شناسهٔ خبر: 66627 - سرویس جامعه

هم‌رنگ جماعت شدن به چه قیمتی/شیوع بیماری که ویرانگر زندگی است

در جامعه امروز هر چه که تحصیلات و تکنولوژی روند صعودی دارند در مقابل فرهنگ سیر نزولی پیدا کرده، به راستی چرا با افزایش بهترین امکانات و بازتر شده دید مردم شاهد روند روبه رشد معضلات اجتماعی و فرهنگی هستیم که در زندگی‌های ساده گذشته خبری از آنها نبود.

 به گزارش نماینده به نقل از ایکنا، در سال‌های نه چندان دور که زندگی‌ها ساده‌تر بودند، چشم مردم به زندگی یکدیگر کمتر بود، همه داشته‌های دیگران را نعمت خدا می‌دانستند و نداشته‌های خود را  بزرگ نمی‌پنداشتند. قناعت ریشه در فرهنگی کهن داشت و کسی از قناعت کردن شرمگین و سرافکنده نمی‌شد.

همه به روی باز یکیدیگر میهمان می‌شدند نه به سفره باز و این همه منشأ مهربانی‌ها بود در حلقه دوستان.

اما این روزها، در جامعه امروز متأسفانه پدیده چشم وهم‌چشمی نه تنها در بین افراد یک خانواده و یک جامعه، بلکه در افراد یک ملت، یک قوم، یک مذهب و یک کشور، نسبت به سایر قوم‌ها، مذهب‌ها و کشورها، وجود دارد. شاید دلیل  اصلی این چشم وهم‌چشمی‌ها کمبود نیاز طرفین باشد، اما وقتی به دقت فکر کنیم، متوجه می‌شویم که قانع نشدن انسان به داشته‌های خود سبب چشم وهم‌چشمی می‌شود. اصولا کسانی‌که همیشه درصدد مقایسه زندگی خود با زندگی دیگران هستند، از آنجایی که قاعدتا دنیا همواره با محدودیت‌هایی مواجه است، در دام چشم وهم‌چشمی‌های بد و ناپسند می‌‌افتند، علاوه بر اینکه خود را به رنج می‌اندازند و موجبات رنجش دیگران را نیز فراهم می‌کنند.
در این بین داستانی با درون‌مایه طنز اما نکته‌دار را بیان می‌کنیم که رابطه مستقیمی با بحث ما دارد.
روزی ملّا نصرالدین به نزد دوستش رفت وگفت: «ببین فلانی؛ خیلی دلم به حالت می‌سوزد. » مرد گفت:«برای چه؟ » ملا گفت:«به خاطر اینکه بعد از مدّتها جنگ و دعوا با عیالم امروز رفته بودم بازار و هر چه می‌خواست برایش خریدم. »  دوستش گفت:« خوب این قضایا چه دخلی به من دارد؟ »
ملّا گفت: «اتفاقاً خیلی هم به تو مربوط است. آخر وقتی زن تو ببیند که من برای عیالم کفش و لباس خریده‌ام؛ او هم حسادتش گُل می‌کند و از روی چشم وهم‌چشمی با تو دعوا راه می‌اندازد و تا خواسته‌اش را برآورده نسازی؛ دست از سرت برنمی‌دارد. به همین دلیل است که می‌گویم به توهم مربوط است. »
نکته داستانی که در بالا آمد این است که چشم وهم‌چشمی و حسادت و
رقابت از آفات خود کم‌بینی است. فرد با عزّت نفس بر اساس معیارها و اصول خود زندگی می‌کند و توجّه به آنچه دیگران انجام می‌دهند ندارد.
رقابت یکی از مهمترین انگیزه‌های حرکتی در انسان است. ریشه رقابت می‌تواند احساس کمبود، حسادت، غبطه، رهایی از نقص و دستیابی به کمالی باشد. اگر نتیجه این رقابت سالم و مثبت باشد پس این انگیزه حرکتی ایرادی ندارد که هیچ، اگر ادامه هم پیدا کند خیلی خوب است اما اگر قرار باشد نتیجه خوب و سالمی را در بر نداشته باشد و فقط منتهی به همان چشم و هم‌چشمی بد شود بهتر است بالاخره در یک جایی متوقف شود.
در قرآن هم به مسئله چشم و هم‌چشمی به عنوان یک رقابت سالم و ناسالم توجه داشته و به توصیف هر یک و راه‌های درمان این نابهنجاری اجتماعی پرداخته است.

کمال‌خواهی و زیاده‌طلبی؛ نتایج چشم و هم‌چشمی خوب و بد

امروزه می‌توان فهمید که چه نوع چشم و هم‌چشمی، سازنده و کدام یک نادرست است؛ زیرا چشم و هم‌چشمی، نوعی رقابت است که می‌تواند اخلاقی و غیراخلاقی باشد. اگر رقابت و هم‌چشمی سبب بهتر شدن یک وضعیت شود طبعا خوب است. هر انسانی باید برای کسب کمال شتاب کند و گوی سبقت را از دیگران برباید. خداوند در این زمینه می‌فرماید: «فاستبقو الخیرات»؛ در کارهای خیر مسابقه دهید. (بقره، آیه۱۴۸؛ مائده، آیه۴۸).

