نماینده/محمدکاظم انبارلویی: نخستين گردهمايي اصلاحطلبان پس از ۶ سال برگزار شد. روزنامههاي دوم خردادي از اين گردهمايي با تيترهايي چون - اصلاحطلبان در ضيافت اجماع - خيز زمستانه براي بهارستان - رقص پرچم اصلاحات در خيابان پرچم به استقبال آن رفتند
اين نشست مزين به يك قطعنامه پاياني و چند سخنراني بود كه در زير به نكاتي ناظر به آن اشاره ميشود؛
۱- با آنكه اصلاحطلبان، زمين و زمان را پر كردهاند كه اصليترين مطالبه مردم، رفع حصر موسوي و كروبي (بخوانيد سران فتنه) است و در هر محفل و همايشي از آنها ياد ميكنند، اما در قطعنامه پاياني هيچ ذكري از آنها نكرده و مطالبهاي هم در مورد رفع حصر آنها نداشتهاند. اين رويكردي مبارك است چون معلوم ميشود كه رفع حصر آنها نه تنها يك مطالبه ملي نيست حتي مطالبه احزابي هم كه قبلا در ركاب موسوي فتنه سال ۸۸ را كليد زدند، نيست.
مطالبه رفع حصر يك شوخي بيمزه امنيتي است چرا كه سران فتنه هنوز سر موضع هستند. نشست اخير اصلاحطلبان از تكرار اين شوخي در قطعنامه پرهيز كرده است. اين را بايد به حساب هوشمندي آنها گذاشت.
۲- در مقدمه قطعنامه اصلاحطلبان براي اولين بار تعريفي از اصلاحطلبي و تبار آن دادهاند. اين هم يك گام به جلو و باعث اميدواري است. آنها خود را ديندار مدافع نظام و ارزشهاي ديني و ملي و در تداوم تلاش روحانيون روشنبين و طرفدار عدالت و اخلاق و خط امامي توصيف كردهاند. اما اشارهاي به حوادث تلخ سال ۸۸ نكردهاند. چرا كه در آن مقطع از دين، نظام و امام خميني(ره) دفاع نكردند؟ و باز چرا كه ارزشهاي ديني و ملي را در معرض تاخت و تاز سرويسهاي امنيتي دشمن و در تاراج منافقين، سلطنتطلبها، بهائيها و... قرار دادند و نه تنها با آنها مقابله نكردند بلكه همراهي نيز كردند؟ آنها ميخواهند آن قطعه از عملكرد اصلاحطلبي را پاك كنند!
۳- در اولين بند قطعنامه از امنيت ملي و اتحاد و انسجام ملت ياد كردهاند، اما پاسخ ندادهاند چرا وقتي در فتنه ۸۸ اتحاد ملي و امنيت ملي در جنگ نرم دشمن مورد تعرض قرار گرفت در صحنه حضور نيافتند و از اقتدار و امنيت ملي پاسداري نكردند؟ اصلا خودشان اقتدار و امنيت ملي را به خطر انداختند!
۴- در ماده ۵ قطعنامه از راي ملت به عنوان "حق الناس" بنا به سفارش رهبري ياد كردهاند، اما نگفتهاند چرا در انتخابات دهمين دوره رياستجمهوري راي ۴۰ ميليوني ملت را كه حقالناس بود به رسميت نشناختند؟ اين راي پايه و مايه اصلي اقتدار ملي بود. چرا بر طبل دروغ تقلب كوبيدند و بيش از ۷۰۰ هزار نفر از مردم ايران را كه در شمار ناظرين و مجريان انتخابات بودند متهم به تقلب كردند؟ آنها تفاوت ۱۱ ميليوني راي را ناديده گرفتند و تير خلاص به جمهوريت نظام زدند و در دام جرج سوروس و جين شارپ افتادند و اخلال در نظام پديد آوردند. حالا ميگويند؛ "كي بود كي بود من نبودم" بگذريم!
۵- در بند ۸ و ۹ قطعنامه به موضوع مطالبات معيشتي مردم بويژه معيشت افراد فرودست جامعه و نيز مبارزه با فساد و انحصارات اشاره كردهاند كه يك گام مبارك در پاسخگويي به مطالبات مردم است. چه خوب بود در همين بند راهحلهايي را هم يادآور ميشدند. اصلاحطلبان در مقطعي برافشاي پرونده فساد فاضل خداداد پيشتاز بودند و آن پرونده را به سامان رساندند. اما معلوم نشد چرا در فساد مربوط به پرونده رشوهخواري در قرار داد با استات اويل و نيز قرارداد كرسنت و اين اواخر در مورد رانت ۶۵۰ ميليون يورويي سكوت كرده و حرفي نميزنند؟ اي كاش در اين قطعنامه از باب همراهي با مردم به اين مصاديق هم اشاره ميكردند.
