نماینده/حامد حاجی حیدری: قضيه در همايش «بحران آب؛ عوامل و پيامدهاي سياسي آن» که در روز سه شنبه مورخ ۲۳ ديماه ۱۳۹۳ از ساعت ۱۶:۳۰ الي ۱۹:۳۰ در سالن جابر ابن حيان دانشگاه صنعتي شريف برگزار شد، هشدارهاي بسياري «تکرار» گرديد. همه ميدانيم که آمايش سرزميني نامناسب، موضوع آبرساني به سي درصد جمعيت کل کشور را که در محدوده تهران متراکم شدهاند را به يک مسئله بزرگ تبديل کرده است. کاهش بارشها، درياچههاي دروني کشور را با مشکل خشکي و نمک پراکني به اراضي اطراف مبتلا کرده است، و در اين ميان مشکل درياچه اروميه خيلي بزرگ به نظر ميرسد. قسمتهاي مرکزي و جنوب شرق کشور هم که وضعشان نا گفته پيداست.
خب؛ اينها هشدارهايي است که مدام از سوي کارشناسان صادر ميشود.
وقتي کارشناسان، پيوسته و مدام و لاينقطع هشدار ميدهند، اين، نشان از ضرورت مداخله سياسي در موضوع براي بنبستگشايي دارد. وقتي به رغم تدابير مستمر کارشناسي هنوز هشدارهاي تکان دهنده از سوي کارشناسان اعلام ميشود، معلوم است که ديگر نميشود با روالهاي معمول بر مسئله فائق آمد. پس، بايد صحنه بازي طوري عوض شود
تا امکان نوآوري فراهم گردد.
مداخله «نوآوريهاي سياسي بنبستگشا» ممکن است موجب شود تا راه حلهاي جسورانه از ميان کارشناسان که در شرايط معمولي ممکن است نامتعارف به نظر برسند، مجال ظهور و جدي گرفته شدن پيدا کنند.
مثلاً، ما بارها شنيدهايم که ايران در اقليم خشک قرار دارد، و ما همواره بايد راههايي براي تحمل اقليم خشک بيابيم. آيا براي يک سياستمدار خلاق ميسر است که اين ايده بسيار جسورانه يک کارشناس فرضي را پر و بال بدهد که «بياييد اقليم ايران را عوض کنيم». حال که همه در همايش دانشگاه صنعتي شريف که از شکل يک همايش علمي به سمت يک همايش تبليغاتي ميرود تا به مردم اين پيام را از اجتماع کارشناسان منتقل نمايد که بيشتر و بيشتر صرفه جويي کنيد، بگذاريد يک ايده خلاقانه هم به گوش مردم و کارشناسان برسد: «بياييد اقليم ايران را عوض کنيم».
اين کارشناس مفروض، معتقد است که با انتقال آب خزر از طريق خط لوله به کوير مرکزي ايران (و شايد هم به حوضه درياچه اروميه) و ايجاد يک درياچه مصنوعي عظيم و وسيع در مناطق کويري ايران، ميتوان اقليم ايران را متحول کرد؛ ميتوان اجازه داد تا در مرکز کويري ايران، آب و هواي مرطوب حاکم کرد، ابرهايي تشکيل داد، و زمينهاي اطراف را پر آب کرد؛ ميتوان سفرههاي آب زير زميني را تقويت نمود؛ ميتوان موقعيتهاي جديد گردشگري ايجاد کرد؛ ميتوان صنايع تازه اي را در اطراف اين منبع آبي جديد تأسيس نمود؛ ميتوان ...
وقتي کارشناسان در همايشهاي متوالي خود راهي باز نميکنند، مداخله يک «نوآوري سياسي بنبستگشا»، مهمترين کارکردي که دارد، ايجاد امکان تغيير فاز نخبگان به يک حلقه خلاقانهتر است؛ شايد شکست جو آرام محفل کارشناسان، وقوع يک انقلاب فکري را تسهيل کند.
