به گزارش نماینده به نقل از برهان، هر جریان سیاسی برای کسب قدرت و بقای برداشتهای فکری خود نسبت به مسائل سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، باید برای آینده استراتژی مناسبی را ترسیم نماید. اتخاذ این استراتژیها متناسب با مقتضیات زمانی و مکانی بروز رفتارهای آن جریان و همچنین کنشهای سیاسی دیگر جریانهای رقیب است. فضای سیاسی حاکم در کشورمان پس از هر انتخابات، دچار تغییرات وسیعی در آرایش سیاسی میگردد. فضای نوین سیاسی کنونی که برآمده از پیروزی گفتمان اعتدالمحور به رهبری حجتالاسلام حسن روحانی است، باعث گردیده دیگر جریانهای سیاسی متناسب با این شرایط، به راهبرد معطوف به آینده بیندیشند.
در میان جریانهای سیاسی موجود، جریان اصولگرایی با توجه به صبغهای که از بدو تأسیس جمهوری اسلامی ایران داشته است، در فضای کنونی، راهبردهای گوناگون و خاص خود را اتخاذ خواهد کرد. این جریان سیاسی پس از انتخابات مجلس نهم و ریاستجمهوری یازدهم، شاهد گسست عمیقی میان طیفهای مختلف خود بود؛ به نحوی که بسیاری از ناظران سیاسی از «سراب وحدت» سخن بر زبان جاری میساختند و از سوی دیگر، جریان رقیب با دمیدن بر آتش اختلاف، بر آن دامن میزد و در تکاپوی ارتقای اختلافات تاکتیکی به اختلافات مبنایی هستند تا با این برنامه، جریانهای سیاسی اصولگرایی را ناهمسو و متعارض توصیف نمایند. اما جریانهای سیاسی اصولگرا با تیزهوشی، گامهایی عملی برای تحقق امکان وقوع وحدت در استیضاح وزیر علوم و انتخاب رئیس شورای شهر تهران برداشتند.
الف) استیضاح وزیر علوم، تحقیقات و فناوری
«دانشگاه بر مدار آشوب» گزارهای از اهداف جریان خاص در وزارت علوم دولت یازدهم بود که با اهداف از پیش طراحیشده، در تلاش برای ایجاد التهاب در دانشگاههای کشور بودند و با انتصاب برخی معاونین و رؤسای دانشگاه (انتصاب جعفر توفیقی بهعنوان مشاور ارشد و با اختیارات گسترده، جعفر میلیمنفرد بهعنوان معاون آموزشی، سعید سمنانیان بهعنوان معاون وزیر و رئیس مرکز هیئتهای امنا و هیئتهای ممیزهی مرکزی وزارت علوم و مجتبی صدیقی بهعنوان معاون وزیر و رئیس سازمان امور دانشجویان کشور مهمترین آنها هستند)، این اهداف بهسهولت در مراکز علمی کشور امکان رخ دادن داشت؛ تا اینکه سرانجام در روز چهارشنبه 29 مردادماه سال جاری، اولین وزیر کابینهی دولت یازدهم (آقای فرجیدانا، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری) در مجلس شورای اسلامی استیضاح شد.
در روند این استیضاح، دو جریان مهم اصولگرایی، یعنی جبههی متحد و جبههی پایداری، در همگرایی و وحدت پارلمانی، نسبت به عدم اعتماد مجدد به فرجی دانا توافق کردند. این کنش جمعی نمایندگان اصولگرا از سوی فعالان سیاسی، اولین گام وحدت در اردوگاه این جریان سیاسی قلمداد شد؛ گامی که نشان داد اگر محقق شود و ادامه یابد، موفقیتهای بزرگ را نوید میدهد. در همین راستا، روزنامهها و سایتهای خبری نزدیک به اصلاحطلبان، برای تقلیل این وحدت عملی اصولگرایان، استیضاح را محصول تلاشهای جبههی پایداری دانستند.
