به گزارش نماینده به نقل از خبرگزاری تسنیم، رضا روستاآزاد رئیس سابق دانشگاه صنعتی شریف متولد سال ۱۳۴۰ است و اکنون دهه ۵۰ زندگی خود را پشت سر میگذارد.
وی در شرایطی که جزو بهترین دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف بود، در جریان حوادث انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها با نهادهای مختلفی همکاری کرد و از این فرصت برای علماندوزی بیشتر بهره برد.
روستاآزاد شاید از معدود رؤسای دانشگاهها است که کنار فعالیتهای علمی و بهقول خودش آکادمیک، به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی میپردازد.
در انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته بهشکل کاملاً جدی در قالب عضویت در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی فعالیت سیاسی داشت و کنار سایر اقشار جامعه درگیر فعالیتهای اجتماعی و سیاسی شد و با وجود اینکه هنوز مدت ریاست چهارسالهاش بر دانشگاه صنعتی شریف بهطور کامل پایان نیافته بود و در مسیر ارتقای این دانشگاه در ابتدای راه بود، برکنار شد.
روستاآزاد فرآیند و روند تغییر رؤسای دانشگاهها را در زمان وزارت رضا فرجیدانا وزیر معزول علوم نادرست میداند و بهنظر او این روش، دانشگاهها را دچار حاشیههای زیادی کرد و وی برای اینکه دانشگاه صنعتی شریف را از این حاشیهها دور نگه دارد دست به کار شد و با روشی عقلانی دانشگاه شریف را از آسیبها دور نگه داشت.
وی معتقد است تغییرش سیاسی بوده و مسئولان وزارت علوم دولت یازدهم تحمل حضور رئیس دانشگاهی را که از نظر سیاسی با آن همسو نیست، ندارند، اما وی هنوز نمیداند چرا "ماهواره شریفست" تاکنون پرتاب که نه، رونمایی هم نشده است.
مشروح این مصاحبه را در ذیل میخوانید:
کمی از سوابق و فعالیتهای علمی خودتان بگویید؟
در کنکور سال ۱۳۵۸ رتبه ۲۷ را کسب کردم و دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف را برای ادامه تحصیل انتخاب کردم. حدود یک سال بعد قضیه تسخیر لانه جاسوسی و انقلاب فرهنگی پیش آمد و دانشگاهها برای مدتی تعطیل شدند.
در دوران تعطیلی سهساله دانشگاه با جهاد سازندگی، ستاد نهضت سوادآموزی، آموزش و پروش و جهاد دانشگاهی همکاری کردم.
پس از بازگشایی دانشگاهها خودم را به دانشگاه صنعتی اصفهان انتقال دادم و در این مدت رتبه اول دانشگاه صنعتی اصفهان را داشتم.
در طول دوران دانشگاه با جهاد خودکفایی سپاه در بحث پدافند شیمیایی همکاری کردم. در عملیاتهای خیبر، بدر و الفجر مقدماتی حضور داشتم و بعد از فارغالتحصیلی سربازی خود را در وزارت سپاه در زمینه ساخت تجهیزات پدافند شیمیایی گذراندم.
برای ادامه تحصیل به ترکیه رفتم و دو سال در دانشگاه بینالمللی ترکیه بهعنوان بورس اهدایی دانشجو بودم و نفر اول دانشکده شدم و سپس به دانشگاه واترلو کانادا رفتم و در حالی که رتبه اول دانشکده را کسب کردم با معدل بالا دکتری گرفتم.
سپس برای گرفتن پسادکتری به دانشگاه هانور آلمان رفتم، اما دیدم شرایط برای پسادکتری خیلی مناسب نیست و در نتیجه به ایران بازگشتم و در دانشگاه صنعتی شریف مشغول شدم.
از سال ۷۲ تاکنون ۲۱ سال است در این دانشگاه و در دانشکده مهندسی شیمی فعالیت میکنم. مراحل استخدامی و ارتقا را هم انجام دادم و در حال حاضر استادتمام و رسمی قطعی دانشگاه صنعتی شریف هستم.
