به گزارش نماینده به نقل از نامه نیوز؛ شاید وقتی صحنه معروف «جشن طلاق» در یکی از قسمتهای سریال قهوه تلخ به کارگردانی مهران مدیری در شبکه نمایش خانگی ایران پخش شد، خیلیها به آن فقط از جنبه طنز نگاه کردند و خبر نداشتند که جشن طلاق نه فقط در آن داستان بلکه در واقعیت در حال رواج در ایران است.
گرچه به عقیده روان شناسان و بر خلاف نگاه سنتی حاکم در جامعه ایرانی، همیشه طلاق بد نیست، همانطور که همیشه ازدواج خوب نیست و گاهی طلاق از ادامه زندگی بهتر می دانند اما بالا رفتن آمار طلاق در ایران از یک سو و روی آوردن برخی مردان و زنان به سوی آداب و رسوم بیگانه چون برپایی جشنهای طلاق و خوشگذرانیهای موقتی، بار دیگر زنگ خطر را برای کانون خانواده ایرانی به صدا درآوردهاست.
انتقاد به رواج روز به روز این پدیده حتی از سطح کارشناسان حوزه اجتماعی و مسئولان گذشته و به سطح مراجع هم رسیده است، آنگونه که آیت الله مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید هم از این موضوع انتقاد کرده و گفته بود «شنیدم برخی جاها مجلس جشن طلاق میگیرند، جامعه که ناسالم شود این مراسم را برگزار میکنند.»
جشن طلاق در ایران؛ از راهکاری برای رهایی تا چشم و هم چشمی
در همین راستا دکتر اکبریان جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره رواج جشن طلاق در فرهنگ ایرانی به نامه نیوز میگوید: " استدلالهای مختلفی برای دلیل این جشنها وجود دارد از یک طرف بعضی از افراد میگویند همانطور که برای عروسی، جشن میگیریم باید برای طلاق هم چشن بگیریم. این جشنها تحت تاثیر آسیبها و فشارهای دوران زندگی و طلاق ایجاد میشود و میتوان با دلیل رهایی از وضعیت گذشته وگذر از دورهای به دورهی دیگر مطرح شود.
اما دکتر باهر، جامعه شناس از منظری دیگر به این پدیده نوظهور نگاه می کند و تاثیرپذیری از سبک زندگی غربی و ترکی که از طریق شبکه های ماهوارهای به درون خانوادههای ایرانی نفوذ کرده است را عاملی موثر در این خصوص میداند. وی درباره علل برگزاری اینگونه جشنها در گفتگو با نامه نیوز عنوان کرد: "چشم و همچشمی رسانهها(به خصوص ترک ) که در جامعه تزریق میشود و دیگری لج و لج بازی که طرفی بخواهد، حال طرف مقابل را بگیرد."
وی اینگونه ادامه میدهد:"معمولاً افراد افراطی و تفریطی چنین میکنند یا افراد رفاه زدهای که از روی چشم و هم چشمی این کار را انجام میدهند و افرادی که مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفتهاند و در رده مرفهین بی درد هستند، بیشتر از همه به جامعه آسیب میرسانند. در هر صورت فردی که طلاق میگیرد برای اینکه نشان دهد هنوز سالم است فرافکنی میکند. این امکان هم وجود دارد که این جشن برای یاری رساندن به فردی که طلاق گرفته مثل جلسههای طلاق درمانی باشد. به هر حال طلاق در اسلام مباح مغبوض است و سعدی هم در این زمینه شعری دارد که جالب است “ بلای سفر به که در خانه جنگ/ تهی پای رفتن به از کفش تنگ."
طلاق؛ آری یا نه؟
طلاق ولی به هر صورتی برگزار شود باز نمیتواند اتفاقی خوش برای خانواده باشد. چه بسا والدینی که برای ساختن آینده کودکان خود سختیهای زندگی به عنوان فرد مطلقه را به جان میخرند اما هستند مردان و زنانی که مسیر جدایی را در پیش میگیرند.
