به گزارش نماینده ، مجموعه تئاتر شهر مهمترین مجموعه تئاتری ایران است که به جرأت میتوان گفت روند فعالیت آن بر جریان تئاتر کشور تأثیرگذار است. وقتی تئاتر شهر با برنامه ریزی منظم و منسجم فعالیت میکند شاهد این برنامه ریزی و انسجام در جریان تئاتر نیز هستیم و اگر تئاتر شهر دارای فعالیت قابل قبولی نباشد، بدنه کلی هنرهای نمایشی نیز تحت تأثیر آن قرار میگیرد.
طی یک دهه گذشته مجموعه تئاتر شهر فراز و نشیبهای متعددی داشته که به زعم بسیاری از کارشناسان و هنرمندان با سابقه، سهم نشیبهای تئاتر شهر از فرازهای آن بیشتر بوده است. ضمن اینکه استفاده مستمر از این بنای تئاتری با توجه به نبود برنامه و اقدامات مناسب در جهت نگهداری، بازسازی و تعمیرات مجموعه، باعث فرسوده شدن بیش از حد تئاتر شهر شده است.
این روزها بنای تئاتر شهر به لحاظ داخلی و بیرونی و همچنین به لحاظ امکانات و تجهیزات بهداشتی، رفاهی و فنی در وضعیت نامناسبی به سر میبرد. در سال ۸۶ این مجموعه مورد بازسازی قرار گرفت که این امر نه تنها وضعیت مجموعه را بهبود نبخشید بلکه داشتههای مناسب آن را هم کم و بیش از بین برد.
در دوره مدیریت اتابک نادری باز هم بحث بازسازی تئاتر شهر مطرح شد که با رفتن این مدیر از تئاتر شهر، فاز دوم بازسازی به رئیس جدید مجموعه سپرده شد. پریسا مقتدی از چهرههایی است که طی سالهای گذشته علاوه بر فعالیت در زمینه کارگردانی و بازیگری تئاتر، به عنوان یکی از مدیران مجموعه و معاون اجرایی تئاتر شهر شناخته شده است.
مقتدی در دوره جدید مدیریت ادارهکل هنرهای نمایشی و حضور اتابک نادری به عنوان رئیس مجموعه تئاتر شهر، به تماشاخانه سنگلج رفت و ریاست آن سالن تئاتری را عهدهدار شد. اما در ابتدای سال جاری و رفتن اتابک نادری، با تصمیم حسین طاهری مدیرکل هنرهای نمایشی پریسا مقتدی به تئاتر شهر بازگشت و ریاست این مجموعه تئاتری را عهدهدار شد.
مقتدی در گفتگویی با بخش فرهنگ و هنری خبرگزاری مهر به ارائه دیدگاههای خود درباره وضعیت تئاتر شهر و چگونگی پذیرش ریاست مجموعه پرداخت. همچنین نکاتی را درباره بازسازی مجموعه و سهم بدنه دولتی و هنرمندان تئاتر در نگهداری آن مطرح کرد که در ذیل مشروح این گفتگو را میخوانید.
* اگر مایل باشید گفتگوی خود را با موضوع حضور شما به عنوان رئیس مجموعه تئاتر شهر شروع کنیم. تئاتر شهر طی سالهای گذشته بخصوص یک دهه اخیر با نوسانات متعددی مواجه بوده و این نواسانات و نبود برنامه ریزی مشخص در زمان حضور حمید شاهآبادی به عنوان معاون هنری دولت دهم بیش از پیش بود. در دوره جدید معاونت هنری انتظار این میرفت که برنامه ریزی برای تئاتر و تئاتر شهر کارشناسانهتر باشد. شما چندین سال به عنوان معاون اجرایی مجموعه فعالیت داشتید و از شرایط، وضعیت و مشکلات تئاتر شهر با خبر بودید. در مقطعی از زمان به تماشاخانه سنگلج رفتید. وقتی به شما پیشنهاد شد که ریاست مجموعه تئاتر شهر را عهدهدار شوید، آیا با همان آگاهی و اطلاع از شرایط و وضعیت تئاتر شهر این پیشنهاد را پذیرفتید؟
- تمام تلاش من همیشه این بود که در نهایت صداقت با هنرمندان و مخاطبان روبرو شوم و از وقتی ریاست تئاتر شهر را عهدهدار شدم این قول را به خودم دادم که این صداقت را داشته باشم. در همین گفتگو هم تلاش میکنم با صداقت صحبت کنم حتی اگر برخی از این صحبتها بر خلاف دیپلماسی مدیریت باشد که البته من معتقدم بهترین دیپلماسی، صداقت است.
