به گزارش نماینده،محمدرضا عارف چهره سرشناس اصلاح طلبان که در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به درخواست خاتمی از حضور در انتخابات انصراف داد، در گفت و گو با روزنامه اعتماد اظهارات جالبی در مورد فضای فعلی سیاسی کشور و انتخابات مجلس دهم بیان کرده است.
وی مدعی است دیگر اجازه نخواهد داد یک گروه خاص جناح اصلاح طلبان را مدیریت کنند. او از اجماع و همگرایی با اصولگرایان هم سخن به میان آورده و مدعی شده ۱۰ درصد از کرسی های مجلس دهم باید بین اصلاح طلبان و اصولگرایان مشترک باشد.
در زیر می توانید بخش هایی از گفت و گوی عارف با روزنامه اعتماد را بخوانید:
آقاي خاتمي در اين ماههاي اخير چندباري مساله تعامل با حاكميت را مطرح كردهاند. چه اتفاقي افتاده است كه ايشان به اين نتيجه رسيدهاند كه بايد با حاكميت تعامل كرد؟ آيا اين تعامل در گذشته وجود نداشته است؟
شما از آقاي خاتمي بايد منظور اصلي شان را بپرسيد. اما معتقدم اصلاحطلبان بخش اصلي نظام محسوب ميشوند. اين حرف به اين معناست كه ما اصلاحطلبان به عنوان يكي از دو تفكر اصلي درون نظام وجود داريم كه ممكن است نامش هر چه باشد، چپ باشد يا راست باشد. هر چه هست تفكر اصلاحات، تفكر درون انقلاب است. بنابراين تعامل با ديگر جريانهاي سياسي درون نظام معنا پيدا ميكند. تعامل براي نزديك شدن دو جناح قابل طرح است و براي نزديك شدن ديدگاهها بههمديگر لازم و ضروري است.
آيا تعامل با حاكميت به اين معنا نيست كه اصلاحطلبان نقش اپوزيسيون خود را پذيرفتهاند؟
بر اين باورم كه تفكر اصلاحات عين تفكر انقلاب اسلامي است و اصلاحطلبي در ذات انقلاب است؛ تفكر اصلاحات هيچگاه در جايگاه اپوزيسيون قرار نميگيرد و همواره به عنوان يك جريان در درون نظام مطرح است.
جنابعالي بارها به اين مساله اشاره كردهايد كه اصلاحطلبي هويت انقلابي دارد و اصلا نميتوان آن را از نظام منفك كرد اما ميبينيم كه در تمامي اين ١٧ سال براي همين جريان درون نظام، اتفاقاتي ميافتد كه ناگوار است.
بله به اين باورم. ما بايد با ساز و كار قانوني و دموكراسي رقابت درون نظام را بپذيريم. متاسفانه به اين دليل كه در سياست كشور، بعضا اخلاق رعايت نميشود و ساز و كار همكاري و هم افزايي را خوب بلد نيستيم، به حذف رقيب ميپردازيم و نميخواهيم بپذيريم كه رقيب وجود دارد و ما حق حذف رقيب را نداريم. من شخصا به جمله زنده باد مخالف معتقدم. اينكه مخالف ميتواند مارا به چالش بكشد باعث ميشود كه عملكرد ما بهتر شود. اميدوارم با توجه به فضاي جديد كشور، هر دو جناح از اتفاقات سالهاي گذشته درس بگيرند و در يك فضاي صميمي به رقابت بپردازند. بايد بدانيم كه هيچ يك از دو جناح درون نظام حذف شدني نيستند.
شما به عنوان فردي كه جغرافياي ذهني اصلاحطلبان را ميدانيد و خودتان هم نسبت به برخي تندرويها در گذشته انتقاد داريد فكر ميكنيد دوباره اجازه بازيگري سياسي به اصلاحطلبان مفروض بر تحقق اين فرضيات داده خواهد شد؟به نظر جنابعالي اصلاحطلبان چگونه ميتوانند از ديوارهاي آهنيني كه مقابلشان براي كنشگري سياسي قرار دارد، عبور كنند؟ به واقع اصلاحطلبان با چه روش و منشي ميتوانند با كساني كه اصلاحطلبان را فتنهگر ميدانند و مينامند وارد تعامل و گفتوگو شوند؟
جناح رقيب به همه اصلاحطلبان فتنهگر نميگويد. اميدوارم در فضاي سياسي خوبي كه امروز در كشور وجود دارد، دو جريان اصلي كشور با تعامل و همدلي و با در نظر گرفتن مشتركات و اهداف مهم نظام بتوانند با همديگر همكاري صميمانهيي داشته باشند و در يك فضاي خوب به رقابت بپردازند و به همين منظور من مساله اجماع درون اصلاحات و ائتلاف با گروه رقيب را در انتخابات سال آينده مطرح كردم اگر ما بتوانيم از ٣٠٠ كرسي مجلس، ١٠ درصد آن يعني حدود ٣٠ كرسي را ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان مشترك كنيم، اين ٣٠ نماينده محور تفاهم و همدلي در مجلس خواهند شد.
فكر ميكنيد مجوز بازيگري سياسي براي اصلاحطلبان با توجه به حوادث ٨٨ داده شود؟
چرا داده نشود. من كانديداي رياستجمهوري در سال ٩٢ بودم. ملاك عمل همگان بايد قانون باشد، همه بر اساس قانون عمل كنيم. اگر قانون اعمال شود همه نفع ميبرند.
