به گزارش «نماینده»، حادثه پلاسکو، شایعه واگذاری املاک در شهرداری و مهمتر از همه حال و هوای عید همگی دلایل و بهانههایی شد، تا در آستانه نوروز به دفتر مهندس مهدی چمران رئیس شورای شهر تهران برویم و گفتگویی صمیمانه با وی ترتیب دهیم. دفتری در مرکز پر هیاهوی پایتخت، «خیابان بهشت» که البته حتی همجواری آن با «پارک شهر» نیز نتوانسته حق بهشت بودن را برای این خیابان شلوغ ادا کند.
اتاقی در طبقه ششم ساختمانی قدیمی که تصاویر شهید چمران و همرزمانش اصلیترین ابزار تزئین آن محسوب میشد، و البته چفیههای جنگ و نیز حجم زیادی از پرونده ها، نیز از اجزای غیرقابل چشم پوشی اتاق «رئیسشورای پایتخت» محسوب میشد. رئیس شورای شهر تهران که مهمترین دغدغه خود را رضایت خدا و اینکه نکند «خسرالدنیا والاخرة» شود، میداند؛ برادر کوچکتر مرد عمل و نه مرد سخن شهید مصطفی چمران، محسوب می شود. وی فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه تهران است.
این گفتگو با مهدی چمران ۲ ساعتی زمان برد؛ پرسش و پاسخ از مسائل مختلف که البته رئیس شورای شهر تهران با حوصله به تشریح پاسخ سوالات ریز ودرشت ما پرداخت. آنچه در ادامه میآید ماحصل بخش اول گفتگوی ما، با مهندس چمران است:
**اگر حضرتعالی موافق باشید از شورای دوم شروع کنیم؛ اوضاع تهران را پس از ۱۴-۱۵ سال مدیریت اصولگرایان بر شهر چطور ارزیابی میکنید؟
چمران: بسمالله الرحمن الرحیم. در درجه اول نمره نمیتوانم بدهم چون خودم در درون این شورا بودم و قاعدتاً در بحث شورای شهر مسئولیت داشتم و هم نمایندگی مردم به عهده داشتم؛ و اصولاً آدم بخواهد خودش به خودش نمره بدهد کار مشکلی است. مخصوصاً برای من که وسواس دارم در نمره دادن و در دانشگاه معروف است که سختگیر هستم اجازه بدید من نمره ندهم ولی قیاس کوچک روی چند مورد بکنم که فکر میکنم در این موارد بشود خیلی نتیجه گرفت.
من نمیخواهم تأکید کنم روی پروژههای عمرانی که در شهر تهران اتفاق افتاد یا پروژههای فرهنگی و اقتصادی چون به اون ها هم بایستی پرداخته شود قبلاً به مسائل فرهنگی به این صورت در شهر تهران کسی نمیپرداخت و شاید در مسائل فرهنگی شهرداری در بعد منفی کار میکرد، یعنی اصولاً شهرداری را یک جایی که عقبماندگی فرهنگی دینی به وجود میآورد یا دنبال فرهنگ سکولاریسم است شناخته میشد.
حتی فرهنگسراها و چیزهای دیگری هم که درست شده بود مخالفتها و درگیریهای شدیدی وجود داشت. مثلاً هم مجلس شورای اسلامی دخالت کرد و هم مجبور شدند ببرند خدمت آقا و هیئتامنای سازمان فرهنگی هنری را اصلاً مقام معظم رهبری تعیین کند. این چیزی است که سازمان فرهنگی هنری شهر تهران است ولی هیئت امناش از طرف مقام معظم رهبری تعیین میشود. اساسنامه و آییننامه هم انجا تأیید میشد. چون تفکر خوبی در خصوص مسائل فرهنگی شهر حاکم بود و به خاطر این که این تفکر به گونهای اصلاح شود یک تدبیر این گونه اندیشیده شده بود و این جور رفتار میشود من اشارهکنم به وضعیت فرهنگی که در دهه ۷۰ حاکم بود در اون زمان و از نظر شرایط شهری که خیلی هم مهم هست و شهرسازی ما بیشترین آسیبهای شهری و شهرسازی را در شهر تهرانان موقع خورده است.