از این رو صادقانه میگویم که طی حدود ۸ ماهی که از تئاتر شهر رفتم و مسئولیت تماشاخانه سنگلج را بر عهده داشتم تنها به دلیل تمرین و اجرای نمایش به مجموعه میآمدم. وقتی مسئولیت جدید در تئاتر شهر به من سپرده شد از دوستان و همکارانم درباره وضعیت مجموعه پرس و جو کردم که پاسخ دوستان این بود که وضعیت خیلی بدتر شده است.
البته معنا و مفهوم مدنظر از واژه «بد» با مفهوم متداول آن، متفاوت است. مجموعه تئاتر شهر به لحاظ سازه مشکلات متعددی دارد که نه تنها سال به سال، بلکه روز به روز بر مشکلات آن افزوده میشود. از سال ۵۱ که این مورد بهرهبرداری قرار گرفته به حفظ و نگهداری و بازسازی آن پرداخته نشده است. اگر هم در مقاطعی بازسازی و تعمیراتی انجام شده، کارشناسانه و زیرساختی نبوده و نگاه اصولی در آن بازسازی و تعمیرات وجود نداشته است.
در بخش هنری و اجراهای نمایشی در سالنهای مجموعه است که این سالنها به مرور زمان به تئاتر شهر اضافه شدهاند. یکی از دلایل استهلاک و فرسودگی تئاتر شهر افزایش غیر مجاز سالنهای نمایشی نسبت به ظرفیت و امکانات مجموعه است. البته منظور من این نیست که تصمیم گیریهای مدیران پیشین را زیر سؤال ببرم زیرا این سالنها بنا به ضرورت به مجموعه اضافه شدهاند.
سطح کیفی اجراهای مجموعه تئاتر شهر در یک دهه گذشته با تغییراتی همراه بوده که من ترجیح میدهم از واژه «افت» برای این تغییر استفاده نکنم ولی در نگاهی که از بیرون به این موضوع میشود، افت کیفی آثار مطرح است. این هم معضل دیگری است که در مجموعه تئاتر شهر با آن مواجه هستیم.
معضل دیگر بخش سرویسدهنده و فنی مجموعه است که طی یک دهه گذشته با بازنشسته شدن و کنار رفتن نیروهای مختصص، با کمبود نیروهای فنی و متخصص مواجه شدهایم که جایگزینی برای آن وجود نداشته و در نهایت نوع خدمات و سرویسدهی مجموعه به گروههای نمایشی هم با مشکل و کمبودهایی همراه بوده است.
نتیجه کلی معضلات مذکور، استقبال کردن یا نکردن مخاطب از آثار نمایشی مجموعه را شکل میدهد. این مشکلات طی ۴ دهه گذشته برای تئاتر شهر وجود داشته و به دلیل تداوم همین روند طی ۸ ماهی هم که در مجموعه نبودم، مشکلات و شرایط بدتر و سختتر شده است و حتی شاید بتوان گفت وضعیت تئاتر شهر در امروزی که با هم گفتگو میکنیم نسبت به اولین روز حضورم به عنوان رئیس مجموعه، بدتر شده است.
بهبود این وضعیت و شرایط نیازمند یک همت همگانی است. معتقدم اشتباه است که راهحل تمامی این مشکلات را در دستان بدنه دولتی در هر دورهای از دولت با هر رویکردی ببینیم. اینجا میخواهم به عنوان یک تئاتری از هم خانوادههای خود بپرسم که ما برای محافظت و نگهداری از مجموعه تئاتر شهر چه کردهایم؟
منظور من رفع مسئولیت از بدنه دولتی نیست و بدنه دولتی به طور قطع باید به وظایف خود عمل کند بلکه سؤال من از خود ما تئاتریها است. به عنوان مثال زمانی که بعد از تماشای اثری از سالن خارج شدهایم، کدامیک از ما تشکچههایی را که برای نشستن روی زمین قرار گرفتهاند، برداشتهایم تا زیر پا قرار نگیرند؟
شاید دوستان و عزیزانی که این مصاحبه را بخوانند خطاب به من بگویند که دلش خوش است، مشکلات تئاتری خیلی اساسیتر از این موضوعات و مسائل پیش پا افتاده است. به شخصه معتقدم که من به عنوان یک تئاتری نمیتوانم جهان و سیاستهای کلی را تغییر دهم اما میتوانم حوزه محدود پیرامون خود را تغییر دهم یا نه؟ آیا این کار را انجام میدهم؟ همیشه به این موضوع فکر کردهام که من تئاتری در حوزه تئاتر و مخاطب تئاتر چه کردهام.