عاطفه یکی از کسانی که بعد از طلاق از دوستان خود برای کنار هم بودن دعوت کرد، برای اینکه دو کودک خود را بدست آورده خوشحال است و برای جشنی که گرفته دلایلی دارد:" در جامعه کنونی نقش زن ومرد تغییر کرده تا حدی که بار مالی زندگی هم به دوش من بود، از اینکه ۸ سال نقش مرد را بازی کردم خسته بودم، برای اینکه از دست مادر شوهری که میگفت به محض اینکه از پسرم طلاق بگیری برایش زن میگیرم، راحت شدم، خوشحال هستم. چون من دو کودک سالم و زیبا دارم. دختر ۵ ساله من از صدای بلند پدرش میترسید. میخواست برای درخواست کمک با پلیس تماس بگیرد و غذا نمیخورد. الان بعد از چند ماه مرتب غذا میخورد. سلامت دو فرزندم برای من از همه چیز مهمتر است. خانواده شوهرم در مقابل مهریه دو کودکم را به من بخشیدند. خانوادهای سنگ دل که فقط به فکر پول بودند آدمهای بیرحم و مادیگرا که نوههای خود را فروختند چیزی از این بالاتر هست؟ حتی به نظر من از رفاه زیاد، دوستداشتند انسانهای اطراف خود را هم تغییر دهند. از این خوشحالم که کودکانم به جایی بدتر نرفتند. آنها کودکانم را همانند خود پر از عقده و سنگ دل بزرگ میکردند. وقتی بعد از دادگاه با قوانین و ظلمی که به زنان میشود بچههایم برای من مانده بودند خیلی خوشحال شدم. از این خوشحال بودم که نباختم."
اما دکتر سیما فردوسی در گفتگویی که با نامه نیوز داشت، جشن طلاق را راهکار مناسب برای کمکردن آسیبهای طلاق نمیداند و میگوید:"جشن طلاق یکی از پدیدههای نو ظهور است. اگرفردی بخواهد اثرات طلاق را کم کند و سعی داشتهباشد تا روی کودکانشان کمترین اثر را داشتهباشد راهش جشن گرفتن نیست چون طلاق پدیدهای مثبت نیست. بهتر است به جای جشن رفتار درستی با کودکان خود داشتهباشند و پشتسر یکدیگر صحبت نکنند همچنین بعد از طلاق رفتار متینی داشتهباشند."
این روانشناس و استاد دانشگاه، طلاق را مرگ یک زندگی میداند، به همین دلیل جشن برای فردی از دست رفته را بی معنی فرض میکند و معتقد است: " دلیل افراد برای اینگونه جشنها احساس رهایی و نیاز برای معرفی خود به عنوان فردی آزاد در جامعه است."
جشن طلاق؛ جشنی مخصوص مرفهین بیدرد
رواج جشن طلاق در مناطق شمالی تهران و مناطق مرفه دیگر شهرها، شاید گویای آن باشد که گسترش این پدیده برای قشری از جامعه که تقویمی پر از تاریخ پرداخت بدهی دارند بیمعنی است، همچنین افرادی که برای زندگی خود نقشهها داشتند به خصوص زمانی که کودکی در میان باشد.
دکتر اکبریان هم افرادی که جشن طلاق برگزار می کنند را از طبقه مرفه دانسته و میگوید: " در شرایط فعلی در طبقات متوسط جامعه جشنی با موضوع طلاق نمیبینیم. تفاوت در نوع نگرش طبقه مرفه با توجه به معاشرت و الگوپذیریهایی است که از این معاشرت بدست میآورند و در افعالی که با افراد هم طبقه خود انجام میدهند سعی میکنند بدعت و نوآوری در رفتارهای اجتماعی بهوجود آورند که یک نوع این بدعتها را میتوان جشن طلاق نامید. " دکتر فردوسی نیز ملاقاتهای خانگی و حتی سفر با افراد آسیبدیده را بهتر از اینچنین جشنها میداند.
