به گزارش نماینده به نقل از فارس، نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «شیار 143» با حضور نرگس آبیار کارگردان، محمدحسین قاسمی و ابوذر پورمحمدی تهیهکنندگان این فیلم در لانه جاسوسی آمریکا پس از نمایش فیلم برگزار شد.
بنابراین گزارش در ابتدای این نشست که با پرسش و پاسخ آغاز شده بود نرگس آبیار درباره اینکه چرا از صحنههای مستند در فیلم استفاده کرده است گفت: میخواستم در همه موارد از جمله میزانسنها و روایت به فضای مستند نزدیک شوم و دوست داشتم نوآوری در فیلم اتفاق بیفتد.
وی ادامه داد: در مورد پیدا کردن آرشیوهای مستند برای این فیلم بسیار دقت کردم تا مانند صحنههای همیشگی که تاکنون نشان داده شده نباشد و صحنههای متفاوتی از جنگ باشد.
آبیار گفت: حتی بعضی صحنهها از آرشیو تلویزیون عراق به دست آمده که متعلق به عملیات والفجر مقدماتی است، استفاده از این صحنهها حس خوبی به من منتقل کرد.
وی درباره اینکه فیلم با خاطرهگویی شروع میشود اما این خاطرهگویی تا آخر ادامه پیدا نمیکند گفت: برای پیشبرد روایت و قصه تاکید حس فضای مستند و اینکه ما قصد داشتیم 40 سال زندگی را روایت کنیم و برای اینکه دوست داشتم قصه روایت شود ترجیح دادم از صحنههای خاطرهگویی بجای کپشن برای انتقال زمان در فیلم استفاده شود.
آبیار درباره تحت تاثیر قرار گرفتن مریلا زارعی در جشنواره فیلم فجر و اینکه این فضا از قبل هماهنگ شده بود یا خیر گفت: خیر بازیگر برای انجام کار و آمادهسازی نقش دچار درگیری با حس شخصیت میشود.
وی ادامه داد: لحظاتی مانند سکانس دیدن فرزند که ایفای آن برای بازیگر سخت بود و ایشان خیلی گریه میکرد در فیلم وجود داشت. بسیاری برای بار دوم که فیلم را دیدند بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتند چرا که این بار میدانستند قصه به کدام سو میرود و برای الفت چه روی میدهد. مریلا زارعی هم همینطور بود. او در شرایط سختی این نقش را بازی کرد.
آبیار در این باره ادامه داد: در سینماتک هنرمندان که فضا متفاوت است بیشترین بازخورد را در نمایش فیلم داشتیم تا جایی که فردی به حدی تحت تاثیر قرار گرفت که او را از سالن خارج کردند و حتی هنگام پخش سکانسهایی صدای هقt> هق از میان تماشاگران میآمد و حتی در سالن رسانههای جشنواره فیلم فجر در برج میلاد منتقدان با تمام سختگیریای که نسبت به فیلمها دارند تحت تاثیر این فیلم قرار گرفتند.
وی خاطرنشان کرد: شخصیت مادر تنها موجود فداکار و ایثارگری است که پشت انسان میایستد و به این دلیل است که همه با هر نگرشی تحت تاثیر این فیلم که درباره مادر است قرار گرفتند.
آبیار در ادامه اظهار داشت: حرفه نویسندگی در ساخت این فیلم به من خیلی کمک کرد که روایت را درست بشناسم و به پیشبرد آن کمک کنم، در بخشی از فیلم که مربوط به مصاحبهها و چینش آنها است حرفه نویسندگی به من بسیار کمک کرد تا سعی کنم این مصاحبهها را به درستی کنار هم بچینم و از سوی دیگر حرفه مستندسازی نیز به من کمک کرد تا بتوانم فضا را واقعیتر ایجاد کنم.
وی ادامه داد: یک ویژگی فیلمسازی مستند این است که در آن شخصیتی که در فیلمنامه خیلی به آن پرداخته نشده ویژگیهای دراماتیکش در فیلم نمایش داده میشود.
