«نماینده»/ محمدکاظم انبارلویی،فعال و تحلیلگر سیاسی: امضای سند همکاری راهبردی ایران و چین، موجی از مخالفت و معاندت از سوی ضدانقلاب را پدید آورد که شگفتآور نیست. راز اصلی جیغ و داد منافقین، سلطنتطلبها و گونههای ریز و درشت ضدانقلاب این است که این سند ۲۵ ساله است.
آنها که در واشنگتن، پاریس و لندن خواب براندازی جمهوری اسلامی را می بینند و مدام می گویند امروز و فردا نظام جمهوری اسلامی سقوط می کند. حالا می بینند در اتاق فکر چین به عنوان اقتصاد دوم جهان در ارزیابی قدرت ملت ایران کشف کردهاند نظام جمهوری اسلامی از تندبادها و طوفانهای سخت و نرم عبور کرده و حداقل ۲۵ سال دیگر سرپاست.
ناراحتی آمریکاییها و اروپاییها هم همین است می بینند همه توطئهها و دسیسههای نرم و سخت آنها به باد رفته و چین به عنوان یک رقیب جهانی که تا دیروز در برجام آن سوی میز مذاکره کنار آنها نشسته بود؛ در یک ارزیابی واقعبینانه نمیخواهد کمترین همراهی با سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا و اروپا علیه ایران داشته باشد.
بایدن در یک واکنش ابلهانه عصبانیت خود را از امضای چنین سندی اعلام کرد و گفت: «ما مدت یک سال است که نگران این روز هستیم.» امضای سند همکاری راهبردی ایران و چین یک سیلی به آمریکا بود که اشک آنرا در چهره ضدانقلاب داخلی و خارجی بهخوبی میبینیم.
ضدانقلاب خارجنشین درعزای این سند حرفهای دروغی می زنند که هیچکدام در این سند نیست. متأسفانه عدهای غافل و جاهل همان حرفها را در داخل تکرار میکنند وقتی توضیح مقامات و مسئولان را می شنوند شرمنده میشوند.
چین امروز یک واقعیت مهم در اقتصاد جهانی است و به زودی آمریکا را پشت سر میگذارد. تولید ناخالص ملی فقط در استان شانگهای معادل کل اروپاست. اخیرا قراردادهای سرمایهگذاری بین چین و اتحادیه اروپا علیرغم مخالفت آمریکا امضا شد. همین هایی که در پاریس و لندن نشستهاند از بوق دولت فرانسه و انگلیس صحبت میکنند و امضای سند همکاری ایران و چین را بدتر از ترکمانچای توصیف میکنند، خودشان با چینیها همین سند همکاری را دارند بدون اینکه آب از آب تکان بخورد.
ایران و چین دو تمدن کهنسال آسیایی هستند آنهم باسابقه ۷ هزار سال!
ایران در اوج قدرت قبل از اسلام و بعد از اسلام جنگی با چینیها نداشته و تاریخ هم سراغ ندارد، چینیها هم با ایرانیان جنگیده باشند. جاده ابریشم نماد همکاری این دو تمدن بزرگ در سالهای دور است. چینی ها به انرژی ایران نیاز دارند، ایران هم به سرمایهگذاری چینیها نیاز دارد. فقط سال گذشته ۹ میلیارد دلار ایرانیها به چین صادرات داشتند. چین یکی از مقاصد صادراتی کالاهای ایران است. ایران با امضای این سند هوشمندانه با حفظ استقلال وارد اقتصاد جهانی می شود. تعامل «سازنده» و «مؤثر» با جهان جزء سند چشمانداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران است.
متأسفانه دولت که پرچم تعامل سازنده با جهان را در دست دارد طی ۸ سال گذشته کوتاهیهایی دارد که جبران آن سخت است. رئیس جمهور چین ۶ سال پیش به ایران آمد و پیشنهاد همکاری راهبردی را داشت، اما برجام و نگاه دیپلماسی خارجی کشور به غرب باعث شد دولت واقع بینی خود را در نگاه به منافع ملی در سیاست خارجی از دست بدهد و ۶ سال با تأخیر چنین تصمیمی را بگیرد.
در طول سالهای تحریمهای فلجکننده غرب که سعی می کردند حتی یک بشکه نفت نفروشیم چین خریدار نفت ایران بود در طول سالهای شرارت آمریکا در اعمال تحریمها و مجازات طرفهای معامله با ایران، چینیها خریدار فولاد و محصولات پتروشیمی ما بودند و در برابر تشر آمریکا ایستادند و اعتنایی به تهدیدهای آنها نکردند.
