به گزارش نماینده به نقل از فارس، این روزها تب اخباری درباره تکفیریها و اقدامات خشونتآمیز آنها از بریدن سرها تا خوردن قلب سربازان و تجاوز به زنان و ... بالاگرفته است.
این تب اما تنها در میان مردم و رسانهها نیست بلکه هنرمندان سینمای کشور نیز به ویژه پس از آنکه حجتالله ایوبی در مرداد گذشته اعلام کرد از طرحهایی درباره تکفیریها حمایت میکنند به ساخت فیلمهایی در این زمینه روی آوردهاند.
* ساخت چهار فیلم سینمایی درباره تکفیریها با داستانهای مختلف و در مراحل مختلف
مهمترین این فیلمها که کلید خورده فیلم سینمایی «آوازهای سرزمین من» به کارگردانی عباس رافعی در حال ساخت است که گفته شده «مضمون افشاگرانه درباره ماهیت واقعی گروهک تروریستی و تکفیری داعش» دارد.
فیلم سینمایی «آوازهای سرزمین من» به سفارش مرکز بینالمللی صدا و سیما تولید میشود و قرار است در جشنواره فیلم فجر امسال اکران شود.
رافعی درباره داستان این فیلم به خبرگزاری فارس گفته است: این فیلم یک ماجرای واقعی است که در روستای ربله در کشور سوریه اتفاق افتاده است و مردم در این کشور با مقاومت در مقابل این گروهک تروریستی ایستادگی کردند.
پرویز شیخطادی نیز گفته که بیش از یک سال است مشغول نگارش فیلمنامهای سیاسی و بینالمللی با نام «امپراتوری جهنم» است که به ریشهیابی دولتهای حامیتروریستهای تکفیری میپردازد.
وی درباره محتوای فیلمنامه «امپراطور جهنم» میگوید: فیلمنامه «امپراطور جهنم» درباره برخی «مفتیها» و چگونگی و چرایی صدور فتواهایی است که به نام اسلام و اسلامگرایی صادر میکنند.
پشت صحنه آوازهای سرزمین من
«بهشت از جنوب شرقی» نام فیلم دیگری است که قرار است توسط جواد اردکانی با نیم نگاهی به زندگی شهید شوشتری آن را بسازد؛ فیلمی که به گفته ابراهیم اصغری، تهیهکننده فیلم، درباره گروههای تکفیری در زاهدان ساخته میشود.
وی میگوید: در این فیلم نگاهی به شهدای وحدت و گروههای معاند و تکفیری داریم که بازنویسی فیلمنامه آن توسط جواد اردکانی در حال نگارش است.
علاوه بر این، منوچهر محمدی تهیه کننده سینمای ایران نیز از ارائه فیلمنامهای با عنوان «برای بهشت باید آدم کشت» با موضوع مبارزه با گروهکهای تروریستی و تکفیری و به طور خاص داعش خبر داده است.
داستان «برای بهشت باید آدم کشت» درباره یک خانواده سنی است که در انگلستان زندگی میکنند. پدر این خانواده استاد دانشگاه و مادر پزشک است و دو فرزند دختر و پسر دارند. این خانواده پیش از این در مصر زندگی میکردند اما به دلایل اختلاف عقیدهای که داشتند به نوعی از این کشور اخراج میشوند و به انگلستان میآیند.
در یکی از شبهای لندن به دختر این خانواده تجاوز میشود و پیگیریهای پلیس هم کاری از پیش نمیبرد. عصبانیت در خانواده و به خصوص در پسر خانواده که «مروان» نام دارد به اوج میرسد و نفرت این عمل در دل پسر میماند و در نهایت برای انتقام از راه قطر به گروهک تروریستی «داعش» میپیوندد و در آموزشهای این گروهک کارهایی از او میخواهند که از نظر او غیر انسانی است و به همین دلیل از انجام آنها سر باز میزند.
