به گزارش«نماینده»، چهارمین شهردار اصلاحطلبان برای تهران طی یکسال و چند ماه گذشته نیز رفتنی شده است...
او نیز مانند بسیاری از مدیران دستگاهها و نهادها، شامل قانون منع بهکارگیری بازنشستگان در مشاغل شده است و به همین سبب باید برود.
اما این تمام ماجرا نیست!
برخی تحلیلگران میگویند افشانی از اول هم گزینه مطلوب شورا نبود و فقط برای رفع تکلیف و فرار از انتقادات گسترده به شورای شهر برای عدم توانایی در نصب یک شهردار، به کار گمارده شد.
این تحلیلگران میگویند سمت شهرداری تهران مختصّاتی دارد که هرکسی آنها را ندارد. از جمله افشانی.
در واقع او نه جزو رجالی بود که بتواند به خوبی از عهده مدیریت شهرداری تهران برآید و ارتباطات لازم را داشته باشد و نه گزینه اپراتورهای شورای شهر بود که با نگاه تند سیاسی خود، میخواستند کسی را در ساختمان بلدیه تهران ببینند که اصلاحطلبی را به خوبی بلد باشد و بتواند از عهده مطالبات جریان سیاسی خاص بربیاید. کاری که نجفی بلد بود و خوب هم بلد بود اما اجل حاشیهها مهلتش نداد و بنا به دلایلی که اصلاحطلبان خود بهتر از همه میدانند، او را مجبور به استعفا کرد.
*اشتباه پشت اشتباه؛ از «شنود» تا عزل و نصبهای دقیقه ۹۰!
به اذعان دوست و دشمن، شهرداری تهران طی یکسال و چند ماه گذشته کار خاصی انجام نداده و برخی سیاسیون به کنایه از این میگویند که آنها فقط مشغول جمع کردن زبالهها از سطح شهر هستند. البته اگر برف نباریده باشد!
در دوره افشانی هم اتفاق خاصی نیفتاد و تهران بزرگ شاهد هیچ رخداد چشمگیری نبود.
این سترون بودن و بیخبری اما اکنون همراه شده است با حاشیههایی که همراه با زمزمههای رفتن افشانی به گوش میرسد.
چهارمین شهردار تهران در یکسال گذشته، همزمان با بلند شدن زمزمه رفتنش از «بهشت» اما در اقدامی بهتآور دست به عزل و نصبهای گستردهای زده است.
از تغییر رئیس روابط عمومی تا تغییر معاونت مهم برنامهریزی، توسعه شهری و نصب یک معاون زن.
البته این تمام ماجرا نیست...
بحث شنود شهردار از مدیرانش نیز این روزها به رسانهها درز یافته است.
گفته میشود افشانی مکالمات تلفنی و غیر تلفنی مدیرانش را گوش میکند و اگر کسی از او انتقادی کرده باشد فیالفور برکنار میشود.
شهردار تهران اما این مسئله که نخستین بار توسط معاون برکنار شده وی مطرح شده است را تکذیب کرد. [۱] و در نهایت حجت الله میرزایی (همان معاون برکنارشده که خبر شنود به نقل از او منتشر شده بود) هم از اساس آن را تکذیب کرد.
این رسوایی اما آنقدرها بغرنج بوده که محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران نیز به آن واکنش نشان دهد!
او به تازگی در جمع خبرنگاران در این باره گفته است: از این موضوع گذر کنید چرا که ابزار شنود آنقدر ارزان شده که زنها و شوهرها هم از آن استفاده میکنند. [۲]
*"رانده شده از بهشت..."/ مردی که بود و نبودش برای اصلاحطلبان فرقی ندارد
روزنامه اصلاحطلب سازندگی در یکی از شمارههای اخیر خود و در گزارشی پیرامون ماندن یا رفتن افشانی از تیتر «رانده شده از بهشت؟» استفاده کرد.
این روزنامه همچنین در بخشی از گزارش خود آورده است: فراکسیون زاگرسنشینان! –در مجلس- تمام تلاش خود را برای ماندن افشانی به کار بسته است. آیا آنها میتوانند از پس موج ضد تهرانی مجلس برآیند؟
سازندگی همچنین از این گزارش داده است که محمدرضا عارف در دیدار با اعضای شورای شهر از آنها گلایه کرده است که چرا در هنگام انتخاب شهردار به مسئله بازنشسته بودن افشانی توجه نکردهاند؟
معالوصف اما به نظر میرسد تمام این رخدادها همگی حاشیهاند و اصل ماجرا چیز دیگریست...
و آن اینکه نه ستاد اصلاحات و نه احزابی مثل اتحاد ملت، اعتماد ملی و کارگزاران سازندگی که از آنها بعنوان پدرخواندگان و اپراتورهای شورای شهر نام میبرند و نه حتی خود اعضای شورای شهر، هیچیک اصراری به ماندن افشانی ندارند.
جالب توجه آنکه اصلاحطلبان در ماجرای احتمال عزل افشانی به دلیل بازنشستگی، لام تا کام سخنی نمیگویند و جریانی که نشان داده است به مطامع و منافع خود بیش از قانون اهمیت میدهد اما به یکباره آنچنان قانونگرایی محضی از خود بروز داده است که باورش برای عالم و آدم سخت است!
*۴ شهردار و سرپرستی که به کارنامه قالیباف نزدیک هم نشدند/ افشانی از اول شهردار بشو نبود!
محرز آنست که تکلیف شهردار تهران تا ۲۵ آبانماه و حتی زودتر مشخص خواهد شد اما به نظر میرسد منهای این تعیین تکلیف، سرشت محتوم دیگری در مقابل افشانی قرار دارد و آن خداحافظی با پست شهرداری تهران است زیرا افشانی نه تنها برای تهران کار خاصی نکرد و او هم مثل ۳ نفری که قبلا توسط اصلاحطلبان به سمت شهرداری گمارده شدند؛ نتوانست به کارنامه قالیباف حتی نزدیک شود؛ بلکه از لحاظ اصلاحطلبی هم از ابتدا اشتباهی به «بهشت» رفته بود.
مشرق، ۵ ماه قبل در گزارشی از ماندنی نبودن افشانی در سمت شهرداری و دلایل این رخداد به مخاطبانش گزارش داده بود...[۳]
لازم به یادآوری است که «محمد عطریانفر»، از چهرههای حزب کارگزاران سازندگی در بحبوحه انتخاب چهارمین مدیر شهرداری تهران در دوران اصلاحطلبان، صحبتهای مهمی را مطرح کرد که آنطور که باید دیده و شنیده نشد.
او گفته بود: «باور من این است که وقتی یک گروه سیاسی آمده و شورایی را تشکیل میدهد و به قول توسلی نیروهای نیابتی ما در شورا مستقر میشوند و میخواهند برای ما تصمیم بگیرند که از وجاهت کافی برخوردار نیستند ما هم باید با گردنکلفتی و اقتدار ایستاده و آدمی را که به درد مدیریت شهری میخورد را برای شهرداری انتخاب کنیم. من نمیخواهم بگویم محسن هاشمی اولین، بهترین و آخرین گزینه است اما برای برون رفت از این آسیب هیچ راهی نداریم جز آنکه با اقتدار وارد شده و از آقای خاتمی به عنوان صمیمیترین دوست خود توقع دارم که در این زمینه دخالت جدیتری کند و از سر مصلحت سنجی جامعه مناسبترین گزینه را معرفی کند! [۴]
***