نماینده / سیده آزاده امامی؛ نظام اسلامی پس از گذشت ۳۵ سال از عمر با برکت خود شاهد فراز و نشیبهای بسیار بوده و پیروزیهای متعدد و حتی تلخکامیهای زیادی را نیز تجربه کرده است؛ از موفقیتهای چشمگیر و پیشرفتهای خیره-کننده در ساحتهای گوناگون امنیتی و علمی و سیاسی و ورزشی، تا دشواریها و چالشهایی در همه این عرصهها، چالشهایی که برخی از آنها به تنهایی پتانسیل آن را داشته که یک نظام قدرتمند و ریشهدار را از اساس ساقط نماید. در این میان اما، آنچه که مهم بوده و بیش از هر چیز به دیده آمده، عبور سلامت کشتی انقلاب بهرغم همه کارشکنیها و توطئهها و بدخواهیها از میان طوفانهای سخت و صعبی بوده است که طی این سالها در مسیر این انقلاب الهی ایجاد شده است، و این مهم میّسر نشده مگر به لطف هدایتهای داهیانه ولیّ فقیهی بصیر و آگاه به زمانه، و شجاع و مدیر و مدبر، چه در زمان حیات نورانی حضرت روحالله «ره» و چه در دوران پر برکت زعامت حضرت سیدعلی «حفظه الله تعالی». رهبران نظام در جایگاه سکانداران کشتی انقلاب در طی این بیش از سه دهه با گفتمانسازی و تعیین راهبردهای کلان، نقشه راه نظام را جهت نیل به آرمانهای متعالیاش ترسیم کرده و پیامبرگونه آن را در این مسیر مقدس راهبری کردهاند.
با خاتمه جنگ تحمیلی و ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب، اگرچه نظام اسلامی وارد فاز جدیدی از رویاروئی و هماوردی با دشمنان و بدخواهان خود گردید، لیکن در تمام این مدت رهبر فرزانه انقلاب بهمثابه دیدهبانی حکیم و پیشوایی قابل به رصد دقیق و هوشمندانه و همهجانبه شرایط و اوضاع کشور پرداخته و با عنایت به آرمانها و اهداف انقلاب و نظر به راهی که تا کنون پیمودهایم، نقاط ضعف و قوت نظام را احصاء کرده و با درک عمیق از فرصتها و چالشهای پیش روی نظام، رهنمودهایی اساسی و کاربردی در راستای بهرهگیری حداکثری از فرصتها و امکانات کشور و همچنین به حداقل رساندن آسیبها و تهدیدها ارائه فرمودهاند.
ناظر به همین رویکرد، ایشان در تداوم سنت حسنهای که خود بنیانگذار آن بودهاند برای هر سال به اقتضای ضرورتها و اولویتهای اصیلی که میبایست در آن برهه خاص مورد عنایت واقع شوند، نام و شعار خاصی تعیین کردهاند تا هم مضمون این نام و شعار و اهمیت آن در سالی که پیش رو داریم بیش از پیش برای مردم مسئولین بازنمایی شده، و هم سیاستگذاریها و امکانات کشور در راستای عملیاتی شدن آن مفاهیم بسیج شود و عزم ملی و اراده یکپارچهای تحقق آنها را رقم بزند.
این البته به تصریح خود ایشان اصلا به این معنی نبوده که این مضامین احیاناً در سالهای بعد دیگر موضوعیتی نداشته و از دستورکار خارج شوند، بلکه صرفاً به منظور آن بوده است که در سال مزین به آن نامها اهتمام ویژهتری به آنها معطوف شود و تحقق عملی آنها به صورت جدیتری مورد نظر قرار بگیرد.
