ماهنامه«نماینده»- نقش و جایگاه مجلس در مردمسالاری دینی، جایگاهی اساسی و به بیانی در رأس تمامی امور است. چنین جایگاهی میطلبد تا کسانی در امر قانونگذاری و نظارت بر امور ورود پیدا کنند که از شخصیت و پایگاه برجستهای برای حفظ و ارج نهادن به منافع ملی و مردم برخوردار باشند. فروکاهش منافع ملی به منافع شخصی و حتی جناحی باعث خارج شدن مجلس از کارکردهای اصلی خود خواهد شد.
هرچند وقوع انقلاب اسلامی، مجلس ملی را از حالت تشریفاتی و میرزا بنویسی خود در نظام پهلوی خارج ساخت اما با مرور زمان و در مجالس بعدی نمایندگان مجلس در برهههایی عملکردی بر جای گذاشتند که آنچنان که باید و شاید نتوانسته منافع را تأمین کند. باید عنوان کرد در عرصه سیاسی، پاسخگو بودن و مسئولیتپذیری تقلیل یافته و تنها در ایام انتخابات جریان وزیدن باد به هر سو باشد، جریانها و گروههای سیاسی نیز به آن سو حرکت میکنند. لیدرها دور هم جمع میشوند و در گعدهای چند نفره، نامزدها و لیستها به بیرون سرازیر میشوند. بازی سیاسی به دیالوگهای میان شخصیتهای اصلی تبدیل میشود و جامعه نیز با مشاهده کَلکَلهای انتخاباتی وارد آن شده و هیجان بازی را به اوج میرسانند! هیجانی که پس از انتخاب فرد یا افرادی به یک آن، فروکش میکند تا یک انتخابات دیگر و بالاگرفتن هیجانات، سفسطهها و مغلطههای مرسوم بازار گرمی جریانهای سیاسی! دنکیشوتهایی در فصل گرم عرصه سیاست سر برمیآورند و پس از انتخابات یا گرفتن ماهی خود از آب گل آلود شده بازیهای سیاسی، دیگر خبری از آنها نمیشود. چنین حالتی نشان میدهد نمیتوان انتظارات زیادی از مجلس شورای اسلامی داشت و عدم استقلال نماینده و وابستگی به منافع شخصی و دستورکارهای حزبی، اتمسفر سیاسی را مسموم میسازد.
*مدرس زدایی از سیاست
لکن در چنین شرایطی الگویی که میتواند بهعنوان چراغ راه نمایندگان و مردم برای انتخاب نمایندگان مستقل باشد، شهید «مدرس» است. شهیدی که جمله معروف وی یعنی «دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست»، سالها به همراه تصویری از او بر روی اسکانسهای ده تومانی نقش بسته بود، اما همین ادای دین کوچک نیز با بیارزش شدن پول، از اسکناسها رخ بربست. حال آنکه، رهبر کبیر انقلاب درباره چاپ اولین اسکناس در جمهوری اسلامی، کسی را توصیه کردند که اینک نقشی از وی نیست: «سزاوار است که [بر] اولین اسکناس که در ایران به طبع میرسد، عکس اولین مرد مجاهد در رژیم منحوس پهلوی چاپ شود.» (صحیفه امام، جلد 19، ص 431)
امامخمینی(ره) این پیر مراد طریقت سیاست را همواره بهعنوان شخصیتی برجسته و بزرگ در عالم سیاست و در عصر استبدادی رضاشاه پهلوی یاد میکردند. مدرس از علمایی بود که همچون بسیاری از هم نسلیهای هم لباس خود در گوشه حوزه و مسجد کنج عزلت برنگزید و راه را در احقاق حقوق مردم با حضور مستقیم در عرصه سیاسی دید و در همین راه نیز شهید شد. امام(ره) در وصف مدرس عنوان میکنند: «زمان رضاشاه غیر زمان محمدرضا شاه بود. آن وقت یک قلدری بود که شاید تاریخ ما کم مطلع بود، در مقابل او همچو ایستاد، در مجلس، در خارج که یک وقت گفته بود: سید چه از جان من میخواهی؟ گفته بود که میخواهم که تو نباشی، میخواهم تو نباشی! این آدم که ـمن درس ایشان یک روز رفتمـ میآمد... مثل اینکه هیچ کاری ندارد، فقط طلبهای است دارد درس میدهد؛ این طور قدرت روحی داشت. در صورتی که آن وقت در کوران آن مسائل سیاسی بود که باید حالا بروند مجلس و آن بساط را درست کند. از آنجا ـ پیش ما ـ رفت مجلس. آن وقت هم که میرفت مجلس، یک نفری بود که همه از او حساب میبردند. من مجلس آن وقت را هم دیدهام. کانَّهُ مجلس منتظر بود که مدرس بیاید؛ با اینکه با او بد بودند، ولی مجلس کانَّهُ احساس نقص میکرد وقتی مدرس نبود. وقتی مدرس میآمد، مثل اینکه یک چیز تازهای واقع شده. این برای چه بود؟ برای اینکه یک آدمی بود که نه به مقام اعتنا میکرد و نه به دارایی و امثال ذلک؛ هیچ اعتنا نمیکرد؛ نه مقامی او را جذبش میکرد، [نه دارایی]...»(سخنرانی در جمع اعضای هیئت دولت؛ 7/6/1361)