یادم میآید که تنها ساسان پیروز به عنوان یک فرد تئاتری که در حال حاضر عضو گروه تئاتر «لیو» نیز هست تحقیق و پژوهشی را در خصوص میزان استقبال مخاطب از اجراهای نمایشی انجام داد. چند درصد از ما تئاتریها این کار را انجام دادیم؟
همین نگاه باعث میشود که گروه تئاتر «لیو» گروهی تأثیرگذار باشد و همینجا اعلام میکنم که آمادگی میزبانی گروه تئاتر «لیو» به عنوان گروهی دارای تفکر و نگاهی حرفهای، برای اجرای اثری نمایشی در مجموعه تئاتر شهر را دارم.
ما خانواده تئاتری هنوز تحقیق و پژوهشی انجام ندادهایم که مجموعه تئاتر شهر یا تماشاخانه ایرانشهر یا سالنهای دیگر تئاتری، چه جنس مخاطبانی دارند. من به عنوان یک تئاتری تنها به اجرای اثر خود فکر میکنم و متأسفم که این حرف را میزنم.
البته همین جا تأکید کنم که مخاطبان این مصاحبه من تنها تئاتریها هستند و خواهش میکنم غیر تئاتریها این مصاحبه را نخوانند. من با هم خانوادههای خودم درد و دل میکنم و اگر کسی غیر از خانواده تئاتر بخواهد از صحبتهای من حرفی علیه خانواده تئاتر برداشت کند، من صحبت و حرف خود را پس میگیرم.
آقای اتابک نادری در بهمنماه سال گذشته فراخوانی را منتشر کرد که طی آن از هنرمندان خواسته بود پیشنهاد سالن مدنظر خود را بدهند. ما ۵ سالن تئاتری در مجموعه تئاتر شهر داریم ولی ۶ فایل درخواست داریم، فکر میکنید این فایل اضافی به چه دلیلی وجود دارد؟
* متقاضیان زیاد هستند یا برای فضاهای پیرامون سالنهای نمایشی تقاضا داده شده است؟
- نه، حدود ۴۰ هنرمند در برگه درخواست اجرای خود در بخش سالن مدنظر نوشتهاند «هر سالنی غیر از سالن اصلی» و این فایل متعلق به آنها است.
* یعنی برایشان ابعاد کارگاه نمایش با سالن سایه یا قشقایی و یا سالن چهارسو هیچ فرقی ندارد و هیچ تأثیری روی اجرای اثرشان نمیگذارد و فقط به فکر اجرا کردن هستند.
- من به همه دوستانی که این فرمها را پر کردهاند احترام میگذارم ولی یکی از معانی و مفهوم این نوع درخواست این است که تنها به اجرا کردن اثر فکر میکنند. من اعتراف میکنم به تنهایی نمیتوانم از عهده بهتر کردن وضعیت کلی تئاتر شهر بربیایم و نیاز به همفکری همخانوادههای تئاتری خود دارم.
* چندین سال تجربه در تئاتر شهر بودن را داشتید. از دوره بازسازی معروفی که در تئاتر شهر انجام شد و تعطیلی چند ماهه تئاتر شهر را در پی داشت، شما جزو کسانی بودید که همه این شرایط و مشکلات را شاهد بودید. زمانی که به تماشاخانه سنگلج رفتید وضعیت آن تماشاخانه تئاتری نسبت به تئاتر شهر به سامانتر بود. ضمن اینکه تئاتر شهر همیشه کانون توجه است و کوچکترین اشتباهی در آن بازخورد جامعه تئاتری و رسانهای را به همراه دارد. این وضعیت تئاتر شهر به نوعی باعث شده تا در حق تماشاخانه سنگلج و دیگر سالنهای تئاتری اجحاف شود و از اهمیت و توجه کمتری در بین مدیران و مسئولان هنری برخوردار باشند. وقتی در سنگلج حضور پیدا کردید و با برنامههایی که ارائه دادید، انتظار میرفت سنگلج با مدیریت جدید شرایط بهتری را در سال جاری پیش رو داشته باشد. چطور شد که علیرغم پیشنهاد برنامههای متعدد برای رونق تماشاخانه سنگلج، ترجیح دادید به مجوعه تئاتر شهر بیایید و سنگلج باز هم در حاشیه قرار بگیرد و کمرنگ شود؟
- کاملا درست است. امیدوارم آقای حسین طاهری در پس مشکلات متعددی که در ادارهکل هنرهای نمایشی با آنها مواجه است، به زودی تصمیمی برای تماشاخانه سنگلج بگیرد. من برای ۶ ماهه اول برنامه ریزی اجراهای نمایشی را انجام داده بودم و خدا را شکر اجراها در تماشاخانه سنگلج برقرار هستند. هنوز سنگلج افتی نکرده که نتواند یا دیر بتواند بلند شود. به عنوان یک عضو کوچک خانواده تئاتر درخواست بنده را بشنود و تصمیمی جدی و عاجل برای سنگلج بگیرد.
