به گزارش «نماینده»، متولد تهران و بزرگ شده یزد است. وقتی انقلاب اسلامی به ثمر نشست، ۱۵ سال را پُر کرده بود. در سال ۵۹ مسئول کانون دانش آموزی حزب جمهوری اسلامی در یزد شد.
غلامعلی دهقان در سال ۶۲ وارد دانشگاه امام صادق(ع) شد اما چون فضا به مذاقش خوش نیامد، پس از ۲ سال و نیم جلای دانشگاه کرد. در دانشگاه با مصطفی کواکبیان، عبدالله رمضان زاده، سیدمحمد حسینی و مصطفی میرلوحی هم دوره بود.
دهقان در دانشگاه امام صادق(ع) وارد حلقه ای به ریاست «مصطفی کواکبیان» شد که با توجه به مخالفت اساتیدی چون آیت الله علم الهدی، فعالیت های سیاسی مخفیانه ای را ترتیب داده بود.
وی در سال ۸۱ به حزب «اعتدال و توسعه» ورود کرد و جای مجید قاسمی(رئیس کل بانک مرکزی در دولت دوم موسوی) به عنوان سخنگوی حزب را گرفت.
دهقان اخیرا از سخنگویی حزب اعتدال و توسعه کنار رفت و جایش را به «رمضانعلی سبحانی فر» نماینده کنونی مجلس داد.
به سراغ دهقان رفتیم و درباره موضوعات مختلف با وی به گفتگو نشستیم. دهقان درباره مشورت های حزب اعتدال و توسعه به حسن روحانی در ایام انتخابات اظهار داشت: یادم هست در جلسه ای که پیرامون مباحث انتخاباتی بود، گفته شد که روحانی مثلا چه مباحثی را مطرح کند؛ یکی از اعضا که نماینده یکی از شهرستان ها در شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه است گفت که کشاورزان از اینکه پول گندم هایشان به خوبی از سوی دولت خریداری می شود، راضی هستند و روحانی باید این ها را در مناظره ها مطرح کند.
وی درباره نظر محمود واعظی پیرامون «گزینه پوششی» در ایام انتخابات اظهار داشت: واعظی می گفت که شورای نگهبان روحانی را تایید می کند؛ شاید خبر داشت! به همین دلیل مخالف گزینه پوششی بود.
دهقان پیرامون سهم اصلاح طلبان در دولت تصریح کرد: اصلاح طلبان هم گزینه های خود را داشتند. مثلا در وزارت علوم فرجی دانا را داشتند اما گزینه هایی که معرفی می کردند، شاید روحانی نمی توانست اجماع کلیت نظام را پشت سر خود داشته باشد. بالاخره نسبت به برخی وزارتخانه ها باید کلیت نظام راضی شود.
دهقان با «یک کلاغ؛ چهل کلاغ» دانستن اظهارات برخی اصلاح طلبان پیرامون رئیس دفتر رئیس جمهور در دولت جدید تاکید کرد: دو نفر در دوران غربت در دهه ۸۰ در مرکز تحقیقات استراتژیک به روحانی نزدیک بودند؛ یکی واعظی و دیگری نوبخت. این ها از شخصیت های نزدیک به روحانی بودند. بنابراین معلوم است کسانی که در دوران غربت با شما هستند، نمی توانید فراموش شان کنید.
سخنگوی سابق حزب اعتدال و توسعه درباره آینده ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالیون گفت: در شرایط جدید(اشاره به اعتراضات اخیر) ما دچار ریزش رای شده ایم و اصلا نباید بحث جدایی مطرح شود.
وی در همین باره تصریح کرد: من معتقدم که جهانگیری همچنان نفر دوم کابینه است. جهانگیری جسور و شجاع است و انصافا روحانی به چنین فردی نیاز داشت.
در ادامه، مشروح گفتگو با «غلامعلی دهقان» را می خوانید.
امروز حزب اعتدال و توسعه تا چه اندازه خود را ملزم به ارائه مشورت به دولت در زمینه های مختلف می داند؟
سوال شما، سوال خوبی است منتهی اگر این سوال را از حزبی مطرح می کردید که اعضایش کمتر در دولت حضور داشتند، منطقی تر بود تا حزبی که دبیرکل اش عضو برجسته و قطب نمای دولت است. آقای واعظی هم که در دوره اول وزیر ارتباطات بود و الان مسئول دفتر رئیس جمهور است. علی جنتی وزیر ارشاد بود و الان مشاور رئیس دفتر است. آقای ترکان و آقای سلطانی فر هم هر کدام به شیوه خود. افرادی که نام بردم، از اعضای موثر اعتدال و توسعه هستند.
اعضای دفتر سیاسی اعتدال و توسعه وظیفه خود می داند که آنچه از جامعه می شنود یا پیشنهاد دیگر کارشناسان است، در جلسات مطرح کند و بازخورد امور در جامعه را منتقل کند. این پل ارتباطی قطعاً وجود دارد.
به نوعی خود را حزب دولتی می دانید؟
واژه حزب دولتی بیشتر برای احزابی به کار رفت که مثلاً یک رئیس جمهوری انتخاب می شد و پشت بند آن، حزبی شکل می گرفت.
مثل حزب مشارکت.