مدرس از مجلس دوم بعد از مشروطیت در مجلس ملی حضور داشت و نطقهای آتشین وی علیه زورگویی، بیقانونی و استبداد از وی چهرهای ملی و قدرتمندی ساخته بود که در جهت دفاع از حقوق جامعه با هیچکس اهل معامله نبود. نقل است یک بار از طرف رضاخان مبلغ بسیار هنگفتی را میآورند که به مدرس بدهند، او به فرستاده رضاخان میگوید به شرطی این مبلغ را قبول میکنم که علیه رضاخان استفاده کنم! فرستاده با اسب برمیگردد و پول را برمیدارد و میرود. مقابله با قرارداد وثوقالدوله، ایستادگی در برابر طرحهای استعماری روس و انگلیس و مخالفت با رضاخان، مدرس را به یک مبارز ملی تبدیل ساخت.
مدرس از مجلس دوم بعد از مشروطیت در مجلس ملی حضور داشت و نطقهای آتشین وی علیه زورگویی، بیقانونی و استبداد از وی چهرهای ملی و قدرتمندی ساخته بود که در جهت دفاع از حقوق جامعه با هیچکس اهل معامله نبود. نقل است یک بار از طرف رضاخان مبلغ بسیار هنگفتی را میآورند که به مدرس بدهند، او به فرستاده رضاخان میگوید به شرطی این مبلغ را قبول میکنم که علیه رضاخان استفاده کنم! فرستاده با اسب برمیگردد و پول را برمیدارد و میرود. مقابله با قرارداد وثوقالدوله، ایستادگی در برابر طرحهای استعماری روس و انگلیس و مخالفت با رضاخان، مدرس را به یک مبارز ملی تبدیل ساخت. مبارزی که با حضور مستمر تا مجلس هفتم، به این جایگاه هویت بخشید و در نهایت نیز با توطئه رضاخان آرای وی در مجلس هفتم شمرده نشد بهنحوی که مدرس در کنایه عنوان کرده بود: «(اگر) 20 هزار نفر از مردمی که در دورههای گذشته به من رأی دادند همگی مرده باشند یا رأی نداده باشند پس آن یک رأی را که خودم به خودم دادم چه شده است!»
*چرا امام گفت مثل مدرس به این زودیها پیدا نمیشود؟
بدون شک کسی که در برابر ظلم ایستادگی میکند و به همه پیشنهادات چه از لحاظ مالی و چه از جنبه پست و مقام پشت میکند، دارای ویژگیهایی است که میتوان از آنها برای شاخصبندی نمایندگان ملت در مجلس بهره برد. روح بزرگ مدرس، مناعت طبع و بیاعتنایی او بهدنیای فانی و زودگذر از او انسانی وارسته و پاک ساخت. همین ویژگی سبب شد تا در اوج قدرت و محبوبیت دست از زندگی ساده و بیآلایش خود برندارد و بتواند در مسیر حق و حقیقت گام بردارد. همه دارایی او را پس از شهادت بسیار اندک نوشتهاند.
آیا میتوان در دورههای اخیر مجلس شورای اسلامی، کسی را همتراز مدرس با چنین ویژگی یافت؟ اگرچه ممکن است افرادی برخی از ویژگیهای ایشان را داشته باشند اما باید اذعان کرد، سبک نمایندگی مجلس از تراز مدرس خارج شده و منافع شخصی و حزبی بر فریاد منافع ملت چربیده است. هنگامی که دغدغه نمایندگان مجلس گرفتن حقوق مادمالعمر، امتیازات مسکن و رفاهی و عدم نظارت بر عملکردها میشود، نمیتوان از چنین مجلسی انتظار گشایش داشت. این سخن بهمعنای تضعیف جایگاه مجلس نیست، بلکه تعریف شاخصهایی است که براساس آن مردم بتوانند مطالبات خود را از نمایندگان پیگیری کنند و نماینده نیز تمام تلاش خود را در جهت آن بهکار گیرد.