* آیا خود شما قائل به این مدیریتهای مقعطی و کوتاه مدت هستید؟ اینکه یک مدیر چند ماه در یک مسئولیت باشد و چند ماه دیگر مسئولیت دیگری به او سپرده شود؟
- نه موافق با این مدیریتهای مقطعی نیستم. اعتراف میکنم که وقتی آقای طاهری پیشنهاد عهدهداری مسئولیت تئاتر شهر را به من داد، ۲ روز درباره اینکه اتابک نادری تازه در حال اجرا کردن برنامه ریزیهای خود است، بحث میکردم. حتی در آن ۲ روز به جد درباره معایب حضور خودم به عنوان رئیس مجموعه تئاتر شهر با آقای طاهری صحبت میکردم.
* چه معایبی؟
- یکی از نکاتی که گفتم این بود که با تغییر دولت، مردم توقع تغییر دارند و در تئاتر هم همین توقع وجود دارد و وقتی من ریاست تئاتر شهر را عهدهدار شوم، تئاتریها ممکن است به این نتیجه برسند که چیزی تغییر نخواهد کرد. البته من در گذشته هیچ گاه در تصمیم گیریها و سیاست گذاریهای تئاتری دخیل و تأثیرگذار نبودم.
* دغدغه به جایی بوده است؟
- جامعه تئاتری دلشان چهره و دغدغههایی جدید میخواهد. نکته دیگری که به آقای طاهری گفتم این بود که من تئاتری هستم و تنفسم از طریق اجرای تئاتر است. برای خدمت رسانی به خانواده تئاتریام، انرژی خود را از اجرا و فعالیت در تئاتر میگیرم. از طرف دیگر این وضعیت میتواند این شبهه را در ذهن خانواده تئاتری ایجاد کند که به خاطر مسئولیتم با گروههای تئاتری برای بازی در آثارشان، لابی میکنم. سومین نکتهای که به آقای طاهری گفتم این بود که من در سنگلج تازه به شناخت مناسب و بیشتری از عوامل اجرایی سالن، هنرمندان حوزه تئاتر ایرانی و همچنین مخاطبان تماشاخانه سنگلج رسیدهام.
در سنگلج معتقد بر این بودم که تئاتر ایرانی تنها اجرای نمایشهای سنتی نیست و از این رو در حال برنامه ریزی برای حضور هنرمندان و چهرههای شناخته شده تئاتری و اجرای آثارشان در سنگلج بودم اما آقای طاهری بنا به شرایط و همچنین استعفای آقای اتابک نادری به دلیل خستگی و مشغلات دیگر، به من گفت که نیاز به حضورم در تئاتر شهر بیشتر از سنگلج است.
* به عنوان فردی که سالها در تئاتر شهر حضور داشتید، آیا در سالهای گذشته تصمیماتی که از سوی مدیران و مسئولان هنری و تئاتری در قبال تئاتر شهر گرفته شده، تصمیمات درستی بوده است؟ چقدر تصمیمات مدیران و مسئولان تأثیری بر سیر نزولی وضعیت تئاتر شهر داشته است؟ طی سالهای اخیر بارها دیده و شنیدهایم که مجموعه تئاتر شهر بر خلاف آنچه که گفته میشود، استقلال لازم را ندارد و معاون هنری و مدیرکل هنرهای نمایشی برای این مکان تئاتری تصمیم میگیرند. تنها از زمان مدیریت آقای حسین پاکدل به عنوان دوره مدیریت مستقل تئاتر شهر یاد میشود. آیا معتقد به این جریان هستید؟
- اصلا موافق نیستم که اگر مشکلی در سطح کیفی ارائه خدمات چه از نظر اجراهای نمایشی و چه از نظر خدمات بخش اداری دیده میشود، صرفا ناشی از بدنه دولتی است. به نظر من این وضعیت دوسویه است و خانواده تئاتر و هم بدنه دولتی در این وضعیت دخیل بوده و تأثیر داشتهاند.