بله؛ خاتمی در سال ۷۶ به ریاست جمهوری رسید و پس از آن، فعالین سیاسی که به رئیس جمهور وقت نزدیک بودند، در سال ۷۸ «حزب مشارکت» را تأسیس کردند. «حزب کارگزاران» هم نمونه دیگر این موضوع است. مفهوم حزب دولتی، این گونه وارد دایره واژگان سیاسی کشور شد. در حالی که روحانی در سال ۹۲ رأی آورد و حزب اعتدال و توسعه سال ها قبل از آن یعنی در سال ۷۸ تأسیس شد. البته من با مفهوم حزب دولتی هم موافق نیستم؛ به هر حال عده ای از نزدیکان سیاسی یک رئیس جمهور تصمیم می گیرند تا فعالیت تشکیلاتی داشته باشند و لزوماً نمی توان روی آن ها اصطلاح دولتی بودن را گذاشت.
اعضای حزب اعتدال و توسعه، ضعف ها را بیشتر در چه حوزه ای می بینند و بیشتر در چه حوزه هایی به دولت مشورت می دهند؟
محور جلساتی که داریم، امورات مربوط به خود حزب است. قرار نیست ما در حزب، کار دولتی انجام دهیم.
اما به هر حال آقای نوبخت که سخنگوی دولت و رئیس سازمان برنامه و بودجه است، در کسوت دبیرکلی حزب اعتدال و توسعه قرار دارد.
بله؛ اما به هر حال نوبخت دبیرکل حزب است یعنی مباحثی که ما در شورای مرکزی حزب داریم، پیرامون هر چه بهتر شدن فعالیت تشکیلاتی مان است.
بنابراین چندان بحثی درباره دولت در شورای مرکزی اعتدال و توسعه مطرح نمی شود.
معمولاً احزاب، بخشی را برای خود تعریف کرده اند به نام بخش «اخبار» که در آنجا بابِ تحلیل باز است. ممکن است فردی بگوید که آقای نوبخت! این سیاست هایی که شما در دولت اتخاذ کرده اید، بهتر بود جور دیگری باشد یا مثلاً به آقای واعظی گفته شود که اگر فلان مباحث به روحانی انتقال داده شود، بهتر خواهد بود. بسته به شرایط، مشورت های خود را به دولت ارائه می دهیم.
آیا پیشنهادات شما از سوی دولت با استقبال مواجه می شود؟
من به نوبه خودم مواردی که یادم هست، دقیقاً همانی شد که می خواستیم.
بیشتر در چه حوزه هایی مشورت می دادید؟
مثلاً یادم هست در جلسه ای که پیرامون مباحث انتخاباتی بود، گفته شد که روحانی مثلا چه مباحثی را مطرح کند؛ یکی از اعضا که نماینده یکی از شهرستان ها در شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه است گفت که کشاورزان از اینکه پول گندم هایشان به خوبی از سوی دولت خریداری می شود، راضی هستند و روحانی باید این ها را در مناظره ها مطرح کند.
پس مشاوره های انتخاباتی هم به روحانی می دادید.
بله؛ البته اشتباه نشود که غیر از اعتدال و توسعه که وظیفه خود می دانست، روحانی حلقه های مشورتی دیگری هم داشت که حدس می زنم یکی از آن ها، حلقه مشورتی آقای «آشنا» بود. حزب اعتدال و توسعه هم بحث های تشکیلاتی خود را دارد و هم از باب امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه خود می داند به دولت مشورت بدهد.
آیا حزب شما در زمینه های اقتصادی هم به دولت مشورت می دهد؟
سران حزب اعتدال و توسعه خودشان اقتصاددان هستند. مثلا نمی شود که نوبخت به خودش مشورت بدهد اما آنچه در کف جامعه می گذرد را منتقل می کنیم.
حسین مرعشی در گذشته خبری اعلام کرد مبنی بر تشکیل کارگروهی در دولت به ریاست اسحاق جهانگیری. گفته شد که این کارگروه، جلسات مختلفی با نخبگان پیرامون مسائل مختلف از جمله در موضوعات اقتصادی برگزار می کند. آیا نماینده ای از حزب اعتدال و توسعه برای شرکت در جلسات این کارگروه حضور پیدا می کرد؟
اگر این جلسات بوده با مجموعه حزب برگزار نشده. شاید با مجموعه دولتمردان اقتصادی که حزب در کابینه دارد، جلساتی برگزار شده باشد.
بنابراین حزب شما با کارگروهی از دولت جلسه ای نداشته است.
خیر؛ ما یک حزب هستیم و حزب برای خود تعریفاتی دارد؛ مرامنامه و اساسنامه دارد. ما بخشی به نام اخبار داریم که در این بخش، دیدگاه های کف جامعه به دولتمردان منتقل می شود. ما در بازی فوتبال علاوه بر بازیکن، کارشناس و آنالیزور هم داریم. به نظر من، بهترین آنالیزور، توده مردم هستند که هیچ وقت نباید فراموش شوند و حزب، وظیفه دارد تا بازخوردهای تصمیمات دولت در کف جامعه را به دولتمردان منتقل کند اما اینکه کارگروهی داشته باشیم که به طور مشخص با دولت نشست و برخاست داشته باشد، این طور نبوده است.