بنابر این گزارش اما ساخت فیلم درباره گروههایی که محتوای درونی آنها آشکار نیست و برای ایجاد رعب و وحشت سعی میکنند درونیات خود را برملا نکنند نیازمند تحقیقات گستردهای است تا بتوان به شناخت کافی از این گروهها رسید.
شناخت کافیئی که تنها راه رسیدن به یک شخصیتپردازی صحیح از اعضای این گروهها و به واسطه آن شکلگیری درامی جدی و در عین حال جذاب است.
اما چقدر چنین اتفاقی رخ داده است و آیا همانطور که رافعی مدعی شده است میتوان «همه داعش را در «آوازهای سرزمین من» و یا دیگر فیلمهایی از این دست دید؟
* سه مرکز مهم پژوهشی درباره جریانهای تکفیری: هیچ گروه فیلمسازی برای گرفتن مشورت به سراغ ما نیامده است
برای این منظور سراغ مهمترین پژوهشگاههایی رفتیم که در کشور درباره گروههای تکفیری فعالیت میکنند تا ببینیم آیا سازندگان فیلمها به سراغ آنها رفتهاند یا نه و همچنین چه بایدها و نبایدهایی برای شناخت درونیات این گروهها داشت.
به سراغ سه مرکز مهم رفتیم؛ «موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران»، «اندیشکده راهبردی تبیین» و «موسسه دیدبان» سه موسسهای بودند که به عنوان نمونهای از بهترین پژوهشگران عرصه گروهها و اندیشه تکفیری به سراغ آنها رفتیم.
در این راستا با سه کارشناس از این سه مرکز گفتوگو کردیم که سوال اول ما از همه آنها این بود که آیا از میان گروههای فیلمسازی کسی برای گرفتن مشاوره به آنها مراجعه کرده است یا نه؟
ایمان اسدی پژوهشگر اندیشکده راهبردی تبیین میگوید: صداوسیما و معاونت سیاسی صداوسیما کمک گرفته است یک مستند هم ساختند و چند وقت پیش هم پخش شد؛ صداوسیما کاری دیگری هم انجام داده که اینجا با بچهها مشورت کردند اما سازندگان فیلمهای سینمایی تاکنون درخواستی نداشتهاند.
بهزاد احمدی کارشناس مؤسسه ابرار معاصر تهران نیز پاسخ منفی میدهد و سید محمد صادق کاظمی از مؤسسه دیدبان نیز میگوید: برای مشورت در زمینه فیلمسازی تاکنون به ما مراجعه نشده است.
سوال بعدی ما از این کارشناسان یک سوال کاملا ساده است؛ و آن اینکه «با توجه به تحقیقات صورت گرفته در کشور آیا این تحقیقات میتواند ما را به لایههای درونی گروههای تکفیری چون داعش ببرد که با شناخت حقیقی از روابط درونی آنها بتوان به درام و قصه و یا خرده پیرنگهای دراماتیک رسید؟».
* پژوهشگر اندیشکده راهبردی تبیین: نمیشود اطلاعات دقیقی از درون گروههای تکفیری به دست آورد
ایمان اسدی پژوهشگر اندیشکده راهبردی تبیین در این رابطه به خبرنگار فرهنگی فارس گفت: در کتابی که درباره داعش در دست تهیه داریم یک فصلی را به روابط داخلی داعش پرداختیم که از منابع مختلفی جمعآوری شده است؛ این منابع شامل منابعی است که به زبان انگلیسی منتشر شده و بخشی از آن از مصاحبه با فرماندهان و سردارانی که کارشان مرتبط با امنیت منطقه است اخذ شده است.
وی با بیان اینکه، 30-40 صفحه در این زمینه کار کردیم که ساختار داخلی داعش و کمیتههای آن چیست و مسئولان کمیتهها و رابطه آنها چه کسانی هستند، افزود: با همه این احوال این اطلاعات 100 درصد از صحت وسقم برخوردار نیست چرا که نمیشود اطلاعات دقیقی از درون گروههای تکفیری به دست آورد ولی تا جایی که توانستیم کار کردیم و چیز بدی نشده و قریب واقع است.