اما عاطفه هم برای خود دلایلی داردکه چنین جشنی برگزارکرده، فشارهایی که در زندگی مشترک تحمل کرده و بیشتر، امیدی که به آینده دارد به او توان ایستادگی و شادمانی میبخشد. عاطفه نسبت به آینده کودکان خود امیدوار است و میخواهد زندگی آرامی برایشان مهیا کند، او درباره کسانی که در جشن طلاقش شرکت کردند میگوید: " مهمانان من از طبقههای مختلفی بودند بعضی مقداری شوکه بودند و مرانصیحت میکردند ولی نزدیکانم که در جریان کارهایم بودند حمایتم میکردند و میگفتند کار درستی انجام دادهام. دو نفر از هم جدا میشوند . گفته شده طلاق عرش خدا را میلرزاند.در جشن با شادی صحبت میکردیم معنایی که در این جشن بود با شادیهای روزمره تفاوت داشت. " دکتر باهر درباره خانوادههایی که در این جشن طلاق فرزندان خود شرکت میکنند، میگوید: " خانوادهها بیشتر برای برطرف کردن کنجکاوی در این جشنها شرکت میکنند چون یک پدیده خشن اجتماعی است."
جشن طلاق از کجا آمد؟
جشن طلاق؛ به جشنی گفته میشود که در آن پایان یک ازدواج را جشن میگیرند، انواع مختلفی دارد که ممکن است با حضور زوج یا اینکه به صورت جداگانه توسط زن یا مرد برگزار شود. جشن طلاق با برگزاری مراسم مختلفی مانند کیک طلاق و شکستن حلقههای ازدواج همراه است. لاسوگاس به عنوان پایتخت جشن طلاق در ایالات متحده مورد توجه است. لورا داوا اولین رمان را درباره جشنهای طلاق نوشت و سپس کریستین گالاگر مفهوم جشن طلاق را در کتابش تحت عنوان «چطور یک جشن طلاق برگزار کنیم» گسترش داد.
نتیجه جستجو برای پیدا کردن نقطهای که جشن طلاق شکل گرفته و به دیگر نقاط جهان گسترش یافته، جهانی بودن این پدیده را نشان میدهد. در میان کشورهای اروپایی کشور انگلیس از جمله کشورهایی است که پایه گذار برگزاری جشن طلاق بوده است و جالب اینکه این جشن، این روزها در کشور انگلیس بسیار مورد توجه قرار گرفته است. برای این مراسم باشکوه کیک بزرگی سفارش داده میشود که مجسمههایی از زن و شوهری که از هم طلاق گرفته اند روی سطح این کیک قرار میگیرد. در ژاپن زن با پوشیدن لباس ویژه جشن طلاق به همراه همسرش با شکستن حلقه ازدواج خود، به پیوند زناشویی خاتمه میدهد. در پایان مراسم نیز از میهمانان پذیرایی می شود.
با این حال دکتر فردوسی میگوید "در سفرهای خود به آمریکا و اروپا تا به حال با چنین جشنی رو به رو نشده و جشن طلاق را مختص ایران میداند."
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی همچنین میگوید: " من با طلاق مخالف نیستم و نمیگویم که افراد باید بسوزند و بسازند تا به پای هم پیر شوند ولی جشن طلاق متداول نیست. افراد میتوانند خیلی محترمانه شرایط را بررسی کنند واگر نتوانستد با یکدیگر بساند از یکدیگر جدا شوند. به نظر من خانمها بیشتراین جشنها را برگزار میکنند تا آزادی خود را بیان کنند البته آماری ندارم. افرادی که در این جشنها شرکت میکنند هم نظر با فرد هستند و معمولاً راه حلی ارائه نمیکنند. فردی که از نظر اجتماعی رشد یافته باشد که در جشن طلاق کسی شرکت نمیکند تا شاهد فروپاشی یک خانواده باشد."
در همین رابطه دکتر باهر با اشاره به قدیمیتر بودن پخشکردن شیرینی بعد از طلاق ، میگوید "پدیده جشن طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی باید مورد بررسی هرچه بیشترقرارگیرد. "