نماینده - فاطمه خطیب؛ در قسمت های قبل این گزارش، به عواملی که ممکن است رژیم آل سعود را به سراشیبی سقوط هدایت کند اشاره شد. نظام ظالم و فرسوده عربستان، کشمکش های داخلی بر سر قدرت، عقاید وهابی و برخوردهای ناشایست با شهروندان شیعه و حتی سنی مذهب، از مواردی بود که مورد بررسی قرار گرفت. در این قسمت به دخالت های این رژیم در سایر کشورهای منطقه و همچنین روابط آن با رژیم آمریکا واسرائیل می پردازیم.
۴- حمایت از رژیم صهیونیستی و رژیم های دیکتاتور در منطقه:
همانطور که گفته شد، رژیم آل سعود از همان بدو تاسیس، اسراییل را به رسمیت شناخت. ازهمان اوایل تاسیس رژیم صهیونیستی در حدود ۷۰ سال پیش، گروه های مختلفی از اعراب به مبارزه با آن پرداختند. با برملا شدن هر روز جنایات اسراییل و قتل زنان و مردان و کودکان فلسطینی، تخریب خانه های فلسطینیان، هتک حرمت مقدسات اسلامی و ... نفرت مسلمین و اعراب از این رژیم و حامیانش بیشتر و بیشتر می شود، ولی رژیم آل سعود همچنان از اسراییل دفاع می کند!
در جنگ سی و سه روزه، وقتی اسراییل در اقدامی وحشیانه مردم لبنان را به خاک و خون کشید، مسلمانان در دورترین کشورهای اسلامی و حتی غیرمسلمانان علیه این جنایات اعلام موضع کردند ولی رژیم آل سعود موضعی اتخاذ نکرد! خیلی از کارشناسان (که بعضا از طرفداران این رژیم بودند) این مسئله را این طور تحلیل می کردند که: اسراییل در حال جنگ با یک گروه شیعه است! و دلیلی برای حمایت حکومت ریاض از حزب الله وجود ندارد. ولی درجریان جنگ بیست و دو روزه، یورش اسراییل به غزه و قتل عام مردم مظلوم فلسطین (که اکثریت قریب به اتفاق آنان اهل سنت هستند)، بهانه را از دست این افراد گرفت، سکوت سنگینی که بر نهادهای بین المللی سایه افکنده بود به همراهی سکوت شرم آور عربستان و برخی دیگر از حکومت های منطقه، این حکومت را نزد مردم عربستان و مسلمانان منطقه رسوا ساخت.
همچنین حمایت این رژیم از دیکتاتورهای منطقه، مانند «مبارک»، «آل خلیفه»، «علی عبدالله صالح»، چهره این رژِیم را بیش از پیش نزد مردم منطقه، اعم از شیعه وسنی، مخدوش ساخته است. این حمایت ها، تنها در الفاظ و یاکمک های مالی نبوده، در خیلی از این کشورها، نیروهای عربستان برای دفاع از حاکمیت، حضور نظامی داشته و دارند!
حدود چهار سال پیش، تجهیزات کامل زمینی و هوایی آل سعود برای کمک به علی عبدالله صالح در سرکوب انقلابیون جنوب یمن، راهی این کشور شد (که البته بلافاصله شکست خورده و با برجای گذاشتن ادوات نظامی به عربستان بازگشتند!).
همچنین همزمان با آغاز انقلاب بحرین، نیروهای عربستان سعودی، در قالب نیروهای مشترک شورای خلیج فارس، وارد بحرین شده و به صورت نیروی ثابت دراین کشور باقی ماندند. این شورا متشکل از شش کشور عربستان، بحرین، امارات، کویت، قطر و عمان است که نیروی نظامی مشترک با عنوان «سپر جزیره» دارند. اکثریت نیروهای سپر جزیره را نظامیان عربستان سعودی تشکیل می دهند و فرماندهی آن نیز به عهده عربستان است. تنها پایگاه نظامی این نیرو نیز در منطفه «حفرالباطن» در عربستان قرار دارد. از آغاز درگیری ها تا کنون بیش از ۱۰۰ نفر از مسلمانان بحرین، به دست نیروهای سعودی به شهادت رسیده اند و این جریان ادامه دارد.
