شناسهٔ خبر: 37633 - سرویس سیاست
منبع: مجلس‌ایران

همسران نامزدها به چه کاری مشغولند؟

همسران اگرچه همسر رئیس جمهور در ایران یک «عنوان» مرسوم در عرصه سیاست به شمار نمی‌رود ولی نباید از تأثیر این زنان بر اقدامات رئیس جمهور غافل شد.

به گزارش مجلس ایران به نقل از روزنامه قانون، روز ۲۴ خرداد، علاوه بر اینکه در سرنوشت مردم ایران تاثیر مهمی خواهد گذاشت، اتفاقات ویژه ای در زندگی ۸ تن از زنان ایران زمین رقم خواهد زد. زنانی که همسرانشان با هم به رقابت پرداخته اند تا راهی ساختمان پاستور شوند. آنچه می خوانید ماحصل بررسی زندگی  خانوادگی کاندیداهای این دوره از انتخابات ریاست جمهوری است. در پایان باید این نکته را یادآور شد، اگرچه همسر رئیس جمهور در ایران یک «عنوان» مرسوم در عرصه سیاست به شمار نمی‌رود ولی نباید از تأثیر این زنان بر اقدامات رئیس جمهور غافل شد. 

حمیده مروج تفرشی؛ زنی از خطه کویر و شهر یزد. موفقیت‌های تحصیلی او در سال‌های مدرسه با کسب رتبه۱۰ در دانشگاه و قبولی در رشته پزشکی به اوج خود رسید. ازدواج او در ۲۱سالگی با محمدرضا عارف، سیاست را به رکن سوم زندگی مشترک آنها بدل ساخت. سال‌های زندگی‌اش با عارف همواره با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده است، او در کنار انجام وظیفه مادری برای سه پسرش به ادامه تحصیل می‌پردازد و اکنون به عنوان پزشک متخصص و عضو هیات علمی‌در دانشگاه تهران فعالیت می‌کند. پایگاه اجتماعی او تنها منوط به سابقه سیاسی همسرش نیست و به عنوان اولین مبتکر تولید «پوست ترمیمی» در میان متخصصان این رشته زنی موفق و نام آشنا ‌ست. تفرشی در این روزهای مانده تا انتخابات با چهره‌ای بشاش و دور از انتظار، دست در دست همسر در میدان‌های انتخاباتی حضور می‌یابد.

طیبه ماهروزاده؛ چهره ای سرشناس و فعال در حوزه علوم انسانی. آغاز فعالیت و تحصیل او در حوزه فلسفه و تولید محتوا به ازدواجش با غلامعلی حدادعادل بازمی‌گردد. از آن زمان تاکنون در سمت‌های اجرایی بسیاری چون مشاور وزیر علوم در امور زنان و خانواده، مدیر دبیرستان فرهنگ دختران، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، مدیر پژوهشکده مطالعات زنان دانشگاه الزهرا، عضو هیات موسس انجمن فلسفه ایران، عضو هیات امنای سازمان انجمن اولیا و مربیان، موسس شبکه زنان دانشمند مسلمان و سردبیری چندین مجله تخصصی و… ایفای نقش کرده است که البته موقعیت خانوادگی او در این موفقیت‌ها بی تاثیر نبوده است. موقعیت اجتماعی ماهروزاده و حضور همگام درکنار همسرش، او را بیش از پیش بر سر زبان‌ها آورد و انتظارات را از او به عنوان یک زن فعال و مولف، در حوزه «زنان» و «علوم انسانی» بالا برده است.

زهراسادات مشیر؛ زنی از محله ی طرقبه که چند سالی است همسایگی‌اش با محمدباقر قالیباف در ساختمان بهشت تهران، او را به چهره ای سرشناس تبدیل کرده است. دوران دبیرستان را تمام نکرده بود که امام (س) ،صیغه عقدشان را جاری کرد و زندگی او با مردی نظامی‌آغاز شد. ازدواج نه تنها مانعی برای ادامه تحصیل و فعالیت‌های اجتماعی‌اش نبود بلکه راه او را برای دستیابی به مشاغلی چون مدیریت اداره فرهنگی واجتماعی امور بانوان شهرداری تهران و مشاور شهردار هموار کرد. روی دیگرش، چهره ای فرهنگی و ادبی است که شعر می‌گوید، نقاشی می‌کند و جامعه شناسی را به عنوان پیشه علمی‌برای خود برمی‌گزیند. استعفای مشیر از سمت اولش در ایام نزدیک به انتخابات و سوابق اجرایی او نشان از حضور فعال در دولت احتمالی همسرش دارد.

