ماهنامه «نماینده»/ «حجتالاسلام رسول منتجبنیا» فعال سیاسی اصلاحطلب که در کارنامۀ خود حضور در مجلس و مشاور رئیس دولت اصلاحات را دارد از بازیگران جریان اصلاحات در عرصۀ تحزبگرایی شناخته میشود. او تا همین چند ماه پیش قائممقام دبیرکل حزب اعتماد ملی بود؛ اما پس از انشعاب و دو دستگی ایجاد شده از مسئولیت خود در اعتماد ملی کنارهگیری کرد و رایزنیهایش را برای راهاندازی حزب جدید آغاز کرد.
برای تبیین عملکرد دولت، مجلس و شورای شهر با او گفتوگو کردیم.
آنچه پیش رو دارید گفتوگوی «نماینده» با رسول منتجب نیا است:
* اصلاحطلبان در انتخابات از روحانی حمایت کردند و با روی کار آمدن دولت حضوری پررنگ در عرصۀ سیاسی پیدا کردند، بهعنوان فعال سیاسی اصلاحطلب عملکرد دولت اعتدال در این پنج سال را چگونه ارزیابی میکنید؟
معتقدم در حال حاضر حضور اصلاحطلبان در نهادها چندان قوی نیست؛ چراکه دولت، دولت اصلاحطلبان نیست و دولت هم چنین ادعایی ندارد و تلاش دارد فراجناحی عمل کند؛ بنابراین سیاستهای آقای روحانی و دوستان وی در دولت این است که از کسانی استفاده کنند که کمتر سبقه سیاسی (اصولگرایی و اصلاحطلبی) داشته باشند به همین جهت حضور اصلاحطلبان در دولت خیلی پررنگ نیست.
در مورد عملکرد دولت هم باید بگویم، تلاشهایی صورت گرفت تا مشکلات کشور را حلوفصل کنند؛ اما احساس میشود که روحانی نهتنها نتوانسته مطالبات اصلاحطلبان را تأمین کند بلکه مطالبات و نیازهای مردم را نیز نتوانسته آنطور که بایدوشاید برآورده کند؛ بهتر از این میتوانست عمل کند.
* شما به عدم نقشآفرینی اصلاحطلبان در دولت اشاره کردید و معتقد هستید، وزن اعتدال در دولت روحانی نسبت به اصلاحات سنگینی میکند؛ اما اصلاحطلبان چه در مجلس و چه در شورا از جایگاه خوبی برخوردار هستند، عملکرد همفکران خود را در فراکسیون امید و شورای شهر بر چه اساس میبینید؟
در مورد حضور اصلاحطلبان در نهادهای غیردولتی مانند مجلس و یا شورای شهر باید بگویم با توجه به رد صلاحیتهای سال ۹۴، در فهرست تهیه شده توسط شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان از افراد دسته دوم و سوم استفاده شد که بسیاری از آنها سابقۀ اصلاحطلبی نداشتند بلکه تنها معیاری که موردتوجه واقع شد آن هم از سر ناچاری هماهنگی با دولت و عدم مخالفت با دولت بود.
این ملاک جالبی نیست اما ناچار بودیم در آن شرایط چنین تصمیمی را اتخاذ کنیم تا بتوانیم در میدان رقابت پیروزی نسبی به دست آوریم؛ بنابراین چون با این معیار حرکت کردیم و شرایط نیز اضطراری بود فهرست امید، فهرست مطلوب اصلاحطلبان در مجلس و شورای شهر نبود.
* بالاخره اصلاحطلبان در این دوره فراکسیون امید تشکیل دادهاند و یکی از فراکسیونهای اثرگذار مجلس است پس نمیتوان نقش اصلاحطلبان را در مجلس نادیده گرفت، از عملکرد اصلاحطلبان در فراکسیون رضایت دارید؟ و نقد شما به همفکرانتان در مجلس چیست؟
معتقدم چه اصلاحطلبان و چه اصولگرایان در انجام وظیفه کارهای مثبت انجام دادهاند و درعینحال ضعفهایی هم داشتهاند؛ به همین جهت اگر بهصورت فردی حساب کنیم افراد مثبت در میان آنها فراوان بوده و افراد ضعیف هم مشاهده میشود و نمیتوان حکم کلی داد. آنچه میتوانم بگویم آنکه اصلاحطلبان چون مدعی اصلاحات هستند و اصلاحات هم بار حقوقی و معنوی خاصی دارد خیلی بهتر از این باید عمل میکردند. البته باید به آنها میدان بیشتری داده میشد و خودشان هم بهتر از این میدرخشیدند و سالمتر عمل میکردند.
