«نماینده» / دستکم حدود یک دهه است (حدودا از برهه فتنه ۸۸ به بعد) که سفارتخانههای خارجی در ایران، در یک تقسیم کار مشخص، مساله نفوذ فرهنگی و تغییر رفتار ایران را از طریق تغییر باورها، ذهنیتها و شیوه زیست دنبال می کنند. به بیان دیگر، وقتی پروژه براندازی سیاسی در سال ۸۸ شکست خورد، به شدت راهبرد «استحاله از درون» دنبال شده است. از این رو، بر مبنای گزارشهای رسانهای یا غیرعلنی، سفارت فرانسه به طور جدی و مستمر برای در اختیار گرفتن فضای نخبگانی کشور در حوزه فرهنگ (سینما، کتاب، نشریات) تلاش می کند. یا سفارت انگلستان به نوعی دیگر به دنبال تاثیرگذاری بر فضای آکادمیک ایران است.
اما در یکی دو سال اخیر، سفارت سوئد هم در حوزه تاثیرگذاری فرهنگی در ایران بر شدت و حجم فعالیتهای خود افزوده است. نقشآفرینی سفارت سوئد در حوزه فعالیتهای استارتآپی و دعوت از فعالان رسانهای ایران برای رویدادهای «فرهنگی» در مجموعههای متعلق به این سفارتخانه بخشی از تلاشهای این کشور در راهبرد «استحاله از درون» است. اما به نظر می رسد، حوزه تمرکز اصلی سفارت سوئد (طبق همان تقسیم کار فوقالذکر) حوزه زنان در ایران است. در یک سال گذشته، سفیر ۵۸ ساله سوئد در ایران، خانم «هلنا سانگلاند» (که سابقه سفارت در ویتنام و مالزی را هم در کارنامه دارد) به طور جدی در حوزه مسایل زنان ایران ورود کرده است. در زیر، چند نمونه از رویدادهای یک سال گذشته را که نشان از اشتیاق سوئدیها به ورود به حوزه زنان در ایران دارد، مرور می کنیم.
هلنا سانگلاند، سفیر سوئد در ایران
۱۸ مهر ۱۳۹۶
به گزارش ایسنا، معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده در دیدار با سفیر سوئد در تهران با اشاره به اهمیت فهم مشترک در حل مسائل روز جهان، بر ضرورت تعامل در عرصه بین الملل تاکید کرد.
معاون رییس جمهور با اشاره به تفاهم نامه مشترک با سوئد، زمینه های همکاری را توانمند سازی زنان در حوزه فناوری اطلاعات، کارآفرینی و محیط زیست و تغییر اقلیم دانست.
.
ابتکار تاکید کرد که مصوبه دولت در زمینه اختصاص سهم ۳۰ درصدی به مدیران زن را اجرا خواهیم کرد.
در این ملاقات خانم هلنا سانگلاند با اظهار علاقه برای توسعه روابط با ایران نه تنها در سوئد بلکه در اتحادیه اروپا، بر اهمیت توجه به موضوع توانمندسازی زنان و کارآفرینان زن و رویکرد تقویت نقش آنان در سیاست خارجی سوئد تاکید کرد .
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی معاونت امور زنان و خانواده، وی با اشاره به حضور زنان در عرصه اقتصاد کشورش و سهم ۶۰ درصد آنان از بازار کار گفت: "زنان نقش بسیار مهمی در رشد اقتصادی سوئد داشته اند. "
سفیر سوئد همچنین بر اجرایی شدن تفاهم نامه مشترک در زمینه های مورد علاقه تاکید کرد.
خانم سانگلاند به اقدامات سوئد در زمینه حمایت از پناهندگان سوری نیز اشاره داشت.
وی در خاتمه با تاکید بر حوزه های مشترک کاری، برای اجرایی شدن هرچه سریعتر آنها ابراز امیدواری کرد.
۲۸ فروردین ۱۳۹۷
معصومه ابتکار در اولین روز از سفر دو روزه خود به سوئد با مقامات آن کشور از جمله وزیر تجارت و امور اروپایی، مدیر اجرایی نهاد زنان سازمان ملل و مدیرکل آژانس تخصصی حوزه زنان دیدار کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده در ملاقات با آن لینده، وزیر تجارت و امور اروپایی سوئد ضمن تاکید بر توسعه همکاری های مختلف بین دو کشور، به دستاوردهای حوزه زنان در ایران اشاره کرد و گفت:
" دسترسی زنان به آموزش عالی و افزایش دختران و بانوان تحصیل کرده دانشگاهی زمینه را برای حضور آنان در مناصب و مشاغل تخصصی فراهم کرده و در تلاش هستیم با بهره گیری از فرصت های مختلف اقتصادی به ویژه در بخش خصوصی و کارآفرینی، از مشارکت اقتصادی زنان بهره مند شویم".