از مشاوره های شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه به رئیس جمهور در زمان انتخابات صحبت کردید؛ در مجموع عملکرد روحانی و اظهارات وی در مناظره ها را چگونه دیدید و اساسا اعتدال و توسعه در این باره چه موضعی داشت؟
آن زمان(انتخابات) جلسات شورای مرکزی اصلا تشکیل نمی شد چون همه دوستان درگیر بودند. فقط در حزب یک کارگروه انتخاباتی به ریاست واعظی تشکیل شده بود.
در همین کارگروه، درباره عملکرد روحانی در مناظره ها چه برداشتی وجود داشت؟
نگاه این بود که روحانی مناظره دیگری دارد و نظر ما باید برای این مناظره ها چه باشد.
اساسا در این کارگروه به طور کلی چه مباحثی مطرح می شد؟
موضوعات که یکی، دو تا نبود؛ اینکه ما چه موضوعی را مطرح کنیم، بستگی به این داشت که در جامعه چه می گذرد. من خدمت شما عرض کردم، یکی از نمایندگان استان ها در شورای مرکزی اعتدال و توسعه پیشنهاد داد که روحانی درباره خرید گندم از کشاورزان در مناظره ها صحبت کند چرا که بسیاری از این موضوع خبر نداشتند و می گفتند دولت، دولت سرمایه داری است و به فکر کشاورزان نیست.
من بارها گفته ام روحانی در پیروزی اش فقط مدیون خودش است، یعنی اگر غیر از آقای روحانی حضور داشت، با آن عقبه تشکیلاتی رقیب و چهار سالی که دولت توسط صدا و سیما مورد کم لطفی قرار گرفت، قطعا بازی واگذار می شد.
در واقع صحبت شما برخلاف نظر اصلاح طلبان است که می گویند اگر ما نبودیم حسن روحانی هم امروز در جایگاه ریاست جمهوری قرار نداشت.
اصلاح طلبان شرط لازم بودند اما کافی نبودند، اصلاح طلبان قطعا نقش به سزایی داشتند اما گل نهایی و طلایی را حسن روحانی زد.
حتی بدون حضور جهانگیری؟
قطعا پاس گل را جهانگیری می داد.
یعنی به نوعی پاس اصلاح طلبان با پای جهانگیری به روحانی ارسال می شد؟
بله. یک مجموعه دست به دست هم می دهند منتهی نفر آخر بسیار مهم است.
حزب اعتدال و توسعه پیرامون گزینه پوششی نظری داشت؟ آیا این گزینه را قبول داشت؟
آقای واعظی ابتدا اعلام کرد که گزینه پوششی لازم نیست.
اما بعدا لازم شد!
بله؛ ببینید آقای واعظی به عنوان یکی از شخصیت های مهم حزب اعتدال و توسعه، این بحث را مطرح کرد اما فراموش نکنیم که سیاست در ایران آن هم پیرامون مباحث انتخاباتی، سیالیت خاص خود را دارد؛ یعنی اگر غیر از این باشد، سیاستمدار «لِه» می شود. انعطاف، شرط بقای یک سیاستمدار است. اینکه می گویند حرف مرد یکی است، در سیاست معنی ندارد.
این را هم البته امام به ما یاد دادند؛ مثلا در تشکیل مجمع روحانیون مبارز یکی از آقای «ری شهری» تعریف می کرد خدمت امام رفته و گفته که تشکیل این مجمع اختلاف افکن است اما امام قبول نکرده و در نهایت دیدیم که مجمع از جامعه روحانیت مبارز شکل گرفت. دنیای سیاست، دنیای رقابت است و جمهوری اسلامی با همین رقابت ماندنی شد. آقای واعظی ابتدا مخالف گزینه پوششی بود و حزب اعتدال و توسعه بنا به صحبت های وی با این مساله مخالفت کرد.
چرا شما با گزینه پوششی مخالفت می کردید اما اصلاح طلبان روی این مساله تاکید می کردند؟
در ستاد انتخاباتی حزب از واعظی پرسیدم چطور شما با توجه به اینکه مخالف گزینه پوششی بودید، این اتفاق افتاد که واعظی در جواب گفت وقتی روحانی قبول می کند، ما هم تابع ایشان هستیم.
یعنی تصمیم قبول گزینه پوششی از سوی روحانی، یک تصمیم شخصی بود و واعظی هیچ نقشی در آن نداشت؟
واعظی، آن زمان مسئول دفتر نبود و تنها وزیر ارتباطات بود. آن زمان روحانی به مشورت نیازی نداشت. حزب اعتدال و توسعه مخالف گزینه پوششی بود اما در نهایت جهانگیری در دقیقه ۹۰ ثبت نام کرد.
من جواب سوالم را نگرفتم؛ چع اختلافی بین شما و اصلاح طلبان بود که آنهاه طرفدار گزینه پوششی بودند و حزب شما مخالف؟
به نظرم، آن ها (اصلاح طلبان) بهتر فکر می کردند. من خودم به شخصه طرفدار گزینه پوششی بودم اما همیشه گفتم که موضع حزب، این نبود.
چون بسیار شنیده شد که اطلاح طلبان برای «عبور از روحانی» طرح گزینه پوششی را مطرح کردند؛ این نظر را قبول دارید؟
خیر؛ محمد هاشمی اخیرا درباره موضع آیت الله هاشمی نسبت به گزینه پوششی گفت که مرحوم هاشمی، اسم چند نفر را برای این گزینه مطرح کرد.
در حزب اعتدال و توسعه آیا افرادی به عنوان گزینه پوششی به رئیس جمهور معرفی شدند.
