به گزارش «نماینده» صادق خرازی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد به تحلیل شرایط ایران و آمریکا و سخنان دیروز مقام معظم رهبری پرداخت:
طی ۱۵ سال گذشته سه دولت درگیر پرونده صلحآمیز هستهای بودهاند. از توافق عینی ایران در سعدآباد تا چالش رودرروی اخیر در نیویورک و ژنو، در همه اینها جمهوری اسلامی به دنبال استیلای حق ملت و ایفای نقش بوده است. اگرچه طی این سه دوره سیاست و ترمینولوژی و استراتژی جمهوری اسلامی مبتنی بر اصالت حق مردم و پایبندی به اصول و موازین مندرج در مفاد پادمان بوده است ولی طبیعی است که هر دولت و صحنهگردانان آن، تاکتیکها و مانورهای متفاوتی را پیش روی داشتهاند.
رهبر معظم انقلاب مدظله العالی در فرمایشات دیروز خود به چند نکته حیاتی توجه داشتند. نخست از تیم مذاکرهکننده حمایت کردند و سپس با اشاره به کنش و عملکرد قدرتهای جهانی مبتنی بر عدم رویکرد ایجابی، با واقع بینی کامل تاکید بر ادامه مذاکرات و در عین حال ایجاد حرکت و گامهای ایجابی فرمودند: «مذاکرهکنندگان را نباید تضعیف کرد. اینها بچههای خودمان هستند که در صحنهستیز و مقاومت دیپلماتیک بوده و تلاش و تکاپوی خود را در جهت ایفای نقش تاریخآفرین برای جمهوری اسلامی ایران معطوف کردهاند.» شاید بسیاری از مردم تاکنون نام مذاکرهکنندگان ارشد و مجموعه کسانی که در عرصه مقاومت سیاسی در حال تلاش بوده و هستند را یا نشنیدهاند یا به صورت معمولی از آن عبور کردهاند. راقم این سطور بر حسب وظیفه ملی و باورهای اعتقادی همواره از مذاکرهکنندگان در سه دوره به دلیل آنکه سربازان عرصه دیپلماتیک بودند، حمایت و دفاع کردهام و با وجود اختلاف سلیقهای که با برخی از دولتهای پیشین داشتهام ولی قاطعانه از مذاکرهکنندگان حمایت کردهام. اکنون که علم در دست سرداران جبهه دیپلماتیک است و همه آنها از همکاران و دوستان صدیق و آزمون داده نظام هستند، به ویژه وزیرامورخارجه جناب آقای دکتر ظریف و دو معاون شایسته ایشان آقایان دکتر مجید روانچی و عباس عراقچی که افتخار دوستی و آشنایی با ایشان، طی سه دهه همکاری دیپلماتیک با ایشان داشته ودارم علاوه بر دعای خیر برای موفقیت همه آنها، حال به حکم همکاری چند نکته را عرض میکنم.
حمایت از تیم مذاکرهکننده که در چارچوب نظام جمهوری اسلامی عمل میکنند امری عقلانی و ملی است. علمداران جبهه دیپلماتیک باید پشت گرم به حمایت کامل همه ارکان نظام، دولت و مردم ورای جدولبندیهای سیاسی باشند. تجربه نشان داده است امریکا و اروپا سر سازگاری با ملتها و دولتهای مستقل ندارند. ماهیت سیاست خارجی غرب که مبتنی بر ایدئولوژی لیبرال دموکراسی است نه تنها مروج ادبیات نظام سلطه است بلکه ماهیت و هویت جمعی اردوگاه غرب و متحدان ایشان و هژمونی نظام سلطه را با رنگرزی جدیدی و بستههای شیک و مدرن ارائه میدهد ولی به عمق فکر و اندیشه ایشان که توجه شود، میبینیم که هنوز و هنوز از پس قرنها تجربه حکومتداری هنوز نظام سلطه، قدرت را ملاک حق خود میدانند و با همان ادبیات قدرت مبتنی بر نظام سلطه در پی تحمیل ایسمها و فرهنگ سیاسی خود هستند. همه اهالی اردوگاه فکر و اندیشه نیک میدانند امریکا با پشتوانه قدرت قهرآمیز خود از همه هستی و نیستی خود هزینه کرد تا برای براندازی نظام سیاسی هر کار ظالمانهای را انجام دهد. جنگ، ترور، خشونت، رعب و وحشت و اینک اعمال تحریمهای ظالمانه یکجانبه و بینالمللی، آن هم علیه ملتی بزرگ که خواهان عزت و استقلال خود هستند ولی به لطف و عنایت پروردگار و حمایت و هوشیاری قاطبه ملت ایران، نخبگان، مسوولان و دستاندرکاران و در نهایت ایستادگی و مقاومت تحسینبرانگیز رهبری هیچ کاری مبتنی بر تحلیل خط سازش نتوانستند از پیش ببرند. این روزها خوب است که دولتمردان در تنظیم استراتژی خود نه خوشبینانه و نه بدبینانه بلکه واقعبینانه الگوی مدیریت کشور را طراحی، تنظیم و اجرا کنند.
