به گزارش نماینده به نقل از حوزه، یکی از آموزه های قرآنی، ایمان به عالم غیب و شهادت است. خداوند در آیه ۳ سوره بقره درباره صفات متقین که به کتاب الله و هدایت های آن ایمان دارند، به صفت ایمان به غیب اشاره می کند.ایمان به غیب به معنای ایمان به هرچیزی است که جزو عالم شهادت نیست. از جمله این امور غیبی می توان به ایمان به خدا، روح، فرشتگان، جنیان، عالم آخرت و قیامت، بهشت و دوزخ و مانند آن اشاره کرد.
عالم غیب به یک معنا عالم غیر محسوس وغیر مشهود با ابزارهای حسی است. بخشی از این عالم غیب، عالم معقولات است، از این رو برای کسانی که تنها به حس و ابزارهای حسی ایمان دارند و علم و معلوم را تنها از این دریچه می پذیرند، درک عالم غیب شاید بسی دشوار و غیر علمی باشد. به نظر آنان هر آنچه فیزیک نیست، نمی تواند علمی باشد. درهمین چارچوب، متافیزیک جزو علم و یا علمی نیست.
برای بسیاری از توده های مردم، ایمان به غیب و عوالم غیب ویژه قیامت سخت و دشوار است. از این رو بیشترین شبهات و اشکالاتی که پیامبران با آن مواجه بودند در همین زمینه قیامت و چگونگی آن بوده است.
این بخش از غیب به دلیل آنکه نقش اساسی در فلسفه و سبک زندگی بشر در دنیا ایفا می کند، بخش مهم واساسی دعوت پیامبران بوده است؛ زیرا اثبات یا انکار قیامت انسان ها به معنای حکمت و هدفمندی آفرینش از جمله آفرینش انسان خواهد بود و لازم است تا انسان برای رسیدن به آن هدف وحکمت آفرینش در یک چارچوب مشخصی زندگی کند. پس زندگی انسان نمی تواند بدون برنامه ریزی و چارچوب مشخص باشد. این بدان معنا است که انسان می بایست در حیطه هدایت های الهی و راهنمائی پیامبران حرکت و زندگی کند.
اما پذیرش و باور به امور غیبی بس دشوار است. از این رو وقتی پیامبران از عوالم غیب و قیامت سخن می گفتند بسیاری از مردم با شگفتی به آنان می نگریستند؛ زیرا در خود امری را نمی یافتند که نوعی سنخیت و مناسبت با عالم غیب داشته باشد. اینجا بود که رویا و خواب دیدن، دریچه ای به عوالم غیب شد. در روایت است که امام موسی کاظم (ع) فرمود: در زمان سابق مردم خواب نمی دیدند. خداوند پیامبری (را برای قومی) مبعوث کرد و او مردم را به اطاعت از خدا دعوت فرمود، مردم گفتند: اگر از خدا اطاعت کنیم چه چیز برای ما خواهد بود؟
فرمود: شما را داخل بهشت می کند و اگر با او مخالفت کنید، شما را داخل آتش می نماید.
عرض کردند: بهشت و جهنم را برای ما توصیف کن. وقتی توصیف کرد، گفتند: کی داخل آنها می شویم؟ فرمود: وقتی از دنیا رفتیم.
گفتند: بعد از مردن خبری نیست، زیرا ما مرده ها را می بینیم که پوسیده می شوند و از بین می روند.
خداوند رویا و خواب دیدن را برای آنها به وجود آورد و آنان چیزهای خوب و بد را در خواب دیدند. وقتی آمدند خدمت پیامبر زمانشان و قضیه را برای او عرض کردند، فرمود: خداوند بر شما احتجاج کرد و دلیل آورد. او می خواست بدانید که روح شما بعد از مردن، به ثواب و عقاب می رسد درحالی که بدن های شما پوسیده شده است.[۱]
پس خواب را باید دریچه ای به سوی عالم غیب دانست. البته خداوند در آیات قرآنی به صراحت به این مسئله پرداخته است. از جمله در آیه ۴۲ سوره زمر می فرماید: «الله یتوفی الانفس حین موتها و التی لم تمت فی منامها فیمسک التی قضی علیها الموت و یرسل الاخری الی اجل مسمی ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون؛ خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامی باز می ستاند، و نیز روحی را که در موقع خوابش نمرده است قبض می کند؛ پس آن نفسی را که مرگ را بر او واجب کرده نگاه می دارد، و آن دیگر نفس ها را تا هنگامی معین به سوی زندگی دنیا بازپس می فرستد. قطعا در این امر برای مردمی که می اندیشند نشانه هایی از قدرت خداست.