اسدی در این بین به نکته مهمی اشاره میکند: مسأله خیلی مهمی که باید به آن توجه کرد این است که داعش در خارج از مرزهای خلافت اسلامی و تحت حاکمیت آن و داخل مرزهای تحت سیطرهاش خیلی متفاوت است؛ اگر نگاه بکنید اکثر سرزمینهایی که داعش تصرف میکند چه آنکه نگه داشته و چه آنجایی که از دست داده را فتح سخت یا تصرف نظامی نکرده بلکه فتح نرم کرده است.
وی افزود: آنها با عملیات روانی که به راه انداخته و فیلمهای مختلفی که از جنایتهای خود و رعب وحشت آنها منتشر کردهاند توانستهاند نظامیها را مجبور به فرار کنند و مردم هم چارهای جز تسلیم نداشتند لذا بسیار کم میبینند که داعش در جایی سنگر گرفته باشد، جنگیده باشد و جایی را تصرف کرده باشد بلکه خیلی جاها واقعاً با یک بار عملیات روانی هجوم آوردند و شاید 4 تا فشنگ هم هدر نداده باشند ولی وقتی زمینی را تصرف و تثبیت کردند در داخل خودشان رفتارشان خیلی متفاوت هست.
اسدی به این وجهه خود اشاره کرده و تصریح کرد: ما در این کتاب در دست انتشار، تصاویری آوردهایم که داعش فروشگاههای متعدد و نانوایی راه انداخته و اشتغالزایی کرده و سمت کارخانههای صنعتی رفته و به عنوان نمونه منطقه شهرک صنعتی نجار نزدیک حلب را اجازه نداد که تعطیل شود و صنعتگران و تجار آن منطقه را مأمور کرد که صنایع خودشان را حفظ کنند که بحث کاریابی و اشتغال در آن منطقه به مشکلی برنخورد.
وی افزود: داعش در داخل مرزهایش 3 مؤسسه رسانهای گردن کلفت دارد که این مؤسسهها مرتباً دارند فیلم منتشر میکنند و آرشیو فیلمهای انگلیسی و عربی آنها موجود است و در این فیلمها ساختار سیاسی داخل خلافت اسلامی ادعایی خودشان را به تصویر میکشند؛ یکی از این فیلمها در رابطه با دادگاههایی است که داعش تشکیل داده و همه اینها تصویر مثبت از داعش نشان میدهد و مردمی که تحت سیطره داعش هستند و باید در این زمینه خیلی لحاظ کرد که داعش درون مرزها و برونمرزها خیلی متفاوت هست.
* کارشناس مؤسسه ابرار معاصر: برای به تصویرکشیدن واقعیت درونی این گروهها نیازمند اطلاعات دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی هستیم
بهزاد احمدی کارشناس مؤسسه ابرار معاصر تهران نیز در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی فارس میگوید: کم دیدم مطالبی که مثلاً سلسله مراتب را در گروهی مثل داعش بررسی کرده باشد بیشتر پژوهشهایی که در کشور ما انجام شده حول و حوش این است که داعش میتواند زاییده چه عواملی باشد؛ چه کسانی از آن حمایت میکنند؛ روابطش چگونه شکل گرفته منابع آن چه چیزی میتواند باشد.
وی افزود: یک مقدار هم در بحث فلسفه پیدایش داعش کار شده اما بحث اینکه سازماندهی داعش خوب تبیین شود و سلسله مراتب آن و برخوردهای درونی این گروهها بحث بشود کمتر است چرا که چنین چیزی اطلاعاتی با «منابع درونی» میخواهد تا انجام بشود.