یعنی عموماً این که در کوچههای باریک یا درجاهای دیگر، ساختمانهای بلند مجوز ساخت بگیرند و تراکم بدون ضابطه فروخته شود این سیستم همان موقع گذاشته شد. تهران شهر بزرگ هفت، هشت میلیون نفری درآن زمان بدون برنامه و طرح جامع بود. یک روزی تراکم آزاد بود یک روز ممنوع بود یعنی یک برنامه مدون تدوین شدهای که براساس فکر تهیه شده باشد اصلاً وجود نداشت و تراکم فروخته میشد ساختمانهای بلند ساخته میشد و امروز این چالش بزرگ را برای شهر به وجود آورده است.
البته مقداری اتوبان کشیده شد، پل زده شد کارهای عمرانی هم بالاخره از این درآمدها انجام شد ما آنها را نمیتوانیم نادیده بگیریم ولی این میزانی که به شهر هزینه وارد شد با آن سودی که از اینها به شهر رسید. برابری نمیکرد، برای هر پارکینگی که ساخته نمیشد فرض میکنیم پنج میلیون تومان میگرفتند و میبینید امروز این معضل کمبود توقفگاه در شهر تهران به این صورت بیداد میکند.
و یا اصولاً اشرافی گری و اون حالت اشراف گرایی در شهر حاکم بشود و مطرح شود کسانی که پول ندارند در این شهر نباید بمانند و کار کنند و کسانی که درآمد دارند بمانند و پولش را هم باید بدهند، البته این که اون هایی که درآمد دارند بیشتر باید پول شهر را بدهند، منطق درستی است ما هم قبول داریم ولی اون بحث اشرافی گری و باآن صورت به شهر نگریستن فلسفه صحیحی نیست.
حالا در یک چنین شرایطی شورای دوم وارد مدیریت شهری شد، شورای اول هم نزدیک به اتمام دوره به دلیل دعواها و اختلافنظرها، منحل شده بود. با این که همه از نظر سیاسی از یک طیف بودند ولی باز هم این نگرشهای مختلف یا سلیقههای مختلفی که داشتند درگیریهای مختلفی به وجود آورد به گونهای که چند ماه شورا به جای محل کار، محل دعوا و درگیری بود و نتیجهاش این شد که همان دولت که با شورا همطیف و هم فکر بود، شورا را منحل کرد و البته دولت که میگویم هیئت حل اختلاف است چون رئیس این هیئت معاون وزیر کشور و معاون رئیسجمهور است ولی به هر حالت شورا منحل شد. بعد از این انحلال یک دید منفی مخصوصاً با توجه به اینکه ما تجربه تشکیل شورا را نداشتیم، در خصوص شوراها که البته با توجه به وجود این موضوع در قانون اگر شورا هم مثل مجلس شورای اسلامی به وجود میآمد قطعاً تجربیات شورای ها بیشتر بود و یک دفعه شورا بهعنوان یک فرزند نارس یهو نمیآمد از سال پنجاه و هفت تا هفتاد و هشت که اولین دوره شورا به وجود آمده حدود بیست سال مسئله شوراها پیاده نشده بود و ۲۰ سال شورا از مجلس البته در بازه زمانی پیروزی انقلاب عقب است.
با این حساب شورای اول هم که تشکیل شد، یک تجربه بد و تلخی بود و نتیجهای که داد این بود که در شورای دوم، مردم استقبال خوبی برای شرکت در شوراها نداشتند و این برای ما خیلی سخت بود من خودم با اینکه بالاخره فردی بودم که در جامعه ما را خوب میشناختند و میشود گفت همین شناخت و اعتماد خوبی که مردم داشتند و امیدواریم ما هم به لطف الهی توانسته باشیم اون اعتماد را به خوبی برآورده کرده باشیم با این تفاسیر من در نماز جمعه همان روزی که میخواستیم رأی بدهیم بعد از این که نماز تمام شد بغل دستی من دو نفر که با هم گفتند ما فهمیدیم چی کار باید بکنیم رأی به شورای شهر که معنی ندارد و با یک چنین حالتی دوستان و افراد حزباللهی و متدین و دیگران که وظیفه خودشان میدانستند زیاد اصراری به رأی دادن نداشتند چه برسد به کسانی که زیاد اصراری بر این موضوع نداشتهاند و زیاد هم خودشان را به زحمت نمیخواستند بیندازند ولی بههرحال ما آمدیم به شورا وان روز طرح جامع تفصیلی، طرح جامع ترافیک شهر چشم انداز استراتژی پنج ساله و طرح فرهنگی نداشتیم.