برخورداری شهید مدرس از شجاعت و شهامت، یکی از ویژگیهای برجستهای بود که حتی رضاخان را به ستوه آورده بود. وی تنها در مقابل خدا تواضع میکرد و از دیگران واهمهای نداشت. سخن حق خود را از هر تریبونی که لازم بود، بیان میکرد. شاه، وزیر و وکیل نزد او با رعیّت و فقیر، تفاوتی نداشت. مطابق عقیدهاش و براساس قوانین اسلامی سخن میگفت و عمل میکرد. حال چنین ویژگی را میتوان با مصلحت اندیشی و محافظه کاری نمایندگانی که بهجای پاسخگویی به مردم تنها به جریان یا گروه سیاسی مطبوع پاسخگو هستند، مقایسه کرد؟ مدرس در نقد اوضاع جامعه، نمایندگان و علمای دوره خود با شجاعت عنوان میکرد: «در سخنانی که در مدرسه چهار باغ اصفهان خطاب به علمای آن شهر ایراد کرده»، گفته است: «اختلاف من با رضاخان بر سر کلاه و عمّامه و این مسایل جزئی از قبیل نظام اجباری نیست... من با سیاستهایی که آزادی و استقلال ملّت ایران و جهان اسلام را تهدید میکند، مبارزه میکنم، راه و هدف خود را هم میشناسم و در این مبارزه هم پشت سر خود را نگاه نمیکنم که شما با کسان دیگری همراهی میکنید یا نه. لازمه مبارزه در این راه از خودگذشتگی و فداکاری است که شما ندارید، مرا نه عمر میدانید که بنا به مصالح کلّی قبولم داشته باشید و نه علی(علیهالسلام) که عملم را حجّت بدانید. امور مملکت با اظهار عقیده و ایراد حل نمیشود. باید به عمل پرداخت.»
از سوی دیگر مردمداری و در اولویت قرار دادن رفاه، آسایش سایر اقشار جامعه و برنامهریزی مستمر برای رسیدن به این اهداف از ویژگیهای برجسته شهید مدرس بود. هنگام تصویب قوانین، مسئله رعایت حق مردم را به نمایندگان توصیه میکرد و میگفت: «ما باید قانونی درست کنیم که به درد مردم بخورد و صلاح مردم باشد. وقتی اسباب زحمت مردم باشد، فایده ندارد.» مدرس در مسیر خود تنها بود و تعداد کمی در اقلیت وی را همراهی میکردند ولی میتوان او را گاندی مجلس ملی ایران نامید. درصورتیکه در زمان مشروطیت و ریشه دواندن مجلسی ملی، امورات به نحوی بود که امثال مدرس در مقام نمایندگی مردم قرار میگرفتند، مجلس پس از چند دوره به محل تشریفاتی برای سلطنت پهلوی تبدیل نمیشد و به آن سادگی استعمارگران در آن نفوذ نمیکردند.
*سخن پایانی
از جمله ویژگیهای انقلاب اسلامی باز کردن مسیر برای زمامداری امور توسط افرادی از جنس مردم بود. هرچند در دهههای نخست ساده زیستی و مردمداری از شاخصهای مقامات برای خدمت به مردم بود اما با تقلیل اولویتها، راه برای اولویت بخشیدن به امتیازات شخصی و منافع حزبی گشوده میشود. باید وجود مشکلات عدیده در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را نتیجه خروج از ارزشها و آرمانهای واقعی و رقابت در رسیدن به قدرت به هر قیمتی دانست. زمانیکه حضور در لیستهای نمایندگی مردم در مجلس و شوراهای شهرها، برحسب قدرت، نفوذ و پرداخت حقالسهم تعیین میشود، نمیتوان انتظار داشت امثال مدرس ظهور کنند.
وجود بیش از 11 میلیون حاشیهنشین، 6 تا 7 میلیون بیکار، 3 میلیون معتاد و میلیونها زن سرپرست خانوار، زنان خیابانی، کودکان کار و... ماحصل بیارادگی مجلس و عدم نظارت جدی بر رفتار دولتهاست. سهمخواهی بدون شک مانع از انجام وظایف نمایندگی میشود و باعث بهوجود آمدن مشکلاتی از این دست میگردد. بیجهت نبود امامخمینی(ره) در اوایل انقلاب اسلامی و دهه 60 به مردم توصیهای پرمعنا میکنند: «سعی کنید مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید، البته مثل مدرس که به این زودیها پیدا نمیشود، شاید آحادی مثل مدرس باشند.»(12/10/62، سخنرانی در جمع گروهی از بازاریان تهران- صحیفه امام، جلد 18، ص 276)