احمدی در پاسخ به اینکه در این صورت فیلمسازی که قصد ساخت فیلمی درباره تکفیریها را دارد چه باید بکند، تصریح کرد: کار سختی پیشرو دارد و در «منابع باز» چیزهایی که ما در مؤسسه ابرار و هم عربها و هم کارشناسان غربی منتشر کردند بیشتر حول مسایلی است که گفتم اما اینکه بخواهند در دل این گروهها به مطلبی برسند بیشتر حوزه «اطلاعات پنهان» است و مربوط به دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی است و مطمئناً اگر بخواهیم فیلمی این چنینی بسازیم باید دستگاههای اطلاعاتی امنیتی کمک کنند و در این صورت میتوان امیدوار بود که خروجی خوبی نصیب ما شود چرا که این دستگاهها توانایی و شناخت بیشتر و منابعی دارند که در دسترس یک پژوهشگر عادی نیست.
* کارشناس موسسه دیدبان: نشناختن مبانی گروههای تکفیری سازمانهای امنیتی را هم به اشتباه انداخته چه برسد گروههای فیلمسازی
سید محمد صادق کاظمی در مؤسسه دیدبان نیز در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی فارس به همچین نکاتی اما به زبانی دیگر اشاره کرده و گفت: در منابع فارسی یک ضعف جدی در بحث تکفیریها داریم؛ چه به لحاظ اندیشه که خاستگاه فکری اینها کجاست که البته کارهای خوبی درباره وهابیت شده اما درباره تکفیریهای جدید که متفاوت از وهابیها هستند کمتر کار شده است خصوصاً در رابطه با دستهبندی آنها و رابطه داخلی آنها منبع فارسی و حتی تصویری نداریم.
وی افزود: یک فیلم 5 قسمتی را vice نیوز تهیه کرد که نهایتاً 50 دقیقه است و به عنوان تنها فیلمی که درون تکفیریها را نشان میدهد نشان داده شده است اما این فیلم رویکرد منفی نسبت به تکفیریها ندارد و کارگردانش غربی است و همراه آنها شده و فعالیت 3 ساعته یکی از فرماندهان را نشان میدهد و هدف فیلم این است که نشان دهد اینها دشمن آمریکا هستند و همه مصاحبههایی که میگیرد در این راستا است که تقابل آمریکا و داعش را نشان بدهد و تلاش کرده که مبارزه با آمریکا در جهان منفور شود.
کاظمی ادامه داد: متأسفانه از درون سرزمینهای تحت سلطه داعش فیلمبرداری صورت نمیگیرد تنها دیدم مثلاً پرستیوی کلیپی از درون سرزمینهای داعش پخش میکرد و جذاب بود و ضعف اینها این است که روی پنهان این گروهها را نشان نمیدهد چراکه این آنرویی است که با مردم تحت سلطه آنها نشان میدهند که بعضی مواقع با آنها خوشرو و خوش برخورد هستند اما چهره پلید آنها در میان همین اندک تحقیقات و تصاویر وجود ندارد.
وی در این راستا استفاده از مقالات همایش تکفیری که اخیرا در قم برگزار شد و مقالاتی که در جاهای مختلفی چون دیدبان درباره شناخت مبانی فکری این گروهها منتشر شده را برای گروههای فیلمسازی ضروری دانست و گفت: دیدهایم که برخی سازمانهای امنیتی هم چون مبانی آنها را نمیشناسند دچار مشکل میشوند چه برسد به گروههای فیلمسازی.
در راستای تشخیص صحیحتر واقعیت و یافتن پاسخ خود به دو چهره فعال دیگر در عرصه تحقیقات درباره گروههای تکفیری مراجعه کردیم.
* حجتالاسلام غریبرضا: شناخت درونی گروههای تکفیری نیازمند گفتوگوی رودر رو یا استفاده از چنین اسنادی است
حجتالاسلام حمیدرضا غریبرضا یکی از این چهرههاست که در پاسخ به سوال اصلی خبرنگار فرهنگی فارس، گفت: اگر مجموعههایی که دارند کار تحقیقاتی میکنند به شکل میدانی کار نکنند تحقیقاتشان ناقص است.
