به گزارش «نماینده»، امان، پایتخت اردن «با سکوت» نگرانی میکند؛ امان همپیمانانش بهویژه در واشنگتن و ریاض را میبیند که سختگیری میکنند و رویکردهای سیاسیشان متفاوت شده است. عزل و نصبهای جدید در دولت آمریکا، که انتصاب «جان بولتون» به عنوان مشاور امنیت ملی یکی از جنجالیترین این مورد است به معنای بالا بردن سطح هوشیاری و احتیاز در تمامی احوال است. بولتون یکی از تئوریسینها برای مرگ راهحل تشکیل دو دولت و بازگرداندن کرانه باختری تحت مدیریت دولت اردن، به شمار میرود.
حضور «محمد بنسلمان» ولیعهد عربستان سعودی در ایالات متحده همزمان با اقدام ریاض به باز کردن آسمانش بر روی هواپیماهای عازم از تلآویو و برعکس، تاکید میکند که نشانههای «معامله» موردِ انتظار برای بازسازی ساختار منطقه آشکارتر شده است. موضوع مهمتر آن است که امان، خودش همچنان بزرگترین متضرر از این معامله خواهد ماند.
جان بولتون، تنها درقبال امان تجدیدنظر نمیکند. او سال گذشته در گفتوگو با روزنامه عبریزبان «یدیعوت آحارونوت»، تأکید کرد که از اعطای نوار غزه به مصریها در چارچوب تلاش برای بازگرداند اوضاع به قبل از ایجاد تشکیلات خودگردان فلسطینی، استقبال میکند. این امر، به نظر میرسد که – حداقل در نزد مصریها- راهحل درستی باشد. مصر از لحاظ نظامی و اطلاعاتی در این باریکه حضور دارد و مهمتر اینکه این سناریو در طرح ولیعهد سعودی برای عادیسازی (روابط) اقتصادی(از طریق پروژه عظیم نیوم) آشکارا و بیشتر از امان وجود دارد.
پایتخت اردن در این میان عملا با شوکهای متوالی ناشی از عزل و نصبها در دولت آمریکا مواجه است. برکناری «رکس تیلرسون» وزیر خارجه سابق آمریکا باعث از دست رفتن یکی از دوستان امان در دولت واشنگتن شده است. این مرد دیپلمات، بهویژه درخصوص منافع اردنی انعطاف بیشتری از خود نشان میدهد و در نزد امان کانالهای ارتباطی عظیمی داشت.
عمیقتر از خسارت تیلرسون بهعنوان دیپلماتِ خاموش کننده آتشهای دولت تندرو، این است که جانشین وی یعنی «مایک پمپئو» تقریبا تندروتر از خود رئیسجمهوری آمریکا است. او حامی حمله نخست آمریکا به سوریه بود و میتوان انتظار داشت که حامی و محرکِ حمله دیگری نیز باشد، و اینجا در مضیقه گذاشتن امان در این مساله بسیار مطرح است آن هم بعد از اینکه طبق بیانیه سفارت آمریکا در امان، واشنگتن یک گروه از تسلیحات جدید را به جنوب(سوریه) ارسال کرده است.
اردن امروز عملا همپیمانانش در دولت آمریکا دستکم در صفوف اول آن را از دست میدهد. به رغم اینکه نهادهای سیاستگذاری خارجی در امان همچنین روابط منطقی با معماران «طرح» آمریکایی یعنی «جارد کوشنر» داماد و «جیسون گرینبلات» فرستاده ویژه رئیسجمهوری آمریکا برای فرآیند صلح در خاورمیانه دارد با این حال، این امر امروز مانع از احتیاط شدید دولت اردن در تعامل با دولت آمریکا، که ساختار کنونی آن بسیار تغییر کرده است، نمیشود.
در سیاست آمریکا، طعا چیزی که تصادفی صورت بگیرد، وجود ندارد. حضور چنین شخصیتها امروز در خط مقدم دولت آمریکا، به نظر میرسد پیامی از سوی نهادهای آمریکایی باشد که زنگهای نزدیک شدن «چینش دوباره منطقه» را میزنند که البته بدون تسویه قضیه فلسطین انجام نخواهد شد و این طرح تنها طبق منافع آمریکایی، و نه مطابق با قطعنامههای شورای امنیت و نه قطعنامههای سازمان ملل، عملی میشود و همین امر نشان میدهد که واشنگتن دیگر به این نهادها اهمیتی نمیدهد.
همه آنچه که ذکر شد، به وضوح به این معناست که امان بایستی در شرایط کنونی بسیار محتاط باشد و مانند گذشته امتیازاتی ندهد؛ همانگونه که «ایمن الصفدی» وزیر خارجه اردن منطقه «باقوره» را متعلق به اسرائیلیها خواند.
سازمان ملل امروز در مقابل موضع آمریکا به ویژه در پرونده فلسطین تنها مانده است و مداخله «نیکلای ملادینف» هماهنگکننده عملیات صلح در خاورمیانه، در شورای امنیت مقابل فشارهای فزاینده آمریکا و اسرائیل به این شورا، این مساله را گوشزد میکند.