به گزارش نماینده به نقل از ایسنا، بیان این موضوع بیش از هرچیزی مخاطب را به این فکر وامیدارد که آیا ثروت، در نقش ابزاری برای تفریح و سرگرمی برای جوانان ما به یک ارزش تبدیل شده است که به داشتن و خرج کردنش افتخار میکنند؟ و از طرفی دیگر در عصر ارتباطات و تکنولوژی و در حالی که دنیا عرصهی رقابتهای علمی و پژوهشی است و دانشمندان کشورهای پیشرفتهی دنیا، هر روز با اختراعات و اکتشافات و ابداعات در تلاشند که دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنند، چرا برای جوانان ما نمایش داشتن تفریحات لوکس و فانتزی ارجحیت دارد؟
نکتهی قابل تامل، فکر شکلگیری بچه پولدارهای تهرانی است. به نظر میرسد که پول در اینجا دیگر کارکرد ابزاری برای مرفه بودن را ندارد، بلکه پول ابزاری است برای داشتن احساس برتری. به همین دلیل نیز به نمایش گذاشته میشود تا موقعیت برتر افراد را نشان دهد.
از سوی دیگر، باید دید که صفحهی بچهپولدارهای تهرانی چه کارکردی دارد؟ آیا جمع شدن این افراد کنار هم برای انجام اموری شبیه به انجمنهاست؟ با جستوجوی سادهای مشخص میشود که خیر؛ هیچ برنامهی خیریهای وجود ندارد. عدهای خوشحالند از اینکه ثروتمند هستند و تصمیم دارند تصاویری از خوشحالیهای خود را به مردم دیگر نشان دهند.
در مقابل نیز مردمی که صفحهای این افراد را دیدهاند، به دو صورت واکنش نشان دادهاند. عدهای به این افراد نگاهی توام با احترام دارند و معتقدند که ثروتی که دارند، نوش جانشان! و گاهی هم با حسرت نسبت به وضع زندگی خود نسبت به این افراد احساس سرخوردگی و شرمساری کردهاند و برخی دیگر نیز این افراد را به باد ناسزا گرفته و همهی مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... مملکت را از آنها میدانند. البته هستند کسانی که سعی کردهاند با نگاهی منطقی از این افراد انتقاد کنند؛ انتقادهایی که چندان جدی گرفته نمیشود و پاسخی به آنها داده نمیشود.
با این همه چیزی که در این میان جالب به نظر میرسد، اعتقاد بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی مبنی بر آقازاده بودن «بچه پولدارهای تهرانی» است.
عزیز الله تاجیک اسماعیلی - پژوهشگر مطالعات روانشناسی اجتماعی - نیز معتقد است: در تمام آدم ها ویژگی مشترکی وجود دارد و آن هم میل به ابراز وجود است. اگر در شبکههای اجتماعی بنگریم متوجه می شویم که بخشی از انگیزه راه اندازی این شبکه ها نمایش است. آنها دوست دارند بخشی از چیزی را که دارند به نمایش بگذارند واین موضوع در صفحه بچه پولدارهای تهرانی به شکلی خاص درمیآید.
او افزود: اساسا موضوعاتی که به داشتن منوط است، مانند ثروت، مدرک و غیره به جای چیزهایی که به بودن منوط است، مانند فهمیدگی، مهارت وغیره در افراد میل شدیدی به خودنمایی وابراز وجود ایجاد میکنند. در این شبکه نیز ماشینها، استخرها و بارها و تفریحات شبانه و داشتن چیزهایی عامل آن شده که بچه پولدارهای تهرانی احساس کنند باید چیزهایی را که دارند، به نمایش بگذارند و ما با بررسی یکسری از عکسهای آنها متوجه میشویم که آنها سعی کردند زوایایی از زندگی خود را به رخ بکشند.
این استاد دانشگاه در بخشی ازسخنان خود گفت: به بررسی مطالبی که در شبکههای اجتماعی درج کردهاند متوجه شدهام که آنها گاهی تلاش میکنند از کاری که کردهاند دفاع کنند. مثلا گفتهاند که ما دوست داریم به خارجیها نشان دهیم که ایرانی ها هم مرفه زندگی میکنند. ما هم سرگرمیهایی داریم.
ولی درهمین صفحهها این افراد نتوانستهاند در برابر موضوعات چالشی بهدرستی پاسخ دهند و این افراد ضعف عمدهای در استدلال برای پاسخگویی دارند. مثلا اینکه آنها پاسخ ندادند که نمایش ثروت خود به کشورهای اروپایی چه ثمری خواهد داشت و ما به جای اینکه تلاش کنیم پیشرفتهای صنعتی و علمی خود را به آنها نشان دهیم برای چه باید ماشینهای خود غربیها را بخریم و به آنها غربیها پُز دهیم. این نشان میدهد که شبکههای اجتماعی با توجه به ظرفیت هایشان توانایی کاربران خود را بازنمایی میکنند.
