شناسهٔ خبر: 186082 - سرویس سیاست

تناسبی شدن انتخابات شوراها؛ گامی نوین در مسیر عدالت سیاسی و مشارکت فراگیر

انتخابات شوراها با تصویب اصلاحیه قانون انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در اسفند ۱۴۰۳، مدل جدیدی از رأی‌گیری با عنوان «تناسبی» در دستور کار قرار گرفت. این مدل برای نخستین‌بار در انتخابات اردیبهشت ۱۴۰۵ شورای شهر تهران اجرا خواهد شد و قرار است به تدریج در سایر کلان‌شهرهای کشور نیز پیاده‌سازی شود. هدف اصلی این تحول، افزایش عدالت انتخاباتی، تقویت مشارکت عمومی و بازتعریف مفهوم نمایندگی در ساختار شهری است.

نماینده/ سحر سموات : پایان مدل اکثریتی، آغاز نمایندگی متوازن

در شش دوره گذشته انتخابات شوراها، مدل اکثریتی حاکم بود؛ مدلی که در آن فهرستی با اکثریت نسبی آرا می‌توانست تمامی کرسی‌های شورا را تصاحب کند. این شیوه، اگرچه ساده و قابل اجرا بود، اما در عمل موجب حذف کامل سایر جریان‌های سیاسی از ساختار تصمیم‌گیری شهری می‌شد. پیامد این وضعیت، کاهش احساس نمایندگی در میان بخش قابل توجهی از رأی‌دهندگان و تضعیف مشارکت سیاسی بود.

با اصلاح قانون انتخابات و تصویب مدل تناسبی، این ساختار دستخوش تغییراتی بنیادین شده است. در مدل جدید، کرسی‌های شورا به تناسب آرای کسب‌شده توسط هر فهرست انتخاباتی توزیع می‌شود. به این ترتیب، هر جریان سیاسی اگر اکثریت مطلق را کسب نکند—می‌تواند به اندازه سهم خود از آرا، نماینده در شورا داشته باشد.

جزئیات مصوبه مجلس و اجرای آزمایشی در تهران

بر اساس مصوبه اسفند ۱۴۰۳ مجلس شورای اسلامی، انتخابات شوراهای شهر در شهرهای بالای ۵۰۰ هزار نفر جمعیت از این پس به صورت فهرستی یا تناسبی برگزار خواهد شد. با توجه به اینکه این تجربه برای نخستین بار در کشور اجرا می‌شود، مقرر شده در دوره هفتم، تنها حوزه انتخابیه تهران، ری و تجریش مشمول این شیوه باشد. در دوره‌های بعدی، سایر کلان‌شهرها نیز در همین چارچوب انتخابات خود را برگزار خواهند کرد.

علی زینی‌وند، رئیس ستاد انتخابات کشور، اعلام کرده است که انتخابات اردیبهشت ۱۴۰۵ شورای شهر تهران به صورت تناسبی برگزار خواهد شد. این تصمیم، نقطه آغاز اجرای مدل جدید در سطح ملی است و می‌تواند به‌عنوان الگوی آزمایشی برای سایر حوزه‌ها عمل کند.

تأثیرات سیاسی و اجتماعی مدل تناسبی

اجرای انتخابات تناسبی، پیامدهای گسترده‌ای در حوزه‌های مختلف خواهد داشت:

افزایش مشارکت عمومی: با افزایش احتمال حضور نمایندگان متنوع‌تر، انگیزه مشارکت در میان گروه‌های مختلف اجتماعی افزایش می‌یابد.

تقویت عدالت انتخاباتی: هر رأی، به‌جای آنکه در قالب «برد یا باخت» معنا پیدا کند، به سهمی واقعی در ساختار قدرت تبدیل می‌شود.

ارتقای پاسخگویی نهادهای منتخب: با حضور جریان‌های مختلف در شورا، امکان نظارت متقابل و شفافیت در تصمیم‌گیری‌ها تقویت می‌شود.

حزبی شدن انتخابات: طبق قانون جدید، تنها احزاب و جبهه‌های سیاسی دارای مجوز از کمیسیون ماده ۱۰ احزاب می‌توانند فهرست انتخاباتی ارائه دهند. این امر موجب تقویت نقش احزاب در اداره شهرها خواهد شد.

چالش‌ها و الزامات اجرایی

اگرچه مدل تناسبی مزایای قابل توجهی دارد، اما اجرای موفق آن نیازمند زیرساخت‌های حقوقی، فنی و فرهنگی است. برخی از چالش‌های پیش‌رو عبارت‌اند از:

آموزش عمومی و آگاهی‌بخشی: بسیاری از رأی‌دهندگان با مدل تناسبی آشنایی ندارند. اطلاع‌رسانی دقیق و آموزش نحوه رأی‌دادن ضروری است.

شفافیت در تشکیل فهرست‌ها: احزاب باید فرآیند انتخاب نامزدها را به‌صورت شفاف و دموکراتیک انجام دهند تا اعتماد عمومی جلب شود.