دو دیدگاه در حزب مطرح بود؛ یک دیدگاه می گفت که الا و بالله حسن روحانی! منطقش هم این بود که گفته می شد دلیلی برای رد صلاحیت روحانی وجود ندارد. دیدگاه دوم می گفت که هاشمی در سال ۹۲ رد صلاحیت شد و بنابراین یک درصد هم احتمال این رد صلاحیت وجود دارد؛ اصلاح طلبان دیدگاه دوم را داشتند.
من خودم به شخصه موافق حضور گزینه پوششی بودم؛ من حتی گفتم که در طرف مقابل، چندین نفر حضور دارند و نمی شود که یک نفر به چند نفر باشد.
اما واعظی، تحلیل شما را قبول نداشت...
خب! واعظی هم از روی حسن نیت مخالف این نظر(حضور گزینه پوششی) بود. واعظی می گفت که شورای نگهبان روحانی را تایید می کند؛ شاید خبر داشت! به همین دلیل مخالف گزینه پوششی بود.
به ترکیب دولت دوازدهم بپردازیم؛ چند درصد از کابینه ای که امروز می بینیم، پیشنهاد شده از سوی حزب اعتدال و توسعه بود؟
اینکه اعتدال و توسعه جلسه ای داشته باشد که بخواهد ۱۸ وزیر را معرفی کند، اینطور نبود اما برای هر وزارتخانه، بالاخره چند نفر مطرح بودند؛ مثلا برای وزارت آموزش و پرورش، تا دو، سه روز آخر، بحث آقای «زرافشان» مطرح بود که به یکباره آقای بطحایی مطرح شد.
نظر کلی شما درباره ترکیب امروز کابینه چیست؟
عصاره ها و خلاصه شده چهار دهه مدیریت جمهوری اسلامی در دولت حضور دارند. آقای زنگنه، شیخ الوزرا با آن سابقه! خانم ابتکار چند دوره در دولت بوده؛ آقای حجتی یا بقیه هم به همین صورت.
پس در مجموع، ترکیب کابینه را قابل دفاع می دانید؟
بله؛ نمی گویم که بهتر از این نمی شد. در ضمن فراموش نکنیم که دولتی قرار بود، شکل بگیرد که دولتِ پساانتخاباتیِ رقابتیِ نزدیک به هم بود؛ بالاخره دیدیم که رقابت فشرده ای در انتخابات شکل گرفت. آیا به صلاح کشور است که همان فضای انتخاباتی را دوباره ادامه بدهیم؟ حتما به صلاح نیست. انتخابات تمام شد. الان مردم آرامش، کار و سرمایه گذاری خارجی می خواهند. نمی شود که همیشه دعوا کنیم. متاسفانه ما ملت سیاست زده ای هستیم.
از بعد از مشروطیت همین سیاست زدگی، پدر ما را درآورده است! به نظر من، دیگر سیاست زدگی کافی است؛ الان ما باید به مسائل زیربنایی بپردازیم. در همه جای دنیا از جمله در ایران انتخابات شکل می گیرد اما پس از آن، باید به نفر پیروز احترام گذاشت و تبریک گفت. نباید چوب، لای زخم بگذاریم؛ فرقی هم نمی کند. به نظر من، رفتار دو جناح در زمانی که نفری پیروز شده، قابل نقد بوده است؛ فرقی هم نمی کند. شاید تنها موردی که خوب عمل شد، ناطق نوری بود که هنوز پیروزی خاتمی در انتخابات ۷۶ قطعی نشده، به خاتمی تبریک گفت. اما در دفعه های بعد خوب عمل نکردیم؛ در سال ۸۸ هم خوب عمل نشد. این بار هم فکر کردیم که خوب عمل شده اما داستان مشهد نشان داد که عده ای هنوز ناراضی اند.
به بحث اصلی خود بازگردیم. قسم قابل توجهی از اصلاح طلبان نسبت به ترکیب کابینه روی خوشی نشان ندادند.
بله؛ نقد داشتند.
شاید یک دلیل نارضایتی بخشی از اصلاح طلبان از ترکیب کابینه، این بود که روحانی انتظارات را در ایام انتخابات بالا برد.
بله؛ این هم هست.
روحانی گفت که وزیر زن انتخاب می کند و متوسط سنی کابینه را پایین می آورد. روحانی در ایام انتخابات انتظارات اصلاح طلبان را بالا برد و بعد از انتخابات این وعده ها عملی نشد و به عبارتی برخی می گویند این دوگانگی برای اصلاح طلبان قابل تحمل نبود؟
اینکه شما می گویید اصلاح طلبان، منظورتان چیست؟ به چه کسی می گویید اصلاح طلب؟ اصلاح طلب یعنی تاجزاده، حجاریان و میردامادی؛ مگر همین محمد خاتمی چند روز پیش در یکی از سخنرانی هایش از دولت حمایت نکرد؟ اصلاح طلبی یک عام است.
خب ما به جای استفاده از اصلاح طلبی بگوییم غالب پایگاه رای روحانی.
قسمتی از این پایگاه. سران اصلاحات از روحانی حمایت می کنند.
حمایت با راضی بودن فرق دارد. شما یک زمان از موضوعی راضی نیستید اما بنا به مصالحی کج دار و مریز برخورد می کنید.