او در بخشی از سخنانش بیان کرد: از نکات بازگشایی این صفحات میتوانیم بفهیم که زوایای پنهان ضد ارزش ما چه چیزهایی هستند و با مشکلات نظام اجتماعی کشورمان آشنا شویم. واقعیت این است که این صفحات بهخوبی مشکلات نظام اجتماعی ما را بازنگری میکنند. در جامعه ما شکاف اجتماعی زیاد شده است و ما از جامعه اخلاقی سالم فاصله داریم. شاید این صفحات وجدان اجتماعی را بیدار کنند و به مسوولان تلنگری بزنند و مثلا ببینند که چه افرادی چگونه زندگی میکنند وبخشی دیگر چگونه حسرت زندگی آنها را دارند.
این پژوهشگر همچنین در باره هجمهها و فحاشیهایی که به این صفحه شده است گفت: این فحشها بیان دیگری از نقد است و از سوی کسانی مطرح میشود که هیجان منفی بالایی دارند که البته قابل انتظار است. کسی که ساعت ده صبح به دفتر کار خود میرود و معاملههای میلیاردی را جابه جا میکند و بدون هیچ زحمتی به ثروتی دست پیدا میکند طبعا منفور است و مسوولین جامعه موظفاند که رفاه عمومی را رشد دهند. ثروت باید در جامعه جریان داشته باشد و همه را سیراب کند. صفحه بچه پولدارهای تهرانی نشاندهنده وارفتگی و بیگانگی فرهنگی ماست.
همچنین دکتر محمدسعید ذکایی درباره صفحه بچه پولدارهای تهران بر این اعتقاد است: طبیعتا نابرابریهای اجتماعی در جامعه ایران وجود دارد و شکافهای اجتماعی در محیط شهری فراوان هستند. ولی این شکاف اجتماعی- طبقاتی چندان موضوعی برای گفتوگوی روشنفکرانه و عمومی نبوده است و مسائل طبقاتی بستری را برای بحث و گفتوگو ایجاد نکردهاند. فاصلههای طبقاتی و اقتصادی و دستهبندیهای اقتصادی کمتر مورد تحلیل قرار گرفته و در مواردی هم که به این موضوعها پرداخته شده است، توسط رسانهها و به صورت مقرضانه یا به قصد تقبیح آدمهای پولدار و یا به قصد تأیید فقر و سادگی و ارزشگذاری روی آن انجام شده است.
مدیر گروه مطالعات فرهنگی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی به ایسنا گفت: بنابراین در خلأ وجود مباحث منظم و جدی در جراید، افرادی به شکلی این جای خالی را پر میکنند و این مسائل سر از صفحههای اجتماعی در میآورد. در نتیجه عدهای به قصد تفنن و نیازشان برای مطرح شدن به بهانهی فعالیت در شبکههای اجتماعی؛ به این شکل خود را بروز میدهند و از آنها برای نشان دادن تعلقات طبقاتی خود استفاده کنند. در حالیکه شبکههای اجتماعی برنامههایی است که میتوانند به گروههای محروم و ثروتمند جامعه یک حق یکسانی را برای استفاده بدهند.
او افزود: خلأ بحث دربارهی طبقات اجتماعی در جامعهی ما وجود دارد و این صفحات نشان میدهد که چقدر به تأمل نیاز داریم. در جراید ما اصلا بررسی نمیشود که طبقات اجتماعی در ایران چگونه تعریف شدهاند؟ افرادی که در هر طبقهی اجتماعی قرار میگیرند چه کسانی هستند؟ ثروت مجاز در کشور ما از چه راهی تأمین میشود؟ نوکیسه به چه کسانی گفته میشود؟ این گفتوگوها باعث میشود که از بروز احساسات خام در شبکههای اجتماعی که در قالب شو عکسی بروز پیدا میکند، پرهیز شود.
ذکایی همچنین گفت: طبقات اجتماعی ایران تریبونی ندارند و اکنون نیز به صورت یک مقوله پیچیده و مبهم درآمدهاند و قضاوتی در مورد آنها شکل نگرفته است. بنابراین ممکن است به هر سویی کشیده شوند. وقتی بستری برای مطرح کردن آنها نباشد طبیعی است که به شکلهای ناهنجاری بروز کند.