اما در کنار این موضوع، حرف شما را هم میپذیرم. اما آیا میپذیرید که رسم نمودار هر وضعیتی وابسته به در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و سیاسی زمان مدنظر است؟
*بله، در کشور ما هر برهه و مقطعی از زمان به لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شرایط خاص خود را دارد و همین شرایط بر مدیریتهای مختلف و مدیریت فرهنگی و هنری تأثیرگذار هستند.
- حضور آقای پاکدل در مجموعه تئاتر شهر به دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ بازمیگردد که شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با شرایط امروز متفاوت بود. با شرایط و برنامه ریزیهای آن مقطع زمانی شاید نتوان تئاتر در سال ۹۳ را مدیریت کرد. تعداد فارغالتحصیلان تئاتری بسیار متفاوت از سالها و یک دهه گذشته است. حتی تورم اقتصادی فعلی بسیار بالاتر و متفاوتتر از سالهای گذشته است و همه اینها بر نحوه مدیریت تئاتر توسط بدنه دولتی تأثیرگذار است.
به همین خاطر نمیتوان تنها از بدنه دولتی توقع داشت. از همه عزیزان دعوت میکنم که با وزیر ارشاد جلسه بگذارند و گفتگو کنند تا مشخص شود آیا واقعا میتوان تنها از بدنه دولتی برای حل مشکلات تئاتری توقع داشت. آقای منتظری به عنوان محبوبترین مدیر تئاتری در گفتگویی گفته بود که اگر در این شرایط مدیریت تئاتر را به من نیز بسپارند، موفق نخواهم بود.
* در هر شرایط و اتفاقی نمیتوان کفه ترازو را تنها به سمت یک طرف پایین آورد زیرا هر کدام از دو کفه ترازو سهمی در این وزن و بار وارد شده، دارند. در تئاتر هم سنگینی کامل در کفه بدنه دولتی یا کفه خانواده تئاتر نیست. اما با بررسی وضعیت تئاتر طی بخصوص یک دهه گذشته شاهد هستیم که تصمیم گیری از عهده تئاتریها خارج بوده و آنها معلول تصمیم گیریهای غیر کارشناسانه مدیران و مسئولان هنری و تئاتری بودند. این شرایط به مرور زمان باعث شده تا برخی از هنرمندان تئاتر تنها به اجرای نمایش خود در هر شرایطی فکر کنند.
چندی پیش آقای حسین پاکدل در مراسم جشن انجمن کارگردانان خانه تئاتر گفت که ما تئاتریها بیمار شدهایم و باید برای درمان خود اقدام کنیم. این نکته را همه قبول دارند اما وقتی ریشهیابی این وضعیت را انجام دهیم، یکی از دلایل اصلی تصمیمگیری غیر کارشناسانه مدیران است. طی یک دهه اخیر با در نظر گرفتن پارامترهای مختلف نظیر کمبود بودجه، تورم و با توجه به اینکه چند سال است که متقاضیان اجرا در تئاتر شهر حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هنرمند و گروه در سال هستند، شاهد هستیم که شرایط نسبتا پایدار بوده اما تصمیم گیریهای مدیران وضعیت را وخیمتر کرده است.
مجموعه تئاتر شهر به عنوان مکانی دولتی است که برای بازسازی نیاز به بودجه دولتی دارد، برای هر گونه تصمیم گیری در قبال آن باید بدنه دولتی وارد عمل شود، برای اجرای آثار نمایشی گروهها باید مجوز شورای نظارت و ارزشیابی ادارهکل را دریافت کنند، برای تعیین بودجه حمایتی باید بدنه دولتی تصمیم بگیرد، برای اجرا در تئاتر شهر از گروهها ۲۰ درصد از فروش گیشه کسر میشود ولی با همه این اعمال نظرها و تصمیم گیریهای دولتی مدیران و مسئولان هنری و تئاتری اصرار به حرکت گروهها به سوی تئاتری خصوصی در مکانی دولتی دارند. این عملکرد و رفتار متناقض از سوی بدنه دولتی تأثیر بسزایی در افت کیفیت و بروز مشکلات متعدد برای تئاتر شهر و گروههای تئاتری دارد.