مسئولیتهایی چون معاون دانشکده، رئیس دانشکده، رئیس مرکز تحقیقات، معاون پژوهشی دانشگاه و رئیس دانشگاه را بهعهده داشتم.
فعالیتهای اجتماعی و سیاسی هم داشتهاید؟
از اول انقلاب عضو حزب جمهوری بودم و در شاخه معلمین و دانشجویی آن توفیق فعالیت داشتم. از محضر شهید دکتر بهشتی و دکتر باهنر استفاده کردم.
در طول تحصیل عضو انجمن اسلامی دانشجویان بودم و در ترکیه و کانادا هم عضو تشکلهای دانشجویی بودم و فعالیت داشتم. مسئول بسیج اساتید استان تهران و اکنون نیز مشاور بسیج اساتید و عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی هستم.
نحوه انتخابتان بهعنوان رئیس دانشگاه صنعتی شریف در سال ۸۹ را بیان میکنید؟
در سال ۸۹ و در زمان ریاست دکتر سهرابپور، معاون پژوهشی دانشگاه و عضو هیئترئیسه دانشگاه بودم. در دولت دهم دکتر کامران دانشجو قصد تغییر ریاست دانشگاه را داشت. آقای سهرابپور ریاست وقت دانشگاه با تعامل وزیر علوم من را برای ریاست دانشگاه انتخاب کردند.
روزی آقای دانشجو از وزارتخانه با من تماس گرفت و گفت: "من و آقای سهرابپور به این نتیجه رسیدیم که شما بهترین گزینه برای ریاست دانشگاه هستید". آقای سهرابپور نیز بعد از تماس وزیر با من صحبت کرد و از من خواست که مسئولیت دانشگاه را قبول کنم. وقتی دیدم خود وزیر و دکتر سهرابپور که معاونشان بودم و خودم را همواره برادر کوچک ایشان میدیدم از من درخواست کردند، این مسئولیت را پذیرفتم.
جو دانشگاه در شرایطی که مسئولیت ریاست دانشگاه را پذیرفتید، چگونه بود؟
با وجود اینکه یک سال از اتفاقات سال ۸۸ گذشته بود، هنوز جو دانشگاه متحول بود و ما داستانها و اعتراضاتی را در دانشگاه و خوابگاهها داشتیم. فضای دانشگاه ملتهب بود و من در این فضا فعالیت خود را آغاز کردم.
وقتی جو اجتماعی کمی ملتهب و بدبین است مدیریت کردن هم سخت است، ولی کار را آغاز کردم. در ابتدا برخی به این مدیریت بدبینانه نگاه میکردند و شبنامه پخش میکردند یا علیه من صحبت میکردند، اما کمی که گذشت دیدند انتصابات بهترین انتصابات و عملکرد هم منطقی و قابل دفاع است. در این شرایط کسانی که اعتراض میکردند و شبنامه پخش میکردند، خاموش شدند.
از همان ابتدا سعی کردم در شورای دانشگاه تعامل خوبی با بدنه دانشگاه داشته باشم. ۱۴ جلسه شورا در عرض سال برگزار کردم. بهاعتراف دوست و دشمن بهترین دوره شورای دانشگاه از نظر تشکیل، حضور همه اعضا، بدون غیبت با بحثهای خیلی زنده و جدی در این دوره بود. تعامل در این جلسات خیلی خوب بود و حاصل آن این بود که خیلی از مسائل دانشگاه با شور و مشورت و همفکری پیش رفت.
در این دوره سعی کردیم از افراط و تفریط جلوگیری کنیم، نه شوراگری افراطی و نه فردگرایی افراطی؛ مدیریت با بدنه اجتماعی دانشگاه در زمینههای مختلف نظیر انتخاب رئیس دانشکدهها، تصمیمگیری درباره دانشگاه و غیره تعاملی خوب داشت و باز بهاعتراف دوست و دشمن در این دوره ۴ساله که سه سال آن در دولت دهم و یک سال آن در دولت یازدهم بود، دانشگاه خیلی رشد کرد.