یک تلقی بسیار خوشبینانه در برخی دستگاههای دولتی به واسطه شعارهای مرسوم و متعارف انتخابات پدید آمده است که راه برونرفت از مشکلات عظیم اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در دروازه سیاست خارجی عنوان میکنند. اگرچه سیاست خارجی در این دوره بیش از همه ادوار تاریخی طی چند دهه اخیر مورد توجه و پشتوانه مردم و دولتمردان بود ولی منطق انقلابی حکم میکند تا همه اعم از ارکان دولت و آحاد ملت کمر همت و تلاش خود را به اصالت گزینهای استوار سازند که نشان دهد مردم و دولت دوشادوش در کنار هم برای رفع مشکلات فارغ از دلبستگی و وابستگی به اجانب چنان تلاش انقلابی خواهند کرد تا در آن عظمت بلوغ سیاسی ملتی آگاه آشکار شود و پیام ملت ایران به خوبی دریافت شود که این مردم فقط در پی استیفای حقوق خود و استقلال و استغنا در همه موضوعات کشور اعم از داخلی و خارجی است.
پیام مجاهدت دستاندرکاران، دولت، ملت به طرفهای گفتوگو این خواهد بود که همانگونه که در جنگ و سازندگی مقاومت و ایستادگی کردیم در تحریم هم مقاومت میکنیم. همانگونه که دفاع مقدس مقاومت شد قطعا عبور از تحریمهای ظالمانه هم با هوشیاری و بیداری مسوولان و مردم عملی خواهد شد. پیام دیگر به نظامهای غربی این است این ملت برنده نهایی این تحولات خواهد بود. برخی نظامهای سیاسی در خاورمیانه در برابر خطرات بزرگی قرار گرفته و خواهند گرفت. تاریخ و تجربه نشان داده است، هر جا که مردم نقش اساسی داشته باشند موفقیت و پیروزی در آنجا تلالو پیدا میکند. این بشارت قرآن است بیتردید، ایران و متحدان ایران برنده و غرب و نظام سلطه جهانی و متحدانشان نیز بازنده میدان خواهند بود.
در جنگ داخلی در سوریه که آخرین تجربه اروپا، امریکا و متحدان منطقهای آن بود هم اینک عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر و بسیاری با مشکلات جدی روبهرو هستند. القاعده که بزرگترین دشمن قسم خورده امریکا بود اکنون با دهها گروه شبه نظامی در حیاط خلوت امریکا مجددا تولید و تکثیر شدند. پس از یک دهه جنگ علیه تروریسم، یک بیدقتی و بیتوجهی در منطقه حساس خاورمیانه باعث زاد و ولد دهشتناک تروریسم شد که مورد حمایت سیستمهای امنیتی، نظامی، اطلاعاتی متحدین امریکا واقع شده است. فرانسه، امریکا و انگلستان پایگاههای مردمی یک دهه قبل خود را در منطقه از دست دادهاند. بافتهای قومی و مذهبی و تجربه تاریخی نشان داده است که امریکا با مشت آهنین و با دستکشهای مخملین از همه سیستمهای استبدادی حمایت کرده است. به همین دلیل ساختار دولتهای شکننده خاورمیانه که ترکیبی از پادشاهان و مستبدان منطقه هستند در حال فروپاشی بوده و دولتها و کشورها در فرآیند تحولات اجتماعی شکننده شدهاند و زمام امور به دست قدرت یا حکومتها با تهدیدات دیگری در حال ظهور و بروز هستند. ایران اینک در اوج قدرت منطقهای خود قرار دارد. ثبات و امنیت و موقعیت برتر جمهوری اسلامی مهمترین عامل موفقیت سیاست خاورمیانهیی ایران است. تامین امنیت انرژی، مقاومت علیه تروریسم القاعده و مهمترین چالشهای مقابله با تهدیدات امنیتی خرده گروههایی افراطی در همکاری استراتژیک ایران و غرب تعریف میشود. این همکاری در گرو رفتار منطقی و قانونی غرب در احقاق حقوق هستهیی مردم ایران بازخوانی میشود.