نماینده - ۵ سال زمان کمی نیست، در این مدت دولتی می آید و دولتی می رود، سیاست های کلی و جزئی کشور به سنتی که شاهدش بوده ایم زیر و رو می شوند و مدیران زیر و زبر می گردند اما با این همه ۵ سال زمانی نیست که بشود آن را چنان طولانی تصور کرد که ذیل عنوان تاریخ به کنکاش آن نشست.
۵ سال پیش در روز قدس گروهی از مردم همین سرزمین ...درست خوانده اید همین سرزمین! شعار نه غزه نه لبنان سردادند و امروز تقریبا و به تحقیق از آن روزها ۵ سال می گذرد ...اصلاح طلبان که در آن روزها یارای تکذیب و تقبیح این شعار را نداشتند امروز هر یک به طریقی وارد گود شده و از غزه سخن می گویند و هر چند در این میانه عده ای چون صادق زیباکلام هستند که در بازی نیستند و ساده دلانه و شاید هم ساده لوحانه از همان شعار پیشین حمایت می کنند ولی سیاست ورزی و سیاست بازی کلان حاکم بر اردوگاه اصلاح طلبان تغییر چشمگیری در این ۵ سال به خود دیده، تغییر فازی که از شعار نه غزه نه لبنان به همراهی و همگامی با غزه رسیده است!
سوال این جا است که چرا و چگونه!؟
یک خبرنگار زمانی که خبری را تنظیم می کند و یا از وقوع رویدادی خبر می دهد به سوالات عدیده ای پاسخ می دهد. چرا؟ چگونه؟ چه زمانی؟ توسط چه کسی؟ و چند «چ» دیگر که در این مجال فرصت پرداختن به آن ها نیست.
این «چ» های خبرنگاری امروز و در این نوشتار مطرح می شود تا مشخص گردد واقعیت این تغییر فاز چیست!
شعار نه غزه، نه لبنان توسط «چه کسانی » مطرح شد!؟
پاسخ ساده و عیان است، حامیان نامزد شکست خورده انتخابات سال ۸۸ در روز قدس همان سال به خیابان ها ریخته و شعاری که روز پیش از آن از طریق رادیو اسرائیل مطرح شده بود بر زبان راندند! آنان تصاویر سران فتنه را در دست داشته و در حمایت از این افراد شعار می دادند و در روز ماه مبارک رمضان روزه نداشته خود را در ملا عام افطار می کردند!
به دومین سوال خود می رسیم؛ «چرا» این شعار از سوی اصلاح طلبان و حامیان این طیف سرداده شد!؟
پاسخ این بار نیز عیان و روشن است ...در روزهای تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری میرحسین موسوی و مهدی کروبی به دفعات از سیاست نظام اسلامی در غزه و لبنان انتقاد و به صراحت گفتند تا زمانی که قوی نشده ایم نباید از دیگران حمایت کنیم!
این سخن با روانشناسی حامیان بر زبان رانده شد و موسوی گمان می کرد که با آن شعار می تواند محبوب القلوب عده ای گردد و انتخابات را ببرد.
زمان و مکان نیز مشخص است و نیازی به پاسخ به دو سوال دیگر نیست.
حال به این جملات دقت کنید «به نظر من تهدید نظامی اسرائیل از سوی حامیان مردم مظلوم فلسطین چارهساز نیست. به ویژه در کوتاه مدت نه فقط امکان تجهیز و تسلیح مبارزان فلسطینی نیست بلکه اینکار تنها به توجیهسازی برای تداوم سبعیت و جنایت جنگی اسرائیل در غزه و حتی کرانه باختری میانجامد. »
«به اعتقاد من حتی فشارهای سیاسی به کشورهای حامی و سازمانهای بینالمللی نیز نمیتواند به توقف آدمکشی سران دژخیم اسرائیل بیانجامد چرا که نه انگیزه قوی در آنان برای انتقال فشار به تلآویو وجود دارد و نه راستگرایان خوناشام اسرائیل به تعهدات و توافقات حقوقی-سیاسی بین المللی عنایتی دارند. »
«من فکر میکنم بهترین راه و موثرترین راه برای اعمال فشار به سران صهیونیزم، تحریم یکپارچه، هدفمند و مستمر بنگاههای بزرگ حامی صهیونیستهاست. »
آن چه خواندید مربوط به سعید شریعتی از متهمان فتنه ۸۸ است که در صفحه شخصی خود در فیسبوک نگاشته است.