رتبه دانشگاه صنعتی شریف در عرصه بینالملل پیش از این زیر ۵۰۰ بود که به ۲۵۰ و ۲۷۰ ارتقا یافت. از نظر آموزشی ۱۰۰ نفر اول کنکور همچنان این دانشگاه را انتخاب کردند. علیرغم تحریم دانشگاه از سوی اتحادیه اروپا این مسئله تأثیری در رکوردهای ما نگذاشت. بههمراه وکیل انگلیسی دانشگاه دو سال جنگیدم و نهایتاً دادگاه اتحادیه اروپا علیه این اتحادیه رأی داد.
از نظر توسعه فیزیکی زمین ۶۰هکتاری دانشگاه در منطقه ۲۲ شهرداری فعال شد. مجوز پژوهشگاه مرکز تحقیقاتی دانشگاه را گرفتیم و تأسیس کردیم. فعال شدن پردیس کیش، فعال کردن زمینهای ۲۰هکتاری شهرک قدس از جمله این اقدامات بود.
پروژههای خوبی داخل دانشگاه فعال شد. پروژههای هوافضا، دانشکده مکانیک،کلاس درس، خوابگاه دختران با توجه به کمبود منابع فعال شدند و پیشرفت خوبی داشتیم.
در حوزه پژوهشی هم تقریباً سالی ۲۰ یا ۲۵ درصد افزایش مقالات را داشتیم، علاوه بر تعداد کمی مقالات از نظر کیفی هم ارجاع به مقالات افزایش یافت.
از نظر ارتباط با صنعت، درآمد دانشگاه از حدود ۵ میلیارد تومان به ۶۵ میلیارد تومان رسید. روابط بینالملل خوبی داشتیم. شاید ۸ سفیر اروپایی مانند فرانسه، فنلاند، آلمان و اتریش به دانشگاه آمدند و رفت و آمدهای خوب بینالمللی داشتیم.
در حوزههای فرهنگی فضای بازی را ایجاد کردیم تا دانشجویان فعالیتهای خوبی داشته باشند. ۲۵ انجمن علمی داشتیم، غیر از انجمن اسلامی که در آن تغییراتی رخ داد و بهسمت تجدید ساختار رفت، بقیه فعال بودند. از نظر فضای فرهنگی دانشجویی همین بس که من وقتی مشغول کار شدم چندین خودکشی داشتیم، اما زمانی که کار را تحویل دادم یک خودکشی هم نداشتیم.
از نظر مسائل دانشجویی با همه کمبودهایی که بود در مسئله غذا و خوابگاه رضایت نسبی ایجاد شد. در حوزه مالی با توجه به کمبودها اقدامات خوبی صورت گرفت. در مسائل رفاهی نیز با توجه به کمبودها یک فضای تفریحی در پردیسان ایجاد کردیم و در مشهد یک زائرسرای اساتید جوان فعال کردیم. مجموعه فعالیتهایی که در یک کتابچه تحت عنوان عملکرد ۴ساله دانشگاه و برای اطلاع همکاران چاپ شد که خیلی مفصل است.
به نظرم میآید شاخصها بهصورت کلی مثبت بود. همین که جایگاه دانشگاه در سطح بینالملل از نظر یک ناظر خارجی به کمتر از ۵۰۰ رسید، آن هم در شرایطی که ما با اتحادیه اروپا دعوا داشتیم و از ارتقای جایگاه دانشگاه میگوید، معنای واضحی دارد.