در حقیقت روح آدمی هنگام خواب به عوالم دیگر می رود و در آنجا سیر و سیاحت می کند. لذا هر انسانی در رویا، اموری را می بیند که در عوالم دیگر درحال رخ دادن است. با توجه به اینکه سیر انسانی در عوالم، هنگام خواب، بسته به میزان آزادی روان دارد، در سیر و سلوک از محدودیت و آزادی خودش سود می برد. همچنین درگیری روح انسان در زندگی مادی، او را به خود مشغول می دارد. از این رو، رویاها هم رنگ و بوئی می گیرد که روان در زندگی با آن درگیر است. البته خداوند گاه از باب اتمام حجت، جلو ه ائ از حقایق هستی را در رویا به او نشان می دهد؛ همان طور که در عالم ماده در آیات انفسی و آفاقی به او نشان می دهد تا به خود آید و مسیر حق را بیابد و در آن حرکت کند.
حقیقت خواب و رویا
واژه خواب در فارسی در دو معنا به کار می رود، یکی به معنای به خواب رفتن و خروج روح از بدن است که در عربی به آن «نوم» می گویند.[۲] معنای دیگر به معنای رویا دیدن است. رویا به هر چیزی گفته می شود که انسان در خواب می بیند.[۳] در قرآن واژگانی چون رویا[۴] احلام[۵] و احادیث[۶] برای بیان این مفهوم به کار رفته است.
تاویل احادیث یا تصدیق رویا و مانند آن نیز برای تعبیر و تحقق خارجی رویا به کار رفته است.
همچنین در قرآن ترکیبی چون ارایه در خواب و منام[۷] برای خواب نما شدن به کار رفته است.
به هر حال اگر بخواهیم حقیقت خواب به معنای خوابیدن را براساس آموزه های قرآنی بیان کنیم باید بگوئیم که خوابیدن به معنای بیرون رفتن روح از بدن و توفی و گرفتن آن از سوی خداوند و فرشتگان مامور است.[۸] اما خواب دیدن به معنای آن است که در خواب، انسان اموری را ببیند.
این خواب دیدن ها در اقسام و اشکال گوناگونی است؛ زیرا برخی ۱- بشارت و نویدی است از جانب خدا به مؤمن؛ ۲- یا ترس و غمی است که شیطان به وجود می آورد؛ ۳- یا خواب های آشفته و یا گفتگوهای درونی انسان با خودش است که در خواب می بیند.[۹]
پاره ای از حکمت های رویا
در آیات قرآنی چند فلسفه و حکمت برای خواب دیدن بیان شده است:
۱. کشف حقایق و آگاهی: از مهم ترین اهداف رویا می توان به کشف حقایق اشاره کرد. خداوند در آیه ۶۰ سوره اسراء به این حکمت رویا اشاره می کند. همچنین آیات ۵ و ۶ و ۳۶ و ۴۱ سوره یوسف رویا، به عنوان صورت و نمودی از حوادث و دریچه ای برای آگاهی به آینده مطرح شده است. رویاهای هم بندان حضرت یوسف(ع) وضعیت آینده آنان را مشخص کرد[۱۰] چنانکه رویای پادشاه مصر وضعیت آینده مصر از نظر اقتصادی و قحطی و فراوانی محصولات را بیان کرد.[۱۱]
۲. آزمایش: یکی دیگر از اهداف رویا آزمایش است. حقیقت نمایان شده در خواب پیامبر(ص) آزمونی بر مردم آن زمان[۱۲] و رویای حضرت ابراهیم(ع) آزمونی برای آن حضرت(ع) و فرزندش بود.[۱۳]
۳. آرامش: از دیگر حکمت های رویا می توان به آرامش بخشی آن اشاره کرد. رویای پیامبر(ص) موجب شد تا مجاهدان به آرامش و اطمینانی خاص برسند که در آیه ۴۳ سوره انفال به آن پرداخته شده است.[۱۴]
۴. پیشگیری: از حکمت هایی که برای رویا بیان شده عنصر پیشگیری است که از طریق خواب دیدن به فرد یا افراد انتقال داده می شود تا آنان نسبت به جلوگیری از برخی اتفاقات بد و ناگوار توانایی یابند. رویای پادشاه مصر موجب شد تا از قحطی و ناگواری های آن جلوگیری به عمل آورد.[۱۵] همچنین رؤیای پیامبر(ص)، موجب پیشگیری از شکست مسلمانان و بروز حوادث ناگوار در میان آنان شد.[۱۶]
اینها تنها نمونه هایی از حکمت هایی است که برای خواب دیدن و رویا بیان شده است.
