به گزارش «نماینده»، عبدالله ناصری، فعال اصلاحطلب و عضو شورایعالی مشورتی اصلاحطلبان، روز دوشنبه گذشته طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: به این نکته توجه کنید که این گفتمان اصلاح طلبی بوده که جریانی را به نام هواداران دولت یا اعتدالیون که یک روش است، کنار خود گذاشته است. اصولگرایان معتدل را هم در عین حال که هویت اصولگرایی خود را حفظ کرده اند، در نگاه مردم کنار اصلاح طلبان قرار داده است.
او در ادامه تصریح میکند: «اگر جریان اعتدالی و هواداران دولت که در حزب اعتدال و توسعه تجسم پیدا کرده اند و پشت سر آقای روحانی هستند، مصالح سنجی نکنند و منافع ملی را در نظر نگیرند، برای همیشه از تاریخ سیاسی ایران حذف خواهند شد.»
بدون هیچ تعارف و یا تردیدی بایستی اشاره کرد که مسئله «عبور اصلاحطلبان از روحانی» دچار تابندگی است و علیالقاعده دیگر کسی با دیدن این حرفها و سخنان اصلاحطلبان نمیتواند در طلاق اصلاحطلبان از روحانی تردیدی به خود راه دهد.
آقای ناصری که زمانی گفته بود اگر هم طلاقی بین ما باشد در سال ۱۴۰۰ است! در حالی از حذف جریان دولتی برای همیشه در صورت عدم همراهی آنها با منافع ملی (بخوانید منافع اصلاحطلبان) سخن میگوید که چپها تا همین چند ماه قبل و در ایام دولت یازدهم حتی یک انتقاد هم به عملکرد رئیسجمهور روحانی نداشتند و حتی تا مرحله اعلام فدایی بودن برای آقای روحانی و اعلام دستبوسی از ایشان و از محمدجواد ظریف نیز پیش رفتند.
شاید برای مخاطبان محترم جالب باشد که چندی قبل در یک گفتوگوی ویدئویی هنگامی که از احمد شیرزاد (از فعالان اصلاحطلب) که مدعی بود ما اصلاحطلبان همراهی منتقدانه با روحانی داشتهایم؛ پرسیده شد که فقط یک انتقاد خود از آقای روحانی در دوران دولت یازدهم را نام ببرید؛ نتوانست و اینطور گفت که فعلا چیزی در ذهنم نیست!
به نظر میرسد جدایی اصلاحطلبان از رئیسجمهور روحانی قطعیست و آنها اگرچه نمیتوانند اما تلاشی وافر را برای جدایی از رئیسجمهور و انکار او به خرج خواهند داد.
در این زمینه لازم به ذکر است که چپها در پساانتخابات ۹۶ از این میگویند که ما پیگیر مطالبات مردم هستیم. به این معنی که اگر هم انتقادی هست بخاطر مردم است!
این در حالی است که عملکرد و انتصابات رئیسجمهور روحانی در مقایسه با دولت یازدهم هیچ تغییری نداشته است.
نکته آنجاست که علیرغم این عدم تغییر و آهنگ یکنواخت اما اصلاحطلبان در دولت اول میگفتند ما فدائیان دولت و تضمین آقای روحانی هستیم [۴] اما در دولت دوم به ناگاه از «تغییر روحانی»، «چرخش به راست رئیسجمهور» و حتی «احتمال حذف اعتدالیون از صحنه تاریخ» حرف میزنند!
این پارادوکس و این عدم رعایت تقوای جمعی گزینهایست که حتما بایستی مد نظر مردم و خواص کشور باشد.
به این معنی که اتفاقا چپها بیش از رئیسجمهور روحانی مسئول محقق نشدن وعدهها و کمکاریهای دولت هستند و بایستی در این زمینه به مردم پاسخگو باشند. چون آنها تضمین روحانی بودند!