آبیار همچنین درباره اینکه اگر انتظار شخصیت الفت با پیدا شدن شخصیت یونس همراه با پیچیدگی بیشتری تمام میشد گفت: این فیلم، فیلم الفت است و ماجرای انتظار است. از یک جایی شروع میشود و هرچه به پایان این انتظار نزدیک میشویم ریتم کندتر میشود که حس انتظار بیشتر القا شود اما در پایان فیلم دیگر خیلی انتظار نمیرود درنگ کنیم.
وی درباره اینکه چرا این سوژه را انتخاب کرده است گفت: زمانی که فیلمنامه را مینوشتم خیلیها میگفتند برای کار دوم زمین میخورد و از سینمای جنگ استقبال نمیشود اما من میدانم چه میخواهم، میدانم که می خواهم حق زنان چشمانتظار جنگ را ادا کنم. من کار خود را کردم و در فیلم بعد هم موضوعی را که فکر کنم درست است انجام میدهم و تعریفهایی که از این فیلم شده باعث نمیشود که من خود را تکرار کنم.
آبیار همچنین درباره اینکه پیش از ساخت این فیلم با فضای جنگ آشنا بوده است یا نه نگاهش به این فضا چه بوده گفت: من با این فضا بزرگ شدم. برادر و پدرم در جنگ بوده اند و این چشمانتظاری را در خود میدیدم.
وی ادامه داد: ما با جنگ بیگانه نیستیم و نه تنها سینمای جنگ تمام نشده بلکه ما برای جنگ هنوز کاری نکردهایم. زیباترین اتفاقها و دراماتیکترین آنها در جنگ اتفاق افتاده که میتواند دستمایه فیلمنامههای زیادی باشد.
فضای معنوی در تمام لحظات ساخت فیلم حاکم بود
محمد حسین قاسمی تهیهکننده این فیلم در ادامه گفت: تولید این فیلم در ماه رمضان انجام شد و فضای خیلی تاثیرگذاری وجود داشت، در رفسنجان در ماه مبارک رمضان که در تابستان بود روزه گرفتن کار سختی بود اما با اینکه اجباری برای عوامل وجود نداشت اکثرا روزه بودند و در شبهای قدر که زمان تعطیل برای انجام مراسم در نظر گرفته شده بود اما بازهم اجباری درکار نبود اما فضای معنوی بر گروه حاکم بود. احساس میکنم این فضا جلوی دوربین هم انعکاس پیدا کرده است.
در ادامه کارگردان این فیلم درباره اینکه آیا این فیلم را برای شخصیت مریلا زارعی نوشتید گفت: مریلا زارعی هم قبلا نقش زن روستایی بازی کرده است. وی در آن نقشها خوب ظاهر شد و در کل بازیگر توانمندی است ، من فیلمنامه را برای او ننوشتم اما اولین فردی که پس از پایان نگارش فیلمنامه برای بازی در نقش الفت به ذهنم رسید مریلا زارعی بود.
او همچنین درباره اینکه چه انتظاری از اکران این فیلم دارد خاطرنشان کرد: این فیلم بهترین فیلم از نگاه مردم در جشنواره فیلم فجر بود و با وجود اینکه افراد خاصی در جشنواره به تماشای فیلم مینشینند اما امیدواریم اکران خوبی برای فیلم به وجود بیاید.
آبیار در ادامه درباره اینکه آیا مریلا زارعی برای بازی در این نقش با مادرانی از جنس الفت ارتباط داشت گفت: خود من با مادران انتظار ارتباط داشتم و این تجارب را به مریلا زارعی انتقال دادم. او همچنین فیلمهای مستندی در رابطه با این مادران دیده است و خود او هم تجربیاتی از پیش داشته همچنین فضای بومی منطقه تاثیر زیادی داشت و تلفیق اینها شخصیت الفت را به وجود آورد.