بله این هم هست؛ اما ما که نمی توانیم مکنونات(پنهان داشته های قلبی) انسان ها را دریابیم. ما باید این را ببینیم که سران اصلاح طلب دارند به هر دلیل حمایت می کنند؛ اگر ناراضی اند، خب به زبان بیاورند. ما باید این را مبنا قرار دهیم.
از طرف دیگر هم قبول دارم که اقلیتی از اصلاح طلبان که شاذ و استثنا هستند، بنا بر حسن نیتی که دارند می گویند ما به روحانی چسبیده ایم! و خوب و بدش به نام ما هم نوشته می شود؛ پس ما بیاییم راه مان را از روحانی جدا کنیم. البته روح اصلاحات این نیست و غالب اصلاح طلبان اینگونه نیستند. اما جواب ما و خود اصلاح طلبان به این افراد چیست؟ ما می گوییم آقا! از تاریخ
درس بگیرید. یادتان هست در سال ۸۳ در دانشگاه، سخنرانی خاتمی را هم به هم زدید؟ خاتمی در آنجا چه گفت؟ گفت قدر من را بعدا می فهمید؟ آیا غیر از این شد؟ غیر از این شد که هشت سال ۱۶ آذر تعطیل شد؟ بحث این است که از یک سوراخ چند بار باید گزیده شوید؟ مارگزیده باید از ریسمان سیاه و سفید بترسد. آن هایی که عبور از خاتمی را مطرح کردند، برای خودشان سرمایه ای جلب کردند تا در خارج پناهنده شوند؛ مثل «علی افشاری» که بعدها به «بی بی سی» و «وی اُ اِی» رفت. این ها عبور از خاتمی را مطرح کردند و رفتند و ما را با احمدی نژاد گذاشتند(خنده)!
نگاهی در میان بخشی از اصلاح طلبان وجود دارد که البته نسبت به دورانی که بحث عبور از خاتمی مطرح بود، کم رنگ تر است اما امیدواریم که این نگاه غالب نشود؛ این خوف را دارم که غالب شود؛ بالاخره سه سال دیگر به دولت روحانی باقی مانده است. بزرگان اصلاح طلب قبول دارند که امروز چاره ای نیست و باید با همین فرمان جلو برویم.
پس از آنکه واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور شد، اظهارات زیادی پیرامون وی مطرح شد؛ از اینکه وی نفر دوم دولت است؛ اینکه قدرت و نفوذ وی حتی از جهانگیری هم بیشتر است؛ به نظر شما تا چه میزان این صحبت ها واقعی و تا چه اندازه صرفاً خبرسازی رسانه ای است؟
حرف واعظی به خوبی در فضای سیاسی شنیده نشده است.
چطور؟
ببینید داستان از ۲ یا ۳ ماه مانده به انتخابات مجلس در سال ۹۴ آغاز شد. در آن زمان، رئیس جمهور اسبق یعنی محمد خاتمی شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان را تشکیل داد. آن زمان تعداد احزاب اصلاح طلب ۱۸ تا بودند. چند حزب جدید هم ایجاد شده بود؛ حزب ندای ایرانیان، مجمع ایثارگران و اتحاد ملت. آن زمان شورای عالی اصلاح طلبان از اعتدال و توسعه هم برای حضور در جلساتش دعوت کرد.
نماینده شما در شورای عالی اصلاح طلبان چه کسی بود؟
جلسه اول که در «انجمن اسلامی معلمان» برگزار شد را خودم رفتم. پس از این، در دفتر سیاسی اعتدال و توسعه این موضوع بحث شد که آیا باید حضورمان در جلسات شورای عالی اصلاح طلبان را ادامه بدهیم یا صرفا جلسه اول را رفتیم که ببینیم چه خبر است! واقعا هم رفتم که ببینم توضیحات دوستان چیست.
یک دیدگاه در اعتدال و توسعه این بود که با همین فرمان جلو برویم اما دیدگاه دیگر می گفت که ما هویتی مستقل داریم و همواره از سال ۷۸ اعلام کرده ایم که اصلاح طلبان و اصولگرایان هر دو محترم هستند اما ما جریان دیگری هستیم. این حرف دوم که باید هویت خود را حفظ کنیم را واعظی مطرح کرد و اکثریت هم به این دیدگاه، رای مثبت دادند.
بر همین اساس، به یکی از دوستان در شورای عالی اصلاح طلبان پیام دادم که ما از دعوت شما سپاسگذاری می کنیم اما ما هویت مخصوص به خودمان را داریم اما این مساله با تعامل با اصلاح طلبان و اصولگرایان منافاتی ندارد. حزب اعتدال و توسعه عملا این فرمول را اجرایی کرد و توانست پل ارتباطی میان اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل شود. حزب ما توانست اختلافات جریان معتدلین را بسیار کاهش دهد.
اما وقتی آن زمان این مساله را مطرح کردم، متاسفانه یکی از روزنامه های وقت، مصاحبه ام را وارونه منعکس کرد. پس از آن به مدیرمسئول آن روزنامه زنگ زدم و گفتم که اصلا کار خوبی نکردید؛ گفتم شما گام بدی را برداشتید و تخم نفاق پاشیدید. اصلا چرا این حرف ها را اینگونه منعکس کردید؟ ما چه زمانی مساله جدایی را مطرح کردیم؟ من گفتم که ما(اعتدال و توسعه) ضمن حفظ هویت مستقل خود، با اصلاح طلبان و اصولگرایان تعامل می کنیم؛ تیتر زدند که دهقان گفته ما به راه خود می رویم. وقتی این تیتر را زدند، اصلاح طلبان موضع گرفتند.
