ماهنامه «نماینده» - برای من که همکارش هستم مصداق عینی این بیت است: «چو ایزد ببندد ز حکمت دری / ز رحمت گشاید در دیگری» اگر خدا به او بینایی نداده است، اما در عوض هوشی سرشار، حافظهای قوی و پشتکاری مثال زدنی عطا کرده است که نظیرش را کمتر در میان همکارانم دیدهام.
شماره تلفن حدود ۳۰۰ نفر از نمایندگان مجالس نهم و دهم را حفظ است، حتی ما که از نعمت بینایی برخورداریم، گاهی که حال و حوصله جستوجو در دفترچه تلفنمان را نداریم، از حافظه او کمک میگیریم یا صحت شماره ای که در دست داریم را با شماره موجود در ذهن او میسنجیم.
هیچگاه ندیدم نسبت به حجم کار حتی در پرفشارترین روزهای کاری حتی اشارهای بکند و بر زبان آورد چه برسد به اینکه کوچکترین گلایهای بکند. اغراق نیست اگر بگویم هر تعداد کار در قالب خبر یا مصاحبه از او بخواهند بیآنکه خارج از توان خود بداند و عنوان کند، انجام میدهد؛ این درحالی است که سایرین که از نعمت حواس پنجگانه به تمامه برخوردارند، اصولاً ظرفیت در دستورکار قرار دادن همزمان بیش از ۲ یا ۳ موضوع را ندارند.
احساسم این است که وقتی دبیرمان در یک زمان چند کار مختلف را به چهار نیروی تحت نظرش میسپارد، از هیچکس به اندازه او درباره به سرانجام رساندن کار اطمینان خاطر ندارد. بهجرأت تصریح میکنم در تحریریه نسبتاً پرتعداد، منظمترین فرد به لحاظ حضور اول وقت در سر کار، همین همکار روشندلم است؛ بلااستثنا هر روز صبح پیش از آغاز ساعت کاری پشت میز خود حاضر است و هیچگاه نیاز نشده است که مقام ارشدش با او تماس بگیرد و بپرسد که کجاست و چهوقت به محل کار خواهد رسید؟ بهنحوی که هر زمان که از ابتدای صبح کاری، او را پشت میزش ندیدهایم، یقین داشتهایم که از پیش با هماهنگی، مرخصی ساعتی یا روزانه گرفته است.
هرچند که به لحاظ فیزیکی، امکان اعزام به صحن و راهروی مجلس را نداشته و بدین سبب نمیتواند ارتباط چهره به چهره با نمایندگان مجلس برقرار کند، اما بهقدری در مکالمات تلفنی با نمایندگان، ارتباط کلامی خوبی با آنان برقرار کرده است که بسیاری با اینکه او را ندیدهاند، او را میشناسند و در میانشان «لینک» های منحصر به فرد دارد.
وقتی یک بار از او علت به دوش کشیدن حجم بزرگتر کار را در مقایسه با دیگر خبرنگاران پرسیدم، گفت که چون مانند دیگر خبرنگاران، حضور در برنامهها و اعزام به مأموریتهای داخلی و خارجی برایش مقدور نیست، میکوشد در حوزههای دیگر، مسئولیت بیشتری برعهده گیرد تا جبران خلأ حضورش در مأموریتها بوده و در مقابل همکاران، سربلند باشد.
اخبار و گفتوگوهایش را به دو صورت به مرحله انتشار میرساند، یا از روی فایل ضبط شده تلفنی برای تایپیستها میخواند یا با استفاده از حافظه دقیق و قویاش خود بدون اینکه بتواند دکمههای صفحه کلید را ببیند، تایپ میکند. وقتی متن چند پاراگرافی را برای تایپیست میخواند یا خود تایپ میکند، به آن اندازه بر تکتک پاراگرافها تسلط دارد که خود بلافاصله پس از اتمام پیاده شدن متن، مهمترین جملهها را برای بخشهای لید و تیتر خبر انتخاب میکند.
حالا که روایت «مرتضی علیزاده» خبرنگار حوزه مجلس خبرگزاری فارس را از تجربه همنشینی و همکاری با «علی عباسیمزار» خواندید، شاید جواب بعضی پرسشهایتان را در مشروح گفتوگوی «نماینده» با علیآقای قصه ما بیابید:
* انگیزهای که باعث شد به سمت رسانه بروید، چه بود؟
من در دانشگاه علوم سیاسی خواندم و با توجه به اینکه در آن مقطع گرایش به امور رسانهای زیاد شده بود، من هم وارد این عرصه شدم.
* فکر نمیکردید برخی محدودیتها مانع کار کردن شما بشود؟
معتقدم در برنامهریزی برای زندگیام باید فرای این محدودیتها گام بردارم؛ برهمین اساس بدون در نظر گرفتن محدودیت جسمیام شغل و کارم را برگزیدم. به نظر من میتوان با برخی برنامهریزیها محدودیت جسمی را در کار کردن دور زد؛ شاید من نتوانم خبر را با خودکار بنویسم، ولی همان کار را مستقیماً با تایپ کردن انجام میدهم.
