ماهنامه «نماینده»/ طرح اصلاح قانون انتخابات که از ۲۹ آذرماه ۱۳۹۷ با تصویب یک فوریتش در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفت، بهدلیل مبحث استانی شدن انتخابات مجلس، جای خود را در مباحث روز فضای رسانهای کشور هم باز کرد. طرحی که مخالفان و موافقان زیادی دارد و سخنگوی شورای نگهبان نیز اعلام کرده که شورای نگهبان از هر طرح و مصوبهای که در چارچوب قانون اساسی و شرع باشد، استقبال میکند؛ اما طرحها نباید به کاهش مشارکت مردم در انتخابات منجر شود.
علاوه بر نظر شورای نگهبان، «حسین مظفر» عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دربارۀ نظر مجمع تشخیص نیز گفت: «این طرح با توجه به اینکه به کاهش مشارکت مردم میانجامد در مجمع تشخیص مصلحت نظام رد خواهد شد. این طرح در سیاستهای کلی نظام که پیشنهادی مجمع هم بوده از سوی مقام معظم رهبری تاکنون ابلاغ نشده است و در آن وجود ندارد. علت آن هم این است که این طرح منجر به کاهش مشارکتهای مردمی میشود.»
برای بررسی بیشتر این طرح که موافقان و مخالفان زیادی دارد با «عبدالرضا مصری، نمایندۀ مردم کرمانشاه» به گفتوگو نشستیم تا به تحلیل ابعاد مختلف این طرح بپردازیم.
*چه شد که طرح استانی شدن انتخابات مجدد در مجلس دهم مطرح شد؟ این طرح در چه مرحلهای از کار است و تاکنون چه تغییراتی روی آن اعمال شده است؟
این طرح هنوز کامل نیست و اخیراً در کمیسیون شوراها تغییراتی در آن ایجاد شده است. چون هنوز نهایی نشده نمیتوان بهطورکلی در مورد آن نظر داد؛ اما طبیعتاً چون یک پدیدۀ جدیدی است و ما چهل سال عادت به آن سیستم قبلی داریم تا نهایی نشود نمیتوان نسبت به آن اظهار نظر کرد.
این طرح ویژگیهایی دارد که از یک دید میشود بگوییم مثبت است و از دید دیگری ممکن است مثبت نباشد. آن موضوع نهایی هنوز توسط کمیسیون شوراها پخته نشده است، ظاهراً سهم حوزۀ انتخابیه 10 درصد بود که تبدیل به 15 درصد شد.
* موضوعی مطرح شد که انتخابات براساس کرسی باشد یا بر اساس رأی. کمی دراینباره توضیح میدهید؟
این شیوه هنوز برای ما روشن نیست که مسئله نهایی چیست؛ چون یکی از بحثهایی که انجام دادند این است که به نسبت رأی هر گروه سیاسی یا غیرسیاسی که در انتخابات شرکت میکند به نسبت رأیشان به آنها کرسی داده شود. بهعنوان مثال آن چیزی که اکنون در کشور در حال انجام است، فرض کنیم که دو اصولگرا و اصلاحطلب با یک جریان مستقل در انتخابات شرکت میکند.
مثلاً اگر فرض کنیم که مجموع 30 نفر لیست تهران 20 میلیون رأی بیاورند، لیست مخالف در مجموع 19 میلیون رأی بیاورد، آن 19 میلیون هیچ کرسیای ندارد همه کرسیها برای آن 20 میلیون میشود. حتی اگر این اختلاف یک درصد باشد، حالا من نمیگویم 20 و 19. فرض کنیم یک جناح 19 هزار و 900 رأی بیاورد و آن یکی 20 هزار بیاورد، آن 19 و 900 یعنی 49.5 درصد مردم رفتند به یک جریانی رأی دادند، 50 ونیم درصد مردم به یک جریان دیگری رأی دادند. برایناساس، آن 49.5 هیچ جایگاهی در مجلس ندارند.
یک بحث دیگر هم این است که مثلاً در انتخابات، مجموع آراء جناحین مختلف کشور به نسبت رأیی که میآورند صاحب کرسی باشند؛ یعنی اگر جناحی 70 درصد رأی آوردند، 70 درصد کرسیها را داشته باشند، جناحی که 25 درصد آرا را آورده 25 درصد کرسیها را داشته باشند و ... . این موضوع هم هنوز در حال بحث است.
یک بحث دیگر این است که اگر در حوزۀ انتخابیۀ خودش 15 درصد آورد، بقیه استان هم رأی میدهند و بالاترین نفری که از کل استان رأی میآورد، نمایندۀ آن شهرستان و حوزۀ انتخابیه خواهد بود؛ یعنی به این صورت که در شهر خود کاندیدا میشود تمام استان میتواند به آن رأی دهد.
* طرح استانی شدن همین مورد آخر است...
شاید یک نفر در شهرستان خودش 15 درصد آورد و یک نفر دیگر در شهرستان خودش 45 یا 50 درصد آورد، آن کسی که در شهرستان خودش رأی بالاتر آورده، ممکن است در استان این تعداد رأی را نیاورد و کسی که در شهرستان خودش 15 درصد رأی آورده در استان بیشتر رأی بیاورد؛ این یک چالش جدی است.