ابتکار توسعه صندوق های خرد و تعاونی های زنان، کارآفرینی زنان در صنعت توریسم و صنایع دستی را از جمله فرصت های رو به رشد برای مشارکت اقتصادی زنان برشمرد.
وی همچنین اختصاص سهمیه ۳۰ درصدی مدیریتی به زنان و رشد پایدار در موقعیت های تصمیم گیری برای زنان را مورد اشاره قرار داد.
آن لینده نیز در این ملاقات ضمن خوشامد گویی، به سفر سال قبل نخست وزیر سوئد به ایران و امضای تفاهم نامه همکاری دو کشور اشاره کرد و گفت: سفر نخست وزیر سوئد نشان از اهمیت جایگاه ایران در روابط دو جانبه ما دارد.
وزیر تجارت و امور اروپایی سوئد همچنین با تاکید بر امضاء اسناد و تفاهم نامه های همکاری دو کشور در جریان سفر نخست وزیر، حوزه زنان و خانواده را از موضوعات مورد علاقه طرفین برای همکاری ها بر شمرد و اضافه کرد که سوئد به برجام پایبند است.
وی همچنین با تاکید مجدد بر نقش ایران در منطقه به نقل از خانم موگرینی، اظهار امیدواری کرد در آینده ای نزدیک شاهد افتتاح دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در ایران باشیم.
ابتکار نیز تاکید کرد: پایبندی همه کشورها به تعهدات برجام از نیازهای مهم در مسیر حفظ صلح و امنیت در جامعه جهانی است.
۵ تیر ۱۳۹۷
معصومه ابتکار در نشست تخصصی برنامهریزی در حوزه زنان و خانواده بین ایران و سوئد، اظهار داشت:
"کشورمان سالهاست که برنامهریزی برای حوزه زنان و عدالت جنسیتی را به طور جدی پیگیری میکند و در برنامهریزیهای توسعهای گنجانده شده است. "
ابتکار بر لزوم تبادل تجربیات بین کشورهای مختلف در حوزه زنان و خانواده تأکید کرد و گفت:
"با تبادل این تجربیات و تعامل و گفتگو بین کشورهای مختلف میتوان از موفقیتها و احیاناً شکستها برای دوستی، صلح، امنیت و نیز پیشرفت و بهبود شرایط زنان استفاده کرد و بهرهمندی از این تجربیات موجب ارتقاء و اعتلای جامعه میشود. "
نشست و کارگاه مشترک ایران و سوئد با موضوع برنامه ریزی برای حوزه زنان
سفیر سوئد نیز در این مراسم با بیان اینکه امروز روابط دو کشور در عرصههای مختلف در حال گسترش است، گفت:
"صادرات سوئد به ایران دو برابر شده و ما به دنبال گسترش مناسبات در عرصههای جدید با جمهوری اسلامی ایران هستیم و از اهداف چنین نشستهایی میتواند فعال کردن توانمندیهای زنان باشد. "
سفیر سوئد در این نشست تاکید کرده است که علاقهمند به مشارکت در بازار کار زنان ایران به منظور افزایش سهم کارآفرینی زنان هستند. همچنین، سهم زنان در دولت باید همانند سوئد، باید افزایش پیدا کند و بدین منظور ایران نیازمند برخی اصلاحات سیاسی است.
خانم هلنا سانگلند تصریح کرد:
" مصمم هستیم در حوزه توانمندسازی زنان دو کشور همکاریهای نزدیکی با یکدیگر داشته باشیم".
معصومه ابتکار سال گذشته نیز برای پیگیری همین دستورکارهای ذکر شده، به سوئد سفر و با مقامات این کشور رایزنی کرده است.
در این نشست، کارشناس سوئدی دیگری نیز سخنرانی کرده و ضمن اشاره به مذاکره با خانم شهیندخت مولاوردی در حوزه زنان، از لزوم اجرای اصلاحات سیاسی در ایران برای رسیدن به فرصتهای برابر میان زنان و مردان سخن گفته است. وی در ادامه، دستاوردهای سوئد در عملیاتی کردن فرصتهای برابر و «عدالت جنسیتی» را تشریح و راهکارها و پیشنهادهایی برای اجرای آن در ایران مطرح کرده است.