افرادی مثل کاظم جلالی و بهروز نعمتی با کوپُن اعتدال و توسعه وارد لیست امید تهران شدند؟
حالا نگوییم با کوپن؛ بگویید با لابی! آن ها(اصلاح طلبان) می توانستند قبول نکنند. اصلاح طلبان تحلیل شان این بود که این جریان در برجام به اصلاحات و اعتدال کمک کرد. در روز رای گیری تصویب برجام در مجلس، ۱۰۰ نفر با برجام مخالف و ۱۳۹ نفر موافق بودند. بخش عمده ای که به برجام رای مثبت دادند، از طیف نزدیک به علی لاریجانی بودند. برجام برای ما بسیار مهم بود. اینکه پروپاگاندا می کنند که برجام تاثیر نداشته، خودشان هم می دانند که پروپاگانداست.
لابی گرِ بین دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا صرفا آقای واعظی بود؟
آقایان بانک و ترکان هم بودند.
به جز نعمتی و جلالی، چه افراد دیگری از طرف آقایان بانک، ترکان و واعظی برای حضور در لیست امید تهران معرفی شدند؟
در تهران ۴ نفر یعنی عارف، خانم جلودارزاده، کواکبیان و محجوب تایید صلاحیت شدند. در تجدیدنظر هم حضرتی و علی مطهری به لیست اضافه شدند. علاوه بر این ها، جلالی و نعمتی هم اضافه شدند. مانده بود ۲۲ نفر دیگر. برای پُرکردن این ۲۲ نفر، اصلاح طلبان و اعتدالیون از افراد مختلف، رزومه گرفتند. چند صد نفر رزومه دادند. بسیاری از این افراد با من تماس می گرفتند که آقای دهقان ما می خواهیم در لیست باشیم! من هم می گفتم به سایت بروید و دوستانی هستند که رزومه شما را بررسی می کنند.
جلالی و نعمتی صرفا به جهت تلاش شان برای تصویب برجام در مجلس در لیست قرار گرفتند؟
بله.
یعنی هیچ بحثی در بودن یا نبودن این دو نفر در لیست وجود نداشت؟
بحث بود. اصلاح طلبان که آن زمان با محوریت مرعشی و موسوی لاری و حسین کمالی بودند، ابتدا چندان به حضور جلالی و نعمتی در لیست امید راضی نبودند.
از سوی اصلاح طلبان درباره محمود واعظی اقوال دیگری مبنی بر نقش وی در انتخاب ریاست مجلس در دوره نخست مطرح شد؛ اینکه واعظی با انجام لابی میان نمایندگان فراکسیون امید، منجر به ریزش آرای عارف شد. این مساله چه قدر صحت داشت؟
بالاخره در جنگ روانی همیشه باید یک چیزی وجود داشته باشد؛ شما نمی توانید در خلا، جنگ روانی ایجاد کنید. مثلا در سال ۷۶ برنامه ای پخش می شد به نام «فارسی را پاس بدارید.» در این برنامه مثلا گفته می شد که «خَواهر» بنویسید اما «خواهر» بخوانید. پس از آن، «گل آقا» نوشت که بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق! یعنی یک جوری دامن زد که گویا می خواهد تقلب شود؛ این شایعه گرفت.
می شود حرف زد اما نمی توان اثبات کرد. حالا فرض کنیم که واعظی به ۴ نفر گفته که نظر من به علی لاریجانی است؛ به چند نفر می تواند این را بگوید؛ اختلاف رای بسیار بود. بخشی از اصلاح طلبان با علی لاریجانی بودند؛ نمی توانیم بگوییم که همه اصلاح طلبان با عارف بودند؛ نه اینکه عارف را قبول نداشته باشند اما تحلیل شان این بود که عارف برای مدیریت، قوی نیست. من همان زمان گفتم که دل می گوید عارف اما عقل می گوید لاریجانی!
پس با جنس فراکسیون امید، نمی توانستیم انتظار می داشتیم که عارف رئیس مجلس شود.
بله؛ لیست امید در تهران توانست ۳۰ بر هیچ پیروز شود اما در شهرستان ها که اینطور نبود. نماینده شهرستان هم به معذوریات خود و دوره بعد نمایندگی اش نگاه می کند! سقف فراکسیون امید همین بود که دیدیم؛ شاید به خاطر همین است که آقایان می گویند می خواهیم لیست مستقل بدهیم.
به این موضوع هم می رسیم طبیعتا خود واعظی هم روی لاریجانی نظر داشت.
بله. عارف شخصیت فرزانه ای است اما برای مدیریت مجلس، فقط «خوب بودن» شرط نیست. ادبیات و اقتدار علی لاریجانی بیشتر است.
برای عضویت در فراکسیون امید از اعضا تعهد گرفته شد؟
بله؛ من هم شنیدم. به خاطر همین می گویند که این تعهد توسط عده ای زیر پا گذاشته شد.
اگر ائتلاف سال ۹۴ شکل نمی گرفت، اصلاح طلبان لیست مستقل خود را می دادند و از دل همین لیست مستقل چهره ای اصلاح طلب به ریاست می رسید. به نظر می رسد جریان اعتدال و نزدیک به دولت ثمره و منفعت زیادی از ائتلاف سال ۹۴ نصیبش شد.
