«نماینده» با «جواد کریمیقدوسی» نمایندۀ مردم مشهد دربارۀ علل مخالفت با هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام گفتوگویی کرده است که مشروح آن در ادامه میآید:
* چرا برخی از نمایندگان مجلس نسبت به اقدامات هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص انتقاد دارند؟
نمایندگانی که نسبت به ساختار مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیئت نظارت آن موضع میگیرند، عملاً با این مواضعشان صلاحیت خودشان را از جهت التزام علمی به ولایتفقیه زیر سؤال میبرند. آنچه را که در مجمع تشخیص مصلحت نظام میگذرد مبتنی بر قانون اساسی و یکی از وظایف مهم مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاوره دادن به رهبری در بحث تعیین سیاستهای کلی نظام مقدس جمهوری اسلامی است. در این 30 سال رهبری، این سیاستها با دقت فراوان و وقتگذاری کافی تنظیم شده و زیرساخت پیشرفت کشور را تشکیل داده است.
اینها باعث ایجاد ثبات و امنیت در تمام حوزههای کشور میشود و هر دولت و هر مجلسی که میآیند بعد از قانون اساسی بایستی از سیاستهای کلی در حوزههای مختلف اقتصاد، امنیت، سیاست داخلی و خارجی و دفاعی، علمی و فرهنگی و آموزشی حمایت کنند و مبتنی بر آن سیاستها لوایح را بنویسند و قوانین را تصویب کنند تا عملاً کشور به آن سمتوسویی که تعیین شده است، حرکت کند.
آیا سیستمی برای نظارت و کنترل تحقق این سیاستهای کلی که با اینهمه زحمت و ایجاد فرصتهای زیاد فراهم و ابلاغ شده نباید وجود داشته باشد؟ طبیعی است همانطور که قانون اساسی نیاز به شورای نگهبان دارد سیاستهای کلی نظام هم نیاز به یک ناظر دارد.
این نظارت را کسی باید انجام دهد که در تدوین سیاستهای کلی نظام نقش اساسی داشته است؛ لذا خود مجمع -بر اساس ساختار و سیستمی که رهبر معظم انقلاب مشخص کردند- و هیئت نظارتی که رهبری کلیت آن را تعیین فرمودند -وظیفهاش تطبیق مصوبات مجلس با سیاستهای کلی نظام است- و شورای محترم نگهبان بایستی آنچه را که هیئت نظارت به شورای نگهبان ارسال میکند و مغایرتهای مصوبههای مجلس را با سیاستهای کلی نظام معین کند و آن را عیناً به مجلس ارسال کند.
مجلس هم همانطوری که ایرادات خلاف شرع و قانون اساسی را باید رفع کند تا طرح یا لایحه به قانون تبدیل شود، باید ایرادات هیئت نظارت مجمع تشخیص را برطرف کند تا کشور به سمتوسوی اصلی سیاستها حرکت کند؛ لذا مخالفت نمایندگانی که عمدتاً از لیست امید هستند با این بخش از قانون اساسی، دلیلی بر همان عدم التزام به ولایتفقیه در عمل است. اینها موانعی برای خودشان میبینند که آن افکاری که در حوزۀ مسائل کلی دارند و بسیاری از آن برخلاف مشی قانون اساسی است، با این سیاستها جلوی آنها گرفته میشود؛ لذا از این جهت مخالفت میکند.
*بعضی نمایندهها میگویند که همین کارها را شورای نگهبان انجام میدهد و موازیکاری بهحساب میآید.
اولاً در هر صورت از فیلتر شورای نگهبان بهدست مجلس میرسد؛ نمیدانم چه اصراری دارند. ثانیاً این موارد دیگر در اختیار نماینده نیست. این کار را چه کسی بر عهده بگیرد؟ اینها اصول قانون اساسی است و جزء وظایف رهبری است، رهبری این را تأیید کردند و آن سیاستهای کلی نظام هم یک مرکز تخصصی دارد که خود مجمع است و بازنگریاش هم بهعهدۀ مجمع تشخیص مصلحت نظام است. حتی مقام معظم رهبری هم در جلسهای اشاره فرمودند که در مواقعی که احساس میشود سیاستهای کلی بایستی تجدیدنظر شود مجمع میتواند وارد شود.
* پس موازیکاری با شورای نگهبان نیست؟
نه، شورای نگهبان عمدۀ وظیفۀ قانونیاش تشخیص مصادیق تخلف از شرع مقدس و قانون اساسی است و در قانون اساسی هم همان سیاستهای کلی نظام هم در قانون اساسی است؛ ولی یک ساختار قانونی هم در قانون اساسی است بهنام مجمع تشخیص که وظایفش دقیق مشخص است، لذا آنها نظارت میکنند؛ ولی مستقیم به مجلس منتقل نمیکنند و از طریق شورای نگهبان منتقل میشود. پس بخش کارشناسی سیاستهای کلی دست مجمع تشخیص مصلحت است؛ لذا مجمع مقابل مجلس یا مجلس مقابل مجمع نیست و همهچیز از طریق شورای نگهبان پیگیری میشود.