محدودیت های انسان در رویا
شاید برای شما این اتفاق افتاده باشد که یکی از بستگان مرده خویش را در رویا می بینید و وقتی بیدار شدید خود را سرزنش می کنید که چرا از وضعیت انسان در آخرت و پس از مرگ نپرسیدم؟ چرا از وی درباره وضعیتش سؤال نکردم؟ ای کاش سؤالات دیگر می پرسیدم؟ همچنین گاهی در خواب گرگی و سگی شما را دنبال می کند و هرچه می خواهید فرار کنید نمی توانید فرار کنید؟ چرا هرچه بیشتر می دوید کمتر دور می شوید؟ یا این که سؤالی را در ذهن داشتید در خواب حل کردید در حالی که روزها ذهن شما درگیر آن مسئله بود ولی نتوانسته بودید آن را حل کنید؟ اینها تنها نمونه هایی از چیزهایی است که در خواب می بینید و برای شما سؤال شده که چرا چنین است؟
در پاسخ باید گفت وضعیت انسان در خواب همانند وضعیت او در روز قیامت است. براساس آیات و روایات اسلامی: الیوم یوم عمل بلاحساب و غدا یوم حساب بلاعمل؛ امروز زمان کار بدون حساب و فردا روز حساب بدون عمل است. (نهج البلاغه)
انسان دارای دو دستگاه مهم و اساسی است؛ یکی مربوط به حوزه اندیشه و نظر و دیگری مربوط به حوزه عمل و رفتار است. هرچند که میان حکمت نظری و حکمت عملی یعنی اندیشه و عمل ارتباط تنگاتنگی است، اما میان آن دو جدایی و تفکیک است که باید به آن توجه داشت. این گونه نیست که انسان اگر در مقام اندیشه جزم یافت در مقام عمل، عزم نیز پیدا کند؛ چرا که حوزه عزم به اراده بسته است که از حوزه جزم و اندیشه جداست. شما در نظر بگیرید که مار زهرآگینی در کمین شما نشسته و آهسته به سوی شما می آید. گاهی انسان دست ها و پاهایش باز است و می تواند برخیزد و از مار دور شود. پس وقتی جزم کرد که مار به سوی او می آید تانیش بزند، از جا برمی خیزد و دور می شود؛ اما گاهی دست و پای او را بسته اند و او می داند و کاری نمی تواند بکند.
در همین دنیا بسیاری از مردم حقیقت گناه و زشتی و آثار زیانبار آن را خبر دارند. می دانند که مثلا خمر، مست می کند و عقل را زایل می کند، می دانند که سیگار ریه را آسیب می زند و موجب سرطان می شود؛ اما مست می کنند و سیگار می کشند؛ زیرا جزم به امری به معنای عزم در مقام اراده نیست. خداوند می فرماید با آنکه یقین علمی دارند، ولی شهوت عملی آنان را اجازه نمی دهد تا به آن جزم اندیشی خود عمل کنند و ایمان بیاورند. بلکه انکار می کنند و برخلاف علم و جزم خودشان رفتار می کنند.[۱۷]
در خواب ما این گونه هستیم، یعنی در حقیقت همان گونه عمل می کنیم که باور داریم. پس اگر در روز غیبت می کنیم و گوشت مرده را می خوریم، در خواب همان را می بینیم که مثلا گوشت مرده می خوریم. در روز وقتی مانند خوک در لجن شهوت دست و پا می زنیم و مانند خوک عمل می کنیم در خواب نمی توانیم چون خوک نباشیم. وقتی اجازه می دهیم که با زبان به دیگران نیش بزنیم در خواب نمی توانیم از نیش مار در امان باشیم. وقتی گرگ می شویم به جان مردم می افتیم نمی توانیم در خواب از حقیقت خودمان فرار کنیم.