- ۲۰ درصد به مجموعه تئاتر شهر داده نمیشود و به انجمن هنرهای نمایشی داده میشود و بخشی از این درصد از سوی انجمن به تئاتر شهر داده میشود. احتمالا یکی از صحبتهایی که از زمان آقای شاهآبادی در معاونت هنری مطرح بود و در حکم آقای سیدصادق موسوی هم قید شده بود، اختصاص این ۲۰ درصد به صورت مستقیم به مجموعه تئاتر شهر است. اما با بررسیهایی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که اگر در زمان آقای موسوی این ۲۰ درصد به تئاتر شهر داده میشد، تئاتر شهر میتوانست به راحتی اداره شود و مشکلات خود را برطرف کند.
شکل گیری این روند نیاز به ایجاد یک ساز و کار مناسب اداری دارد که در زمان آقای موسوی هم این ساز و کار شکل نگرفت. فکر میکنم اگر در روند تئاتر خصوصی اشکالی ندارد که ۲۰ درصد گیشه نمایشها به تئاتر شهر اختصاص پیدا کند زیرا در ابتدای گفتگو هم تأکید کردم که مگر قرار نیست بدنه تئاتری هم درگیر چرخه اقتصادیاش بشود؟ اگر چنین است پرداخت ۲۰ درصد از گیشه به تئاتر شهر چه ایرادی دارد؟
* مشکل اینجاست که تکلیف هیچ چیزی در تئاتر مشخص نیست...
- یعنی ساز و کار آن مشخص نشده است؟
* مثل این است که بچهای را با فرهنگ اروپایی تربیت کنیم و وقتی بزرگتر شد از او توقع برخورد ایرانی و فرهنگ ایرانی داشته باشیم.
- کاملا با این موضوع موافقم. بستر باید کامل ایجاد شود.
* بدنه دولتی تئاتر کاملا نگاه دولتی به تئاتر و گروههای تئاتری دارد ولی از آنها توقع دارد که خصوصی رفتار کنند. بودجه برای تئاتر کم یا زیاد به تئاتر اختصاص پیدا میکند. طی ۲ سال اخیر که مدام به گروهها گفته شده که بودجه برای تئاتر وجود ندارد و آقای طاهری هم آب پاکی را روی دست تئاتریها ریخت و گفت تا سال ۹۴ توقعی برای دریافت حتی یک ریال نداشته باشند. از سوی دیگر آقای مرادخانی هم که بر نبود بودجه اشاره کردهاند، اما نکته جالب این است که مدیران با چنین شرایطی که برای تئاتریها ایجاد کردهاند، توقع دارند هنرمندان بدون هیچ دغدغهای و در شرایطی کاملا دولتی، تئاتر خصوصی کار کنند. توقع همراهی از تئاتریها وجود دارد، حال شما چه ساز و کاری را در نظر دارید که جدا از نگاه بدنه دولتی بتواند راه فعالیت تئاتریها در تئاتر شهر را بهتر کند؟
- صحبتی که با آقای طباطبایی رئیس انجمن هنرهای نمایشی داشتیم که میدانم آقای طباطبایی در این زمینه با آقای حسین طاهری نیز گفتگو داشته، موضوع ۲۰ درصد مورد نظر است. صحبت بر سر این بود که حالا که حمایت دولتی مستقیم از هنرمند و گروه تئاتری نیست و از مخاطب این حمایت انجام میشود، ما هم در تئاتر شهر ۲۰ درصد را از گیشه گروههای نمایشی کسر نکنیم. این برنامه ریزی در حال بررسی کارشناسانه است و چه بسا تا پایان سال و آغاز سال ۹۴ این طرح اجرا شود.
* احتمال دارد از نیمه دوم سال جاری این طرح اجرا شود؟
- این احتمال وجود دارد. مشاوران دیگر آقای طاهری هم در این حوزه در حال بررسیهای کارشناسانه هستند.
* حالا میخواهم سؤالی از شما بپرسم و دیدگاه شخصی شما را در این باره بدانم که آیا مجموعه تئاتر شهر با شرایط فعلی در شأن تئاتر حرفهای ایران هست؟ مجموعهای که هیچ امکان رفاهی و اجرایی مناسبی ندارد با توجه به اینکه میزبان جشنوارههای معتبری از جمله تئاتر عروسکی، نمایشهای آیینی سنتی و مهمتر از همه تئاتر فجر است. آیا مهمانان بینالمللی و هنرمندان تئاتر خارجی به تئاتر شهر میآیند، این مکان میتواند شأن تئاتر ایران را حفظ کند؟ منظورم به لحاظ طراحی سازه و بنا که ثبت شده در میراث ملی ایران است، نیست زیرا همه بر این باورند که این سازه زیبا و تأثیرگذار است و باید به درستی از آن محافظت و مراقبت کرد. منظور من به لحاظ ساختاری، برنامه ریزی و مدیریت است.