از این رو خداوند از مردم می‌خواهد تا در خیرات یعنی کمال و
a کمال‌خواهی مسابقه بدهند.
پس چشم و هم‌چشمی که بر اساس الگوگیری از دیگران و رقابت با آنان است، بهتر است در چارچوب معیارها و قوانین الهی باشد تا بتوان از آن به چشم و هم‌چشمی اخلاقی و ارزشی یاد کرد وگرنه مطمئنا از مصادیق چشم و هم‌چشمی غیراخلاقی خواهد بود. قرآن در آیاتی می‌فرماید که برخی از مردم، رقابت سازنده و سالمی نداشتند:
«از جمله این مردمان، گروهی از بنی‌اسرائیل بودند که قارون را الگوی خود قرار داده و می‌خواستند تا مانند او شوند و در حسرت ثروت قارونی به سر می‌بردند، چراکه ثروت را اصل و پایه زندگی می‌دانستند و به عنوان هدف برای خود قرار داده بودند. اینان ثروت را عامل سعادت خود می‌پنداشتند. ازاین رو همیشه در حسرت ثروت قارون بودند و او را الگوی رفتاری خویش قرار می‌دادند. »
اینان زمانی بیدار می‌شوند که خداوند، قارون را با مال و کاخ و ثروت او به زمین فرو می‌برد و نیست و نابود می‌کند. آن زمان است که خود را سرزنش می‌کنند که چرا قارون را الگوی خود قرار داده و چشم وهم‌چشمی با قارون داشتند. (قصص، آیات ۶۷ تا ۲۸)

آثار و پیامدهای چشم و هم چشمی بد

اکنون ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که نظام آن بر اساس قرآن و آموزه‌های اهل‌ بیت(ع) استوار شده است که متأسفانه در چنین جامعه‌ای، همه عناصر زندگی‌مان طبقاتی شده و در همه‌ طبقا‌ت‌مان، یک رقابت و چشم و هم‌چشمی در جهت زیاده‌خواهی و برتری‌طلبی، آشکارا دیده می‌شود! مناطق مسکونی ما طبقاتی است، نیاوران و فرمانیه داریم، جوادیه و نازی‌آباد هم داریم. مراکز خرید ما طبقاتی است! فروشگاه‌هایی به طبقات پائین تعلق دارند و فروشگاه‌هایی به طبقات بالا! درمان ما طبقاتی است! بیمارستان‌ها و پزشکانی به طبقات پائین تعلق دارند و بیمارستان و پزشکانی به طبقات بالا!
وسایل حمله و نقل ما طبقاتی است! از اتومبیل‌های پنج، شش میلیونی گرفته تا اتومبیل‌های چند صد میلیونی! خانه‌هامان طبقاتی است، از خانه‌های چند متری پائین‌شهر تا خانه‌های چند هزارمتری بالای شهر!
آموزش ما طبقاتی است! مدارس دولتی با برنامه‌های کذایی به طبقه‌ای تعلق دارند و مدارس خصوصی و غیرانتفاعی به طبقه‌ای دیگر! و... و.
قرآن کریم، اوج طبقاتی شدن را در توجه به گورستان‌ها و مردگان‌ می‌داند، که متأسفانه چند سال اخیر شاهد وضع اسف‌بار جامعه‌‌مان از نظر توجه به گورستان‌ها و مردگان هستیم.
واقعا شرم‌آور است! گورستان‌های ما نیز جنبه‌ طبقاتی پیدا کرده‌اند،
قبرهای گران‌قیمت ده‌ها و صدها میلیونی. در مناطق مختلف گورستان به گونه‌ای شده که یکی از هزینه‌های سنگین امروز انسان‌ها، هزینه‌ دفن آنان است. هزینه‌ مجلس‌های ختم، پذیرایی‌ها، تاج گل‌ها، مداحی‌ها و منبرهای طبقاتی!
این پدیده چشم وهم‌چشمی بد از جمله نابهنجاری‌هایی است که در میان مردم و به ویژه زنان به شکل گسترده وجود دارد.
اگر چشم وهم‌چشمی از نوع رقابت بد و ناسالم در خانواده‌ای وجود داشته باشد، کودکان این خانواده‌ها نیز دچار مشکلات ویژه‌ای می‌شوند. زیرا این پدر و مادر نمی‌توانند به کودک بیاموزند که قدرت واقعی، در دوست داشتن دیگران و ازخودگذشتگی است، بلکه کودک از روی رفتار پدر و مادر به این نتیجه می‌رسد که تظاهر به امور و جمع کردن  ثروت و بها دادن به آن، ملاک برتری انسانی است.
و در آیاتی از قرآن به چشم و هم‌چشمی از نوع ناسالم اشاره کرده است:
فردی که چشم و هم‌چشمی از نوع ناسالم دارد، به دلیل احساس حقارتی است که دارد (فجر، آیه ۶۱)، می‌خواهد در انجام کار یا زمینه‌ای از دیگران بهتر باشد و سعی می‌کند به نوعی سرپوشی بر این احساس بگذارد، به همین خاطر خود را توانمندتر و بهتر از آنچه که هست، قلمداد می‌کند. (اعراف، آیه ۲۱ و سوره ص، آیه ۶۷)
« اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِب ٌوَلَهْو ٌوَ زِینَةٌ و َتَفَاخُر ٌبَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَال ِوَالْأَوْلادِ ... وَمَا لْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُا لْغُرُورِ؛ (سورهیونس، آیه ۸۸ )؛ بدانید که زندگی دنیا بازی و سرگرمی و تجمل‌پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون‌طلبی در اموال و فرزندان است ... و دنیا جز متاع فریب نیست. »
بسیاری از مشکلات خانواده‌ها به خاطر چشم و هم‌چشمی در خرید وسایل و لوازم خانه در طول زندگی است، برخی از خانم‌ها به منظور تعویض وسایل خانه و به دنبال ظواهر زندگی به خصوص در نزدیکی ایام نوروز، همسران خود را به هر مشقتی می‌اندازند تا لوازم قدیمی خانه را عوض کند. البته در مقابل این عده هم هستند زنانی که واقعا قانع هستند و در مقابله با مشکلات و مسائل سخت زندگی با شوهران خود همراهی می‌کنند ولی خب متأسفانه تعدادی هم هستند که در برابر خواست‌های خود گذشت نمی‌کنند، طمع و زیاده‌خواهی در زندگی، هم برای مرد وهم برای زن در بسیاری از موارد به بحران‌های جدید در زندگی‌های مشترک ختم می‌شود.
میهمانی‌های خانوادگی کمتر شده و سفره‌ها میهمانی کمتر گسترده می‌شود، چراکه ریخت و پاش‌ها اجازه رفت‌و آمدهای پی در پی را نمی‌دهد.