وی با اشاره به منابع تحقیقاتی ممکن برای استفاده گروههای فیلمسازی گفت: منبع تحقیقات از یک طرف مطالعات جریانشناسی سلفیت تکفیری و سلفیت جهادی و گروههای تکفیری است که یکی از مباحث روز است و محققین و روزنامهنگاران بسیاری در این زمینه دارند قلم میزنند و آثار تولید کردهاند که معمولاً منبع جریانشناسی داخلی ترجمه این آثار به علاوه یک سری اخبار است که رسانهها دارند از اینها منتشر میکنند و سپس در داخل ترجمه میشود.
غریبرضا افزود: اینها خوب است اما اگر بخواهیم وارد سازوکارهای تشکیلاتی اینها بشویم و ببینیم تعاملات مثلاً فرماندهان با زیردستهاشان چیست محقق نخواهد شد مگر اینکه دیدارها و جلسات متعددی با همین افراد برقرار بشود.
وی راهحلهایی را پیش روی کسانی قرار داد که به دنبال ساخت فیلم درباره تکفیریها هستند و تاکید کرد: طبیعتاً دسترسی به کسانی که میجنگند امکان پذیرش نیست اما یک راه حل این است که به سراغ افرادی از این جریانها بروند که چه در داخل کشور که خیلی محدودند یا خارج از کشور مثل عراق و سوریه دستگیر شدهاند چراکه حکومت این دو کشور یا گروههای مردمی که سازماندهی شده و دارند با این گروهها تکفیری میجنگند اسرایی را از اینها گرفتهاند.
وی به نمونههایی اشاره کرد و افزود: مثلاً برنامههایی در شبکههای دولتی سوریه در مصاحبه با افراد دستگیر شده مثل فرماندههانشان یا بعضی از نیروهای برجسته آنها پخش شده که به شکل مستمر ادامه دارد یا برخی شبکهها مثل شبکه العربیه علیرغم وابستگی به عربستان برای اینکه جاذبه رسانهای داشته باشند برنامهای را با عنوان «صناعةالموت» چندین سال به روی آنتن میبرد که در آن برنامه شخصیتهای برجسته این جریانها را میآورد و با آنها گفتوگوهای جدی داشت و از زیر زبان آنها بالاخره اطلاعاتی را بیرون میکشید که این برنامه به دلیل حضور چهرههای مؤثر و جنجالی و البته به دلیل چالشی بودن برنامه پرطرفداری بود و در اینترنت هم موجود است لذا اگر تحقیقات چهره به چهره نباشد فیلمسازی خیلی به عمق نمیرود.
* عشوریمقدم: باید مواظب بود به دام رسانهای داعش و جریانات غربی نیافتاد
محمدرضا عشوریمقدم نیز چهره دانشگاهی جدیدی است که در این عرصه قلم میزند؛ او به خبرنگار فرهنگی فارس گفت: من از رویکردی که این فیلمها برای کارشان در نظر گرفتهاند اطلاع ندارم و تا این فیلمها نمایش داده نشود هم معلوم نمیکند؛ اما آن چیزی که واضح است این است که عمده اطلاعاتی که کسی که میخواهد که تولیدی فرهنگی در ایران انجام دهد از دو منبع است یا اطلاعات او از منابع رسانهای مرتبط با همین گروههای تکفیری و یا حامیان رسانهای آنهاست یا اینکه این اطلاعات از سوی کسانی است که با نگاه انتقادی به این گروهها نگاه میکنند یا نگاهی که گفته میشود انتقادی است مانند نگاه رسانههای غربی که عملکرد این گروهها مثل داعش را پوشش میدهند.