**مسائل مالی شهرداری چگونه بود؟
چمران: مسائل مالی شهرداری به گونهای بود که چندین سال حسابرس آمده بود حسابرسی کرده بود و همه رو غیرقابلبررسی تشخیص داده بود یعنی مردود اعلام کرده بعد دیگر حسابرسی رها شده بود و مثل یک شرکت خصوصی کوچک شهرداری را چند نفر اجرا میکردند. کجاها تصمیم میگرفتند و چه داستانهایی داشت که من به آنها اشاره نمی کنم. دقیقاً ماهی که شورا میخواست کار خود را شروع در ۲۲ فروردین همان شهر و شهرداری که میگفتند هر چی پول بدی میتوانی ساختمان بسازی و بالا بری همان شورای عالی معماری و شهرسازی آمد تصویب کرد که تهران دو طبقه بیشتر ساختمان نمیتوانند بسازند یک طبقه هم تراکم بخورند سه طبقه میشود و پیش خودشان هم گفته بودند با این کار شورا و شهرداری یک چند ماه دیگر ورشکست میشود چون دیگر کسی نمیاد ساختمان بسازد سه طبقه درآمد ندارد ما عوارض دریافت نمیکنیم و پول در نمیاریم ودر شهرداری را باید ببندیم.
با یک چنین برخوردی استدلال هم میکردند که تهران بلندمرتبهسازی شده و قاعدتاً نبایستی ما اجازه بدهیم بسازند چون میدانستند درآمدهای شهرداری از ساختمانسازی است یعنی درآمد پایدار شهرداریها همه شهرداریهای کشور هنوز هم کم است بنابراین در شهرهایی که ساختمان سازی نیست شهرداریها فشل هستند درآمد ندارند درآمدهایی اندکی از مالیات بر ارزش افزوده داده میشود نمیتواند همه مخارجشان را پاسخ بدهد در تهران هم نمیتواند پاسخ بدهد
الان یک چیزی حدود نزدیک به ۴۰ درصد درآمدها درآمد پایدار است و بقیه به شهرسازی مربوط میشود یا عوارض است یا گرفتن عوارض ساختمانی سالیانه است که همه اینها مربوط به ساختمان سازی است. در چنین شرایطی ساختمانسازی را ممنوع می کنید که باید در شهرداری را بست البته خدا کمک کرد بالاخره ما هم برنامههایی را تنظیم کردیم و توانستیم ۸۰۰ میلیارد تومان که بودجه ما را بسته بودند آخر سال درآمد ما به ۹۰۰ میلیارد تومان درآمدمان محقق شد. یعنی با همین دو طبقه سه طبقه درآمدما بیشتر هم محقق شد.
ما در یک چنین شرایطی کارمان را شروع کردیم اولین کارهایی که کردیم تهیه برنامه جامع شهر تهران بود. ما به این منظور مشاورانی گرفتیم حدود بیست و هفت مهندس مشاور برای بیست و دو منطقه شهرداری تهران، البته مشاور تأسیسات و ترافیک و چیزهای دیگر هم داشتیم این مشاوران هر کدام روی یک جای خاص کار میکردند یک مشاور مادر یافتههای اینها را میگرفت و به صورت طرح جامع ارائه داد که در سال ۸۵ ارائه شد و در سال هشتاد و شش بعد از ۲۳ جلسه در شورای عالی معماری شهرسازی تصویب شد.
البته میدانیم اشکالات زیادی دارد ولی بههرحال طرح بود وتهران صاحب طرح شد. بلافاصله چون همزمان روی طرح تفصیلی هم کار میکردیم این طرح را هم بعداً تهیه کردیم و شهر صاحب طرح جامع و تفضیلی شدیم.