معلوم نیست؛ نمی توانیم اینگونه نگاه کنیم. می توانیم حرف شما را یک جور دیگر هم بگوییم؛ اصلاح طلبان مگر مجلس هفتم را بردند؟ مگر مجلس هشتم را بردند؟ مگر مجلس سال ۹۰ را بردند؟ مگر در سال های ۸۴ و ۸۸ نامزد مستقل نداشتند؟ در اینگونه موارد، فضای عمومی جامعه بسیار مهم است.
می توانیم اینگونه بگوییم که «نمک» ائتلاف سال های ۹۲ یا ۹۴، اصلاح طلبان اما عنصر مشروعیت بخش و مقبولیت آفرین، اعتدالیون بودند؟
می توانیم این را بگوییم؛ اصلاح طلبان بدنه اجتماعی داشتند و سابقه تشکیلاتی شان به دهه ۵۰ بازمی گردد. این ها یک شبکه هستند. اصولگرایان هم همین طور هستند اما جریان اعتدال کجای کار است؟ اگر بخواهیم ابتدای جریان اعتدال را به لحاظ تبارشناسی بررسی کنیم، به حزب کارگزاران بازمی گردد اما کارگزاران، بسیار چسبیده به اصلاح طلبان عمل کرد اما اعتدال و توسعه اینگونه رفتار نکرد. اعتدال و توسعه ضمن اینکه از هر دو طرف یارگیری می کرد، هیچ گاه ادغام نمی شد. جرم محمود واعظی همین است!
در واقع نمی خواهید «برچسب» اصلاح طلبی به شما بخورد.
احسنت! به نوعی ما جریان سوم هستیم؛ ضمنا ما معذوریت های جریان سوم را هم می شناسیم و می دانیم. من بارها در دفتر سیاسی اعتدال و توسعه گفته ام که شکل گیری جریان سوم، سخت است.
بنابراین شما همه اقوال درباره جایگاه امروز واعظی در دولت را تکذیب می کنید؟
ببینید؛ دو نفر در دوران غربت در دهه هشتاد در دفتر مطالعات استراتژیک به روحانی نزدیک بودند؛ یکی واعظی و دیگری نوبخت. این ها از شخصیت های نزدیک به روحانی بودند. بنابراین معلوم است کسانی که در دوران غربت با شما هستند، نمی توانید فراموش شان کنید. این دو نفر، به دلیل قدرت به حسن روحانی نزدیک نشده اند.
مساله و مشکل اصلاح طلبان با واعظی از انتخابات مجلس در سال ۹۴ آغاز شد؛ همانجایی که واعظی گفت ما(اشاره به حزب اعتدال و توسعه) ضمن حفظ هویت مستقل خود، با شما(اشاره به اصلاح طلبان) در بستن لیست تعامل خواهیم کرد.
آن طور که اصلاح طلبان می گویند، واعظی امروز قدرت دولت است؟
آنطور که ما داریم می بینیم و می شنویم، یک کلاغ چهل کلاغ است؛ اینگونه نیست. رئیس دفتر به هر حال برای خود اختیاراتی دارد؛ این را که نمی شود منکر شد. اخیرا در استان همدان گفتند واعظی نمی خواهد فلانی استاندار باشد؛ بعد به خود واعظی این مساله را مطرح کردند؛ واعظی گفت روحم هم خبر ندارد! برخی بدشان نمی آید که همه کاسه ها و کوزه ها را سر یک نفر بشکنند.
اینکه گفته می شود تیم اقتصادی دولت و کابینه با نظر مستقیم واعظی بسته شده و رئیس دفتر رئیس جمهور نفوذ بالایی در کابینه دارد چطور؟
واعظی به عنوان چهره نزدیک به روحانی، طبیعی است که نظرش را بگوید اما این حسن روحانی که ما می شناسیم، انسانی نیست که تحت تاثیر فردی قرار بگیرد. حتی نمونه ای را سراغ دارم که واعظی گزینه ای را معرفی کرد اما روحانی آن را قبول نکرد.
چه گزینه ای؟
گزینه ای بود برای وزارت آموزش و پرورش.
برخی از اصلاح طلبان می گویند که اختیارات جهانگیری به پای اختیارات واعظی ذبح شده است؛ شما هم قبول دارید؟
من معتقدم که جهانگیری همچنان نفر دوم کابینه است. جهانگیری جسور و شجاع است و انصافا روحانی به چنین فردی نیاز داشت. یک موردش، همین تجمعات اخیر بود که همان ابتدای کار، آدرس را داد.
اینکه جهانگیری در تجمعات اخیر به قول شما آدرس داد را پسندیدید؟
بله خوب بود.
بالاخره فضا را به سمت رادیکالی شدن برد.
خیر؛ جهانگیری آدرس داد.
خب اگر آدرس داد، چرا روحانی پشت سرش درنیامد؟
شاید این آرام کردن، سیاست کلان نظام بود.
در زلزله کرمانشاه هم دیدیم، اولین فردی که فضا را در آن شرایط ملتهب، سیاسی کرد و ادعای ناایمنی مسکن های مهر را پیش کشید، جهانگیری بود. در آنجا هم روحانی پشت جهانگیری درنیامد.
