به گزارش «نماینده»، «حسامالدین آشنا» مشاور خاص رئیسجمهور روحانی که عدهای معتقدند هماو از دلایل پیروزی رئیس دولت یازدهم در انتخابات بوده است.
آقای خاص کابینه اما چند وقتیست که گویا دستور کاری غیر از «توییتر» ندارد.
البته در مراسمی مثل افتتاح یک سایت فروش محصولات هنری و در حاشیه کنفرانس امنیتی تهران هم او را دیدهاند.
با این حال ولی اصلیترین منصهای که این روزها میشود به دنبال یک آشنا گشت، توییتر است...
رسانهای با پستهای ۱۴۰ کاراکتری که مشاور فرهنگی رئیسجمهور بوسیله آنها مشغول نواختن رقبای انتخاباتی رئیسجمهور روحانی است.
*توییتروریسم آشنا؛ راهبردی جدید در رسانههای اجتماعی!
در دنیا رسم است که سیاستمداران از رسانههای اجتماعی برای اثبات خود بهره میبرند نه نفی دیگران.
آنها بوسیله این رسانههای نوپدید، برنامههای خود را به مردم میگویند، از عملیشدن وعدههایشان خبر میدهند و یا راهبردهای آینده خود و هر چیزی که برای مردم مفید باشد را بیان میکنند.
گسترهای که البته به زعم آنها شامل معرفی دشمنان یک ملت، مصالح و منافع و باید و نبایدهای اصولی کشورهایشان نیز میشود.
با این حال ولی مشاور فرهنگی رئیسجمهور روحانی، به زعم خود در حال ابداع پیشهای دیگر در محیط شبکههای اجتماعی است...
پیشهای که طی آن، این شبکهها تبدیل به یک میدان مین یا چیزی شبیه به این برای رقبای سیاسی یک رئیسجمهور تبدیل میشوند و مقاصد انتخاباتی یک گروه خاص هم شاید که تأمین شود.
*آشنا علیه ضرغامی، رضایی، حاج قاسم و قالیباف/روایتی از یک تهدید امنیتی سطح بالا
آشنا تقریباً عمده رقبای سیاسی بالفعل و بالقوه رئیسجمهور روحانی را طی چند ماه گذشته و با تلاشی چشمگیر نواخته است.
هماو بود که چند ماه قبل و پس از نضج گرفتن زمزمههایی مبنی بر کاندیداتوری «سیدعزتا... ضرغامی» رئیس سابق سازمان صدا و سیما در انتخابات ریاستجمهوری دولت دوازدهم، در توییتی با کنایه به ضرغامی نوشته بود:
«یک توصیه دوستانه به جناب آقای مهندس ضرغامی؛ لطفا به خاطر خودتان ۴ سال صبر کنید؛ دیر نمیشود»
او چندی بعد و پس از خبرهایی که چهرهها و رسانههای اصلاحطلب در اشاره به کاندیداتوری احتمالی سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس نوشتند نیز توییت دیگری منتشر کرد و در آن نوشت:
«بگذاریم حاجقاسم در قله اسطورهای دفاع از حریم و حرم بماند؛ نگذاریم او را چون محسن و باقر به کارزار کلید و گازانبر بکشانند.»
قربانی بعدی، محمدباقر قالیباف، شهردار تهران بود.
اگرچه آشنا تکلیف توییتری خود را با قالیباف و در پیامی که در اشاره به حاج قاسم سلیمانی نوشت؛ روشن کرد اما انگار حد رضایت آشنا محقق نشده بود.
و تحقق حادثه پلاسکو، آشنا را به آرزوی خودش رساند...
او ساعاتی پس از وقوع آتش در پلاسکو و در حالیکه هنوز امیدهایی برای زنده یافتن آتشنشانها وجود داشت، توییتهای خود علیه شهردار تهران را نوشت.
او پست نخست خود را اینگونه آغاز کرد: «کارکرد اصلی حوادث واقعی جابجا کردن اولویتبندیهای ساختگی است. سیاستگذاریهای شهری باید تابع ضرورتها باشد نه منافع حامیان و آمران و مباشران!»
در واقع اگرچه در حادثه پلاسکو هیچ شهروندی آسیب ندید، قالیباف از ۳ سال قبل در پلاسکو هشدار داده بود و بر طبق اسناد، مسئول اصلی پلمب ساختمان ناامن پلاسکو هم «وزارت کار» بود نه شهرداری! اما به هر حال آشنا مأموریت دیگری داشت.
مشاور فرهنگی رئیسجمهور، چند روز بعد از حادثه پلاسکو نیز چند توییت دنبالهدار با عنوان «توصیههای ایمنی پساپلاسکو» منتشر کرد که مزاجی انتخاباتی و سیاسی داشتند.
او نوشته بود:
_در ساختمانهای کهنه و سست از بازی با آتش خودداری کنید؛ چرا که ممکن است یک ساختمان ٥٠ ساله در چند ساعت فرو بریزد.
_مراقب جرقهها باشید؛ ممکن است مواد اشتعالزا تلاش آتشنشانان را بیاثر کند.
_فقط آسیاب به نوبت نیست؛ ممکن است آتش هم به نوبت باشد.