همچنین می توان به حمایت های میلیونی عربستان از معارضین سوریه اشاره کرد. به گفته مقامات سعودی، این دولت تا کنون بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به مخالفان دولت سوریه کمک کرده است. رژیم آل سعود، از حامیان حمله آمریکا به دولت سوریه بود. به گزارش خبرگزاری « الشرق الاوسط جدید» به نقل از منابع دیپلماتیک شرقی، عربستان به آمریکا و رژیم صهیونیستی ۲۰۰ میلیارد دلار برای سرمایه گذاری در حمله به سوریه داده است.
در جریان بحران اخیر مصر نیز، عربستان کمک های مالی بیشماری را به ارتش مصر و حکومت جدید این کشور برای تسلط بر اخوان المسلمین انجام میدهد. عربستان برای برکناری محمد مرسی از هیچ اقدامی دریغ نکرد، به طوری که از کمک یک میلیارد دلاری این کشور به عبدالفتاح السیسی وزیر دفاع مصر برای برکناری محمد مرسی نباید چشم پوشید.
پایگاه خبری صهیونیستی دبکا، سقوط مرسی را به مثابه کودتای نظامیان مصر به پشتیبانی عربستان و سازمان اطلاعات کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بر ضد اخوان المسلمین مصر دانست. این پایگاه خبری در این باره نوشت: عربستان و امارات، با تمام قدرت به حمایت مالی از ژنرال های مصر همت گماشتند تا بتوانند نفوذ و سلطه خود را بر مصر بگسترند، زیرا نتوانسته بودند در کشورهایی نظیر لیبی که در آن ها انقلاب صورت گرفته است، سلطه یابند به همین سبب، مصر را به عنوان سرسلسله کشورهای انقلابی هدف قرار دادند.
این عوامل باعث شده که حکومت آل سعود به گفته بعضی از کارشناسان در سراشیبی سقوط قرار بگیرد. «مارتین ایندایک» سفیر سابق آمریکا در اسرائیل، طی یادداشت خود در روزنامه واشنگتن پست در آوریل سال ۲۰۱۱، به فهرستی از نقاط آسیب پادشاهی آل سعود اشاره کرد و در واقع ادامه حاکمیت این خاندان را ناممکن دانست. وی که نظراتش در بین دولتمردان آمریکا حائز اهمیت است، تنها راه پیش پای آمریکا برای حفظ حاکمیت آل سعود را تبدیل «پادشاهی مطلق» به «پادشاهی مشروطه» دانست. که البته در ادامه متذکر شد که با وجود سرعت وقوع انقلاب ها در منطقه، مجالی برای این کار باقی نیست! مارتین ایندایک در ادامه توضیح میدهد که حکومت کنونی عربستان برگرفته از حکومت های استبدادی قرن ۱۵ میلادی است که در قرن ۲۱، شانسی برای بقا ندارد!
در پایان جا دارد به گوشه ای از نوشته «معتز فیصل» نویسنده و کارشناس مسائل جهان عرب، اشاره کنیم. وی در مقاله ای مینویسد: «رژیم عربستان نمی خواهد از بحرین، عمان، یمن و از کل تاریخ درس بگیرد. لذا هیچ گریزی از فروپاشی آن نیست؛ حتی اگر بسیاری فکر کنند که امروز بعید به نظر می رسد، این امر نزدیکتر از آن چیزی است که همگان فکر میکنند. وضعیتی نظیر آن را سایر کشورهای عربی نیز دارند که منتظر یک جرقه اند و حکام عرب در فکر خاموش کردن آن قبل از آغازش هستند، ولی همگی در توهم به سر می برند ... چه کسی می تواند اندیشه جوانان عرب را کنترل کند؟ چه کسی می تواند نسیم حاوی اخبار از سراسر جهان را محبوس کند؟ و قبل از همه چه کسی می تواند بین خداوند و ندای مظلوم مانع ایجاد کند؟»
پایان