در سالهای اخیر و با عنایت به دو ضرورت درونی و بیرونی، یعنی ضعفها و کاستیهایی که تاکنون در حوزه اقتصاد داشتهایم- که البته عمدتاً مختص دولت و رویکرد خاصی هم نبوده و کمابیش با شدت و ضعف در همه دورهها شاهد بروز و ظهور آن بودهایم، و حتی بخش معظمی از آن میراث رویکردها و سیاستهای قبل از انقلاب بوده است- از یک سو، و نیز تمرکز دشمنان و بدخواهان نظام بر این عرصه- که پس از ناکامی در مواجهه با انقلاب در صحنههای دیگر همه داشتهها و توان خود را برای ضربه زدن به نظام اسلامی در این جبهه گرد آوردهاند- از سوی دیگر، رهبر معظم انقلاب تأکید ویژه و دقت خاصی به حوزه اقتصاد داشتهاند و با صورتبندی راهبردهایی دقیق و اساسی در راستای دور نگاه داشتن این مقوله حساس از گزند دشمنان رهنمودهایی راهگشا ارائه فرمودهاند. راهبردهایی که بارزترین نمونه آن تدوین سند چشمانداز بیستساله، سیاستهای کلی اصل ۴۴، و نیز تعیین و ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در آخرین روزهای سال ۹۲ میباشد. رهنمودهایی که متأسفانه آنچنان که بایسته و شایسته است از سوی مسئولین امر و سیاستگذاران و مدیران اجرایی مورد عنایت واقع نشده، و اگر هم بوده لااقل اهتمامی جدی در خور اهمیت آن صورت نگرفته است، گواه آن هم کاستیها و نابسامانیهایی است که همچنان در این عرصه شاهد آن میباشیم.
امسال نیز به تدبیر رهبر انقلاب سال «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» نام گرفت تا دو مقولهای که در سال گذشته به سبب کمتوجهی مسئولین موجبات گلایه و نارضایتی ایشان را فراهم آورد، به نحو جدیتری در دستور کار قرار گرفته و در پرتو اهتمام ویژه به آن، قصورها و احیاناً تقصیرهای پیشین نیز جبران گردد.
شعار امسال از درهمتنیدگی دو حوزه کلان «اقتصاد» و «فرهنگ» در افق نگاه رهبری نظام حکایت دارد؛ هم چند و چون اقتصادی را که باید تحقق آن وجهه همت مدیران و مردم باشد تعیین کرده است، یعنی هم به نحو سلبی نافی مدلهای اقتصادی مرسوم در دنیای امروز است، مدلهایی که هیچ سنخیت و همسویی با محتوای اسلامی نظام حاکمیتی ما ندارد، و هم به جهت ایجابی اقتصاد مورد نظر خویش را به شکلی دقیق ترسیم میکند، «اقتصاد» ی که باید در منظومه «فرهنگ» این نظام و ملت تعریف شود، و «فرهنگ» ی که علاوه بر ساحتهای اعتقادی و ارزشی صرف، بیتوجه به رفتارهای اقتصادی شهروندان جامعه نیست، و اساساً در راستای رسالت ایجابی خود در شکلدهی «سبک زندگی اسلامی»، متولی جهتدهی سبک خاصی از رفتار و منش اقتصادی میباشد. رفتار و منشی که کاملا منبعث از آموزههای مذهبی و اعتقادی ماست و نگاهی به شعارهایی که رهبری برای سالهای پیش تعیین کردهاند مؤید رعایت کامل این توصیههای دینی می-باشد: «اصلاح الگوی مصرف»، «حمایت از تولید ملی»، «همت مضاعف و کار مضاعف»، «جهاد اقتصادی» و....
لیکن پیش و بیش از رویکرد اقتصادی فرهنگ، گستره اعتقادی و ارزشی فرهنگ به سبب نقش بیبدیلی که در تحقق آرمانها و اهداف انقلاب دارد و اساساً بهمثابه هویتی اصیل برای انقلاب ملت ایران به حساب میآید، میبایست مورد عنایت جدی همگان و بهویژه مسئولین امر قرار بگیرد. با لحاظ چنین جایگاه و شأنی است که به تصریح خود معظمله «فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر [میشود]».