برهان
به نظر ميرسد که برخي از مسائل اجتماعي و اقتصادي و سياسي ما، همچون همين مسئله آب، يا آمايش ناصحيح سرزمين، يا مسئله آموزش و تحقيقات در دنياي مجازي، يا نبود احزاب واقعي و کارآمد، يا ...، به ترازي رسيدهاند که راه حلهاي پيشين ديگر پاسخگوي آنها نيست. تشکلهاي سياسي امروز، بايد براي حل مسائل اين کشور از اين تراز انرژي، به سمت تراز بالاتري جهش نمايند. آنان بايد با استفاده از «نوآوري»، به دنبال فرصتهاي جديد باشند و بکوشند تا از ايدههاي سنتي و مرسوم به سمت راهحلهاي نو حرکت کنند که اين فرآيند به کمک ايجاد زيرساختها و بسترهاي سياسي نوآوري گستر امکان پذيرتر است. «نوآوريهاي سياسي بنبستگشا»، مفهومي چند بعدي است که فعاليتهاي نخبگان را به سوي نوآوري در ايدهها و راه حلهاي عملي و فناوري، مخاطره پذيري و پيشگامي سوق ميدهد. رشد، زماني ميسر خواهد بود که افرادي در بين ساير آحاد جامعه با خطر پذيري، اقدام به نوآوري کرده، و با اين کار، روشها و راه حلهاي جديد، جايگزين راهکارهاي ناکارآمد قبلي شود. نوآوري بهره برداري از فرصتها براي ايجاد تغيير است و نوآور همواره به دنبال تغيير، پاسخ دادن به آن و بهره برداري از آن به عنوان يک فرصت براي عرضه ايده اي جديد، روشي نوين در فرآيند حل مسائل، ايجاد ميادين رقابتي تازه، يافتن منابع جديد و ايجاد هر گونه ساز و کار نو است. «نوآوريهاي سياسي بنبستگشا»، ساز و کاري است که بدون
در نظر گرفتن منابع موجود و تحت کنترل، فرصتها را پيگيري ميکند و آنچه او را در اين پيگيري راسخ ميسازد تعهد قوي نسبت به نوآوري در ايدهها و راه حلها، ريسک پذيري و پيشتازي است. نخبگان هر حوزه، و از جمله حوزه جغرافيا و منابع طبيعي، از حيث نخبگي خود، قدري محافظه کار هستند، و اغلب و در شرايط معمول نميتوان از آنها اجراي استراتژيهاي تهاجمي معطوف به کشف راه حل را انتظار داشت. در عين اين جسارت، «نوآوريهاي سياسي بنبستگشا»، بي قاعده هم نيستند و بايد تلفيق يکسري از ويژگيها را در خود داشته باشند:
ولع کسب توفيق
نخبگان در آرزوي موفقيت در اجتماع علمي هستند، اما، معمولاً اقدام برجسته و متمايزي در جهت رسيدن به آرزوهايشان انجام نميدهند؛ آنها از طرد شدن و از واکنشهاي تند اجتماع علمي ميهراسند. ولي، «نوآوران سياسي بنبستگشا»، با ويژگي ولع کسب توفيق، به طور مستمر، براي دستيابي به اهداف فعاليت ميکنند، و به اهداف خود جامه عمل ميپوشانند. آنها، تمايل شديدي به کسب اهداف بالاتر دارند. نيروي درونيشان آنها را بر ميانگيزاند تا در راستاي موفقيت عمل کنند.
ارزش قائل بودن براي استقلال
نخبگان هر حيطه، هر چند ايدههايي براي بهبود داشته باشند، اما اغلب، نميتوانند بدون اطمينان از اجماع بر سر آنها، ايدههاي جسورانه و نامعمول را مطرح سازند، چرا که نخبگان دلبستگيهايي به جايگاه خود در اجتماع علمي دارند. اما، «نوآوران سياسي بنبستگشا»، به تنهايي و بدون کمک ديگران اقدام به انجام کارها ميکنند، زيرا، آنها دريافتهاند که انقلابات عملي و علمي در همراهي با قدر مشترکها و اجماعها ميسر نميشوند. قدري خرق عادت لازم است و اين خرق عادت بدون روحيه مستقل ميسر نيست. «نوآوران سياسي بنبستگشا»، ترجيح ميدهند و ميخواهند تا خود مسئول تصميماتي که ميگيرند، باشند.
