نماینده - عبدالله ناصری یکی از شخصیت های رسانه ای منتسب به جریان اصلاحات اخیرا در مصاحبه با آرمان درباره حجت الاسلام ناطق نوری و مشی سیاسی جدید وی گفت : «آقای ناطقنوری سال ۷۶ با آقای ناطقنوری در سال ۹۲ تفاوت زیادی دارد. سال ۷۶ فضا خیلی دوقطبی بود و آقای ناطق یکی از نمادهای جریان حاکم اصولگرایان یا راست آن روز بود. آقای ناطقنوری بعد از آن اتفاق که برای ایشان هم غیرقابل پیشبینی بود، تصمیم گرفت در برخی نظرات و آرای سیاسی خود تجدیدنظر کند که انصافا هم در این زمینه خوب عمل کرد.»
این ادعا که ناطق نوری بعد از انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶در آرا و اندیشه های خود تغییرات قابل توجهی داده ادعایی است که می توان آن را با توجه به اسناد و خاطرات شفاهی و کتبی موجود از «رئیس مجلس پنجم» منطبق و مورد راستی آزمایی قرار داد .
خاطرات حجت الاسلام ناطق نوری پس از انتخابات خرداد ۷۶ و فتنه ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ به کوشش مرکز اسناد انقلاب اسلامی به رشته تحریر در آمده است .
ناطق نوری ، فتنه ۷۸ و اصلاح طلبان !
به عنوان نمونه ناطق نوری درباره فتنه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و در بخشی از خاطرات خود می گوید : من اصل جریان را هم عادی نمیدیدم.زیرا توقیف یک روزنامه نمیتوانست این قدر موجآفرینی کند.گرچه همان موقع شنیده بودم که بعضی از افراد جبهه دوم خرداد میگفتند: «توقیف این روزنامه به این آسانی نیست،این غیر از روزنامهی «طوس» و «جامعه» است و نظام اگر بخواهد با روزنامه سلام برخورد کند،باید خسارت سنگینی بپردازد.» این سخنان از آنها شنیده شده بود و این ذهنیت را ایجاد میکرد که هدف از این سخنان، پیشبینی طرح و برنامهای بود که اگر حادثهای به این شکل رخ بدهد،چه باید کرد. از این روی وقتی حادثه رخ داد و روزنامه توقیف شد،حوادث و نتایج آن برای من غیرمترقبه نبود. با این سابقه ذهنی و خبرهایی که داشتم،وقتی حادثه رخ داد، آن را عادی ندانسته و جریان را تعقیب کردم تا این که گفته شد راهپیمایان به خیابان ریختند و تخریب کردند.آنها شعارهای تند و تیز و توهینآمیزی را علیه ارکان بالای نظام وقوه قضاییه و حتی به مقام معظم رهبری میدادند.
ناطق نوری در ادامه به آبشخور مشترک اصلاح طلبان و جریان های ملی مذهبی می پردازد و می گوید : در همان روزها قبل از آن که حتی کسی دستگیر و بازجویی شود، یا مثل الان یک خرده شفاف شود، گفتم که ماجرا زیر سر نیروهای به اصطلاح ملی- مذهبی است. اینها رهبری میکنند و به نظر من قوه قضاییه اگر بخواهد این غائله را ختم کند، باید سران اینها را دستگیر نماید.
وزیر کشور اسبق در تحلیل جایگاه عناصر میدانی فتنه می گوید : همیشه وقتی که یک جایی شورش و جار و جنجال میشود،مثل مشهد، اسلام شهر، اکبرآباد، قزوین و از این قبیل آنهایی که در متن صحنه هستند و آتش میزنند، غارت میکنند و شیشه میشکنند، سیاسی نیستند؛ اینها یک مشت آدمهای عقدهای و اراذل و اوباش هستند که در شلوغی میریزند و آتش میزنند که چیزی گیر بیاورند، اما آنهایی که پشت پرده و صحنه را هدایت میکنند، آنها سیاسی هستند.
ناطق نوری درباره برخورد با اصحاب فتنه می گوید : این اغتشاشگران فکر میکردند که واقعاً میدان باز است و هر کاری که دلشان بخواهد میتوانند انجام دهند. در واقع، فرصت خوبی بود که اینها خودشان را نشان دهند،ولی به نظر من، نباید هیچ فرصتی به این گونه جریانها داد، از همان اول باید در نطفه خفه میشد. بالاخره در یک مقطعی دستور صادر شد که سپاه وارد عمل شود و در ظرف دو ساعت اغتشاشی که از «میدان بخارایی» تا «شهرری» کشیده شده بود، پایان یافت.