۰۶ تیر ۱۳۹۷
انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی کشور، سفیر کشور سوئد و جمعی از مسئولان سازمان بهزیستی کشور در این روز (چهارشنبه ۶ تیرماه ۹۷) از مرکز جامع خدمات مشاوره ۱۴۸۰ بازدید کردند.
انوشیروان محسنی بندپی رئیس سازمان بهزیستی کشور در این بازدید مشترک با هیات سوئدی، گزارشی از فعالیتهای بهزیستی ارایه داد.
بعد از سخنان بندپی، هلنا سونگلاند، سفیر سوئد در ایران، گفت: در جنوب کشور سوئد مرکزی وجود دارد که در راستای حمایت از زنان موارد گزارش شده زنان آسیب دیده را به پلیس گزارش میدهد.
محسنی بندپی در ادامه در پاسخ به سوال سفیر سوئد در خصوص ارائه خدمات اجتماعی به اتباع غیر ایرانی حاضر در ایران مثل اتباع افغان، تاکید کرد:
"هرگونه خدمات اجتماعی که در کشور ایران ارائه میشود، سایر افراد حاضر در کشور را در بر میگیرد و لازم به ذکر است که سازمان بهزیستی کشور در راستای خدمات اجتماعی، یک مرکز توانبخشی را نیز در کشور افغانستان تاسیس کرده است. "
محسنی بندپی همچنین از امضای تفاهم نامه ایران با کشور سوئد برای ارائه خدمات اشتغال به معلولان و راهنمای شغلی برای این جامعه هدف خبر داد و گفت: این تفاهم نامه با یکی از موسسات خصوصی کشور سوئد به امضا رسیده است.
سانگلاند در ادامه سوالی از رئیس سازمان بهزیستی کشور در خصوص وجود مراکز حمایتی ویژه زنان با مشارکت پلیس در ایران پرسید و محسنی بندپی رئیس سازمان بهزیستی کشور نیز در پاسخ به وی اظهار کرد که "ما در کشور ایران مسائل و مشکلات اجتماعی را با مشارکت بخش مشاوره و ارائه خدمات تخصصی مشاورهای پیش میبریم و عقیده ما بر این است که پلیس در چنین مواردی ورود مستقیم نداشته باشد و نگرش امنیتی و پلیسی در این خصوص نداریم. "
هلنا سانگلاند یادآور شد:
"بیشترین گروه دریافت کننده خدمات حمایتی-اجتماعی در سوئد را سالمندان و افراد بالای ۶۰ سال شامل میشوند و آن طور که مسئولان بهزیستی در ایران میگویند بیشترین گروه سنی دریافت کنندگان خدمات اجتماعی را زنان ۲۵ تا ۴۵ سال تشکیل میدهند. "
جدای از این که سفیر سوئد با چه هدفی به بازدید از مراکز بهزیستی پرداخته و اصولا این نوع امور در حوزه وظایف دیپلماتیک او هست یا نه، و این که مسوولان بهزیستی یا معاونت زنان ریاست جمهوری چرا خود را موظف به گزارش دادن به این هیات می دانستند، باید دید وقتی صحبت از تعمیق و توسعه همکاریهای در حوزه «توانمند سازی زنان» بین دولت سوئد و جمهوری اسلامی ایران می شود، دقیقا چه چیز قرار است توسعه پیدا کند؟ آیا قرار است آنها از تجربیات ما استفاده کنند؟ یا قرار است آنها ارزش ها و شیوههای خود را به ما القاء کنند؟ اصولا سوئدیها در این حوزه خاص در چه وضعیتی هستند که علاقهمند به انتقال تجربیات به ما شدهاند؟
سوئد، پایتخت تجاوز در اروپا
به گزارش روزنامه انگلیسی ایندیپندنت(۷ ژانویه ۲۰۱۶)، سوئد و دانمارک کشورهایی با بالاترین میزان آزار جنسی در اتحادیه اروپا هستند. نمودارهای آماری نشان میدهند که بر اساس دادههای آژانس اروپایی حقوق اساسی، در کشورهای سوئد و دانمارک ۸۰ تا ۱۰۰ درصد مردم اظهار داشتهاند که مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند که این اعداد بالاترین میزان در این قاره است. این رقم در کشورهای انگلستان، فرانسه، آلمان و فنلاند ۶۰ تا ۷۹ درصد میباشد. به همین سبب موسسه گیت استون به سوئد لقب "پایتخت تجاوز جنسی در غرب" را داده است.