بله؛ در مجموع می خواهم بگویم که همانطور که جهانگیری در انتخابات پاس می داد و روحانی «هِد» می زد، اینجا هم لازم است.
اما جدیدا جهانگیری پاس می دهد اما دیگر روحانی «هِد» نمی زند!
شاید لازم باشد به همان حد کفایت کند. الان که دیگر زمان انتخابات نیست لازم باشد توپ به تور دروازه برسد. جهانگیری برای دولت لازم است.
تحلیل تان از فضاسازی اصلاح طلبان پیرامون دوقطبی جهانگیری – واعظی چیست؟ اینکه گفته می شود جهانگیری در دولت جدید زیر سایه واعظی قرار دارد.
روح غالب در میان اصلاح طلبان، روح همکاری است؛ باقی صحبت ها شاذ است. البته رقیب(اشاره به اصولگرایان) هم چندان بدش نمی آید به این فضا دامن و ائتلاف میان اصلاح طلبان و اعتدالیون را زمین بزنند.
به نظر شما این ائتلاف ادامه دار خواهد بود؟
من فکر می کنم اگر آقایان عقلانی برخورد کنند، چرا ادامه نداشته باشد؟ در شرایط جدید(اشاره به اعتراضات اخیر) ما دچار ریزش رای شده ایم و اصلا نباید بحث جدایی مطرح شود. برای اینکه بخواهیم رای قابل توجه داشته باشیم، این هم افزایی سه گانه باید ادامه داشته باشد.
اما عارف همچنان از ماجرای ریاست مجلس دلگیر است.
عارف در دیدار اخیرش با اعضای اعتدال و توسعه گفت که ما «اقتضایی» برخورد می کنیم. اول گفت که ما خودمان جلو می رویم اما پس از آن گفت که اقتضایی عمل خواهیم کرد.
در طول یک و ۹ ماهی که از داستان ریاست مجلس دهم می گذرد، طرح گلایه از اعضای اعتدالی فراکسیون امید، پای ثابت گفتگوهای عارف با رسانه های مختلف بوده است.
بله؛ به هر حال عارف نظرات خود را دارد اما آخرین صحبتی که مطرح کرد، اقتضایی عمل کردن بود و این خوب است.
عبدالواحد موسوی لاری هم در گفتگو با روزنامه «ایران» گفت کسانی که باعث انشقاق در فراکسیون امید شدند، برای انتخابات مجلس یازدهم باید «تاوان» بدهند.
حالا باید ببینیم که منظور وی به طور مصداقی چه کسانی بوده اند. در شرایط امروز کشور، هم افزایی سه گانه یک ضرورت است. چرا من دعوت خبرگزاری مهر را برای گفتگو پذیرفتم؟ به نظرم امروز بیش از گذشته، اصولگرایان، اصلاح طلبان و به طور کلی همه کسانی که نظام را قبول دارند، باید به هم نزدیک شوند.
برای انتخابات شوراهای شهر، حزب اعتدال و توسعه برنامه ای داشت؟
خیر؛ این مساله البته مورد انتقاد برخی دوستان خودی هم قرار گرفت. واقعیت این است که اعتدال و توسعه تمام فکر و ذکرش را برای ریاست جمهوری گذاشت.
ائتلاف نکردن اصلاح طلبان با حزب اعتدال و توسعه در انتخابات شوراها، در بی رغبتی شما در لیست ندادن موثر نبود؟
خیر؛ با توجه به اینکه خود اصلاح طلبان ترافیک نیرو داشتند، برای اینکه اعتدال و توسعه به اختلافات موجود دامن نزند، جمع بندی این بود که حزب به انتخابات شوراها ورود نکند. انتخابات ریاست جمهوری برای ما الویت داشت چون خبرهایی به ما می رسید مبنی بر اینکه ستادهای روحانی در جاهایی که روسای ستاد، خودشان کاندیدای شورای شهر هستند، به خوبی کار نمی کنند؛ یعنی آن رئیس ستاد برای خودش کار می کرد و دیگر زمانی نداشت که ستاد روحانی را سامان بدهد.
حضور مستقل در انتخابات شوراهای شهر ۹۶، این تحلیل را به ذهن متبادر می کند که اصلاح طلبان این پتانسیل را دارند که بدون همراهی اعتدال و توسعه وارد عرصه انتخابات شوند.
بله می توانند.
و این موضوع شما را به ترس نمی اندازد؟
خیر؛ چه ضمانتی هست که پیروز شوند(خنده)؟ در این فضایی که می بینیم، اصلاح طلبان باید فکر این بخش را هم بکنند.
چه فضایی؟
بخشی از بدنه اجتماعی که در سال ۹۴ رای دادند، با خود می گویند که این مجلس چه کار کرد. همان طور که می گویند دولت چه کار کرد.
خب طرح این سوال که مجلس چه کار کرد یا دولت چه کار کرد، به پای اعتدال و توسعه هم نوشته می شود.
بله؛ به خاطر همین می گویم که حداقل این هم افزایی از دست نرود.
انتخابات سال ۱۴۰۰ را چگونه پیش بینی می کنید؟
چو فردا شود، فکر فردا کنیم(خنده). پیش بینی زود است.
برای آن انتخابات هم ائتلاف را لازم می دانید؟
بله؛ امیدواریم همه به این تحلیل ما برسند؛ چون ما یک پای بازی هستیم.