وی به دیدار مسئولان امنیتی و اجرایی کشور با رهبر معظم انقلاب در اوج فتنه ۷۸ اشاره و به گزارش غلط وزیرکشور وقت به آقا پرداخته و می گوید : به آقا گفتم بنده اعتقاد دارم نهضت آزادی و این نیروها در پشت پردهی این جریان هستند و اگر ما بخواهیم این آشوب و شورش را بخوابانیم به نظر من باید سران اینها را دستگیر کرده، عدهای که در صحنه آشوب کردند را هم بسرعت محاکمه کنیم. حتی اگر لازم باشد- دیدیم که اینها به هرحال بحران ایجاد کردند را هم بسرعت محاکمه کنیم و حتی اگر لازم باشد-آنها را به سینهی دیوار بگذاریم. اگر قصد براندازی نظام را دارند و با اسلام محارب هستند، با آنها برخورد شود.
ناطق نوری حتی معتقد است در آن دوره با فتنه گران مسامحه شد «من نظرم این است که در رابطه با حادثهی کوی حق بسیاری از نیروها تضییع شد. ما تحت تاثیر شرایط آن دوره و همچنین یک مقدار رودربایستی قرار گرفتیم، یک مقدار مصلحتاندیشی کردیم و نیروی انتظامی و افرادی هم مثل آقای نظری و افسر دیگری که در منطقه؛ مسئول عملیات بودند- که افسران خوبی هستند- به نظر من وجه المصالحه قرار گرفتند، اینها قربانی شدند. من معتقد بودم که حتی با وزیر آموزش عالی نیز بایست برخورد جدی شود، معنا ندارد که وزیر جمهوری اسلامی در آن ماجرا که یک جریان پیچیده سیاسی و پشت صحنه آن حداقل نامشخص بود، تصمیم عجولانه به استعفا بگیرد و عواطف دانشجوها را با این کار خود تحریک کند. به نظر من او و دستیارانش در ردههای مختلف باید محاکمه میشدند اما خیلی مصلحتاندیشی شد برخلاف شعارهایی که میدهیم- قانون و قانونگرایی- به نظر من، این جا قانون خوب پیاده نشد و من اگر مسئول بودم حتما این طور عمل نمیکردم که عمل شد، جدیتر عمل میکردم.»
رئیس مجلس پنجم می گوید : در این جریان چند نفر دستگیر شدند، از جمله منوچهر محمدی و یک زنی که او را هم گرفته بودند. معروف شد که با گرفتن یک منوچ و ملوس قصه حل شد! منشا یک بحران و یک شورش این نیست این پشت پرده دارد. الان هم به نظر من پرونده ماجرای کوی دانشگاه باید باز باشد و بعضی از مسئولان کشور باید آنجا پاسخ بدهند. حداقل هنوز برای ما ماجرا روشن نیست چرا سؤالها پاسخ داده نمیشود؟ چرا افراد دستگیر نمیشوند؟ چرا توضیح داده نمیشود؟چرا این واقعه به ابهام و اجمال گذشت؟ این قضیه فقط به محاکمهی سردار نظری و پخش صحبتها و ادله و در نهایت حکم ایشان ختم شد، ولی عوامل اصلی ایجاد این واقعه، هنوز مشخص نشده است.
افشاگری ناطق نوری از منابع مالی نامشروع کارگزاران !
ناطق نوری در بیان خاطرات خود از کارگزاران سازندگی که امروز به یکی از متحدان اصلی جریان اصلاحات بدل شده است نیز به شدت انتقاد کرده و منابع مالی نامشروع این جریان را به چالش می کشد.
وی می گوید : وقتی کارگزاران سازندگی اعلام موجودیت کرد، مقام معظم رهبری یک برخوردی با آنها کرد و فرمود: «آنهایی که وزیر هستند و مسئولیت دارند نمی توانند در این تشکیلات باشند»، لذا چند وزیر که در لیست کارگزاران بودند، کنار رفتند و دیگران که ماندند وزیر نبودند، بلکه افرادی همانند مرحوم نوربخش رئیس بانک مرکزی، آقای کرباسچی شهردار تهران و آقای محمد علی نجفی که آن موقع در آموزش و پرورش خدمت می کرد، بودند. کارگزاران بدین نحو تشکیل و مدتی بعد هم وارد میدان تخریب شدند. حداقل تخریب آنها این بود که با حجم پول زیاد، روزنامه ی «بهمن» را راه انداختند که آقای مهاجرانی – رئیس کارگزاران – در آن حرف ها و حملاتی علیه من داشتند. از جمله اینکه مطلبی را با عنوان «آرزو خواهی لیک اندازه خواه» در ارتباط با من نوشته بودند. اصلا پرده دری ها از آنجا شروع شد که بیان کردند جناح راست و جناح بازار، یک جلسه ای را با آقای ناطق گذاشته، سرمایه داران را جمع کرده و دو میلیارد تومان پول از این ها گرفته است که همه دروغ بود، در واقع، عده ای جمع شده بودند و در آن مجلس ۱۲ میلیون تومان به ما دادند.