یکی از موضوعاتی که در دوران مدیریت شما رخ داد، ساخت "ماهواره شریفست" بود که هنوز پرتاب نشده، علیرغم اینکه اعلام کردند مشکلی نداشته است، چرا این ماهواره هنوز پرتاب نشده است؟
بهنظرم این مسئله را باید از سازمان فضایی بپرسید که چرا این ماهواره پرتاب نشد. ماهواره شریف یکی از بهترین ماهوارههایی است که ساخته شده و افراد مختلف به آن صحه گذاشتند.
در ابتدا رفتارهایی درباره ماهواره شریفست انجام شد که قدری مبهم و مشکوک بود و ما هم متوجه نشدیم که پرتاب این ماهواره چرا انجام نشد، حتی رونمایی از آن انجام نشد و نگذاشتند که انجام شود. در جایی که ماهوارههای مختلف ساخت صا ایران و وزارت دفاع و دانشگاه علم و صنعت رونمایی شدند و مرتب از ماهواره امیرکبیر صحبت میشود، اما نگذاشتند و اجازه ندادند ماهواره شریفست حتی رونمایی شود.
برای ما هم این رفتارها مبهم بود. زمانی که آقای ترکان رئیس سازمان فضایی بودند با ایشان و جانشینشان آقای فاضلی صحبت کردم، اما هیچکدام پاسخ صریحی در این زمینه ندادند.
بهچهدلیل این ماهواره را رونمایی و پرتاب نمیکردند؟
بهزبان میگفتند اشکال فنی دارد، اما در جلسات خصوصی که از آنها میپرسیدیم اشکال فنی ماهواره شریفست چیست که ما آن را حل کنیم حرفی نداشتند.
در آخرین جلسهای که با آقای شریعتمداری رئیس سازمان هوا و فضا داشتم وقتی بهصراحت از دیگر حاضران جلسه سؤال کردند که اشکال ماهواره شریف ست چیست، اعتراف کردند که هیچ اشکالی ندارد. کاملاً مشخص بود که قضیهای پشت این داستان است، اینکه آن چیست باید از سازمان فضایی پرسید.
ما شایعاتی در این رابطه شنیدیم، اینکه وقتی ماهواره رونمایی شود این مسئله اعتباری برای رئیس دانشگاه صنعتی شریف میشود و چون مجموعه دولت یازدهم بهدنبال تغییر بود این اقدام نباید صورت میگرفت؛ البته این در حد شایعه بود. یکی از رکوردهای خیلی خوب دانشگاه در مدت چهار سال گذشته ساخت ماهواره شریفست است که هنوز هم پرتاب نشده است. اخیراً سازمان فضایی اعلام کرده که در بهمنماه پرتاب میشود. دقیق نمیدانم، البته مأموریت ما فقط ساخت ماهواره بود.
روند تغییر رؤسای دانشگاهها را در دوره آقای فرجیدانا چطور دیدید؟
خیلی بد بود. در ابتدای فعالیت وزارتخانه با توجه به تغییرات سرپرست و وزیر، یک کار اشتباه و بسیار غلطی را که انجام دادند، اعزام کمیتههای سهنفره به دانشگاهها بود.
اولاً اشکالات درباره خود اعضای کمیته سهنفره بود، البته متعرض همه آنها نمیشوم، اما من افرادی را در این کمیتهها سراغ دارم که شایستگی لازم را درباره ارزیابی عملکرد رؤسای دانشگاهها نداشتند.
ثانیاً کسی که کمترین تجربه اجتماعی و مدیریتی داشته باشد متوجه است که مدیریت فضایی مانند دانشگاهها کار سادهای نیست. همیشه درست یا نادرست عدهای مخالف و معترض نسبت به عملکردها وجود دارد، بنابراین وقتی شما بهعنوان یک هیئت سهنفره سراغ معترضان میروید، جز اینکه جو را ملتهب کنید کار خاصی انجام ندادهاید؛ بهطور قطع اگر هر وزارتخانه و دستگاهی کمیتهای تشکیل دهد که نظر مخالفان را بررسی کند، التهاب ایجاد میشود.