به هرحال طرح شهر تهران که بدون برنامه بودآماده شد. یک شهر ده میلیونی را فکر بکنید بی برنامه است شما خانه تان را بدون برنامه نمی توانید اداره کنید، یک اداره کوچک را بدون برنامه نمی شود اداره کرد، بعدچطور میشود شهری با این همه مشکلات و تنش ها و چالش ها بدون برنامه اداره شود؟ در مرحله بعد وبرای مدیریت کارآمدتر تهران دیدیم این شهر نیاز دارد به برنامه بیست ساله دارد. برهمیناساس چشم انداز ۲۰ ساله تهیه کردیم. وبه لطف خداوندهمین چند روز پیش هم بودجه سال ۹۶ یعنی برنامه و بودجه به تصویب رسید و ان شالله از سال ۹۶ هم برنامه را اجرا می کنیم.
رصدخانه تهران در خاورمیانه بینظیر است
**دستاوردتان برای تهران چه بوده؟
چمران: علاوه بر موارد ذکرشده یک رصد خانهای تهران درست کردیم، در سالنی بزرگ تمام نقشه تهران پیاده شده و شما تمام زیرساختها و تمام ساختمانها البته در اِشل کوچک میبینید وحتی ۱۰ سال آینده این شهربا توجه به طرح جامع با تمام جزئیات و ساختمانهایی که ساخته خواهد شد را میبینید.
حتی به شما نشان میدهد زیرساختها کجا هستند؟ لولههای آب و برق و گاز را نشان میدهد که در کشورهای خاورمیانه جایی این رصدخانه را ندارد و کار ارزندهای انجامشده است.
بر این اساس اصل برنامه ریزی شهر تهران را تنظیم کردیم الان شهر تهران هر خانه اش می داند چند طبقه می تواند بسازد دیگر من می خواهم دو طبقه بیشتر بسازم پولش را هم می دهم نداریم. پهنه تجاری و اداری و مختلف و مسکونی و فضای سبز در طرح جامع کاملا شخص است و هر کسی می تواند ازآن بهره برداری کند.
برنامه های عمرانی را به شدت و با سرعت دنبال کردیم
لذا برنامههای عمرانی را با شدت پیش بردیم. یک برج میلاد بود که سالها نیمه کاره باقی مانده بود همین طور تونل رسالت که سالها مانده بود، با سرعت ا بهپایان رساندیم. از سوی دیگر تونل توحید را شروع کردیم این طرح در زمان شهردار اول تصویب شد و شهردار دوم که قالیباف بود شروع به کار کردو بالاخره در مدتزمان کوتاهی تمام شد.
تونل نیایش و پل صدر و بزرگراههای فراوانی که در طرح جامع شهر تهران بوده همگی ساختهشده است به غیر از ادامه یادگار امام که آمده تا خیابان امام خمینی (ره) و آن جا فعلاً قطع شده ادامه آن نیز باید از سر گرفته شود. از یک طرف به بزرگراه فتح و پل شهید کاظمی راه مییابد و از طرف دیگر به میدان نهم دی که البته فکر نمیکنم به دوره ما قد بدهد و این پروژه تمام بشود. یک دلیل طولانی شدن این بزرگراه این است که ما آن را دو طبقه کردیم و یک کار بسیار زیبا و ارزنده و ارزانی بود یعنی تونل را زیر نزدیم. بزرگراه نواب را شما فکر کنید الان چه قدر مشکل دارد پیاده و سواره کندرو و تندرو همه اینها با هم تلفیق شده است و ترافیک زیادی را ایجاد میکند. چون از وسط خانههای مردم بزرگراه رد شده است. در اصول شهرسازی هم این پسندیده نیست ما آمدیم یادگار امام را در جنوب خیابان آزادی در دوطبقه طراحی کردیم.