یک مسئله این است که اگر کسی در مرحلۀ اول عددش هنوز نهایی نیست؛ مثلاً در یک شهرستانی یک نفر 50 درصد رأی آورد، دیگر نیازی نباشد بقیه استان به او رأی بدهند؛ یعنی بقیۀ آرا را دخالت ندهند چون 50 درصد رأی آورده است. بالاترین رأی هم در شهر خودش 40، 50، 60 یا 70 آورده است.
اما در وضعیتی که 15 درصد به قوت خود مطرح است، یک نفر ممکن است در شهر خودش 70 درصد رأی بیاورد و رقیبش در همان شهر 15 درصد رأی بیاورد، آن رقیب 15 درصدی رأی استان را جمع کند و از رأی 70 درصدی رقیبش بالاتر بزند! ولی مسئله اینجاست که مردم آن شهرستان 70 درصدشان به این کاندیدا رأی دادند، ولی ممکن است مجلس نرود.
* چه نقدی به شیوۀ انتخابات کنونی دارید؟
اینکه در یک حوزۀ انتخابیهای یک نفر با 10 درصد رأی به مجلس میآید، این پایگاه رأی ندارد. یک نفر به مجلس میآید با دو میلیون رأی یک نفر هم با 10 هزار رأی، هر دو نماینده هستند، هر دو به یک اندازه رأی و فرصت صحبت دارند، به یک اندازه عضو کمیسیون هستند، ولی آنجا 2 میلیون است اینجا 10 هزار.
در شهرستانهای کوچک خیلی راحت کسی که بخواهد در دور بعد نماینده شود، فرصت دارد که روستا به روستا، خانه به خانه برود و صحبت کند و برای خودش رأی جمع کند، ولی آن کسی که الآن نماینده است صبح تا شب باید مجلس باشد فرصت این کار را ندارد و از طرفی در کشور ما رعایت تبلیغات در هفتۀ آخر انتخابات بههیچ عنوان نمیشود.
البته بعضیها از روز اولی که مجلس شروع بهکار میکند، به راههای مختلف 4 سال تبلیغ میکنند. ولی آن کسی که در شهری مسئول است و میخواهد برود در شهر دیگری کاندیدا شود، صبح تا شب گرفتار است ولی رقبایش 4 ماه فرصت دارند خانه به خانه بگردند و تبلیغ کنند.
* موافقین استانی شدن انتخابات معتقدند با این روش ارتباط بین مردم و مسئولان کم شده و یا مشارکت مردم در انتخابات کم میشود. نظر شما دراینباره چیست؟
در حال حاضر مهاجرتها مخصوصاً به مراکز استانها زیاد است و از همه شهرستانهای اطراف مهاجرت در این چهل سال گذشته زیاد شده است.
یک نفر اهل شهرستانی است و به مرکز استان مهاجرت کرده، با روش فعلی در روز انتخابات علاقهای به شرکت در انتخابات مرکز استان ندارد، چون شهر خودش نیست؛ ولی وقتی در شهر دیگری میتواند به کاندیدای شهر خودش و زادگاهش رأی بدهد میرود پای صندوق به همشهری خودش رأی میدهد؛ ولو 500 کیلومتر هم با آن فاصله دارد. لذا ممکن است به دیگران هم رأی بدهد؛ یعنی مشارکت و میزان رأی بالا میرود. اینجا مشروعیت شخصی که با 10 هزار رأی به مجلس میرود با شخصی که با 200 هزار رأی به مجلس میرود متفاوت است. طبیعتاً این 200 هزار پشتوانه و مشروعیت بیشتری دارد.
* با این همه با طرح استانی شدن انتخابات موافق هستید یا مخالف؟
جواب من یک جمله نیست که شما با استانی شدن موافقید یا با استانی شدن مخالفید. همۀ شقوق ممکن را باید بررسی کنیم.
یک حالت این بود که اگر احزاب در انتخابات شرکت میکردند و حزبهای رسمی شناسنامهدار و استخواندار حضور داشتند و بهصورت استانی شرکت میکردند و هر حزبی لیست خودش را اعلام میکرد، وضعیت فرق میکرد.
در انتخابات حزبی، حتی امکان شمارش کرسیها هم هست، یعنی حزب فلان 50 یا 60 درصد آورده، 60 تا کرسی، حزب فلان 30 درصد رأی آورده، 30 تا کرسی. اگر حزبی بود چون کرسی داده میشد این اختیار به حزب داده میشد که اگر نمایندهای که انتخاب کرده و به مجلس رفته است، عملکرد خوب یا رفتار خوبی نداشت یا مخالف منشور حزب کار کرد، دیگر لازم نیست چهار سال منتظر باشند در مجلس بنشینند؛ سریعاً کنگره حزب این فرد را برمیدارد.
منتهی ما متأسفانه هیچکدام از این زیرساختها را نداریم لذا باید ببینیم که اولاً جمعبندی نهایی در کمیسیون شوراها چه میشود، آن لایحهای هم که دولت داده هم بررسی شود، نظر شورای محترم نگهبان هم گرفته شود امیدوارم آن چیزی که اتفاق میافتد و تصمیمگیری میشود یک تحولی در مجلس آینده انشاءالله اتفاق بیفتد.
موافق صددرصدی تحول در شکل انتخابات هستم.