او افزود: تشکیل صفحهی «بچه پولدارهای تهران»، فینفسه خطرناک نیست و تولید نگرانی نمیکند، زمانی تولید نگرانی خواهد کرد که کار به توهین بکشد. باید به سیاستمداران، جامعهشناسان، اقتصاددانان، تاریخشناسان فضایی برای تحلیل داده شود تا کمک کنند مردم آگاهی بیشتری به جایگاه، طبقه و رفتار مناسب طبقاتی خود داشته باشند و سیاستگذاران هم سرنخ بدهند که جامعه به چه سمت و سویی کشیده میشود؟ و باید چه مداخلاتی کرد. من تشکیل چنین صفحهای را تأیید نمیکنم ولی در مورد آن احساس نگرانی هم نمیکنم. ولی اینها دلیل نمیشود که از شرایط قطبی شدن وضعیت اقتصادی نگران نباشم. ولی فکر میکنم که تعجبی ندارد که تعدادی برای مقاصد شخصی خود و جلب توجه کردن چنین صفحهای راه بیاندازند.
عضو هیئت مدیره انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات همچنین بیان کرد: به هر حال وقتی جامعه بزرگ و پیچیده میشود خردهفرهنگها هم شکل میگیرد و همیشه خرده فرهنگها آثار مناسبی ندارند. این موضوع ممکن است در همه جای دنیا هم پیش بیاید که گروههای مختلف از تریبونی خود را مطرح کنند. اگر کار به التهاب کشیده نشود و زمینه را برای قد علم کردن گروهی دیگر مثلا به خاطر فقر و تنگدستی باز نکند و آرامش جامعه را بههم نزند مسألهای ندارد و از نظر من جزو هزینه هایی است که ما باید برای زندگی مدرن بپردازیم.
مصطفی تبریزی - متخصص روانشناسی و مشاوره - نیزدر گفتوگو با خبرنگار ایسنا، دربارهی صفحهی بچههای پولدار تهرانی، اظهار کرد: به طور کلی افتخار کردن به ثروت امر پسندیدهای نسیت و برعکس نکوهیده است.
او افزود: طبعا اختلافات طبقاتی شدید که ریشه در یک اقتصاد بیمار دارد، تبعات خود را خواهد داشت و هر نوع فاصلهی طبقاتی زیاد به مشکلات عدیدهای در اقشار مختلف منجر خواهد شد. وقتی در بدن کسی میکروبی وجود داشته باشد، نمیتوان بدون توجه به آن میکروب به عوارضش مانند لرز و تب و ... توجه کرد و به فکر مداوای آن بود. در جامعهی ما هم نمیتوان بدون توجه به موضوع اختلافات طبقاتی به تبعات آن توجه کرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در هر جامعهای که فاصلهی طبقاتی شدید وجود داشته باشد، برای اقشار مرفه هویت غرورآمیزی ایجاد. در نتیجه ما باید به فکر این باشیم که چطور میتوانیم اقتصاد کشور را به سویی هدایت کنیم که اختلافات طبقاتی تا این حد شدید نباشد تا عوارض مختلف آن را شاهد باشیم. به هر حال در کشور ما همانطور که فردی وجود دارد که برای مداوای سگش به پاریس سفر میکند، فرد دیگری هم هست که فرزندش برای داشتن آپاندیس میمیرد! به این دلیل که پول ندارد فرزندش را در بیمارستان مداوا کند.
تبریزی در بخشی از سخنانش بیان کرد: در چنین شرایطی طبیعی است که نمایش ثروت عدای واکنش هیجانی بخشی از مردمی را که در شرایط نامناسبی از نظر اقتصادی زندگی میکنند، برانگیزد. من فکر میکنم که البته وجود این سایتها برای مسوولان ما بد نباشد؛ که بیشتر متوجه مشکلات موجود در جامعه شوند.
این پژوهشگر روانشناسی اجتماعی، بیان کرد: تعدادی جوان جمع شدهاند و نحوهی زندگی خودشان را نشان میدهند و بابت آن نیز احساس غرور میکنند. البته طبیعتا ثروت اندوزی زیاد نیز، برای نمایش دادن است؛ وگرنه یک فرد تا آخر عمر مگر چقدر میخواهد پول خرج کند؟ بخشی از میل به ثروت برای نمایش دادن آن است.
به هر حال بچه پولدارهای تهرانی در اغلب شبکههای اجتماعی برای خود صفحهای باز کردهاند و سعی دارند تصاویر خود، خانههای خود، اتوموبیل خود، کالاهای گرانبهای خود و مواردی از این دست را به نمایش بگذارند. آنها به هر چه دارند افتخار میکنند. چیزهایی که شاید حتی خود برای به دست آوردنشان تلاشی نکردهاند. شاید با مشاهدهی این وضعیت وقت آن فرا رسیده که تامل کنیم چه شده که ارزشهای ما به ضدارزش تبدیل شدهاند؟ و با نگاهی به تصاویر منتشر شده از مهمانیهای این افراد به این بیندیشم که برخورد بازدارنده با این قبیل مسائل تا کنون چقدر ثمر بخش بوده است؟ و ما را به کجا خواهد برد؟