وی با بیان اینکه رسانههای غربی هم عمده اطلاعات و تصاویرخود را از تصاویری که داعش از خود نشان میدهد برمیدارند، افزود: رویکرد رسانهای گروههای تکفیری و زیر مجموعه القاعده مانند آنچه شبکه الفرقان ارائه میکند(اکثر ویدئوهای داعش متعلق به شبکه الفرقان است) تصاویری کاملاً تبلیغی و مبتنی بر راهبردی به نام «مدیریت توحش» است که توسط ابوبکر الناجی از نویسندگان جریان سلفی در کتابش به نام «ادارةالتوحش» ارائه شده و برداشتهایی که در فیلمهای داعش ارائه شده در عملکردش در تصرف موصل یا رویکردش با شیعه و هدف قرار دادن غیر نظامیها و سربریدنها و عملکردشان در شهرهای کردنشین و ترکمننشین مبتنی بر همین مدیریت توحش و مبتنی بر ارائه تصویر رعبانگیز است تا تصویری که مخاطب از این گروه میبیند کاملاً وحشتناک باشد.
عشوریمقدم ادامه داد: ارائه تصویر خشونتآمیز چه بسا مخاطب را در دامی بیاندازد که این گروه در سیاست رسانهایاش دنبال میکند که با اغراق بسیار هدایت شده همراه است.
وی جریان دیگر اطلاعاتی از این گروهها را جریان رسانهای کشورهای غربی و اروپایی دانست و تاکید کرد: این رسانهها سیاست رسانهای خودشان را با اهداف سیاسی و ایدئولوژیکی کشورهای متبوعشان دنبال میکنند و احتمالاً و چه بسا به دنبال این هستند که به واسطه همین تصاویر سر بریدنها تصویری از اسلام ارائه بدهند و به نام کل اسلام سند بزنند لذا عمده مشکل این است که تصویری که مخاطب ایرانی میخواهد بیطرفانه ببیند وجود ندارد.
* عشوریمقدم: شناختن گروههای تکفیری نیازمند استفاده از فیلترهای رسانهای است که تولیدکنندگان آثار فرهنگی از آن فرار میکنند
عشوریمقدم در پاسخ به این سوال که اگر بخواهیم به واقعیت درونی گروههای تکفیری نزدیک شویم تا به برداشت دراماتیک برسیم، چه باید کرد، گفت: واقعیت این است که تصویری که الان دارد نشان داده میشود تصویری است که از این دو حالت خارج نیست و لاجرم باید از این تصاویر استفاده کرد اما باید کار بیشتر کرد منتهی آن جریان رسانهای که بخواهد بیطرفانه بین این دو نگاه به واقعیتها بنگرد باید یک سری فیلترهایی و دروازهبانیهایی داشته باشد که در این سیاستها گرفتار نشود سعی کند که آنچه که این گروهها هستند را ارائه بدهد؛ واقعیت را تمییز بدهد از آنچه نمایش داده میشود؛ رسانه را خوب بشناسد که مثلاً آن تانک با پرچم داعش و چند نفر تصویر واقعی است یا تصویری نمایشی است اما مشکل اصلی این است که تولیدکنندگان آثار فرهنگی سعی میکنند از واقعیتها فرار کنند.
وی افزود: مثلاً خیلی از علمای الازهر و علمای سنی در عراق و حتی در میان سلفیها و سلفیهای جهادی از داعش و عملکرد وحشیانه آنها انتقاد دارند و این نکتهای است که میتواند نمایش داده شود لذا کسی که میخواهد تصویر اعتدالی و واقعگرایانه از اسلام را نشان بدهد خیلی میتواند از این نظرات استفاده کند.
عشوریمقدم با تاکید بر اینکه واقعیت گروههای تکفیری مبتنی بر یک اندیشه است، ادامه داد: اگر این واقعیت درست ارائه نشود ممکن است مخاطب به ویژه مخاطب ایرانی را دچار یک پارادوکس کند مثلاً چه جذابیتی این گروهها داشتهاند که آن جوان اروپایی جذب این گروهها با یک سری اهداف و شعارها میشود و آیا فقط فریب فریب دستگاههای جاسوسی را خوردند؟؛ اگر آن تصویر مبتنی بر اندیشه باشد باعث میشود که مخاطب بفهمد چه شده که این جریان و افراد آن مورد سوءاستفاده سرویسهای امنیتی غربی قرار میگیرند و یک رویارویی طائفهای را دامن میزنند.