مترو تهران درحدسریعترین سامانههای حمل و نقل در دنیا است
روی خیابان باز همان اتوبان است ولی دسترسی محلی دارد و دسترسی سریع نیست ما میخواهیم این روش را ادامه بدهیم که حداقل بیش از دو برابر تمام میشود تا به نتیجه برسد. به همه این پروژهها الان پایان یافته است مانیروی خود را روی مترو و حملونقل سنگین ریلی گذاشتیم که الان در حد سریعترین عملیات مترویی است و ما میتوانیم در دنیا نیز خودرارائه بدهیم. واین اتفاق با توجه به کمال بی پولی رقم خورد. نیمی از هزینه متروها را براساس قانونی که سال هفتاد و هشت تصویب شد باید دولتها بپردازند، البته دولت خاصی مد نظرم نیست ونیم دیگر آن را شهرداری بپردازد
**آیا بدهی دولت تاثیری در ارائه خدمات شهرداری داشته است؟
چمران: بله شهرداری و شورا بودجه مربوطه خود را در روند راهاندازی مترو میگذارند. سال گذشته دو هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه گذاشتیم امسال بیش از سه هزار میلیارد تومان گذاشتیم. امااز طرف دولتها یک سال ممکن است اصلاً چیزی نگرفته باشیم. در دولتهای قدیم حداکثر دویست میلیارد بیشتر نبوده در حالی که ما ۵ برابر یا شاید ده برابر بودجه میگذاریم. یعنی با بودجههای دولتی که دولت بخواهد کمک کند اصلاً به جایی نمیتوانستیم برسیم و الان هم مقدار زیادی قرض و بدهی به بانکها داریم به خاطر همین مترو که به هر حال اعتبار شهرداری یا اعتبارات دیگری را گرو گذاشتند تا وام بگیرند بتوانیم مترو را تمام کنیم.
ما درزمینهٔ تونل سازی نه تنها خودکفا هستیم بلکه تکنولوژیهای خاص، بومی و مبتکرانهای را داریم که میتوان گفت، مونههایی است که ما ابداع کردیم. مثلاً ایستگاههای بزرگ زیرزمینیمان را زیر خیابان ساختیم بهاینترتیب تمام عرض خیابان ایستگاه مترو است بدون اینکه خیابان را برداریم.
زیر میدان تجریش خالیست که اگر زمان ساخت میدیدید وحشت می کردید
ایستگاه تجریش در عمق ۷۰ متری زمین است یک آسانسور که سوار شوید میبینید چه قدر طول میکشد تا به پایین برسد. به هر حال نیرو گذاشتیم روی ساخت تونل مترو و الان مترو و تونل در تهران کم نداریم و خط شش و هفت مترو که تمام شود، برنامه جامع تهران عملیاتی و محقق شده است.
ما مترو و تونل داریم اما واگن کم داریم و خرید واگن هم گران است و باید نصف پول آن را دولت بپردازند که متأسفانه در این حوزه به بنبست برخورد کردیم. فاینانسهایی که با چین برای خرید داشتیم ا کارهایش در تهران تکمیلنشده ٰ، چون فاینانس را باید دولت تضمین کندٰ، این تضمین کردنها، ودیعه گذاشتنها کار بسیار زمانبری است و مثلاً ممکن است به سیصد امضا نیاز داشته باشد. یعنی یک مرحله، چند ساله را طی می کند که در این دو سه سال اخیر ما هیچ گونه فاینانسی در این زمینه نتوانستیم باز کنیم البته تحریم هم شرایط را بدتر کرده است.
کمبود واگن اگر جبران شود، میزان حمل و نقل عمومی ما با مترو دو برابر می شود یعنی اگر الان هِد وِی ما ۶ دقیقه است می توانیم آن را به سه دقیقه کاهش دهیم.
در خرید واگن با مشکلات مالی روبرو هستیم/افزایش تعداد واگن حمل مسافر را در روز دو برابر می کند
وقتی این زمان به سه دقیقه برسد میزان حمل ونقل مسافرنیز دو برابرمی شود. بنابراین اگر الان سه میلیون نفر با مترو در روز سفر می کنند اون موقع می شود و این رقم بالایی است که شش میلیون نفر بتوانند در روز با مترو سفر کنند به هر حال زمینه اش آماده است.
البته مخارج اداره کردن مترو بسیار بالا است که با پول بلیطی که گرفته می شودو قرار است یک سوم پولش را از مردم بگیریم، الان کمتر از یک سوم هم درحالحاضر از مردم گرفته میشودویک سوم را هم باز باید دولت بدهد یک سوم را هم شهرداری باید بدهد.