- انتظار دارید چه پاسخی به این سؤال بدهم؟
* به عنوان یک عضو خانواده تئاتر نظر بدهید.
- به عنوان یک مدیر، یک هنرمند و یک ایرانی باید چه پاسخی بدهم؟ اولا باید پاسخی بدهم که خود شما آن پاسخ را میدانید و دوما پاسخ شیرین نیست و در درجه سوم پاسخی نیست که به ما انگیزه بدهد. بهتر است حالا درباره نگاه شما و همکاران رسانهای دیگر بحثی داشته باشیم. خوشبختانه در همه حوزهها بخصوص حوزه تئاتر، اهالی رسانه یا تئاتری هستند یا مانند تئاتریها روی تئاتر تعصب دارند. یعنی تئاتریها و رسانهایها ۲ خانواده جدا از هم نیستیم. با این وجود چرا شما رسانهایها تئاتر را وارد شرایطی میکنید که جز چالش و انرژی منفی نتیجهای ندارد؟ فقط در حوزه تئاتر چالش ایجاد شود تا به گونهای «۹۰ بازی» دربیاوریم یعنی کاری که برنامه نود در عرصه فوتبال انجام میدهد، در تئاتر انجام دهیم؟
* هدف همه رشد تئاتر است ولی شاید به خاطر تعارف، واقعیتها را حتی نزد خودمان نادیده میگیریم. در حوزه ورزش و فوتبال وقتی در جام جهانی با تیم نیجریه مساوی میکنیم، خوشحالیم و وقتی بازی را یک بر صفر به آرژانتین واگذار میکنیم جشن و پایکوبی به راه میاندازیم و وقتی در مقابل تیم فوبتال بوسنی ۳ بر صفر میبازیم تازه متوجه شرایط و وضعیت نامناسب خود میشویم. وقتی بعد از پایان تب و تاب جام جهانی به بررسی روند تیم ملی میپردازیم، میبینیم چیزی برای عرصه در جام جهانی فوتبال نداشتیم و اگر ۲ یا ۳ بازیکن تیم را کنار میگذاشتیم از دادن یک پاس که سادهترین و بدیهیترین کار در فوتبال است، عاجز بودیم.
در حوزه تئاتر هم همینگونه بوده است. همیشه با تعصب درباره تئاتر شهر صحبت کردهایم بدون اینکه واقعیت را ببینیم، ببینیم که در راهروهای تئاتر شهر با یک مخروبه مواجه هستیم و چالههایی که هر روز در کف راهروها ایجاد میشوند.
- من اینها را میبینم...
* با وجود اینکه این واقعیت را هم میبینیم به جای اینکه کاری کنیم که شرایط بهتر شود، مدام با سیری نزولی مواجه هستیم.
- من میبینیم و باید ببینیم و وظیفهام هم هست که ببینم. هدف برنامه ۹۰ هم ارتقای فوتبال است ولی اکثر اوقات چالشهایی ایجاد میکند که به جای اینکه اعتبار فوتبال را بالا ببرد، پایین میآورد، درست شبیه شرایط فعلی رفتار رسانهها در حوزه تئاتر. منظور من نامناسب بودن نوع چالشی است که ایجاد میکنید نه نتیجه گیری آن. شما راست میگویید، این مشکلات وجود دارند و باید ببینم و وظیفهام است.
در همین ایامی که در تئاتر شهر حضور دارم در حد توانم، اتاقهای تعویض لباس را توسط عوامل خودمان در تئاتر شهر رنگ کردیم. خانم معتمدآریا در زمان تمرین نمایش «ننه دلاور» پیامکی محبت آمیز به من داد که امکان دارد سری به سالن چهارسو بزنم. به همراه یکی از همکارانم نزد خانم معتمدآریا رفتم. این هنرمند به گفت که تئاتر شهر خانه من است و گفت که تمیز نبودن محیط دلگیر کننده است. بعد از آن روز با تهیه شویندههای مورد نیاز و کمک عوامل مجموعه سرویسهای بهداشتی و اتاقهای تعویض لباس چهارسو را تمیز کردیم. البته اگر خانم معتمدآریا به این مشکلات اشاره نمیکرد نیز ما باید این کار را میکردیم.