در همین راستا، حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفهی اسلامی، گفت: «اصلاحطلبان با متهم کردن جبههی پایداری به طراحی استیضاح وزیر علوم، تلاش دارند انسجام اصولگرایان را هدف قرار دهند تا آنها برای مقاومت در مقابل فتنه منسجم نباشند که امیدواریم اصولگرایان مجلس به این توطئه هوشیار باشند و وحدت خود را حفظ کنند. » سپس اینچنین به توصیف استیضاح از سوی اصولگرایان پرداخت: «استیضاح وزیر علوم، برگزاری آزمونی مهم برای مجلس بود که از وحدت و انسجام اصولگرایان و برخورداری آنان از استدلال قوی و تقوای سیاسی حکایت داشت. »1
ب) انتخابات ریاست شورای شهر تهران
روند دستیابی به وحدت در میان جریانهای اصولگرا، به فاصلهی یک ماه، در پارلمان شهری تهران نیز به وقوع پیوست. مهندس چمران که در سال گذشته با اختلاف بسیار اندکی از رقیب اصلاحطلب خود شکست خورده بود، اینبار با اختلاف چشمگیری از مسجدجامعی، به پیروزی دست یافت تا بار دیگر اصولگرایان بر صندلی ریاست شورای شهر بنشینند و «حسرت» بهشت بر دل اصلاحطلبان باقی بماند.
این پیروزی اصولگرایان سبب شد که فعالان اصلاحطلب از ترس پذیرش شکست، به تاکتیک «فرار به جلو» روی بیاورند. در همین راستا، کرباسچی در پاسخ به پرسش «آیا این اتفاق میتواند نشانهی خاصی از به قدرت رسیدن جریان اصولگرا باشد؟ » پاسخ داد: «من چنین اعتقادی ندارم. این پیروزی آنها نشانهی خاصی نیست. رأیگیری آن هم در شرایط نسبتاً برابر، هر بار میتواند به نفع یک جریان باشد و این اتفاق کاملاً طبیعی است. »2
از سوی دیگر، دکتر علی تاجرنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب و نمایندهی سابق مشهد، در گفتوگو با روزنامهی «آرمان»، به واکاوی علل شکست مسجدجامعی پرداخت و بیان داشت: «از سویی دیگر، از طرف شورای هماهنگی جبههی اصلاحات دربارهی انتخابات شورای شهر کمکاری صورت گرفت، وگرنه امکان پیروزی کامل اصلاحطلبان در این انتخابات وجود داشت؛ اما بار دیگر تأکید میکنم که تعمیم دادن نتیجهی انتخابات شورای شهر را به شکست خوردن اصلاحطلبان، به هیچ عنوان قبول ندارم. »3
ج) رهاورد همگرایی اصولگرایان
جریان سیاسی اصولگرا برای بقا در ساخت سیاسی و اجتماعی کشور و پیشبرد اهداف خود، «وحدت» را باید بهمثابهی ضرورتی راهبردی و استراتژیک قلمداد کند؛ چراکه با نگاهی به گذشته از یکسو شاهد بودیم در اثر چنددستگی و اختلاف در بدنهی نخبگانی و اجتماعی اصولگرایی بعد از مجلس نهم، تجربهی شکست سیاسی جریان مذکور در بزرگترین ماراتن سیاسی کشور در سال 1392 رقم خورد و از سوی دیگر، به جهت آغاز وحدت در یکی دو ماه اخیر، ناظر آغاز موفقیتهای دلگرمکننده در جریان اصولگرا بودهایم.
به همین جهت، جریان اصولگرا باید براساس سنت سیاستورزی با محوریت شیخویت و بهرهگیری از نیروی بالای جوانان، بار دیگر گام در راه وحدت در دو سطح گفتمانی (متناسب با مقتضیات زمانی برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاستجمهوری آتی) و تشکیلاتی (جلوگیری از تعمیق شکاف در بدنهی اجتماعی) بگذارد. از منظر جامعهشناسی سیاسی، «اختلافات» بهمثابهی گسل فعالی هستند که در هر لحظه، زمینهساز بروز شکستهای مقطعی و دائمی بر بدنهی جریان سیاسی و اجتماعی خواهند بود.
اصولگرایان با اتخاذ راهبرد وحدت در مقطع کنونی، بار دیگر میتوانند به «حفظ» و « انسجام» نیروهای فعال سیاسی و اجتماعی خود بپردازند و از سوی دیگر، از تعمیق گسست در بدنهی اصولگرایی جلوگیری نمایند و حتی اگر کارویژهی وحدت را از منظر عملگرایی نیز بنگریم، بهترین گزینهی روی میز جریان ریشهدار اصولگرایی در کارزار رقابت با جریان رقیب محسوب میشود. بنابراین تجربهی موفقیتآمیز وحدت در میان اصولگرایان در دو رخداد مهم، یعنی استیضاح وزیر علوم و ریاست شورای شهر تهران، زمزمهی برقراری دائمی این انگاره را در میان اصولگرایان تقویت مینماید.
نویسنده: مسعود ندافان
پینوشتها:
1. www.tasnimnews.com/Home/Single/468247
2. روزنامهی اعتماد، 13 شهریور 1393.
3. روزنامهی آرمان، 13 شهریور 1393.