بانکها درنوسازی بافتهای فرسوده همکاری لازم را نکردند
اقدامات دیگری از جمله در ارتباط با حفظ فضای سبزانجام شده که کار بسیار پیچیده و سخت و مشکلی است. در بافت فرسوده من معتقدم کار خوبی انجامنشده ولی حداقل این است که درصد بالایی از بافت فرسوده ما ترمیم شده که نسبت به دیگر شهرهای کشورمان خیلی جلوتر هستیم ولی من خودم راضی نیستم و میبایستی بهتر و بیشتر کار کنیم.
علت اصلی هم بانکها هستند ما همه نوع آمادگی داریم دولت هم تصویب میکند که مثلاً در بافت فرسوده وام بدهند به کسی که میخواهد خانهاش را بسازد شهرداری در بافت فرسوده هیچ عوارضی از کسی که میخواهد خانهاش را بازسازی و نوسازی کند نمیگیرد عوارض شهرداری در آنجا صفر است، مجلس تصویب کرد بانکها ۵۰ درصد بگیرند، ۵۰ درصدهم دولت بدهدکه دولت سهم خود را هیچگاه پرداخت نکرد.
حتی گفتیم وامی که برای نوسازی میگیرند قرار شد دولت شش درصد آن را بدهد و حدود شش هفت درصدش را ما بدهیم و حدود شش درصد هم خود مردم بدهند که بانکها حاضرند این وام را بدهند ولی بودجه و اعتباری که بخواهند بدهند در این زمینه تأمین نشده. بنابراین علت اصلی بانکها هستند که در بافت فرسوده هم حرکت خوبی از نظر من البته انجامنشده است. اما همین مقدارهم تهران از سایر شهرها جلوتر است.
به هر حالت کارهای عمده ای که در شهر تهران صورت پذیرفته است. در این شهر با این وسعت همین جمع آوری زباله چقدر کار پیچیده و مشکلی است به خصوص اگر همکاری خوب مردم هم در این زمینه نباشدکار را پیچیدهتر میکند من موارد دیگر را اشاره مختصری به آن کردم میزان پارک های ما چقدر بوده چند برابر شده میزان فضای سبز دور شهری مان چند هکتار افزایش یافته و باغ های قدیمی شهر را هر چه بوده که چه می توانستیم خریداری کردیم و به پارک عمومی تبدیل کردیم. به خصوص در منطقه یک و مناطق دیگر ببینید.
**چه تلاش هایی برای پایدار کردن درآمدهای شهرداری صورت گرفته است؟
چمران: برای درآمدهای در سال ۶۱ قانون استقلال و خودکفایی شهرداریها در مجلس تصویب شد چون قبل از آن بودجه شهرداری را دولت میداد اما از سال شصت و یک جدا کردند و گفتند شهرداریها خودکفا شوند و خودشان عوارض بگیرند و شهرداری ها هم از خانهها و کارخانهها و ... عوارض کسب کردند. منابع درآمد پیدا کردند وبا عوارض خودشان را اداره میکنند از دولت هیچ بودجهای ندارند اگر گفتم مترو، مترو استثنا است فقط برای ساخت مترو دولت کمک میکند.
عوارضی که شهرداریها از کارخانهها و جاهای دیگری میگرفتند آمدند مجلس گفتند تجمیع کنیم همه اینها تجمیع کردند و گفتند وزارت دارایی بگیرد دیگر شهرداری خودش نگیرد وزارت دارایی میگیرد و یک کارمزدی از روی آن برمیدارد و به نسبت جمعیتشان بین شهرها تقسیم میکند. اسمش را گذاشتند قانون تجمیع عوارض که البته به شهرداریها ضرر خورد چون خیلی از عوارض از بین رفت.