به اعتقاد شما تحصن مجلس ششم يك اشتباه استراتژيك از سوي اصلاحطلبان بود؟
بله. قطعا بايد جلوي چنين رويكرد و اتفاقاتي را بگيريم. بايد درون نظام و با سازوكارهايي كه درون نظام انديشيده و طراحي شده است عمل كنيم و من مطمئنم با بهرهگيري از اين رفتار، در هيچ موردي به بن بست نميرسيم.
سه اولويت اصلياي كه در مجلس بايد نهادينه و پيگيري شود از منظر شما چيست؟
ما هنوز برنامه راهبردي را نهايي نكردهايم. بايد برنامه مشخص و راهبردي را با توجه به اولويتهاي كشور ارايه كنيم. اما آنچه ميتوانم بگويم اين است كه براي اجرايي شدن آن، تعامل، تفاهم و همدلي با مردم و ديگر جريانات سياسي لازم است.
الان آقاي خرازي حزب ندا را راهاندازي كردهاند، كساني كه در سازمان مجاهدين و حزب مشاركت بودند تشكيلات نداي ايرانيان را راهاندازي كردند كه موج مخالفت زيادي در اصلاحات برانگيخت اما در زمان پويش اميد كه شما راهاندازي كرديد مخالفتها بسيار كمتر بود. اين مخالفتها چه علل و عواملي داشته است؟
شخصا از هر تشكيلاتي كه ايجاد شود استقبال ميكنم. جريانات سياسي و اجتماعي بايد براي ماندگاري خود تلاش كنند. بنياد اميد ايرانيان و پويش اميد براي تاثيرگذاري و ماندگاري تلاش ميكنند.
برخي از نسل اوليها معتقدند كه جوانان اصلاحطلب بايد در مقام پياده نظام باشند و ما به عنوان ژنرال اصلاحات!
بنده كاملا مخالف اين نوع نگاه هستم. من به عنوان يك استاد وقتي اجازه ميدهم دانشجوي دكتراي من فارغالتحصيل شود كه احساس كنم از نظر علمي از من استاد پيشي گرفته است. در واقع من خودم را پل عبور جوانترها ميدانم نه اينكه آنها را دنبالهروي خود بدانم. همين نگاه را هم در فضاي سياسي دارم. بايد پل عبور و پيروزي جوانان شويم.
اين نگاه شما تا چه حد در شوراي مشورتي آقاي خاتمي و شوراي هماهنگي اصلاحات وجود دارد؟
نميدانم. فقط ميدانم كساني كه با من كار ميكنند اين نگاه را دارند.
مشخصترين نقطه افتراق شما با اين دسته از اصلاحطلبان كجاست؟
ما با كسانيكه به گفتمان اصلاحات معتقدند اختلاف اساسي نداريم.
آيا ميپذيريد كه كمي با بزرگان اصلاحطلب رودربايستي داريد؟
بله
فكر نميكنيد اين مساله سدي در مقابل اهدافي كه پيشبيني كردهايد، باشد؟
من فرهنگي را قبول دارم كه در آن بزرگتر جايگاه خاص خود را دارد و هيچگاه با بزرگتر چالشي مهم نداشتهام، اميدوارم اين نگاه سدي براي ما نباشد!
آيا براي انتخابات مجلس با آقاي ناطق هم همانديشي كردهايد كه چه مدلي را ميتوان پيگيري كرد؟
خير، با آقاي ناطق تاكنون در مورد انتخابات مجلس صحبتي نكردهام.
با آقاي هاشمي چطور؟
با ايشان هم درباره انتخابات هنوز حرفي نزدهام.
پس اين بحثي كه مطرح ميشود كه مثلث عارف، خاتمي، هاشمي آيا وجود دارد؟
اين ايده برخي دوستان است. بالاخره به يك رويكرد اجماعي و مشخص در مورد نحوه مديريت انتخابات خواهيم رسيد.
پتانسيل بالقوه اين ائتلاف سه نفره ميتواند بالفعل شود؟
زمينه آن وجود دارد.
اگر دوستان اصلاحطلب شما نخواهند كه عارف باشد، چه ميكنيد؟ باز هم حرف بزرگان را گوش ميكنيد؟ اگر گوش كنيد و بپذيريد چه پاسخي براي هوادارانتان خواهيد داشت؟
فكر ميكنم ديگر مساله كنارهگيري من مطرح نشود به اين دليل كه شرايط تغيير كرده است. اما بهطور خلاصه اين را بگويم كه اگر بر اساس سازوكار منطقي و درستي تصميمگيري شود اين تصميم را ميپذيريم اما اگر مشاهده كنيم كه اين كار براي مديريت كردن يك جناح سياسي است هرگز اجازه نخواهيم داد يك جناح را گروهي مديريت كنند. جوانان و هواداران من در گذشته هم ظرفيت و درك و شعور بالاي خود را نشان دادهاند كه دغدغه اصلي آنها پيشرفت و تعالي كشور عزيزمان ايران است.
من فكر ميكنم شما يك موقعيت جديدي پيدا كردهايد كه ممكن است خيلي از اصلاحطلبان چنين موقعيتي نداشته باشند. اگر سر بزنگاه انتخابات بخواهند عنان اين سازمان سياسي جديد كه شما ايجاد كردهايد را واگذار كنيد، آيا شما اين خواسته را ميپذيريد؟
بهنظرم چنين اتفاقي هرگز نميافتد. اما همانطور كه بارها گفتهام بنده در مقابل خرد جمعي تسليمام اما در مقابل مديريت شدن يك جريان ميايستم.
منبع: روزنامه اعتماد