گزارش روزنامه ایندیپندنت درباره نرخ بالای تجاوز جنسی سوئد و دانمارک در میان کشورهای اروپایی
در سال ۲۰۱۶، بین آمارهای رسمی از سوی دولت سوئد ۲۰۳۰۰ جرم جنسی ثبت شده که ۶۷۲۰ مورد آن به عنوان تجاوز جنسی طبقه بندی شده است. زنان سوئدی به طور معناداری بیشتر از مردان در معرض جنایات جنسی قرار دارند؛ با این حال مردان نیز در سوئد از آسیب جرائم جنسی در امان نیستند.
براساس این گزارش، نرخ رسمی و ثبتشده تجاوز به زنان در سوئد در سال ۲۰۱۰، ۶۳.۵ مورد در هر ۱۰۰ هزار نفر گزارش شده است
چنانکه در طی سال ۲۰۱۶، ۲۳۷۰۰ مورد حمله به کودکان گزارش شده است. از این تعداد، ۸، ۳۶۰ (۳۵٪) در برابر دختران و ۱۵، ۴۰۰ (۶۵٪) در برابر پسران بودهاند. ضمن آنکه در مجموع، بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۶، تعداد موارد مورد تأیید کودک آزاری کودکان (۰-۱۷ ساله) افزایش ۱۴ درصدی داشته است
.
در اکتبر ۲۰۱۷، آژانس اتحادیه اروپا برای حقوق بنیادی طی یک نظر اعلام کرد: «بر اساس دادههای موجود، مجددا سوئد و دانمارک در صدر کشورهای عضو اتحادیه اروپا هستند که نرخ خشونت علیه زنان در آنها بالا است؛ ضمن اینکه در تازهترین نظرسنجی مشخص شد، حداقل ۸۰ درصد زنان سوئد و دانمارک مورد آزار و اذیت فیزیکی و جنسی قرار گرفتهاند.»
آمار آزار و اذیت جنسی زنان در انگلیس، فرانسه، آلمان و فنلاند با کمی تفاوت به ۶۹ درصد میرسد؛ با توجه به تحقیقات انجام شده توسط آژانس اتحادیه اروپا، اکثر زنان سوئدی و دانمارکی دچار سوء استفاده جنسی یا فیزیکی شدهاند.
.
آمار سوء استفاده جنسی و فیزیکی در دانمارک در حالی رو به افزایش است که پلیس سالانه تنها ۵۰۰ گزارش مبنی بر آزار و اذیت جنسی دریافت میکند
سوئد به دنبال پرورش انسانهای «مخنّث»
در یک اکتبر ۲۰۱۷، رادیوی ملی سوئد گزارشی ارایه کرد که عمق فاجعه فرهنگی را در این کشور نشان می داد. این گزارش، از تصمیم برخی مراکز آموزشی در سوئد برای حذف تمام مرزهای جنسیتی در کودکان خبر می داد. در واقع، سالهاست که سوئد، به عنوان پیشتاز مبارزه با مفهومی به نام «کلیشههای جنسیتی» شناخته میشود و به دنبال حذف تفاوتهای طبیعی و ذاتی و خداداد میان دختران و پسران است. فرهنگی که نتیجه آن، رواج وحشتناک همجنسبازی، تغییر جنسیت و انسانهای تراجنسیتی شده است. بیخود نیست که سوئد در سالیان اخیر، همواره یکی از پیگیرترین کشورها در ترویج حقوق LGBT(همجنسگرایان مرد/زن، دوجنسیتیها و تراجنسیتیها) در دنیا هستند.
طبق این گزارش، چندین مدرسه در سوئد تصمیم گرفته اند تا از طریق آموزش با کلیشه های جنسیتی مبارزه کنند. از زمان پیش دبستانی در این مدارس هیچ هنجاری برای کودکان در انتخاب اسباب بازی ها وجود ندارد و شخصیت های کلیشه ای داستان ها نیز بازنویسی شده اند.
در مدارس «جنسیت خنثی» در سوئد عروسک ها مخصوص دختربچه ها یا خانه سازی مخصوص پسر بچه ها نیست و بازیها طوری طراحی می شوند که نیاز به انتخاب جنسیتی اسباب بازی وجود نداشته باشد.