بعد آمدند گفتند چرا این کار را کنیم مالیات بر ارزشافزوده راجای آن بگذاریم مالیات بر ارزش افزوده را گذاشتند و تجمیع عوارض از بین رفت مالیات بر ارزش افزوده را هم که خواستند به شهرداری بدهند اول گفتند پنجاه درصدش را بیشتر نمیدهیم پنجاه درصدش را دولت برمی دارد به عنوان مالیات، الان ۵۰ درصد به سی و دو درصد رسیده است. یعنی مدام کاهش یافت الان ۹ درصد مالیات بر ارزشافزوده است یک درصد از آن برای وزارت بهداشت و درمان است، ۸ درصدی هم میماند سی و دو درصدش برای شهرداریهای کل کشور است بقیهاش باز میرود در بودجه دولتی یعنی درآمد پایدار همین مالیات بر ارزش افزوده است که نمیتواند کمبودهای شهرداریها را درمان کند.
آن قانونی که تصویب شده است دو تا بند داشته بند اول شهرداریها مستقل شود بند دوم: چگونه درآمد پایدار داشته باشند بند دوم آن موقع تصویب نشد تا کنون هم تصویب نشده است یعنی شهرداریها اگر به در و دیوار میزنند و یا تراکم میفروشند و یا کارهای خلاف میکنند برای این که نمیتواند پول رفتگر و کارمندش را ندهد.
شهرداری تهران باید در ماه نزدیک به ۳۰۰ میلیارد تومان فقط حقوق بدهد
شهرداری تهران باید در ماه نزدیک به سیصد میلیارد تومان فقط حقوق بدهد این را از کجا بیاورد بدهد قراردادهایی که با پیمانکارها دارد جدا است باید درآمد داشته باشد بتواند درآمدش را بدهد الان که کار ساختمانسازی خوابیده است ما داریم مترو میسازیم ۳ هزار میلیارد تومان فقط پول به مترو بدهیم، نزدیک ۸۰۰ میلیارد تومان باید به اتوبوسرانی بدهیم که اینها بتوانند اتوبوسهایشان را سرپا نگه دارند، نزدیک به ۳۰۰ میلیارد تومان باید پسماند بدهیم که زبالهها را جمع کنند بتوانند آن را دفع بهداشتی کنند نه این که دفنش کنند، یا نگهداری پارکها بسیار بسیار هزینه دارد. شما حساب کنید همین چراغ و همین برق پارکهاومترو چه هزینهای را تحمیل میکند. به هر حال شهرداری باید درآمد داشته باشد آن درآمدهای پایدار که نیست این ناپایدارها هست.
این قانون میخواهد البته یک قانونی ما در شورای عالی استانها تهیه کردیم و الان به مجلس فرستادیم که مقداری از درآمدهای پایدارمان را تثبیت کند و یک قانون هم در دولت هم تصویب شد که باید در مجلس تصویب شود. که این شرایط میتواند کمی بودجههای ما را افزایش دهد.
اما باید یک فکر اصولی و اساسی برای درآمدهای پایدار شود به عقیده من باید میزان مالیات بر ارزش افزوده اضافه شود؛ چون صد درصدش برای شهرداریها بوده والان حداقل این مبلغ به ۶۰-۷۰ درصدبرسد. تا بتوانند شهرداریهای کشور خودشان را اداره کنند.
ضوابط بلندمرتبه سازی به شورای عالی معماری ارائه شده است
**جناب آقای چمران استقلال بودجه های شهرداری از نفت مسئله ای است که در این سالها، تاحدی شاهد آن بودیم البته درآمدهایی که اگر چه نفتی نیستند ولی چندان هم پایدار نیستند مثل برج سازی ها، یا فروش تراکم که چندی پیش یکی از نماینده های شورای شهر حتی عنوان کرده بود این برج سازی ها برای تهران از موشک های صدام به مراتب خطرناک تر است آیا این مسئله و این نقطه ضعف را می پذیرد؟
چمران: بله من هم با بلندمرتبهسازی در هر جای نامناسبی مخالف هستم بلندمرتبه سازی باید در جایی باشد که را که بزرگ باشد تراکمش با تراکم منطقه سازگاری داشته باشد. یعنی اگر ما یک ساختمان بلند میسازیم نمیتوانیم بغل آن یکی ساختمان دیگر بلند بسازیم. بنابراین ساختمان مثلاً ده طبقه را نمیشود در یک زمین کوچکتر از ۲ هزار متر ساخت باید زمین بزرگ باشد که این سایه روی خانههای اطرافش نیاندازد.