۶- جناب هاشمي رفسنجاني پيام خوبي به اين اجلاسيه دادهاند و در حمايت از جمهوريت نظام و راهكارهاي اين صيانت، مطالب خوبي گفتهاند. اي كاش ايشان در باب صيانت از "اسلاميت نظام" بنا به جايگاه و نقشي كه در تاريخ معاصر داشتند توصيههايي هم ميفرمودند.
در صف اول عكس اين همايش جمعي از علما و روحانيون هم حضور داشتند. نه پيامدهندگان و نه قطعنامهنويسان هيچ مطلبي كه ناظر به دغدغه آنها نسبت به صيانت از اسلاميت نظام باشد، نگفتهاند.
آقاي هاشمي در پيام خود بر اجراي تام فصل سوم قانون اساسي تاكيد كرده است. اين تاكيد براي حفظ حقوق ملت امري خوب و پسنديده است. اما به هر حال اهميت فصل اول قانون اساسي كه ناظر به اصل موجوديت و هويت نظام اسلامي ماست اگر از فصل سوم بيشتر نباشدكمتر نيست. ديگر فصول قانون اساسي از جمله فصل پنجم و ششم و بويژه فصل هشتم و فصل سيزدهم هم اهميت دارد. كساني كه ميگويند خواهان اجراي بدون تنازل قانون اساسي هستند بايد به همه فصول اعتناي جدي داشته باشند.
۷- برخي از اعضاي احزاب ساختارشكن اصلاحطلب در اين نشست حضور نداشتند. اين گام مباركي است. اين واقعنگري نشان ميدهد اصلاح طلبان در حركت جديد خود ميخواهند از ساختارشكني فاصله بگيرند و همصدايي با بيگانگان را كنترل كنند. اين رويكرد لازمه دقت است. امام(ره) همواره خطر نفوذيها را به دوستداران انقلاب يادآور ميشدند. اگر اين جماعت ميخواهند خط امامي بمانند، بايد تكليف نفوذيهاي مبلغ و مروج ساختارشكني را روشن كنند.
۸- اظهارات سخنرانان در اين نشست شيب افراطگري را ترك كرده و در يك منزلت اعتدال قرار گرفته است. اين يك رويكرد مثبت است بويژه آنكه براي اولين بار سخنان اميدوار كنندهاي شنيده ميشود مثل اين سخن كه "ما مجلسي در تراز اسلام و ولايت فقيه ميخواهيم"(۱) اين رويكرد به معناي آن است كه
اصلاح طلبان از ولايت شيطان فاصله ميگيرند و نميخواهند حوادث تلخي مثل فتنه ۸۸ را تكرار كنند. آنها نميخواهند به عنوان يك قطعه پازل دشمن در نبرد نرم ايفاي نقش كنند. تفوه به آن هم اميدوار كننده است ولو اينكه عملي پشت سر آن نباشد.
البته سخناني از اين قبيل كه؛ "ما همه۲۹۰ كرسي مجلس آينده را ميخواهيم"(۲) نشان ميدهد آنها در فكر زدن تير خلاصيت به جمهوريت نظام هستند چون بالاخره هر دموكراسياي اقليتي دارد، و اكثريتي. اينكه براي رقيب شأن اقليت هم قائل نباشند ميل آنها به "سلطنت" را واتاب ميدهد نه "جمهوري"!
۹- معقولترين سخنران اين نشست صادق خرازي بود. او گفت:
- تندروي بايد از اصلاحات برود.
- انتخابات آينده از دو قطبيهاي انقلاب اسلامي خواهد بود.
مفهوم اين حرف آن است كه اصلاحطلبان ديگر نميخواهند پياده نظام نتانياهو در خيابانهاي تهران باشند. همچنين آنها نميخواهند بيگانگان را در رقابتهاي سياسي سهيم كنند. خيانتي كه اصلاحطلبان در فتنه ۸۸ مرتكب شدند، سهيم كردن بيگانگان در رقابتها و حتي اعزام كادرهاي رسانهاي خود به پاريس، لندن و واشنگتن كار زشتي بود آنها مستقيما از بيبيسي و راديو آمريكا و راديو فرانسه با مردم سخن گفتند اين كار نبايد تكرار شود.
پينوشتها:
۱- اظهارات محسن رهامي دبير كل انجمن اسلامي دانشگاهيان
۲- كواكبيان دبيركل حزب مردمسالاري