برخی تنها برای این ازدواج می‌کنند که چشم فامیل را در بیاورند، یا از دختر و پسرهای فامیل عقب نمانند، یا از انتخاب همسرشان هیچ انگیزه‌ای جز رو کم‌کنی از خواستگار قبلی ندارند یا می‌خواهند به دختر مورد علاقه‌شان نشان دهند که اگر جواب رد داده، آنها سراغ بهتر از او رفته‌اند، جوانان ما باید مطمئن باشند که با این اهداف پوچ قدم در راه بدبختی خودشان برداشته‌اند!
روایتی از رسول‌الله(ص) داریم که می‌فرمایند: ۶ درد است که امّت من گرفتار آنها می‌شود. چه در زمانِ من و چه در زمانِ بعد از من. که عبارت بودند از «بیهوده‌گرایی و لغو»، «ناسپاسی و ناشکری در برابر نعمات» و «تکاثر و ثروت‌اندوزی و مال‌پرستی»، « چشم و هم‌چشمی»، «کینه نسبت به هم» و « حسادت»  و درد چهارم که گرفتارش می‌شوند.

از دید روانشناسان این پدیده بد متأسفانه عواقب بد زیر را به همراه دارد: نداشتن رضایت و گرفتار در دام افسردگی، نداشتن آرامش،
بدهکاری و نرسیدن به اهداف، از بین بردن روابط خوب، گم کردن وجود خود و حس محبت نسبت به دیگران.
درمان چشم و هم‌چشمی
ریشه رقابت ناسالم را باید در کج‌فهمی، عدم تشخیص حق از باطل، تغییر ارزش‌ها و اصول اخلاقی، جایگزین شدن مادیات به جای معنویات، حسادت، غرور و کبر، عدم اعتماد به نفس، احساس خود کم‌بینی و مانند دانست.
رقابت غیرسازنده و ناسالم میان افراد جامعه، عامل بسیار مهمی در ایجاد چشم و هم‌چشمی است از این رو بایستی با آموزش درست و ایجاد نگرش سازنده، رقابت‌های نادرست را به شکل رقابت‌های سازنده تبدیل کرد و جامعه را از آثار زیان‌بار چشم و هم‌چشمی وصرف هزینه‌های بسیار در امورغیرمفید رهایی بخشید. برای درمان بیماری چشم وهم‌چشمی، باید فرهنگ جامعه را با آموزش ا‌رزش‌های اسلامی ‌بالاتر برد.
یک راهکار مهم برای رهایی از این رذائل، پرورش حس محبت به دیگران است. محبت اکسیری است که ریشه خودخواهی و بدبینی و دیگرآزاری را می‌خشکاند. توجه به اهمیت حق‌الناس و آثار تخریبی دنیوی حسادت و اعمال حسادت‌آمیز و همین‌طور عواقب اخروی آن می‌تواند در رهایی انسان از این رذیلت کمک کند. باید درباره آن‌روزی فکر کرد که خطاب می‌آید: «وَقِفُوهُم ْإِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ»
شاید اگر بتوانیم به چشم و هم‌چشمی با دیدی مثبت بنگریم و جنبه‌های منفی آن را دور بیندازیم خواهیم دید که این مقوله می‌تواند محرکه خوبی برای حرکت انسان و ایستادگی در مقابل سکون و بی‌حرکتی بسیاری از انسان‌ها باشد.