بنابراین این جا که برجسازی میکنیم این جوری نیست که نزدیک هم نزدیک هم ساخته شود اگر الان با این شرایط ساخته شده است یا اشتباه مجوز دادند. الان یک سال و خوردهای است که از ۱۱ مرتبه، بلندمرتبهسازی ممنوع است. تا ضوابط آن براساس آنچه عنوان کردم مشخص شود. این ضوابط را ما تدوین کردیم وبه شورای عالی معماری و شهرسازی دادیم. به هر حالت ما از این که ساختمانهای بلند مرتبه میسازند راضی نیستیم ولیکن درجایی که مناسب باشد و طبق ضوابط و اصول باشد.
البته نه در بافتهای مسکونی من خودم شخصاً در بافتهای مسکونی زیاد با آن موافق نیستیم فرهنگ بلندمرتبه نشینی را ما زیاد دوست نداریم ولی ساختمان اداری، ساختمان تجاری – اداری، هتل و چیزهای دیگری شبیه این درجاهای مناسبی که دورش فضای سبز و پارک و باغ است از آن استفاده کنند که دیگر موشک هم نباشد.
ازدولت هیچ مبلغی رانقدی یا حتی غیر نقدی درقبال مطالباتمان دریافت نکردیم
**جناب آقای مهندس در صحبت هایتان به تنگناهای شهرداری تهران به لحاظ بودجه اشاره کردید ظاهراً دولت مبلغی معادل ۱۴ هزار میلیارد تومان به شهرداری تهران بدهکار است، تعلل دولت برای پرداخت، چه تاثیری روی فاکتورهای مختلفی که شهرداری می توانسته در توسعه حمل و نقل عمومی یا موارد دیگری داشته باشد، میگذارد؟
چمران: براساس حسابرسی دقیق این بدهی به معادل چهارده هزار میلیارد تومان رسید ما هم گفتیم می دانیم دولت شرایط پرداخت نقدی این مبلغ را ندارد. بالاخره ما هم شرایط مالی دولت را میدانیم گفتیم تهاتر کنید و اقساطی بدهید سهام بدهید و ... اما هنوز چیزی در این زمینهها دریافت نکردیم. و متأسفانه از این طلبها چیزی دریافت نشد.
** آقای مهندس، می خواهم گریزی بزنم به انتخابات آینده شوراهای شهر تهران مستحضر هستید که تعداد نمایندگان تهران به ۲۱ نفر کاهش پیدا کرده آیا تصور می کنید که معادله ای که برای انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران رقم خورد آیا ممکن است برای شوراهای شهر تهران تکرار شود؟
چمران: بله هیچ بعید نیست اگر گروههای مختلف هرکدام لیست بدهند همانطور خواهد شد این بصیرت و بینایی باید در احزاب و گروهها باشد که بنشینند با همدیگر همکاری کنند واقعاً یک کار درست کنند، لیست دادن هنر نیست عدهای فکر میکنند لیست بدهند، عکسهایشان را بیاندازند این هنر است، نه این طور نیست، این جز حرام کردن و اسراف کردن پول چیز دیگری نخواهد بود. الان ما بهعنوان بعضی از اعضای شورا اعلام آمادگی کردیم و تعداد زیادی هم آمدهاند، از گروههای به نام و مشهور و کسانی که پشتوانه مردمی دارند. برنامهریزیهایمان را شروع کردیم و در این زمینه کار زیاد کردهایم. انشالله هم جلو میرویم تابه موقع بتوانیم لیست خود را بهعنوان لیست خدمت ارائه بدهیم. انشالله که دیگران هم بیایند این تفاهم را با هم داشته باشیم و بتوانیم یک همفکری و همکاری صمیمانه و نزدیکی داشته باشیم. چون اگر این کار را نکنیم معلوم نیست چه خواهد شد و چه کسانی خواهند آمد همینجوری متفرقه یا لیستی یا هر جوری ممکن است بیایند با تخصص، بدون تخصص وارد شورا شوند. آن وقت امیدواری زیادی نمیتوان به چنین شورایی داشت.