بهعنوان مثال در این بین یک بنده خدایی از اساتید اعتراض داشت: فلانی (من) هیچ کار مثبتی را انجام نداده، حتی یک اتاق هم به ما نداده، یکی مثل فلان آقا ضابطه و معیارش برای اینکه کسی کار مثبتی انجام داده یا نداده، داشتن یک اتاق است، بنابراین هم آن ترکیب کمیته سهنفره خیلی مشکل داشت و هم روشی که در پیش گرفتند، مشکل داشت.
کجای دنیا در عرض مدت یک ماه میتوان درباره اعتراضهایی که بهقول خود آنها ۱۰ مورد است، قضاوت کرد. کدام قاضی و سیستم قضایی است که بتواند طی دو هفته به همه این موارد رسیدگی کند. مشخص است هدف از این اقدام، سیاسی است، نه رسیدگی به شکایات؛ البته وزارتخانه حق دارد رؤسای دانشگاهها را عوض کند. بعضی از همکاران کار خوبی کردند و گفتند: اجازه حضور کمیته سهنفره را به دانشگاه نمیدهیم و دانشگاه جمهوری اسلامی ایران نباید ملتهب شود و باید آرام باشد و وزیر اگر میخواهد رئیس را تغییر دهد خوب آن را عوض کند، اما نه با این شکل.
به خود شما چگونه اعلام شد که وزارت علوم دولت یازدهم قصد تغییر رئیس دانشگاه شریف را دارد؟
با فرجیدانا از از قبل رفاقتی داشتم. در دیداری کاری، کتابچه عملکرد دانشگاه را به وی دادم و گفتم این کتابچه واقعاً عملکرد دانشگاه است. آقای فرجیدانا بهجای اینکه آن را نگاه کند و ببیند که خوب یا بد است، گفت: "دوره ریاست شما چهزمانی تمام میشود؟" و من گفتم: همین الآن؛ اگر منظور شما تغییر است، همین الآن دانشگاه را تقدیم میکنم.
از روز اول تکلیفی داشتم و ریاست را قبول کردم و واقعاً هم زحمت کشیدم. فشارهای کاری، خستگی و استرسهای ناشی از کار زیاد از یک طرف، نداشتن منابع مالی از طرف دیگر مرا به شرایطی کشاند که آثار بیماری و صدمات جسمی ناشی از این دوره کاملاً بر من کاملاً مشهود است، لذا به فرجیدانا گفتم همین الآن و برای تغییر اعلام آمادگی کردم. بر این اساس طی فرآیندی در حالی که تا پایان حکم ریاستم زمانی باقی مانده بود، سرپرست دانشگاه فعالیت خود را آغاز کرد، البته از مدیریت آقای فتوحی استقبال میکنم و امیدوارم بتوانند به دانشگاه خدمات ارزندهای را ارائه دهند.
برخی دلیل تغییر شما را فعالیت انتخاباتی شما و اینکه بهعنوان یکی از فعالان سیاسی در جناحی فعالیت کردید که با دولت یازدهم یکی نبود، میدانند، خود شما چقدر این موضوع را قبول دارید؟
کاملاً درست است. فعالیت سیاسی من چیز مجهولی نبود. یکی از نشریهها وقتی من بهعنوان رئیس دانشگاه شریف فعالیت خود را آغاز کردم در یادداشتی بنده را با آقای سهرابپور مقایسه کرده بود.
یکی از این تفاوتها این بود که من از نظر سیاسی فعال و عضو جمعیت ایثارگران هستم، جدا از اینکه جمعیت ایثارگران را چهکسانی تشکیل میدهند؛ ایثارگران را افراد ایثارگر فعال در جبهه برای دفاع از این مملکت شکل میدهند. کسانی که بعضاً در جنگ جانباز شدند. امروز این افراد بهخاطر همان عنصر خدمت که در زمان جنگ داشتند در عرصه مسائل اجتماعی و سیاسی فعال شدند.
