شناسهٔ خبر: 38572 - سرویس فرهنگ

به بهانۀ توزیع فیلم استشهادی برای خدا در شبکۀ نمایش خانگی

تماشا/ فیلمی جدید با روایتی تکراری از دین

استشهادی برای خدا استشهادی برای خدا در ظاهر قرار است فیلمی با مضمون دینی و اخلاقی باشد اما علی رغم بازی خوب و قابل قبول بازیگران، فیلم در عمل و تاثیرگذاری به هیچ وجه موفق نیست.

استشهادی برای خدانماینده؛ فیلم داستان مردی به نام فتحی (جمشید هاشم پور) را روایت می کند که پس از بیست سال به روستای خود بازگشته و به دنبال همسری که سال ها رهایش کرده است می گردد . او پس از اینکه می فهمد همسرش آوارۀ کوه و بیابان گشته تصمیم می گیرد به کمک روحانی روستا (محسن طنابنده) از مردم روستا شهادت بگیرد برای توبه و رستگاری اش. او به دنبال جمع کردن استشهاد است که سرانجام به خانۀ همسر خود در دل کوه می رسد و ...

شاید اگر نام کارگردان فیلم را ندانید ودر آخر فیلم بفهمید که علیرضا امینی (سازنده انتهای خیابان هشتم) کارگردان استشهادی برای خدا بوده است خیلی تعجب کنید. فیلمی آرام با مفاهیم ارزندۀ دینی که پس از هفت سال به شبکۀ نمایش خانگی ورود کرده است. استشهادی برای خدا در ظاهر قرار است تا فیلمی با مضمون دینی و اخلاقی باشد اما علی رغم بازی خوب و قابل قبول بازیگران، فیلم در عمل و تاثیرگذاری به هیچ وجه موفق نیست و قطعا اصلی ترین عامل این عدم موفقیت پرداخت ضعیف از سوی سازندگان آن است.

 هرچقدر که بیشتر از زمان فیلم می گذرد، شخصیت ها برای مخاطب غیر واقعی تر و غریبه تر می شوند. فیلم در واقع با حداقل اطلاعات دربارۀ کاراکترهایش، قصه را روایت می کند. همین امر باعث می شود تا هیچ کدام از شخصیت ها به خصوص روحانی فیلم، قابل باور و طبیعی  به نظر نیایند . همچنین کاراکترهای فیلم بی فایده و در بعضی مواقع فقط برای پر کردن قصه حضور دارند، مانند کارکتر سروناز مستوفی که پزشک روستاست و احمد مهرانفر که مثلا عاشق اوست، این دو نقش حتی اگر در فیلم هم نبودند ضربه ای به قصه وارد نمی شد.

استشهادی برای خدا

فیلم همچنین به آفت اکثر فیلم های به اصطلاح معنا گرا مبتلا شده است؛ استشهادی برای خدا در فضا و مکانی به دور از زندگی واقعی و نرمال روایت می شود. روحانی که حتما باید شهرستانی باشد و جامعه ای که به دور از زندگی روز و مدرن و متعلقات آن است، به هیچ نوع نمی تواند بر مخاطب عام تاثیر گذار باشد و طلب همذات پنداری مناسب را نیز داشته باشد. استشهادی برای خدا متاسفانه به مانند اکثر آثار مذهبی - اجتماعی سعی کرده است با ایجاد گره ای مذهبی (مانند حلالیت) و چند نشانۀ تابلو مثل عبا و عمامه به فیلم رنگی دینی بدهد، فارغ از آنکه فیلم دینی مشخصه هایی فراتر از این ها را طلب می کند. موضوعات نخ نما شده ای مانند مرگ و حلالیت که در قریب به اتفاق فیلم های دینی حضور دارند دیگر نمی تواند برای جامعۀ امروزی که بارها نمونۀ این آثار تکراری را دیده اند جذاب باشد. مگر حضور دین در جامعه فقط برای لحظۀ مرگ است؟ حال به این موضوع تکراری فضای یک جامعۀ روستایی و غریب را هم اضافه کنید که شده است مزید بر علت دفع مخاطب.

 

استشهادی برای خدا

 

در پایان باید اضافه کرد استشهادی برای خدا فیلمی متوسط با تکه ها و مضمونی مذهبی است که پتانسیل بسیار زیادی برای جذاب تر شدن داشته است؛ اما با ضعف های فیلمنامه و به ویژه کارگردانی با عدم موفقیت در جذب و همراهی مخاطب مواجه شد. قطعا فیلم می توانست در لوکیشنی امروزی تر، با فیلمنامه ای قوی تر، کارکترهای عمیق تر و به ویژه پایانی مناسب تر به استقبال خوبی در میان مخاطبان دست یابد. نکته ای که متأسفانه محقق نشد.