* به صورت حرفهای کار را از کجا شروع کردید؟
کار گفتوگو گرفتن را ابتدا برای روزنامه وطن امروز، آن هم با گفتوگوی تفصیلی تمام صفحه ـ در حالی که تازهکار بودم و سابقهای نداشتم ـ آغاز کردم. جالبتر اینکه سومین گفتوگوی تفصیلی من عکس یک روزنامه هم شد. البته حرفهای من حمل بر خودستایی نشود، این کارها همه لطف خداوند است؛ من آن موقع بهصورت همزمان بهصورت حقالزحمهای برای رادیو هم کار میکردم. لذا در آن مقطع هم باید برای تنظیم خوب گفتوگوها نویسنده قوی میشدم و هم اینکه قدرت بیان خوبی داشته باشم که کار گفتاری خوبی را بدون تپق در رادیو اجرا کنم. وقتی برای ضبط نریشنهایم به استودیو میرفتم، متنم را پاراگراف به پاراگراف حفظ میکردم تا با افت نکردن حسی که باید موقع خواندن نریشن داشته باشم، بتوانم کیفیت کار را بالا نگهدارم.
* چطور شد که رسانهها به شما اعتماد کردند؟
چه بینا و چه نابینا اگر بخواهید توجه کسی را به خودتان جلب کنید باید یک کار فوقالعاده نشان بدهید. بینا هم که باشید باید بتوانید خود را اثبات کنید. اگر یک نفر چند روز برای جایی کار کند و نتواند کار مؤثری انجام بدهد او را نخواهند پذیرفت.
* شما برای انجام کار فوقالعاده چه کارهایی کردید؟
مثلاً برای کار رادیوییام کفنپوشهای ورامین را پشت خط آوردم و گفتوگو گرفتم یا اینکه با سران نظامی گفتوگو میگرفتم. خبرنگاران دفاعی میدانند که معمولاً این افراد به راحتی اعتماد نمیکنند تا تلفنی گفتوگو کنند. هم این تلاشها و پیگیریها برای اعتمادسازی بین فرماندهان نظامی نتیجه داد و هم از طرف دیگر اعتماد مسئولان رادیو را نسبت به من زیاد میکرد.
* قطعاً افرادی که تلفنی با آنها مصاحبه میگیرید اطلاعی از نابینایی شما ندارند؛ وقتی حضوری با آنها مواجه میشوید واکنششان چیست؟
ارتباط تلفنی من با آقای «کدخدایی» حقوقدان شورای نگهبان خیلی خوب است. مصاحبههای متعددی با ایشان گرفتم و صدای من را میشناسند. ایشان از نابینا بودن من اطلاع نداشتند. چند روز قبل یکی از دوستان میگفت وقتی از این موضوع مطلع شدند واکنش ایشان نوعی تعجب همراه با تحسین بوده است.
* روزهای مجلس قبل گفته بودید «از صدای آقایان موسوینژاد نماینده دشتستان، جراره نماینده بندرعباس و طاهری نماینده گرگان انرژی مثبت میگیرید» در مجلس دهم که هیچکدام آنها نیستند، نسبت به چه کسی آن حس را دارید؟
من با ۵ نفر از نمایندهها ارتباط برادرانه خوبی دارم. با آقایان «محمدعلی پورمختار»، «حسینعلی حاجیدلیگانی»، «بهروز نعمتی»، «عبدالرضا عزیزی» و «احد آزادیخواه» فارغ از مواضع سیاسی یک رابطه خوبی دارم که صرفاً انرژی مثبتی است که ما از یکدیگر میگیریم. در این ارتباط هم نه آنها تا الان از من خواستند خبر خاصی را برایشان منتشر کنم و نه من خواستهای از آنها داشتم. ممکن است ما کاری با هم نداشته باشیم، ولی برای احوالپرسی هم که شده به یکدیگر تلفن میزنیم.
* کمی از موانعی که فراروی اشتغال افراد کمبینا و نابینا وجود دارد را توضیح میدهید؟
تمامی مشکلاتی که پیش روی همه افراد وجود دارد برای کمبینا و نابینایان هم هست. علاوه بر مشکلاتی که همه دارند یک سری محدودیتها هم داریم مثل اینکه همهجا آییننامه وضع میکنند که افراد دارای کارت معافیت پزشکی را به کار نگیرید؛ این یک محدودیت مضاعف برای ما ایجاد کرده است. متأسفانه وزارتخانههای مختلف نیز به بهانههای واهی آییننامههایی تدوین میکنند که محدودیتها برای افراد دارای معلولیت بیشتر میشود.