استقبال از خطرهاي محاسبه شده و منطقي
«نوآوران سياسي بنبستگشا»، افرادي هستند که در شرايط نامطمئن تصميم ميگيرند، و اين کاري است که معمولاً نخبگان از آن حذر دارند. بنا بر اين، نوآوران سياسي ريسک پذيري را تحريک ميکنند؛ هر چند بر سر نتايج هرگز شرط بندي نميکنند و آنها ريسک حساب شده اي را ميپذيرند که هم به اندازه کافي مهيج است و نيز در عين حال شانس نسبتاً منطقي براي بردن وجود دارد.
شجاعت خروج از روند طبيعي امور
«نوآوران سياسي بنبستگشا»، اعتقادي به «روند طبيعي امور» ندارند. آنها باور ندارند که با سپردن امور به دست حوادث ميتوان اميد داشت که اوضاع بهبود تعيين کننده اي بيابد. آنها، قوياً اعتقاد دارند که بايد بر سرنوشت حاکم شد و آن را شکل داد. «نوآوران سياسي بنبستگشا»، به مرکز دروني کنترل اعتقاد دارند. آنها به توان خود براي کنترل و تأثيرگذاري بر محيط اجتماعي-اقتصادي اطراف ايمان ميورزند، و اين اعتقاد را در عمل به کار ميگيرند.
پشتکار
طرح انتقال آب به داخل فلات ايران، مکرراً مطرح شده است، اما اگر يک «نوآور سياسي بنبستگشا»، پاي اين کار بيايد، دنبال قضيه را ميگيرد. او به کاري که تصميم گرفته تقبل کند، بسيار اهميت داده و به آن اصرار ميورزد. نوآوران وقتي درگير يک هدف مشخص و سلسله اقداماتي ميشوند، خود را در آن غرق ميکنند. آنها شخصاً مشکلاتي که در مسير راهشان به وجود ميآيد حل ميکنند و نيز تا زماني که پروژه با موفقيت به اتمام نرسيده است، دست از کوشش بر نمي دارند.
نگرش از يک ديد وسيع تر و اميد به «بهبود»
«نوآوران سياسي بنبستگشا»، خواسته خود را به سمت اهداف با ارزش هدايت کرده و معيارهاي فوق العاده اي براي آنچه انجام ميدهند تنظيم ميکنند. با اين معيارها، روند مثبت امور را رصد ميکنند، و هيچ گاه از اينکه در وضع ايده آل نيستيم، حس منفي به خود راه نميدهند. آنها همواره «از يک ديد وسيع تر» به امور نگاه ميکنند، و از روند رو به «بهبود» انگيزه ميگيرند.
از دست ندادن فرصتها
«نوآوران سياسي بنبستگشا»، با دل بستن به بهبودها، نااميد نشدن و قهر نکردن، استمرار حضور خود در صحنه را تضمين ميکنند، و با اين استمرار حضور، ميتوانند از فرصتها «که در دراز مدت قطعاً به دست ميآيند»، استفاده کنند. آنها فراست خود را با ممارست به قدري تيز کردهاند که خيلي سريع، فرصتها را شناسايي کرده و آنها را تصاحب ميکنند. آنها حتي ميتوانند با خلاقيت مشکلات را به فرصتها تبديل کرده و از آنها بهره مند شوند. حوصله و اميد، موجب ميگردد که آنها خيلي با دقت و هوشمندانه نحوه دستيابي به اهدافشان در تحقق بخشيدن به فرصتها را پيش بيني و برنامه ريزي کنند.
توان بالاي تجزيه و تحليل ذهني
«نوآوران سياسي بنبستگشا»، تحت تأثير آنچه خود به آن علاقه دارند يا نسبت به آن بي علاقهاند، قرار نميگيرند. آنها واقع بين هستند، و احساسي قضاوت نميکنند. در زماني که نياز به مشاوره داشته باشند از افراد متخصص و کارشناس و نه از دوستان و آشنايان کمک ميگيرند.
مهارتهاي ارتباطي قابل ملاحظه
«نوآوران سياسي بنبستگشا»، در جريان برقراري ارتباط با افراد در هر سطحي که باشند احساس راحتي ميکنند. آنها طي انجام کارهايشان ملاقاتهاي اتفاقي با افرادي از بخشهاي گوناگون که مجبورند با آنها سر و کار داشته باشند انجام ميدهند. با همه در تعاملاند؛ افرادي موفقاند که تمايل برقراري ارتباط با ديگران را دارند و از مهارتهاي ميان فردي بالايي در رويارويي با ديگران برخوردارند.