معصومه خدنگ؛ زنی که محسن رضایی از طریق امام جماعت مسجد احمدیه نارمک و به عنوان عضوی از خانواده ای انقلابی با او آشنا شد و ازدواج کرد. او در تمام سال‌های جنگ و بعد از آن در کنار همسر، فراز و نشیب‌های بسیاری را تجربه کرد و دور از هیاهوی فعالیت‌های سیاسی به عنوان زنی خانه‌دار و مانند هر مادری به امور فرزندان مشغول بود، هرچند او و فرزندانش نیز از امواج سیاست مصون نماندند.  با این حال حضورش در کنار محسن رضایی برای ثبت نام در انتخابات۸۸، نام و چهره او را برای همگان آشنا ساخت و شاید نشان از حمایت بی چون‌و چرای او از همسرش دارد. حتی مرگ مشکوک  پسرشان نیز نتوانست خللی در حمایت او از رضایی وارد کند. همسر او در تمام انتخابات‌ گذشته توفیقی نیافته است. اینک هر دو چشم به ۲۴ خرداد ۹۲ دارند.

فاطمه سجادی؛ زنی نه چندان شناخته شده که همسرش نه تنها برای ایرانیان بلکه به عنوان مذاکره کننده ارشد ایران در مسئله اتمی‌برای خارجی‌ها نیز شناخته شده است. آن‌ها در سال ۱۳۷۱و اندک زمانی پس از بازگشت سعید جلیلی از جنگ با یکدیگر ازدواج کردند. حاصل این ازدواج یک فرزند پسر به نام سجاد است. سجادی دانش آموخته رشته پزشکی است و به عنوان یک پزشک عمومی‌دارای چهره‌ای مستقل از همسر است. در روزهایی که برخی از نامزدها سعی دارند در کنار همسرانشان در محافل تبلیغانی حاضر شوند و به این طریق  کمکی برای کمپین تبلیغاتی آن‌ها باشند، خبری از حضور سجادی در کنار همسرش منتشر نشده و به نظر می‌رسد او حاشیه نشینی از هیاهوی انتخابات را بر حضور فعال در مجامع ترجیح داده است.

لیلا عنایت ؛ حال نوبت به دو زنی می‌رسد که در زندگی مردی از دنیای سیاست و طبابت نقش عمده ای ایفا کرده‌اند.همسر‌اول علی‌اکبر ولایتی، مریم ولایتی نام داشت.ا و نوه محمدحسین خوشنویسان از اساتید خوشنویسی کشور بود و در خانواده‌ای متدین و فرهیخته رشد یافته بود. حاصل این ازدواج چهار فرزند پسر و دو فرزند دختر است که همگی متخصص و اهل علم اند، اما  فوت ناگهانی پایانی بود بر زندگی مشترک آن‌ها. همسر دوم ولایتی ، لیلا عنایت ، چند سالی است که به جمع خانواده ولایتی وارد شده است. او هم مانند همسر اول «خانه داری» و مدیریت امور خانه را به فعالیت در عرصه سیاست و حضور در اجتماع ترجیح داده است. اما گفته‌ها و نقل‌های ولایتی درباره او گواه بر حمایت همه جانبه او از همسرش دارد.

راضیه سلیمی؛ متولد تهران است اما آرامش کویر را از پدر کاشانی و شجاعت را از مادر تبریزی‌اش به ارث برده است. همین روحیه سبب شد تا در ۱۷سالگی و مدت کوتاهی بعد از اتمام تحصیلات دبیرستانی محمد غرضی را به ازدواج بپذیرد. او در تمام سال‌های مبارزه، جنگ و سازندگی در کنار همسر ماند و در محیط خانه به تربیت چهار فرزندش و خانه داری پرداخت. هرچند سلیمی‌هیچ گاه پا به عرصه سیاست نگذاشت ولی پیشینه سیاسی همسرش نشان از حمایت همه جانبه او از این مرد سیاسی و ایستادگی اش در برابر مشکلات دارد.

 

همسر حسن روحانی نیز چهره ای کمتر شناخته شده در عرصه امور اجتماعی و سیاسی است. اما با وجود تلاش‌های بسیار برای کسب اطلاعات بیشتر و دقیق تر برای توضیح نقش ایشان در زندگی حسن روحانی با  پاسخ مثبت از سوی نزدیکان و ستاد انتخاباتی ایشان مواجه نشدیم. هر چند خبرگزاری ایسنا در تاریخ ۱۳۹۱/۸/۷ در گزارشی به نقل از آقای حسن روحانی نوشت : انتخاب همسر توسط خانواده ام صورت گرفت و خانواده اصرار داشتند که من ازدواج کنم. سن من هم حدود ۲۰ سال بود . پدرم اصرار داشت، مادرم هم همینطور، من هم خیلی بی‌میل نبودم.