اصولا وقتی دغدغه ما مرگ و حقایق پس از مرگ نیست وقتی با مرده ای در خواب مواجه می شویم هرگز از او سوالی درباره قیامت و حقایق مرگ نمی پرسیم؟ زیرا اگر اینها دغدغه ما بود اولین سؤال ما از مرده همان بود. وقتی در روز شما درگیر مسئله ای هستید در خواب همان را می بینید. وقتی تمام ذهن شما را دنیا و مسایل مادی آن پر کرده، در خواب نیز گرفتار همان وضعیت هستید؛ زیرا روان شما از بند تعلقات مادی نرسته است.
همین مسئله در قیامت نیز تکرار می شود؛ یعنی کسی که امروز در دنیا پای عمل خود را به دیو شهوت بسته است در قیامت نمی تواند از آن فرار کند؛ زیرا قیامت روز عمل نیست بلکه روز حسابرسی است؛ در خواب نیز این گونه است و انسان آن چیزی را مشاهده می کند که در روز خویش انجام می دهد. درخواب زمان حسابرسی مقطعی است و انسان اگرپای عمل خود را بسته باشد نمی تواند فرار کند.
اگر بخواهیم خواب های خوبی ببینیم باید اعمال خوبی داشته باشیم.البته خداوندگاه برای آزمون و اتمام حجت، در خواب به افراد برخی از مسائل را نشان می دهد تا به سمت حقایق حرکت کنند و از تعلقات مادی و شهوت نفسانی رهایی یابند. چنانکه گفته شد یکی از فلسفه ها وحکمت های خواب تبیین حقایق است. خداوند ارواح مردمان را بالا می برد تا حقایقی از دوزخ و بهشت را نشان دهد تا پس از بیداری به بهشت ترغیب و از دوزخ گریزان گردند.
به هرحال، آزادی و محدودیت انسان در خواب بسته به میزان آزادی و محدودیت روح او دارد. اگرکسی سعه صدر یافته و از تعلقات دنیوی رسته باشد می تواند درخواب با آزادی بیشتری درمحدوده گسترده تر و در عوالم بالاتر به سیر و سیاحت بپردازد و حقایق بهتر و روشن تری را به دست آورد و از آینده خود و دیگران نیز مطلع شود. اما اگر خود را محدود به مادیات و نفسانیات کرده باشد، در خواب به همین مساله جزیی و مادی بسنده خواهد کرد و دستش از امور برتر دور خواهد بود.
باید توجه داشت که هرکسی درک درستی از مفاهیمی که درخواب به او نمایانده می شود دارد، ولی از آنجایی که ذهن انسان به اموری درگیر می شود نمی تواند آن را به طور کامل تحلیل کند.
اینجاست که معبر به او کمک می کند تا از لایه های ظاهر بگذرد و مفاهیم را به شکل بهتری درک کند.
آنچه بیان شد تنها گوشه ای ناچیز از حقایق بی انتهای عالم خواب است که قطعا پرداختن به آن نه در یک مقاله مختصر بلکه در کتابهای مفصل مقدور و ممکن خواهد بود.
پی نوشت ها:
[۱] انسان از مرگ تا برزخ، ص ۱۱۰، به نقل از اصول کافی
[۲] بقره، آیه ۲۵۵
[۳] مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۳۷۵، «رای».
[۴] اسراء، آیه ۶۰
[۵] یوسف، آیه ۴۴؛ انبیاء، آیه ۵
[۶] یوسف، آیات ۶ و ۲۱ و ۱۰۱
[۷] انفال، آیه ۴۳
[۸] انعام، آیه ۶۰؛ زمر، آیه ۴۲
[۹] میزان الحکمه، ج۴، ص ۱۹۳۳
[۱۰] یوسف، آیات ۳۶ و ۴۱
[۱۱] یوسف، آیات ۴۳ تا ۴۹
[۱۲] اسراء، آیه ۶۰
[۱۳] صافات، آیات ۱۰۲ نت ۱۰۶
[۱۴] مجمع البیان، ج۳-۴، ص ۸۴۰
[۱۵] یوسف، آیات ۴۶ تا ۴۹
[۱۶] انفال، آیه ۴۳
[۱۷] نمل، آیه ۱۴