از ۲۴ خرداد به این سو و در پی فضای حاکم شده بر مدیریت فرهنگی کشور، متأسفانه شرایطی در این عرصه رقم خورده که نگرانیهایی را در میان همه دلسوزان نظام در پی داشته است، شرایطی که خاطره تلخ سالهای سیاه اصلاحات در هجمه هدفمند به ساختارها و بنیانهای اصیل فرهنگی را تداعی میکند، و بیم احیاء مجدد جریانهای منحطی که با رخنه سازماندهی شده در بیشتر عرصههای فکری و فرهنگی کشور، به-واقع سهم بسیار مشهود و معتنابهی در نابسامانیهای فرهنگی امروز دارند، را دامن میزند. بیتوجهی به این ملاحظات فرهنگی، و نیز عدم تحرک جدی دولت در تحقق «حماسه اقتصادی» به عنوان یکی از مؤلفههای اساسی شعار سال ۹۲، گلایه و نارضایتی صریح رهبر انقلاب را به دنبال داشته است، تا آنجا که تأکید مجدد ایشان بر این دو مقوله به عنوان راهبرد اساسی سال جاری، مؤید انتظار برآورده نشده رهبری نسبت به این دو موضوع میباشد، که این امر ضرورت نگاه مسئولانهتر به سیاستهای ترسیم شده از سوی رهبری نظام را دوچندان میکند.
صرفنظر از «اسم» ها، اما پایبندی و التزام به «رسم» این نامها نیز خود موضوعیت و اهمیت جداگانهای دارد، و اساساً تنها در پرتو این نحو توجه است که میتوان به تحقق و تجسم عملی آنها امیدوار بود و نتایج موردنظر از آنها را چشم داشت؛ درواقع این شعارها نه بدان منظورند که صرفاً در «همایش» ها بزرگ داشته شوند و در «مقاله» ها و «یادداشت» ها تحلیل شوند و در «بنر»ها و «تابلو»ها یادآوری و تکرار گردند؛ که متأسفانه در سالهای اخیر این ضرورتها و اولویتها در منظر برخی تا حد یک شعار تبلیغاتی صرف تقلیل یافته، و بعضاً بیشترین کاری هم که در خصوص آن صورت گرفته، در همان حد تبلیغات باقی مانده و از آن فراتر نرفته است! برخوردهایی که صرفاً معلول رویکردهای عافیتطلبانه و تنآسایانه میباشد، حال آنکه اتفاقاً عملیاتی شدن این شعارها «عزمی ملی» و «مدیریتی جهادی» میطلبد و جز در سایه چنین مواجهه جهادگونهای نمیتوان تحولی اساسی و پیشرفتی جدی در این حوزهها را انتظار داشت.
پس چنین دقتی از سوی عالیترین شخصیت نظام اقتضای آن دارد که مسئولین و عموم مردم هم توجه جدیتر و عمیقتری به افقهای ترسیم شده از جانب رهبری عالیمقام نظام داشته باشند، و از فاصله زیادی که در پیگیری این آرمانها بین ایشان و رهبری نظام است کاسته، و با افزودن بر سرعت گامهای خویش همسو و همگام با رهبری در این مسیر طی طریق نمایند، که تنها چنین عنایتی سبب حصول نتایج موردنظر این استراتژیها خواهد شد.
اکنون پس از گذشت نیمی از سال ۹۳ به نظر میرسد زمان مناسبی باشد برای طرح سؤال از چند و چون تحقق شعار امسال در هر دو حوزه «اقتصاد» و «فرهنگ»، و اینکه آیا اساساً تحرکی جدی در راستای این تحقق صورت پذیرفته، یا آنکه صرفاً با نگاهی تشریفاتی و فرمالیته مواجه شده و توجه به آن به همان همایشها و نمایشهای مرسوم تقلیل یافته است؟ گذشته از آنکه پاسخ به چنین پرسشی بازنماینده موانع اساسی این مسیر و کاستیها و نابسندگیهای تصمیمات اخذ شده و سیاستهای طراحی شده خواهد بود و افق روشنتری را برای سیاستگذاریهای آینده فراروی سیاستگذاران و برنامهریزان خواهد گشود.