انصافاً من دوستان را اینطور دیدم، یعنی بهدنبال مقام و قدرت نیستند. افرادی که همه زندگیشان را برای این مملکت دادند و اکنون هم میخواهند باقیمانده آن را بدهند؛ صرفنظر از این موضوع یکی میگفت فلانی عضو بسیج اساتید است و دیگری میگفت عضو جمعیت ایثارگران است، بنابراین این موضوع که بنده یک فعال سیاسی بودم از روز اول برای کسی مجهول نبود.
همیشه در دانشگاه هم میگفتم که از ارتباطات اجتماعی برای آوردن امکانات به داخل دانشگاه استفاده کردم. هویت اجتماعی من در بیرون از دانشگاه است و من منکر آن نیستم، اما در داخل دانشگاه بهعنوان رئیس هیچگونه اقدامات سیاسی را پیاده نکردم.
بهعنوان یک استادتمام دانشگاه صنعتی شریف با یک سوابق خوب علمی، عملیاتی و مدیریتی میخواهم دانشگاه را ارتقا دهم. در داخل دانشگاه استاد یا دانشجو با هر گرایش سیاسی، یک همکار خوب علمی است، اما بیرون دانشگاه هویت اجتماعی خودم را داشتم. در شورای دانشگاه و جاهای دیگر همیشه این را میگفتم. اتفاقاً اگر کسی صرفاً آدم آکادمیکی باشد نمیتواند دانشگاه را اداره کند و شما باید در بیرون دانشگاه ارتباطات داشته باشید تا بتوانید امکانات بیاورید و کسی که صرفاً آکادمیک باشد، نمیتواند. دانشگاه هم کم و بیش به این رسیده است.
در مورد ماهواره شریفست شایعه بود "اگر ماهواره پرتاب شود این مسئله اعتباری به رئیس دانشگاه اضافه میکند و چون قرار است فلانی (روستاآزاد) را عوض کنیم، نباید شریفست رونمایی و پرتاب شود"، پس بنابراین تغییر بنده کاملاً سیاسی بود.
در آخرین جلسه هیئتامنا که آقای فرجیدانا هم بودند، سؤال اعضای هیئتامنا این بود: "فلانی را با این همه توفیقات و خدمات و کارهای مثبت چرا میخواهید عوض کنید؟" آقای وزیر هم حرفی نداشت و گفت آقای روستاآزاد کمیتهای برای تغییر خودش ایجاد کرده که همان کمیته جستجو بود. در آن جلسه لازم شد توضیح دهم که این کمیته چیست و برای چه تشکیل شده، اینکه وزارتخانه بنای تغییر به همان شیوهای را که گفته بودم داشت و من تصمیم گرفتم دانشگاه را از آسیبهای تغییر آنچنانی حفظ کنم. اگر غیر از این بود من که داشتم کارم را انجام میدادم.
آن چیزی که در تغییر من مدنظر بود، فعالیت سیاسیام بود و اینکه من در انتخابات در اردوی دیگری فعالیت میکردم؛ البته این روند خلاف حرفها و شعارهایی است که ریاست محترم جمهور اعلام میکند. اینکه دولت فراگیر هستیم و در مسندهای مختلف از همه گرایشها دعوت به کار و استفاده کردیم؛ دوستان وزارت علوم تحمل اینکه یک رئیس دانشگاه گرایش دیگری داشته باشد را هم نداشتند.
یعنی شما کمیته جستجو را ایجاد کردید که وزارت علوم کمیته سهگانهای را به دانشگاه اعزام نکند؟
بله، در وزارتخانه از روز اول حرکتهای زشت و سیاسی انجام شد. بعد از اینکه دولت یازدهم روی کار آمد، آدمهایی که از نظر سیاسی تند و رادیکال محسوب میشوند، بعضی از حرکتها را شروع کردند و در یکی از روزنامههای اصلاحطلب مطلبی را درج کردند که روستاآزاد باید استعفا دهد؛ اتفاقاً بیشتر آن مطالب در مدح من بود، در حالی که علیه من بود. ما ارتباط با صنعت و دانشگاه را ارتقا داده بودیم، اما اعلام میکردند که فلانی دانشگاه را تجارتخانه کرده است. در حالی که ۱۴ جلسه شورا برگزار کرده بودم، اما میگفتند روابطی با شورا ندارد و دانشگاهیان را دخالت نمیدهم.