معلم ها در این مدرس موظف اند تا در آموزش و بازی، کودکان را به سوی مرزهای جنسیتی نکشانند و آنها را در موقعیت انجام کارها و بازیهایی که در چارچوب هنجارهای جنسیتی یک جنس قرار ندهند و آنان را در انتخاب آزاد بگذارند.
در گام اول این مدارس اصطلاح «پسر» و «دختر» را در آموزش حذف کرده و تلاش می کنند تا کودکان را تنها با نام کوچکشان خطاب قرار دهند و یا از ضمیر «hen» خنثی برای صحبت کردن استفاده کنند.
ذکر این توضیح لازم است که در برخی زبانها مانند زبان فارسی ضمائر دستور زبانی مخصوص جنس مونث و مذکر وجود ندارد اما در زبانهایی مانند عربی، فرانسوی، انگلیسی و سوئدی ضمایر مختص به دو جنس وجود دارند.
روتا راجالین اولین مدرسه پیش دبستانی «جنسیت خنثی» را در قسمت قدیمی شهر استکهلم تاسیس کرده است. در مدرسه او داستانهای و آهنگ های کودکان برای زدودن کلیشه های جنسیتی نوشته و یا بازنویسی شده اند. در میان شخصیتهای این داستانها مادران مجرد و والدین همجنسگرا وجود دارند و شاهزاده های سوار بر اسب سفید تبدیل به پرنسس های سوار بر اسب سفید شده اند. اما در اکثر موارد مربیان داستانهایی را انتخاب می کند که وارد دنیای کلیشه های جنسیتی نشوند.
بر اساس قانون مصوب سال ۱۹۹۸ در سوئد تمام مدارس موظفند تا به وسیله آموزش با کلیشه های جنسیتی مبارزه کنند.
جدای از این، شهر «مالمو» در سوئد، در کنار شهر کپنهاگ دانمارک، یکی از مراکز اصلی تجمع همجنسبازان مرد در اروپا شناخته می شود. سوئد در ۲۰۰۹، ازدواج همجنسبازان را رسمی کرد، اما زوجهای همجنسباز از ۱۹۹۵ می توانستند، «شراکت جنسی» خود را در نهادهای مدنی ثبت کنند.
رژه همجنسبازان و تراجنسیتیها در استکهلم
شبکه آمریکایی NBC در گزارشی در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۶، سوئد را در رده ۲۰ کشوری که بهترین مکانهای دنیا برای همجنسبازان هستند، ردهبندی کرد.
یکی از بزرگترین تجمعات همجنسبازان جهان سالانه(از ۱۹۹۸) در استکهلم، پایتخت سوئد، برگزار می شود.
سوئد در برهه وقوع انقلاب جنسی در غرب(از اواسط دهه ۱۹۶۰) خیلی زود به یکی از بی بند و بارترین کشورهای غربی تبدیل شد، تا آن حد که این کشور به مرور به مرکز تهیه فیلمهای مستهجن (پورن) در اروپا تبدیل شد و این مساله در دهه ۱۹۷۰ به اوج خود رسید. تنها شیوع گسترده بیماری ایدز در اواخر دهه ۸۰ موجب شد که جلوی گسترش این وقاحت جنسی تا حدی گرفته شود. به واقع، سوئد سردمدار رواج فرهنگ منحط جنسی در اروپا بود و این مساله با ساخت مجموعهای فیلمها با صحنههای جنسی(که تا آن زمان در خود غرب هم یک تابوی بزرگ بود) در سال ۱۹۵۵ آغاز شد. تنها ۴ سال بعد، یعنی در ۱۹۵۹، آموزش جنسی در مدارس سوئد اجباری شد. رادیو سوئد در گزارشی به تاریخ ۱۴ آگوست ۲۰۱۴ با عنوان «سوئد، کشوری پر از گناه» در این باره چنین نوشت:
" چهار سال بعد از ساختهشدن فیلم «او یک تابستان رقصید»، یعنی در سال ۱۹۵۵ آموزش مسائل جنسی در مدارس سوئد اجباری شد. این تصمیم سوئد، جهان را شوکه کرد. در این زمان روزنامهی "تایم" در بریتانیا گزارشی منتشر کرد که در آن سوئد کشوری روبهزوال توصیف شده بود. جو دیوید براون، روزنامهنگار این نشریه اظهار کردهبود که هیچ کسی تلاش نمیکند تا به جوانان سوئدی بگوید که رابطهی جنسی پیش از ازدواج اشتباهاست و زنان ازدواجنکردهای که مادر شدهاند، نفرتانگیزند.