ناطق نوری ادامه می دهد : اگر کسی از خود کارگزاران می پرسید که شما از کجا پول می آورید، می گفتند: «ما با صنعت و صنابع ارتبط داریم، مراکز تولید به ما می دهند»؛ بنابر این آن هایی که از مرکز تجارت پول می گیرند، مشروع نیستند، اما از جای دیگر مشروع است؟! که البته لیست آن شرکت هایی که این ها پول گرفتند و خودشان هم نوشتند را من دارم. آقای کرباسچی لیست آن شرکت هایی که برای انتخابات از آنها پول گرفته بود را بنا به دستور رهبری به ایشان دادند. ما نیز لیست مالی خودمان را به ایشان دادیم. من مسئول کلی بودم و خودم در دریافت پول دخالت نمی کردم، اما کارهای مقدماتی و پیگیری آنها را خودم انجام می دادم. از لحاظ منبع مالی، ما نه کارخانه داریم نه تجارت، نه واسطه کاری نه رانت خواری، ناچار بودیم از همین آدم های متدین که هم فکر ما هستند، پول بگیریم؛ البته آنها هم حاضر بودند برای تفکرشان پول خرج کنند.
وی این گونه ادامه می دهد : وقتی کارگزاران وارد شدند، با حجم عظیمی از تبلیغات، جامعه ی روحانیت را بایکوت کردند. دوستان ما می گفتند: «شما چطور تبلیغات ندارید»، می گفتیم: «داریم، ولی اینقدر تبلیغات آن طرف زیاد است که نمی توانیم خود را نشان دهیم.» با این کیفیت، در انتخابات مجلس پنجم، خانم فائزه هاشمی وارد صحنه شدند که رای بالایی هم آورد. البته حرف های خود او هم رای آور بود، در مجلس پنجم رای اول تهران از من بود، اما بعضیها قایل به آن بودند که رای اول برای خانم فائزه هاشمی بوده است.
ناطق نوری و طناب پوسیده سبزها !
اخیرا نیز بعد از انتشار یادداشتی در روزنامه کیهان و درباره مواضع حجت الاسلام ناطق نوری وی در تماسی با حسین شریعتمداری مدیر مسئول این روزنامه گفت : من میدانم شما نگران هستید که مبادا من به سوی فتنه گران بروم و با آنها پیوند بخورم ولی بنده سبزها را به خوبی می شناسم و مطمئن باشید که هرگز با طناب پوسیده آنها وارد چاه نمی شوم.
سوالاتی که با ادعاهای تازه اصلاح طلبان مطرح می شود!
از این رو با توجه به ادعای عبدالله ناصری عنصر رسانه ای جریان اصلاحات درباره تغییرات بنیادین در اندیشه ناطق نوری، بد نیست یک بار دیگر رییس مجلس پنیجم به شفاف سازی بپردازد تا روشن شود در کدام یک از اندیشه های انقلابی و اصول بنیادین خود دچار شک و شبهه شده و به اصلاح طلبان نزدیک شده که این جریان را به خوشحالی واداشته است؟
به عنوان نمونه:
آیا ناطق نوری به این نتیجه رسیده که اصلاح طلبان و نیز کارگزاران سازندگی در جریان انتخابات مجلس پنجم برای رسیدن به قدرت از منابع مالی نامشروع و یا شبهه ناک مدد نگرفته اند؟
آیا ناطق نوری به این نتیجه رسیده که اصلاح طلبان و چپ های آمریکایی در فتنه ۷۸ نقش نداشته اند؟
آیا ناطق نوری از لزوم برخورد قاطع با فتنه گران و ضد انقلاب به برخورد ملایم و سازشکارانه با این جریانات تغییر مسیر داده اند؟
سوالاتی که پاسخ به آن ها از سوی حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری می تواند به بسیاری از شبهات پایان دهد.