به گزارش نماینده به نقل از ایران اسلامی، راه افتادن موجی از پیام های توهین آمیز و شاید در ظاهر شوخی با سوژه در فضای مجازی مدتی است که باب شده است و با همه گیر شدن استفاده از شبکه های اجتماعی به یک امر همیشگی تبدیل شده و هربار واکنش هایی را چه از طرف شخصی که مورد این اهانت ها قرار گرفته و چه طرفداران وی به همراه دارد.
این موج که در ظاهر فقط شوخی و جوک است شخصیت افراد را نشانه گرفته و تبدیل به یک معضل اجتماعی شده است.
جوک یا هجوهای پیامکی
بدون شک طنز، فاخر ترین گونه شوخ طبعی ست اما این فاخر نه تنها تمسخر را در خود جای نمی دهد بلکه بعد از به خنده درآوردن مخاطب هدفش به چالش کشیدن و گریه ی ذهن وی راجع به معضلات اجتماعی است. جوک و لطیفه طنزهای شفاهی ست که در میان عامه مردم از قدرت بالایی برخورداراند و بخش مهمی از ادبیات عامه را در بردارند. اما آنجا که رنگ و بوی تمسخر قومی یا شخصی خاص میگیرند، به هجو متمایل میشوند که باید از هجو دوری کرد.
تاراج فرهنگ و شخصیت
توهینی آشکار نسبت به قومیت ها در لفافه طنز میتواند باعث ایجاد تنش و کینه بین قومیت ها شود و فرهنگ آنان را به تاراج ببرد. اما متاسفانه پافشاری بعضی از روشنفکران برای پرهیز از این دست جوک ها افاقه ای نکرد و کم کم این جوک های توهین آمیز در بین مردم جایگاه خود را به خوبی پیدا کرد، و به یک باور تبدیل شد باوری که اعتقاد بسیاری از مردم جامعه را با این توجیهات، که قصد توهین کردن را نداریم و صرف خندیدن است، به بازی می گیرد.
و این جریان با شیبی خاص سوژه های خود را تغییر داد و از قومیت ها عبور کرد و اشخاص را نشانه گرفت.
درنتیجه این عادی سازی از تمسخر قومیت ها که از گذشته مرسوم شده بود به تمسخر شخصیت های بزرگ انقلاب اسلامی ایران، بعد دکتر شریعتی و علمای دین رسید و البته به اینجا هم ختم نشد بلکه این روزها شاهد جوک هایی برای شهدا وهمسرانشان و حتی مشاهیر و خدمتگذاران در قید حیات نظام هستیم.
از اتاق فکر برای توهین تا تبعیت کورکورانه
این رفتارها که موجب جريحهدار شدن مقدسات، ارزشها و سرمايههای ملی ما میشود، بنظر می رسد اهداف خاصی از جمله گشودن باب توهين به شخصيت ها و اختلاف افکنی را دنبال می کند.نمی توان تصور کرد این اقدام که از طریق فضای مجازی به آسانی فراگیر شده است بدون سازماندهی باشد و به همین دلیل جامعه شناسان کاملا حساب شده این جریان را می بینند.
برخی کارشناسان معتقدند بسيار عجيب و مشکوک است که بدون هيچ بهانهای، چنين موجی شکل گرفته و به سرعت صدها نوشته با ادبيات و چهارچوبی مشابه و در فضاهايی مشخص نسبت به سوژه هایی خاص منتشر شود. با اين اوصاف بدون شک اقدام مديريت شدهای یا اتاق فکری در لايه اول اين توهين ها وجود داشته و به واسطه نوع شکل گيری و کيفيت گسترش از طریق فضای مجازی در دسترس، در لايههای بعدی شاهد حرکات کور توسط کاربران فضای مجازی بودیم.
این توصیه بجایی است که هر چیز رایج را نباید کورکورانه پذیرفت و از آن پیروی کرد که اگر اینگونه بود هیچگاه این قبیل جوک ها به تمام مخاطبین فرستاده و به اشتراک گذاشته نمی شد.
اما متاسفانه این ضد فرهنگ تا اندازهای در جامعه رواج پیدا کرده است که قانع کردن افراد بر نادرست بودن این رفتار بسیار دشوار است.
تاثیرات آتشین جوک های تخریبی
این نشانه گیری های شخصیتی علاوه بر شکستن قبح و احترام حالت تقابل نسبت به شخصیت ها، شاید بدون دلیل قابل قبولی، احساسی ناروا نسبت به افراد ایجاد شود که تاثیرگذار است در عدم پذیرش نصیحت ها و صحبت های حکیمانه ی به جای مانده از آنها.
و همچنین نسبت به آنانی که در قید حیات هستند هم علاوه بر همین تاثیرات نوعی بی احترامی و تقابل رودررو صورت می گیرد. و در نتیجه قبل از اینکه تصمیم فرد یا زندگی شخص را بدانیم درباره ی وی قضاوت خواهیم کرد.
بی تردید این معضل آتشی ست که شخصیت، فرهنگ، حرمت و عزت نفس افراد را از درون میسوزاند و زمانی رنجشها عیان خواهند شد که نه در قالب جوک و طنز و کنایه، بلکه شاهد برخورد و پرخاشهای مستقیم در جامعه باشیم.
علت و راه درمان این تب که حرارت بالایی هم دارد باید از طرف جامعه شناسان مورد پژوهش واقع شود و پیش از آنکه تخریب شخصیت، خرد و عزت افراد به بهانه خندیدن، هزینه فرهنگی جبران ناپذیری برجای بگذار از فرهنگ گفتاری و نوشتاری جامعه حذف شود.
در نهایت اگر هر فردی به پشت پرده خنیدن به این پیام ها توجه کند اجازه پخش و ترویج را نخواهد داد و همچنین با چنین پیام هایی که به دستش می رسد مقابله و برخورد می کند تا به شرایط اجتماعی برسیم که این ضد فرهنگ را از تعریف کنندگان نپذیریم و امر مذمومی در جامعه تلقی شود.