* چه نقدی به فراکسیون امید دارید؟
فراکسیونی که در مجلس تشکیل شده است در مقاطع حساس نتوانسته به وظیفۀ خود عمل کند ضمن آنکه دیدیم تشتت بهوجود آمد و عدهای از آنها جدا شدند؛ بنابراین رأی آنها به حداقل رسید. این دلیل بر این است که حرکت، حرکت چندان موفقی نبوده است. علت اصلی هم این است که کاندیداهایی که وارد مجلس شدند، براساس نظام حزبی نبود، تشکیلات بهدنبال آنها نبود و شخصیتهای کاریزما بهدنبال آنها بودند.
اگر احزاب آنها را انتخاب کرده بودند، قطعاً باید در مقام پاسخگویی قرار میگرفتند ضمن اینکه بدعهدیها و کارهای غیرتشکیلاتی بین نمایندگان بهوجود نمیآمد که فراکسیونی که ابتدا حدود ۱۶۰ عضو داشت در رأیگیری به حدود ۱۰۰ نفر برسد و گاهی هم کمتر. این دلیل بر این است که از نظر تشکیلاتی بسیار ضعیف هستند چراکه حزب و تشکیلات آنها را معرفی نکرد و در اصل آنها محصول تجمع و گردهمایی بودند. پس باید این را دلیل بگیریم که کار انجام شده موفق نبود؛ بنابراین برویم سراغ فعالیتهای تشکیلاتی تا اینکه فراکسیونی که در مجلس، شورا یا در هرکجای دیگر تشکیل میشود، فراکسیون قدرتمند باشد.
به این نکته نیز باید اشاره کرد که اصلاحطلبان در مجلس، اقلیت محدود هستند و فهرست انتخاباتی براساس بنای پیروزی بر رقیب تهیه شد بهطوریکه در فهرست امید، اقلیتی از اصلاحطلبان حضور داشتند که وارد مجلس شدند؛ بنابراین نمیتوان مجلس را مجلس اصلاحات بدانیم بلکه مخلوطی از اصلاحطلبان، اصولگرایان، تندروها و کندروها است.
* آقای منتجب نیا شما به تأیید و رد صلاحیتها در انتخابات مجلس اشاره کردید اما جریان متبوع شما در انتخابات شوراها دیگر با رد صلاحیت روبهرو نبود و شورای تهران هم کاملاً در اختیار اصلاحطلبان است؛ چرا با این حال برخی از اصلاحطلبان از عملکرد یکدست شورای پنجم پایتخت انتقاد میکنند؟
بله در شورای شهر ما مشکل رد صلاحیت گسترده نداشتیم اما زد و بندها و لابیهایی که صورت گرفت منجر به آن شد که لیست تهران، لیست قوی اصلاحطلب نشود. بهحسب ظاهر فهرست اصلاحات و اعتدال است؛ اما اکثر آنها کسانی هستند که سابقۀ فعالیت سیاسی و حتی اجرایی نداشتند ازاینرو فهرست قابل قبولی نبود و بنده از منتقدین این فهرست بودم.
* با توجه به مطالبی که مطرح کردید، آیا میتوان نتیجه گرفت شورای عالی سیاستگذاری در ضعف عملکرد اصلاحطلبان چه در مجلس و چه در شورای شهر سهیم است و باید پاسخگو باشد؟
بنده نسبت به شکلگیری شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان انتقاد داشته و دارم و معتقدم کارها باید بهدست احزاب سپرده شود و احزاب براساس قوانین و مقررات تصمیمگیری کنند و خودشان هم پاسخگو باشند.
اینکه بیاییم شورایی تشکیل بدهیم و احزاب را کمرنگ کنیم و پاسخگوی مردم هم نباشیم کار درستی نیست؛ حرفی است که بنده سالهاست میزنم و به دوستان اصلاحطلب انتقاد میکنم اما متأسفانه بر این اساس حرکت کردند و شورایی تشکیل شده (مجموعهای از احزاب و شخصیتهای حقیقی تصمیمگیری میکنند) و نتیجۀ آن هم مجلسی شد که مشاهده میکنیم.
محصول شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در انتخابات ۹۴ و ۹۶ لیست امید مجلس و شورای شهر بود که هیچکدام از این لیستها نتوانست در راستای اهداف جریان اصلاحات قدم بردارد که در همان زمان پیرامون این دو لیست از تعبیر میوۀ تلخ استفاده کردم.
* آیا فراکسیون امید پس از حضور در مجلس توانست از نظرات و پیشنهادهای اصلاحطلبان استفاده میکند؟
کمتر استفاده میشود. بهعنوان شورای سیاستگذاری بخشی از احزاب حضور داشتند اما بخش زیادی حقیقی بوده و هستند و علاوهبر اینکه مجموعهای پشتصحنه تصمیمگیری میکنند که آن را کاری غیراصولی و دموکراتیک میدانم.