اوا لننهمن در این باره میگوید: به این ترتیب با این مثال میبینیم که سوئد چهطور مسیر تغییر را طی کردهاست. نباید فراموش کرد که دههیی که دربارهی آن صحبت میکنیم دههی ۵۰میلادیست که جنگ سرد در جریان است و سوئد به عنوان یک کشور سوسیالیست در جهان شناخته میشود. وجود آزادیهای جنسی در سوئد به این صورت در جهان تعبیر میشد که وقتی دولت برای همهچیز تصمیم بگیرد، اخلاقیات از بین میرود و همهی مردم از زمان تولد تا زمان مرگ در کنترل دولت هستند. مسئلهی آموزش جنسی در مدارس از دههی ۳۰میلادی به بحث گذاشتهشدهبود و جامعهی سوئد در دههی ۵۰ آمادگی کامل پذیرش آن را داشت.
از این رو شاهدیم که امروز سوئد، هفتمین کشور دوستانه برای همجنسبازان در اروپا محسوب می شود.
مالمو در سوئد از مراکز اصلی تجمع همجنسبازان در اروپا
از سوی دیگر، اصرار بیش از حد و بیمارگونه احزاب چپگرای سوئد به آن چه حذف «کلیشههای جنسیتی» می خوانند، حتی صدای کارشناسان را در خود اروپا هم درآورده است. برای مثال، یک نماینده مجلس سوئد که یک فمینیست دوآتشه است، خواهان بررسی پیشنهادی شد که در آن حتی بر نحوه تخلیه پسرهای سوئدی در مستراح در مهدکودکها و مدرسهها نظارت شود تا شبیه دختران انجام گیرد! [۱۱] «آنا هلنا رودبرگ» که خود از فعالان شناختهشده حقوق زنان در سوئد است، این نوع دیکتاتوری در حذف کلیشههای جنسیتی و خنثی سازی جنسیتی را یک نوع «جنگ قدرت» بین دو جنس می داند:
" این یک مبارزه میان زنان و مردان برای به دست گرفتن قدرت است. این نوع مبارزه به قرار گرفتن زنان در یک جبهه و مردان در یک جبهۀ دیگر منجر می شود که ممکن است برای دیگران بخصوص کودکان خوب نباشد. "
و در پایان چند از سوال از مسؤولان و فعالان حوزه زنان کشور:
با این توضیحات که تنها بخشی قابل ذکر از وضعیت فرهنگی سوئد است، باید این سوال را از خانم ابتکار و سایر مسوولان حوزه زنان در دولت پرسید که چه وجوه اشتراک و قرابت فرهنگی بین جامعه ایران و جامعه سوئد وجود دارد که با تمام توان به دنبال تعمیق روابط و همکاریها در حوزه زنان با این کشور هستند؟
قرار است فمینیستهای افراطی حاکم بر دولت سوئد چه دستاوردی برای زنان و دختران ایرانی داشته باشند؟
آیا کوچکترین تطابقی میان ابعاد فرهنگی و اجتماعی حاکم بر کشور کوچک و ۹ میلیون نفری سوئد در شمال اروپا (که در خود اروپا هم یک کشور افراطی در حوزه فمینیسم و همجنسبازی محسوب می شود) و ارزشهای دینی، عرفی، سنتی و فرهنگی ایران پهناور و ۸۰ میلیونی وجود دارد؟
آیا قرار است پروژههای جنسیتی که سوئد در نظام آموزشی و جامعه خود پیاده کرده است، برای دختران و پسران ایرانی هم تجویز و در مدارس کشور اجرا شود؟
آیا قرار است در ذهن دختران و پسران این سرزمین هم تفاوتهای طبیعی، خدادادی و ذاتی بین دو جنس به عنوان «کلیشههای جنسیتی» مذموم و منفور جلوه داده شود و آنچه خانم ابتکار از آن با عنوان «عدالت جنسیتی» یاد کردهاند، ترجمهای از نسخه سوئدی مبارزه با «کلیشههای جنسیتی» است؟
و در نهایت آیا قرار است زنان ایرانی هم به طغیان در برابر نهاد خانواده و نقشهای مقدسی چون مادری و همسری تحریک شوند و در جنس مرد، چیزی جز «دشمن» نبینند؟