نکته مدنظر من نحوه طرح کردن موضوع توسط خانم معتمدآریا بود که خیلی مهم است. ما نمیتوانم شرایط کلی سازه تئاتر شهر را تعمیر کنم ولی میتوانم شکل و شمایل محترمانه برای داخل و بیرون آن در حد توانم ایجاد کنم. من تلاشم را میکنم و این مشکلات را میبینم و میخواهم در حد توانم آنها را برطرف کنم.
* حالا اگر مایل باشید پاسخ سؤالی که پرسیدم را بدهید، اینکه این مجموعه به لحاظ ساز و کار و امکانات در شأن تئاتر ایران هست یا نه؟
- پیشنهاد میکنم اگر میشود، بنویسید که من در پاسخ به این پرسش لبخند زدم.
* حتما، نکتهای که در بحث رسانههای تئاتری وجود دارد این است که وقتی رسانهای به مشکلات و معضلات هنری اشاره میکند سریعا از سوی مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری به سیاهنمایی متهم میشود. در زمان بازسازی سال ۸۶ که حدود ۸ ماه مجموعه تئاتر شهر تعطیل شد، بودجهای ۲ میلیاردی برای بازسازی در نظر گرفته شد و هیچکدام از رسانهها هم این اتفاق را مورد نقد قرار ندادند زیرا همه امیدوار بودند که بعد از بازسازی مذکور، تئاتر شهری در شأن تئاتر و هنرمندان تئاتر ایران داشته باشیم.
اما سرانجام آن بازسازی چه شد؟ سال به سال مدیران تئاتری این روند نامناسب و تخریب تئاتر شهر را میبینند، پس چرا این دیدن کمکی به بهبود وضعیت مجموعه نمیکند؟ سال به سال شاهد بدتر شدن شرایط هستیم و وقتی رسانههای این وضعیت را منعکس میکنند، متهم به سیاهنمایی میشوند.
- خب این موضوع را باید با مدیران ارشد تصمیم گیرنده حوزه فرهنگ در میان بگذارید. مجموعه تئاتر شهر اجرا کننده سیاستهای کلان مدیران ارشد فرهنگی است.
* ولی رئیس تئاتر شهر میتواند برای بهبود این وضعیت پیگیر متوجه کردن مدیران ارشد فرهنگی از این شرایط باشد.
- حدود ۳ ماه زمان برای اینکه بتوانم تغییرات مناسب مورد نظر در تئاتر شهر را پیاده کنم، زمانی کافی و مناسب نیست. حدود ۳ سال است که گروهی برای بازسازی تئاتر شهر از طرف دفتر طرحهای عمرانی وزار ارشاد حضور دارند که کارهایی را انجام دادهاند که شاید برای هنرمندان و مخاطبان مورد توجه قرار نگرفته است.
قرار بود در نیمه دوم خردادماه قرار بود بازسازی سالن اصلی انجام شود. زمانی که به تئاتر شهر آمدم متوجه شدم حتی صندلیهای مدنظر برای بازسازی سالن اصلی خریداری نشده بودند. این در حالی بود که نیمه خردادماه را سپری میکردیم. پیگیری لازم را داشتم و متوجه شدم که در بروکراسی اداری این اقدامات برای بازسازی ثبت نشدهاند. از این رو به همراه آقای طاهری، آقای شفیعی و عزیزانی دیگر جلسهای را با دفتر طرحهای عمرانی و شرکت پیمانکار مدنظر برگزار کردیم.
آقای طاهری بر کیفیت و زمان مناسب و دقیق بازسازی تأکید کرد و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که امکان بازسازی سالن اصلی در ۳ یا ۴ ماه گذشته امکان پذیر نیست. به شهادت مجری پروژه بازسازی تئاتر شهر از زمان آغاز به کار دور دوم بازسازی تئاتر شهر تا به آن روز، جلسهای با حضور این تعداد مدیران ارشد فرهنگی و هنری برای بازسازی تئاتر شهر برگزار نشده بود.
اگر قرار باشد که سالن اصلی بعد از جشنواره تئاتر فجر هم در مدت زمانی مناسب، بازسازی نشود سالن و فعالیت آن را تعطیل نخواهیم کرد. تمام این بررسیها به این نتیجه انجامید که شرکت پیمانکار مدنظر از سالنهای کوچکتر بازسازی را شروع کند. خواهشم از خانواده تئاتر این است که کمک کنند تا در بازسازی فعلی به گونهای تصمیم بگیریم و عمل کنیم که بار رسوایی بازسازی قبلی را زیادتر نکند بلکه آن را از بین ببرد.