به راستی چرا اصلاح طلبان و اصحاب فتنه از شعار نه غزه نه لبنان به تحریم اسرائیل رسیده اند؟
سوالی که دقت در تلاش های چند روزه اخیر اصحاب فتنه پاسخ آن را عیان می سازد.
پس از بیانات راهگشای رهبر معظم انقلاب مبنی بر وظیفه تمام کشورهای اسلامی برای تجهیز کرانه باختری مانند غزه و تسلیح ملت فلسطین برای مبارزه با رژیم صهیونیستی، حامیان دیروز شعار نه غزه نه لبنان تغییر فاز داده و برای به محاق بردن این خواسته بنیادین یک پله از خواسته پیشین خود یعنی فراموشی آرمان فلسطین عقب نشینی کرده اند تا در این کار زار حتی به اندازه یک گام هم که شده باشد با قدرت های جهانی در همراهی با اسرائیل همگام شده باشند.
شاید این تحلیل غیر واقع بینانه و یا به تعبیری بدبینانه به نظر آید ولی اگر به این سوال دقت کنید که « چرا در شرایط کنونی بحث تحریم اسرائیل در مقابل تجهیز فلسطین» مطرح می شود در بدبینانه تلقی کردن استدلال فوق تجدید نظر خواهید کرد!
در این زمینه به سه نکته باید توجه داشت؛
۱-با توجه به استدلال سعید شریعتی که می گوید تجهیز کرانه باختری در کوتاه مدت تاثیری نخواهد داشت و از سوی دیگر دست اسرائیل را در جنایات خود باز خواهد گذاشت می توان دو سوال را مطرح کرد «آیا رژیم صهیونیستی پیش از مبارزه مسلحانه بخشی از فلسطین خوی وحشی گری خود را نشان نمی داد و مبارزان فلسطینی را سرکوب نمی کرد!؟ و قتل مشکوک یاسر عرفات به عنوان نماد سازشکاری با اسرائیل چگونه از این منظر تحلیل می شود؟ »
۲- اگر تسلیح کرانه باختری در کوتاه مدت تاثیری ندارد با کدامین استدلال تحریم اسرائیل اولا واقع بینانه و ثانیا در کوتاه مدت دارای تاثیرات آنی تلقی می شود!؟ روشن و مبرهن است که دولت های مرتجع عرب هرگز تن به تحریم اسرائیل نخواهند داد چنان چه تاکنون تن به تسلیح و تجهیز برادران مسلمان خود در فلسطین نداده اند. آنان در صورت لزوم حتی به اسرائیل کمک های مالی نیز خواهند کرد که در این زمینه کدهای فراوانی می توان یافت و بدان اشاره کرد. در نتیجه اولا تحریم اسرائیل به صورتی که این رژیم را مجبور به عقب نشینی در سیاست های پیشین سازد نه تنها در کوتاه مدت بلکه در دراز مدت نیز به دلیل عدم همراهی دولت های مرتجع عرب تاثیری نخواهد داشت و ثانیا نظام سرمایه داری غرب در کوتاه مدت با تحریم غیر نظام مند کشورهای اسلامی کمر خم نخواهد کرد. عطف به نکته قبل که دولت های مرتجع عرب نیز با این تحریم همگام نخواهند بود.
۳- عطف به دو نکته فوق طرح راهکار تحریم اسرائیل به جای تجهیز کرانه باختری با توجه به عملی نبودن مقوله تحریم در شرایط کنونی تنها به نفع اسرائیل بوده و این رژیم را یک گام در بحرانی که بدان گرفتار شده است به پیش برده و از باتلاق بیرون خواهد کرد و از این رو بایستی در سیاست ورزی اخیر بانیان «نه غزه، نه لبنان » در همراهی مزورانه با ملت فلسطین شک کرد.