نظارت مؤثر بر فرآیند انتخابات: با پیچیده‌تر شدن ساختار رأی‌گیری، نظارت دقیق بر روند انتخابات اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

مخالفان تناسبی شدن انتخابات از چه میترسند؟

تصویب قانون تناسبی شدن انتخابات شوراها را باید نقطه پایانی بر یک دوره انحصارگرایانه در سیاست شهری دانست؛ دوره‌ای که در آن، با اختلافی اندک در آرا، یک جریان سیاسی می‌توانست تمامی کرسی‌های شورا را تصاحب کند و سایر گروه‌ها را به حاشیه براند. حالا با اجرای این قانون در انتخابات اردیبهشت ۱۴۰۵ شورای شهر تهران، فصل تازه‌ای از مشارکت، عدالت و پاسخگویی آغاز شده است.

اما در این میان، برخی مخالفان این طرح، با نگرانی‌هایی که بیشتر ریشه در حفظ منافع سیاسی خود دارد تا دغدغه‌های واقعی برای مردم، تلاش می‌کنند تصویری منفی از مدل تناسبی ارائه دهند. آن‌ها از «کاهش کارآمدی شوراها» سخن می‌گویند، در حالی که تجربه کشورهای توسعه‌یافته نشان داده است که حضور جریان‌های متنوع در ساختار تصمیم‌گیری، نه‌تنها موجب پویایی بیشتر می‌شود، بلکه مانع شکل‌گیری شوراهای یک‌دست و غیرپاسخگو خواهد بود.

مخالفان همچنین هشدار می‌دهند که احزاب کوچک ممکن است بدون برنامه وارد شورا شوند. این ادعا، بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت باشد، تلاشی است برای بی‌اعتبار کردن حضور جریان‌های نوپا و مردمی در ساختار قدرت. مگر نه اینکه دموکراسی یعنی امکان حضور همه صداها؟ مگر نه اینکه عدالت انتخاباتی یعنی هر رأی، سهمی واقعی در تصمیم‌گیری داشته باشد؟

واقعیت این است که مدل تناسبی، برخلاف مدل‌های اکثریتی، به رأی‌دهندگان این اطمینان را می‌دهد که حتی اگر لیست انتخاباتی‌شان پیروز نشود، باز هم نمایندگانی از آن جریان در شورا حضور خواهند داشت. این یعنی پایان «همه یا هیچ» در سیاست شهری؛ یعنی بازگشت اعتماد عمومی به صندوق رأی؛ یعنی تقویت احساس تعلق شهروندان به ساختارهای تصمیم‌گیری.

مخالفان این قانون، در اصل از شفاف شدن رقابت‌ها و پایان یافتن انحصار سیاسی واهمه دارند. آن‌ها نگران‌اند که دیگر نتوانند با تکیه بر ساختارهای غیرشفاف، قدرت را در اختیار بگیرند و پاسخ‌گو نباشند. اما جامعه امروز ایران، دیگر پذیرای چنین مدل‌هایی نیست. مردم خواهان عدالت‌اند، خواهان مشارکت‌اند، خواهان نمایندگی واقعی‌اند.

تناسبی شدن انتخابات شوراها، نه‌تنها یک اصلاح فنی در نظام انتخاباتی است، بلکه یک تحول بنیادین در نگاه به سیاست شهری است. این قانون، سیاست را از انحصار خارج کرده و آن را به عرصه‌ای برای گفت‌وگوی جریان‌های متنوع بدل می‌سازد. در جهانی که پیچیدگی‌های اجتماعی و سیاسی روزبه‌روز افزایش می‌یابد، بازگشت به عدالت در قالب نمایندگی متناسب، ضرورتی انکارناپذیر است—و هر مخالفتی با آن، بیش از آنکه منطقی باشد، نشانه‌ای از ترس از پایان انحصار است.

تجربه جهانی و چشم‌انداز آینده

مدل تناسبی در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته مورد استفاده قرار گرفته و نتایج مثبتی در زمینه حکمرانی شهری به همراه داشته است. کشورهایی مانند آلمان، هلند، سوئد و بلژیک از این مدل بهره می‌برند و توانسته‌اند ساختارهای نمایندگی متوازن‌تری ایجاد کنند.

در ایران نیز، اگر اجرای آزمایشی در تهران موفقیت‌آمیز باشد، می‌توان انتظار داشت که در دوره‌های بعدی، سایر کلان‌شهرها و حتی حوزه‌های انتخابیه کوچک‌تر نیز به این مدل روی آورند. این تحول، زمینه‌ساز افزایش اعتماد عمومی، تقویت سرمایه اجتماعی و پویایی بیشتر در مدیریت شهری خواهد بود.

نتیجه‌گیری: بازتعریف سیاست شهری در ایران

تناسبی شدن انتخابات شوراها را می‌توان گامی مهم در مسیر توسعه سیاسی، تقویت مشارکت مدنی و بازتعریف مفهوم نمایندگی در ساختار شهری دانست. این مدل، سیاست را از انحصار خارج کرده و آن را به عرصه‌ای برای گفت‌وگوی جریان‌های متنوع بدل می‌سازد. در جهانی که پیچیدگی‌های اجتماعی و سیاسی روزبه‌روز افزایش می‌یابد، بازتعریف عدالت در قالب نمایندگی متناسب، ضرورتی انکارناپذیر است.