برای تامین بودجه «شیار 143» خانه خود را فروختیم
ابوذر پورمحمدی تهیه کننده این فیلم درباره دردسرهایی که هنگام تولید این فیلم و تاثیر اکرانهای دانشگاهی بر اکران این فیلم گفت: ریسک بالایی وجود دارد اما شخصیت مادر شخصیتی است که کار خداگونه انجام میدهد. با تمام عشق و بدون هیچ توقعی فرزندش را متولد و بزرگ میکند و تنها حامی او خداوند است. اگر مادر شهید باشد خدا تمام و کمال پشت اوست.
وی ادامه داد: ما به خیلی از سازمانها و ارگانها برای ساخت این فیلم درخواست دادیم اما حمایتی نشد. برای تامین سرمایه از بودجه شخصی استفاده کردیم و حتی خانه فروختیم اما موضوع مهم رضایت خداوند است که همین برای ما کافی است.
به خاطر حضور مادران شهدا حاضر به اکرانهای خصوصی شدیم
پس از آن قاسمی تهیهکننده این فیلم در این باره گفت: بعد از جشنواره فیلم فجر درخواست اکرانهای خصوصی برای این فیلم مطرح شد که ما ابتدا مقاومت کردیم اما چون قرار بود از مادران شهید در این اکرانها تقدیر شود ما فکر میکردیم صاحبان فیلم قرار است حضور داشته باشند و از طرفی دیگر برخی مسئولین هم برای اکران خصوصی درخواست کردند، تعداد درخواستها زیاد شد و ما تصمیم گرفتیم که اکرانهای محدودی داشته باشیم اما فکر نمیکنم که ضربهای به اکران فیلم بخورد.
وی ادامه داد: پرفروشترین فیلمهای ما 3 درصد جمعیت را به سالن سینما میآورد در حالی که استاندارد حضور در سینما در دنیا 10 درصد جمعیت است. از این رو راه زیادی داریم تا به این حد برسیم.
به ما گفتند این فیلم ضدجنگ است
در ادامه نرگس آبیار درباره شباهت کامل این فیلم به «بوی پیراهن یوسف» گفت: باید به صورت مصداقی عنوان شود که این فیلم در کجا شبیه به آن فیلم است، اینکه فیلمی به کلی شبیه به بوی پیراهن یوسف است نقد نیست. فیلم درباره موضوع با فیلم «بوی پیراهن یوسف» یکسان است اما کل فیلم متفاوت است. ما افراد زیادی داشتیم که موضوع انتظار را تجربه کردند اما شکل انتظار در آنها یکسان نبوده المانهای انتظار متفاوت است و باید این شباهت به صورت مصداقی عنوان شود.
آبیار خاطرنشان کرد: شخصیت مادر و زن با شخصیت مرد کلا متفاوت است. در این فیلم ما شخصیت یک مادر را داریم که در انتظار خبری از فرزند خود است، در تمام جنگهای دنیا موضوع انتظار وجود دارد و یک موضوع جهانی است. ممکن است در دنیا فیلمهای زیادی با این موضوع ساخته شود اما نوع نگاه در جزئینگری درباره انتظار زنانه در این فیلم نقطه تفاوت فیلم «شیار 143» است.
وی در ادامه گفت:به ما گفتند این فیلم ضدجنگ است و شهرک دفاع مقدس را به ما ندادند. ما همه قسمتها را خودمان درست کردیم. ما سعی کردیم در تدوین، بازیها و کلیه مسائل به شکل گلدرشت عمل نکنیم و از هر چیزی که حواس مخاطب را از شخصیت الفت پرت میکند پرهیز کنیم.
تهیهکننده این فیلم درباره انتقادی مبنی بر اینکه تهیه چنین فیلمی کار سختی نیست، گفت: حتی تهیهکنندگی یک فیلم مستند هم کار تخصصی است. در سینمای جنگ نیاز نیست که حتما توپ و تانک نشان داده شود. «شیار 143» اسلحه را زمین گذاشت و روایت یک مادر را نشان داد. حالا بعضیها آن اسلحه را برداشتند و میخواهند فیلم را ترور کنند، درستی یک فیلم در این است که تاثیرگذار و باورپذیر باشد.