آغاز شد. روزنامه شرق تقریباً هیچ یک از پیگیری های دکتر توکلی درباره رحیمی یا مواضع مستقیم او درباره مفاسد معاون اول احمدی نژاد را در صفحه نخست خود بازتاب نداده است.
البته این روزنامه در سایر موارد، آنجا که قصد داشته میان مجلس اصولگرا و دولت ایجاد اختلاف کند، نطق ها و مواضع دکتر توکلی را - که از پایگاه اصولگرایانه دولت احمدی نژاد را نقد می کرد - پوشش مفصل می داده و بعضاً تیترهای اصلی خود را به این مواضع وی اختصاص داده است. اما تقریباً هیچ یک از اظهارات دکتر توکلی علیه مفاسد رحیمی به عنوان تیتر انتخاب نشده و در صفحه نخست انعکاس نیافته است. البته با توجه به این که طی سال های اخیر یکی از ترجیع بندهای اظهارات دکتر توکلی افشای پرونده فساد رحیمی بوده، شاید در بین سطور منتشره از قول این نماینده اصولگرای مجلس مطالبی در این باره منعکس شده باشد ولی قطعاً به عنوان تیتر انتخاب نشده است.
در خصوص پیگیری های دکتر الیاس نادران در خصوص مسائل رحیمی نیز، روال به همین منوال است. دکتر نادران در سال ۹۰ علاوه بر اینکه از منظر قضایی و حقوقی با محمدرضا رحیمی درگیر بود، در صحن علنی مجلس شورای اسلامی نیز چندین بار ماجرای مدرک تحصیلی رحیمی را به چالش کشید اما این موضوع نیز همانند دیگر موضوعات مرتبط با رحیمی، هیچ انعکاسی در تیترهای روزنامه شرق نیافته است. در این باره به اخبار ذیل توجه کنید:
- نادران: رحیمی با عنوان «دکتر» با دانشگاه بلفورد مکاتبه کرده است
- دانشجو: دانشگاه بلفورد مورد تایید نیست
- وزیر علوم: دانشگاه باکو به رحیمی دکترای افتخاری داد اما مورد تایید نیست
بر اساس رویه ای که قبلاً مشاهده شد، هر یک از این موارد و حتی بسیار کمتر از آن درباره یک عضو دیگر از دولت احمدی نژاد مطرح می شد و با چنین صراحتی مدرک تحصیلی وی زیر سئوال می رفت، قطعاً روزنامه شرق - مطابق رویه جاری و مشی سیاسی خود - با درشت ترین فونت، تیتر اصلی را بدان اختصاص می داد و بر تارک خود حک می کرد اما مراجعه به صفحه نخست این روزنامه در فردای انتشار این اخبار در خبرگزاری ها بیانگر آن است که گویی دستی غیبی، مانع از درج چنین خبرهایی درباره آقای معاون اول، در روزنامه اصلاح طلب شرق شده است!
نتیجه گیری
بر اساس بررسی نسبتاً روشمند روزنامه شرق در سال ۹۰ - با تفاصیلی که رفت - سکوت این روزنامه در قبال پرونده آقای محمدرضا رحیمی قابل کتمان نیست و همانگونه که مقایسه تیترها نشان می دهد؛ ملاحظه کاری، محافظه کاری، مصلحت سنجی، سکوت یا هر چیز دیگری که بخوانیم، سایه سنگینی بر اخبار و تیترهای آقای رحیمی در قیاس با دیگر همسانان و هم سلکانش افکنده است. مسئولان محترم روزنامه شرق علی القاعده نمی توانند تغییری در ماهیت ماجرا ایجاد کنند. شاید در کش و قوس بازخوانی و بازشماری اخبار، حداکثر بتوانند دو یا سه خبر مشابه بر این تیترها افزون کنند و مثلاً عدد تیترها را به ۱۰ برسانند یا در گوشه و کنار صفحات، چند سطری بیابند و ارائه کنند که فلان خبر هم کار شده؛ اما چند خبر افزودن بر آن رقم انگشت شمار نیز فرقی در این نتیجه گیری کلی ایجاد نخواهد کرد که روزنامه شرق در قیاس با سایر اطرافیان احمدی نژاد و حلقه یاران او رویکرد کاملاً متفاوتی در قبال معاون اول و نفر دوم کابینه وی داشته؛ به نوعی برای او حریم و حرمت قائل بوده که به رغم مشهورتر بودن پرونده مالی اش، در عرض یک سال حتی یک تیتر فرعی هم در باره این پرونده بر صفحه نخست روزنامه اصلاح طلب، نقش نبسته است. ما فرضیات متعددی را برای رسیدن به دلایل این «سکوت» آزمودیم اما هیچ یک از این فرضیات توفیق اثبات نداشت. شاید اکنون بهتر بتوان به حق السکوت فکر کرد!
منبع: فارس