جایگاه چینیها در اقتصاد جهان به گونهای است که در بسیاری از شرکتهای چینی، آمریکاییها و اروپاییها از سهامداران آن محسوب می شوند. از ۱۰ بانک بزرگ جهان ۵ بانک آن چینی است. اما دولت واقعیتهای امروز اقتصاد جهان را نمی خواست ببیند و دل به ورق پاره برجام بست که فقط باید امتیاز می دادیم و امتیازی نمیگرفتیم! متأسفانه هنوز هم امید دارند آمریکا و سه کشور شرور اروپا دلشان به رحم بیاید حداقل یکی دو تعهد از ۲۷ تعهدی که دادند را انجام دهند.
روحانی جمله تعامل سازنده با جهان را گرفت، اما «مؤثر» را رها کرد. لذا اقتصادهای نو پدید در جهان را نادیده گرفت. اگر نیمی از سفرهایی که به آمریکا و اروپا رفتیم و هیچ نتیجهای نگرفتیم به پکن، مسکو، دهلی نو و... می رفتیم یک گزارش مثبتی از کارکرد سیاست خارجی را در کارنامه دولت داشتیم.
چینی ها در قالب ۲۴ مدل با بیش از ۷۰ کشور جهان توافق همکاری دارند. مراوده اقتصادی خود را بر اساس برد – برد تعرف کرده اند. این آموزه کنفوسیوس آویزه گوش رهبری خردمند چین است که؛ «چیزی را که برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند» و این راز توفیق پیروزی های شگفتانگیز اقتصادی در چین است.
دولت اگر هوشمندی دیپلماتیک داشت همان سال ۹۴ که رئیس جمهور چین به ایران سفر کرد و این پیشنهاد شیرین را مطرح کرد در مدت کوتاهی به سرانجام می رساند میتوانست در تعاملات خارجی آن را خرج میکند. «فرصتهای از دست رفته» و «زمان از دست رفته» در سیاست خارجی یکی دو تا نیست. اکنون که وزیر خارجه موفق شده است پس از ۶ سال یک تصمیم درست آنهم دیرهنگام بگیرد. متأسفانه همانهایی که در رسیدن به توافق برجام با خسارت محض عجله داشتند امروزها زبانشان دراز شده و زبان به نقد سند همکاری راهبردی ایران و چین پرداختهاند بدون اینکه نقد آنها اصلا مستند خارجی داشته باشد. جیغ و داد ضدانقلاب و نگرانی آمریکا نشان میدهد دولت در این تعامل «مؤثر» عمل کرده است.
۷۰ روز مانده به انتخابات از این سند رونمایی شد. اشتباه دولت از اول این بود که مباحث سیاست خارجی و منافع ملی را به رقابت های سیاسی پیوند داد. این در حالی است که در اغلب کشورهای دنیا چنین پیوندی را نه مجاز و نه عاقلانه می دانند. دشمن با اطلاع از چنین پیوندی آسیبهای جبرانناپذیری به منافع ملی ما زد. حاصل این غفلت این بود که در تشخیص دوست و دشمن در دیپلماسی خارجی به بیراهه رفتیم. حتی این بیراهه را در سیاست داخلی در عدم تقویت اتحاد ملی و تولید قدرت ملی طی کردیم.
انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در آغاز قرن جدید باید محل ظهور نوعی بلوغ سیاسی توسط رجال سیاسی و مذهبی باشد. رقبا باید از دوقطبی سازی به ویژه در حوزه سیاست خارجی پرهیز کنند. انتخابات باید متضمن اقتدار ملی باشد، آن را وسیله ای برای نمایش قدرت ملی قرار دهیم. ایران قوی و عزیز به نفع همه است. لذا باید هر کس سهم خود را در پدیداری ایرانی قدرتمند و بزرگ ادا کند.
قرن جدید قرن فاصلهگذاری سیاست خارجی کشور از امالفساد عالم یعنی آمریکاست. قرن جدید قرن فاصلهگذاری سیاست خارجی کشور با روباه پیر انگلیس است.
خدا رحمت کند مرحوم سیداحمد ادیب نیشابوری را او در آغاز قرن ۱۴ سیاستمداران کشور را پرهیز داد از سیاستهای مکارانه و موذیانه دولت انگلیس و از تعابیر و تماثیل گوناگون استفاده می کرد تا گفتمانی در این باره پدید آورد. او در این باره ادبیات سازی کرد و از انگلیس به عنوان «روباه پیر»، «خارپشتی که خارش مکر و کید» است، از انگلیس با تعابیری چون «زاغی شوم»، «بوزینه بازیگر بیچشم و رو»، «افعی عالم گزای» و «مارکردار طاووس رنگ» یاد میکرد؛ کلمه «روباه پیر» در ذهن مردم باقی ماند. مردم ما طی ۴ دهه گذشته فهمیده اند این آشغال ها دوستداشتنی نیستند! دیپلماتهای ما باید به این ادراک برسند که غرب به سرکردگی آمریکا و انگلیس در حال افول و قدرتهای جدیدی در حال ظهور هستند. نگاه دیپلماسی خارجی کشور باید معطوف به واقعیت روز جهان باشد و تعامل «سازنده» و «مؤثر» با جهان داشته باشند.