به گزارش نماینده،
۱- بازي فينال مسابقات فوتسال جام رمضان است. قرار بود بازي‌ها در سال ۷۶ به پايان برسد، اما فينال آن به اوايل سال ۷۷ كشيده شد! استقلالي‌ها كيپ تا كيپ سالن را پر كرده‌اند تا قهرماني تيم‌شان را جشن بگيرند. آبي‌پوشان همه سالني‌باز‌هاي خبره تهران را دور هم جمع كرده‌اند، اما فتح، جواهري دارد كه شايد ورق را برگرداند. نيمه اول با حساب دو بر دو به پايان مي‌رسد. استقلالي‌ها كمي نگران شده‌اند، اما هنوز جام را مال خودشان مي‌دانند. نيمه دوم شروع مي‌شود. علي كريمي همه استقلال را به هم دوخته است. باور كردنش سخت است، اما اين جوان، دمار از روزگار فوتساليست‌هاي حرفهاي درآورده است. كريمي سه گل مي‌زند و ستاره بازي‌ها مي‌شود. فتح هشت بر چهار، دخل استقلال را مي‌آورد و جام را مي‌برد. حركت عجيب كريمي بعد از يكي از گل‌ها به شدت جو سالن را ملتهب كرده است، تماشاگران از لج‌شان صندلي‌ها را پرت مي‌كنند وسط زمين. از دل آن شب عجيب، يك ستاره براي فوتبال ايران به دنيا آمد. پرسپوليسي‌ها شبانه فرستادند دنبال او. علي كريمي فردا صبح بازيكن جديد پرسپوليس بود.
۲-علي كريمي در لباس پرسپوليس كاملا جا افتاده است. در تبريز شش بازيكن تراكتور‌سازي را به هم مي‌دوزد و يك گل زيبا مي‌زند. جادوي اين بازيكن در تهران هم ادامه دارد. روي چمن ناهموار ورزشگاه آزادي كه به قول قاسمپور مچ پاي بز در آن پيچ مي‌خورد، نصف پاس، مقهور تكنيك خارق‌العاده كريمي مي‌شوند اما از بدشانسي توپ مي‌خورد توي ميله. علي پروين در يك محفل خصوصي حرفهاي جالبي مي‌زند: «تا حالا فكر مي‌كردم فوتبال ايران از من بهتر ندارد، اما حالا...! »
۳- بعد از مساوي مقابل ايرتيش پاولدار و الاتحاد عربستان، همه اميد‌هاي پرسپوليس براي صعود از مرحله گروهي ليگ قهرمانان آسيا به بازي آخر مقابل الهلال بسته شده است. بازي شروع مي‌شود. چك اول را تيم مرموز عربستاني مي‌زند تا جادوگر عصباني شود. حركات مارپيچي محيرالعقول از لابه‌لاي مدافعان الهلال كافي است تا در آخرين دقايق نيمه اول، كريمي گل مساوي را بزند. در نيمه دوم همين بازيكن يك پنالتي هم براي پرسپوليس مي‌گيرد و پاس گل سوم را هم به حامد كاويانپور مي‌دهد. مسوولان اتلتيكو‌مادريد اسپانيا براي ديدن جادوگر به تهران آمده‌اند. آنقدر ذوق زده مي‌شوند كه داخل VIP مدام بالا و پايين مي‌پرند، اما حيف كه جادوگر حال اروپا رفتن ندارد. افسوس! شايد او حالا ستاره‌اي بين‌المللي هم قد و قواره فرناندو تورس يا آگرو بود.
۴- سال ۹۹ بازي‌هاي غرب آسيا در اردن برگزار مي‌شود. علي كريمي آنقدر در اين مسابقات دريبل زد كه رسانه‌هاي كشور ميزبان حسابي قاط زدند. روزنامه‌هاي اردني به علي كريمي در خلال برگزاري اين بازي‌ها لقب «مارادوناي آسيايي» دادند.
۵- تيم ملي ايران براي برگزاري بازي دوستانه با رم ايتاليا عازم ورزشگاه المپيك رم شده است. بازي شروع نشده، علي كريمي توپ را بر مي‌دارد و بعد از در هم پيچاندن نصف بازيكنان رم، توپ را به تير دروازه مي‌كوباند. مزدك ميرزايي در استوديو فرياد مي‌كشد. ستاره‌هاي رمي حسابي عصباني مي‌شوند. فرانچسكو توتي به اندازه‌اي خشمگين شده است كه بعد از خراب كردن يك توپ ساده، با لگد به جان تير دروازه ايران مي‌افتد. شايد حق داشته باشد. فكرش را هم نمي‌كرد نيمي از بهترين همبازي‌هايش جلوي يك ايراني سوسك شوند، اما اين اتفاق افتاد.
۶-سال ۲۰۰۱، مقدماتي جام جهاني كره و ژاپن است. تيم ملي به بغداد رفته تا با عراق بازي كند. ميرزاپور مثل هميشه سوتي مي‌دهد، اما جاي نگراني نيست. علي كريمي توپ را مي‌گيرد و بعد از دريبل دو، سه نفر با دروازه خالي رو به رو مي‌شود. همه منتظرند او گل بزند، اما جادوگر توپ را روي خط نگه داشته است تا حال بازيكنان حريف را بگيرد. عادل فردوسي پور شوكه شده است: «اين خونسردي علي كريمي، اعصاب آدم را به هم مي‌ريزد. » گل، ايران عراق را برد.
۷- مسابقه دوستانه بين ايران و آلمان در ورزشگاه آزادي برگزار مي‌شود. عجيب نيست كه بين اين همه بازيكن اسمي، علي كريمي ستاره ميدان مي‌شود. گوشه محوطه جريمه، دو تا تو سر توپ محشر از جادوگر باعث مي‌شود ميشاييل بالاك از صفحه روزگار محو شود. بيچاره ستاره آلماني! اگر مي‌دانست چه خبر مي‌شود، قدم به آزادي نمي‌گذاشت.
۸-هفته دوم بوندس ليگا، بايرن مونيخ به مصاف باير لوركوزن رفته است. علي كريمي در درخششي دور از انتظار يك گل مي‌زند و يك پاس گل مي‌دهد. كونتر نتزر ستاره سال‌هاي دور آلمان در مورد اين جوان ايراني مي‌گويد: «كريمي، شماره يك بوندس ليگا مي‌شود. » همه رسانه‌هاي آلماني به تحسين واداشته شده‌اند، اما علي... آخ، امان از آن مصدوميت لعنتي، امان از برف نكبت‌بار آلمان كه اگر نبودند، شايد حالا پسر محبوب ايراني‌ها طور ديگري كفش‌هايش را مي‌آويخت.
منبع: بانک ورزش