بیشتر این مطالب دروغ بود یا اگر درست بود نقطه مثبت بود. در فیسبوک علیه من امضا جمع کردند. فکر میکردند چقدر میتوانند امضا جمع کنند. البته تعداد بسیار محدودی امضا جمع کردند که بین آنها اسامی دانشگاه آزادیها، فارغالتحصیلان دهساله و یا پانزدهساله دانشگاه که اصلاً من را نمیشناختند و نمیدانستند که رئیس دانشگاه کیست و چه کارها و اقداماتی انجام داده، دیده میشد.
اعتقاد داشتم اگر قرار است تغییری رخ دهد باید از راهش و با در نظر گرفتن شأن وزارتخانه و دانشگاه انجام شود. هر دوی اینها کارشان این نیست که کار سیاسی سخیف انجام دهند. چه به این شکل که گروههای سهنفره بفرستند یا اینترنتی رأیگیری کنند و یا اینکه حرکتهای سخیف و کار تند و رادیکال و افراطی انجام دهند.
اینها همه کارهای زشت و سخیفی است که در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست. به وزارتخانه اعلام کردم که با صدور بیانیهای این رفتارها را محکوم کند و اعلام کند تغییر رئیس دانشگاه امری بسیار مهم، فرهنگی، اجتماعی و علمی است که باید از راه خودش انجام شود نه از طریق رأیگیری اینترنتی و یا طومار نوشتن.
وقتی دیدیم وزارتخانه در این زمینه واکنشی نشان نداد و اتفاق خاصی نیفتاد و وضعیت بهضرر دانشگاه است، چون خود من مهم نبودم، اما دانشگاه نباید دچار ضرر و مشکل میشد، لذا این مسئله را با شورای دانشگاه مطرح کردم و یک کمیته جستجو راه انداختم تا خودمان ابتکار عمل داشته باشیم و با یک روش وزین، سنگین و رنگین علمی و فرهنگی این تغییر انجام شود، چون من اصراری برای ادامه ریاست نداشتم و هر عزیزی که میآمد دستش را میبوسیدم و بهسراغ کارهای علمی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی خودم میرفتم.
بنابراین بله، کمیته جستجو را خودم در شورای دانشگاه تشکیل دادم. وقتی دیدم وزارتخانه راه درست را نمیداند و یا نمیخواهد انجام دهد، ما بهسراغ این راه رفتیم تا از راه درست کار را انجام دهیم، زیرا دانشگاه شریف یک سرمایه برای کشور است و کسی حق ندارد بهصورت ناصحیح امورات آن را پیگیری کند.
در حال حاضر مشغول چهکارهایی هستید؟
بهعنوان هیئت علمی دانشگاه باید به کارهای علمی خودم در دانشگاه در مقاطع مختلف ارشد و دکتری بپردازم. کار جدی را از قبل شروع کرده بودم که بهدلیل این مسئولیت کمی در حالت سکون مانده بود که آن را بهطور جد دنبال میکنم و آن هم ایجاد مرکز تولید آنزیمهای پرمصرف صنعتی، بهداشتی، دارویی است که اکنون فعال شده است. اینکه بتوانم خدمتی از طریق تولید آنزیمها که مصرف زیادی هم در جامعه و در صنعت دارند به کشور عرضه شود.
از نهادهای دیگر دعوت به کار نشدید؟
چیزی حدود دو تا سه ماه مانده بود به پایان دوره ریاستم از چند جا تماس گرفتند و دعوت به کار کردند.