_درست است که برخی آتش به اختیار شدهاند؛ اما آتش همیشه به اختیار آتشافروزان باقی نمیماند.
_به مالکان و ساکنان ساختمانهای با نمای شیشهای توصیه میشود از سنگپرانی به دیگران خودداری کنند.
_ساختمانها و ساختارها همیشه به صورت عمودی و در خود فرو نمیریزد؛ گاهی به ساختمانهای مجاور هم خسارات جدی وارد میشود.
آشنا حرفهای خطرناکی زده بود... حرفهای خطرناکی که دورنمای امنیتی وی، کنایههایش به «محمدباقر قالیباف» و تلاش بیمحابای آشنا برای رأیآوری دوباره رئیسجمهور روحانی در انتخابات اردیبهشت ۹۶۶؛ زنگهای خطر را برای هر دیده با بصیرتی به صدا درمیآورد.
رمزگشایی از این توییترهای آشنا ممکن نیست مگر آنکه روزی خودش اعتراف کند و اعترافاتش نیز با واقعیات و مستندات همخوان باشد.
اما گمانههای زیادی را در این میان میتوان مطرح کرد...
ساختمانی که آشنا بارها به آن اشاره کرده است میتواند کنایه از یک فرد یا یک ساختار باشد.
فرد یا ساختاری که حکماً با تفکرات آشنا و روحانی مبنی بر جهانیسازی، برجامخواهی و خوشبینی به غرب و آمریکا در تعارض جدی قرار دارد.
و با تهدید یا شاید انذار آشنا ممکن است آتشی خانمانبرانداز و تخریبکننده به جان این فرد یا ساختار بیافتد و البته مجاورین او را هم از بین ببرد.
آتشی شاید با مزاج یک «شکست انتخاباتی» و شاید بدتر و همهگیرتر از آن! که به دلیل بیتوجهی به هشدار آشنا! ممکن است گُر بگیرد...
صحبتهای آقای امنیتی کابینه در زمینه آتش به اختیاری و اینکه آتش هم به نوبت است و کسی که در خانه شیشهای نشسته، سنگپرانی نمیکند نیز محل تأملات جدیست...
آیا این حرفها یک گونه تهدید پینگپنگی علیه رقبا و منتقدان دولت است؟ یا میتوان به مثابه یک دلسوزی به آن نگاه کرد؟
از طرفی آیا باور به دلسوزی کسی که عزم انتخاباتی او آشکار است، سادهلوحی نیست؟
گزارههای آتش و تخریب در این میان چه نقشی دارند؟
آیا آشنا تلاش کرده است کمی از پرده جهنم موعود روحانی برای منتقدان را کنار بزند تا رقبا و منتقدان بهتر بدانند چه عاقبتی ممکن است در اختیار آنها باشد!؟
«مهدی محمدی» تحلیلگر مسائل استراتژیک، در اشاره به همین پست توییتری حسامالدین آشنا در مطلبی کوتاه در کانال تلگرامی خود نوشت: مشاور فرهنگی جناب رئیسجمهور مشغول «تهدید امنیتی سطح بالا» هستند و حرف از جرقه و آتش و فروریختن و... میزنند. آیا برنامه بزرگ امنیتی متوجه «ساختار» در دستور است؟
*آخرین قربانیان؛ جبهه مردمی نیروهای انقلاب و آیتالله رئیسی
آنچه که اشاره شد تمام سناریویی نیست که این روزها گام به گام در توییتر مشاور رئیسجمهور نوشته میشود...
او مدتی قبل در اشاره به «جبهه مردمی نیروهای انقلاب» نوشته بود: تقدیم به جمنا/جبهه منا: ده کاندید در انتخابات به مثابه فوتبال کافی نیست؛ باید یک دروازهبان هم استخدام کنید، به خصوص برای مراقبت از غضنفرها.
و نفر آخر هم کاندیدای بالقوه اما پدیده اصولگرایان یعنی «آیتالله رئیسی» تولیت آستان قدس رضوی است که آشنا چند روز قبل و با بیشتر شدن زمزمهها درباره کاندیداتوری آیتالله رئیسی در یک توییت نوشت: شایسته نیست احترام آستان قدس رضوی را به کارزار سخت و تلخ انتخابات بکشانیم. مصلحت نیست قاضی را در معرض قضاوت عمومی قرار دهیم. از گذشته عبرت بگیریم!
*آنچه از توییتروریسم آشنا به ذهن خطور میکند...
شاید بدبینانه به نظر بیاید اما در نوشتههای آشنا نوعی «تهدید ضد امنیتی» لمس میشود.
تهدیدی ضد امنیتی که البته فقط اشخاص را هدف قرار نمیدهد و در حال تهدید ساختار نیز هست.
کنایههای آشنا شبیه به بازجویی است که یک پرونده باز را در مقابل خود دارد و از هیچ رفتاری علیه شخص مقابل خود نیز واهمه ندارد.
دقت در این نتایج تحلیلی که از «توییتروریسم آشنا» به ذهن خطور میکند؛ شاید ملاک بهتری برای قضاوت درباره ماهیت فکری دولت یازدهم به دست دهد...